9 فیلم کره ای که شایستگی نامزدی جایزه اسکار بهترین فیلم بین المللی را داشتند
در این مقاله سعی داریم نُه فیلم سینمایی کره ای که شایستگی حضور در میان نامزدهای اسکار بهترین فیلم بین المللی را داشتهاند را به شما معرفی کنیم.
سال 2019 بود که فیلم کرهای انگل در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و مثل بمب سر و صدا کرد. همه از فیلمی میگفتند که شایسته جایزه نخل طلای کن بوده و میتواند تاریخ سازی کند. همین اتفاق هم افتاد و این فیلم در نهایت توانست جایزه نخل طلای کن را برای اولین بار به کشور کره جنوبی ببرد و به این صورت تاریخ سازی کند. در ادامه فیلم انگل همچنان به موفقیتهای بینالمللی خود ادامه داد و جوایز را یکی پس از دیگری درو کرد. ولی آن اتفاق تاریخی که همه منتظرش بودند، بلاخره در مراسم اسکار سال 2020 رخ داد. جایی که برای اولین بار در تاریخ سینما یک فیلم بین المللی توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت کند. اتفاق بزرگ و تاریخی که رقم زننده آن فیلمی جز انگل، ساخته بونگ جون هو از کره جنوبی نبود.
با این حال اگر فکر میکنید انگل تنها فیلم سینمای کره جنوبی بوده که شایستگی درخشش در مراسم اسکار را داشته، سخت در اشتباهید. با آغاز قرن ۲۱ موج جدیدی در سینمای کره شکل گرفت و کارگردانان تازه نفس و خلاقی پا به این عرصه نهادند. کارگردانان بزرگی چون پارک چان ووک، بونگ جون هو، لی چانگ دونگ و کیم جی وون از جمله این کارگردانان هستند.
به یک باره سینمای کره برای خود اسم و رسمی دست و پا کرد و تبدیل به بهشت گمشده فیلمبازان شد. کسانی که از فیلمهای تریلر و جنایی هالیوودی خسته شده بودند و دنبال فیلمی هیجان انگیز، متفاوت و شوکه کننده میگشتند مقصد را سینمای کره جنوبی دیدند. سینمایی که روز به روز به پیشرفتش ادامه داد تا بلاخره توانست به چیزی که حقش بوده برسد. پس ما در این مقاله چندتا از بهترین فیلمهای سینمای این کشور، که شایستگی درخشش در مراسم اسکار را داشتند را به شما معرفی میکنیم.
Peppermint Candy (1999)
کارگردان: لی چانگ دونگ
نویسنده: لی چانگ دونگ
Rotten: 86% IMDB: 7.6
«لی چانگ دونگ» نامی که در ادامه بارها به آن برخورد خواهید کرد. او به شاعر سینمای کره معروف است. چانگ در سال 1999 فیلمی را ساخت در مورد پدیده «زمان» بود. فیلمی پیشرو و ساختارشکن که سالها طول کشید تا به شهرت برسد. او در این فیلم مشخصا پدیده زمان را بررسی میکند و از این میگوید که زمان چه بلایی میتواند سر یک انسان بیاورد.
در سکانس آغازین فیلم ما با مردی رو به رو میشویم که قصد خودکشی دارد. او به روی ریل قطار رفته و منتظر قطاری است که به زندگی او خاتمه دهد. چانگ در این لحظه ما را سوار بر قطار به سفری در زمان میبرد و گذشته مرد را مورد کندوکاو قرار میدهد. گذشتهای که فقط مربوط به این مرد نیست بلکه تاریخ کشور کره را هم در بر میگیرد. تاریخی که همواره با خشونت همراه بوده و جدایی را تجربه کرده است. چانگ با کندوکاو در گذشته و چیستی یک شخصیت، اهمیت کندوکاو در تاریخ یک ملت را یادآور میشود.
بازههای زمانی که چانگ به سراغشان میرود به حوادث مهم تاریخی مثل اعتراض دانشجویان اشاره دارد و همین اشارات است که اهمیت فیلم را در بازخوانی تاریخ دو چندان میکند. راستی اگر از جمله افرادی هستید که معتقدند فیلم ممنتو ساخته کریستوفر نولان اولین فیلمی است که به شکل معکوس روایت میشود باید بگویم که اینگونه نیست. لی چانگ دونگ یک سال قبل، این کار را به شکلی مثال زدنی انجام داده است. ولی آن زمان سینمای کره معروفیت امروز را نداشت و به همین دلیل این فیلم تا سالها ناشناخته ماند و هرگز به حقش نرسید.
Oasis (2002)
کارگردان: لی چانگ دونگ
نویسنده: لی چانگ دونگ
Rotten: 90% IMDB: 7.8
باز هم لی چانگ دونگ و باز هم شاهکاری دیگر. «واحه» دومین فیلم چانگ در این لیست و سومین ساخته بلند اوست. او در این فیلم به سراغ داستان عاشقانه و انسانیِ دو معلول (یکی جسمی و یکی ذهنی) رفته، که زیر سایه نگاه تحقیر آمیز جامعه و تمام کم و کاستیهای ظاهریشان به دنبال یک زندگی معمولی هستند. یک زندگی ساده مثل دیگران که کوچکترین حق این دو شخصیت است و جامعهای که قصد دارد مانع آن شود.
چانگ در این فیلم نیز به شکل مثال زدنی داستان میگوید. شخصیتهای فیلم را در کمتر اثری میتوان دید و نگاه غلط جامعه به این دو شخصیت ما را به یاد خیلی از ظلمهایی که در حق افراد بیگناه و مظلوم جامعه میشود، خواهد انداخت. آنها نیز برای اثبات خود به دیگران و برای داشتن حداقلهای زندگی باید دست به طغیان بزنند و اینجاست که دردناکترین صحنههای فیلم تبدیل به عاشقانهترینِ آن میشوند. واحه را میتوان سرآغاز مؤلفههای فیلمسازی چانگ دانست. مؤلفههایی که فیلم به فیلم رشد کردند و از زوایای مختلفی به آنها پرداخته شد.
Memories of Murder (2003)
بررسی فیلم Memories of Murder /خاطرات قتل
کارگردان: بونگ جون هو
نویسنده: بونگ جون هو، شیم سونگ بو
Rotten: 95% IMDB: 8.1
مگر میشود لیستی از بهترین فیلمهای کره جنوبی تهیه کرد و نامی از کارگردان تاریخ ساز این کشور نیاورد؟ اصلا او یکی از دلایل نوشتن این مقاله بود. اگر فیلم او اسکار را به خانه نیاورده بود من هرگز به فکر نوشتن همچین مقالهای نمیافتادم. بونگ جون هو کارگردان بزرگیست که به تاریخ سینما تسلط دارد. او از فیلمهای قبل از خود الهام گرفته سپس مهر شخصی خود را بر روی فیلم میزند و الهام بخش کارگردانان و فیلمهای بعد از خودش میشود.
در میان کارنامه درخشان او، خاطرات قتل جایگاه بسیار ویژهای دارد. فیلمی که نه تنها تمام فیلمهای جنایی بعد از خود، در کشور کره را تحت تاثیر قرار داد که این تاثیر را میتوان در خارج از این کشور و در آثار کارگردانان بزرگی چون دیوید فینچر نیز دید.
داستان فیلم که بر اساس واقعیت هم ساخته شده، در مورد پرونده اولین قاتل زنجیرهای تاریخ معاصر کره است که بین سالهای 1986 تا 1991 در یک منطقه دور افتاده، ده زن را مورد آزار و اذیت قرار داد و به قتل رساند. بونگ جون هو در این فیلم به جای کندوکاو در راز پرونده، به این میپردازد که یک پرونده جنایی چه تاثیری روی زندگی افرادِ درگیر پرونده میگذارد و چگونه روح و روان آنها را در هم میشکند.
کارآگاهان فیلم برعکس کارآگاهان هالیوودی که به شکل کلیشهای، باهوش و قدرتمند نوشته میشوند، افراد عادیای هستند که چون تجربه و ابزار کافی برای پیدا کردن هویت قاتل را ندارند، به خشونت روی میآورند و کم کم اخلاق و انسانیتشان زیر سوال میرود. فیلم دارای چندین سکانس کمدی است ولی در عین حال تراژدی فیلم در همین لحظات کمیک جریان دارد و این موضوع فیلم را تاریکتر و جدیتر کرده است. در نهایت باید گفت خاطرات قتل فیلمی است که تاریخ مصرف نداشته و هر چه زمان میگذرد بر ارزشش افزوده میشود. فیلمی که میشود از آن به عنوان یکی از دو سه فیلم برتر جنایی کارآگاهی تاریخ سینما یاد کرد.
OldBoy (2003)
بررسی فیلم OLDBOY / اسیرِ یک دوستِ قدیمی
کارگردان: پارک چان ووک
نویسنده: پارک چان ووک، هوانگ جو یون، لیم جون هیونگ
Rotten: 82% IMDB: 8.4
این یکی را دیگر همه میشناسیم. فیلمی مریض و شوکه کننده که با دیدن آن به سینمای کره روی آوردیم و همگی از تاثیر عمیقی که بر روح و روان و قلبمان گذاشته صحبت کردهایم. عجیب هم نیست به هر حال در سراسر دنیا نیز تا سالها سینمای کره جنوبی را با این فیلم میشناختند. زمانی که در سال 2003 پارک چان ووک فیلم را در جشنواره کن اکران کرد و تارانتینو به عنوان رئیس هیئت داوران، دومین جایزه مهم جشنواره بعد از نخل طلا را دو دستی تقدیمش کرد، سینمای کره به یک باره روی زبانها افتاد. پس اگر ما امروزه با سینمای کره بخوبی آشنا هستیم از صدقه سری این فیلم و کارگردانش است.
داستان فیلم در مورد مردی است که یک شب دزدیده میشود و پس از 15 سال که در یک زندانِ شخصی زندانی شده، یک روز به طرز عجیبی آزاد میشود. اولدبوی فیلمی است در مورد انتقام ولی نه یک انتقام سخت یا آسان. انتقام در این فیلم به چنان موضوع پیچیده و ترسناکی تبدیل میشود که مثل و مانندش را ندیدهاید و قلبتان را به درد خواهد آورد. اتمسفر سنگین فیلم و فضای رعب آورش مخاطب را در شوک فرو خواهد برد و پایان بندی تراژیک فیلم تاثیر ماندگار و دردناکی بر روی روح و روانتان خواهد گذاشت. پیچش داستانی فیلم اصلا و ابدا صرفا برای ایجاد یک شوک سطحی نیست اینجا پارک چان ووک رعشه به وجودتان خواهد انداخت!
Secret Sunshine (2007)
کارگردان: لی چانگ دونگ
نویسنده: لی چانگ دونگ
Rotten: 94% IMDB: 7.5
سینمای لی چانگ دونگ، سینمای افراد دور افتاده است. سینمای او سینمای افراد غریب است. شخصیتهای خلق شده توسط او دیدگاه متفاوتی در مورد دنیای پیرامونشان و نسبت به انسانهای اطرافشان دارند.
داستان فیلم در مورد زنی است که بعد از مرگ شوهرش به شهر زادگاه او آمده است. او کسی را در این شهر نمیشناسد و یکی دیگر از انسانهای غریب دنیای چانگ است. زمانی که فیلم در جشنواره کن اکران شد بسیار مورد توجه قرار گرفت و جئون دو یئون برای بازی در این فیلم توانست جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را کسب کند. طلوع پنهان فیلمی است که آرام شروع شده و در ادامه بسیار خشن میشود، این فیلم واکنش تند چانگ به سنتهای دروغین جامعه، ماهیت کلیسا و در مجموع مقوله مذهب است و یکی از خشنترین و شوکه کنندهترین پایان بندیهای فیلمهای چانگ را شامل میشود. جایی که شخصیت اصلی فیلم پس از ناکامیهای فراوان و پس از فرو ریختن تدریجی باورهایش به مذهب و در مجموع چیستی جهان، دست به خشونت هایی میزند که امکان ندارد از خاطرتان پاک شون! فیلم تاثیر ماندگاری روی مخاطب میگذارد و او را در یک شوک عمیق فرو میبرد.
Mother (2009)
بررسی فیلم کره ای Mother / باورِ بدون مرز
کارگردان: بونگ جون هو
نویسنده: بونگ جون هو، پارک اون کیو
Rotten: 96% IMDB: 7.7
شش سال پس از ساخت شاهکار «خاطرات قتل»، بونگ جون هو شاهکار دیگری در ژانر تریلر-جنایی خلق میکند تا نشان دهد این ژانر را مثل کف دستش میشناسد و هر وقت فرصتش پیش بیاید شاهکار دیگری در این ژانر خلق خواهد کرد. داستان فیلم در مورد زنی میانسال است که علاقه بسیاری به تک فرزند خود دارد و همیشه و در هر لحظه مراقب اوست. اما یک شب پسر، دختری را دنبال میکند و فردای همان شب، جنازه دختر را روی سقف یک خرابه پیدا میکنند. پلیس، پسر را به جرم قتل بازداشت میکند و مادر که معتقد است پسرش قاتل نیست به دنبال سرنخ ها راه میافتد تا پسرش را نجات دهد.
بونگ در این فیلم باز هم کلیشهها را میشکند. ما معمولا در چنین فیلمهایی می بینیم که کارآگاهان (معمولا بازنشسته یا اخراج شده) درگیر این پروندهها میشوند ولی بونگ در این فیلم نقش کارآگاه را به مادر میسپارد. و اینگونه نگاه تازهای به مفهوم عدالت میاندازد. او از تاثیر زاویه دید در نتیجه گیری سخن میگوید. نتیجه فیلم محشری است در باب خواستههای شخصی کارآگاه در کشف و بیان حقیقت. علاوه بر اینها بونگ به مضامینی چون عشق مادرانه، حافظه جمعی مردم کره، انتقاد از نیروی پلیس و همچنین اختلاف طبقاتی میپردازد. مادر شاهکاری است که میتوان آن را یکی از بهترین فیلمهای تریلر-جنایی قرن اخیر دانست.
Poetry (2010)
کارگردان: لی چانگ دونگ
نویسنده: لی چانگ دونگ
Rotten: 100% IMDB: 7.8
چه اتفاقی میافتد زمانی که شاعر سینمای کره، فیلمی در مورد شعر و شاعری بسازد؟ نتیجه فیلمی عمیق و بینظیر است که مخاطب را تا مدتها رها نمیکند. شاعری برای اولین بار در جشنواره کن به نمایش درآمد و مورد استقبال شدید مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. این فیلم یکی از شانسهای اصلی دریافت جایزه نخل طلا هم بود و در نهایت هم توانست جایزه هیئت داوران و همچنین جایزه بهترین فیلمنامه را کسب کند.
داستان فیلم در مورد پیرزنی شصت ساله است که برای اولین بار در زندگیاش و با وجود آلزایمر داشتن، تصمیم میگیرد شعر بگوید. به این صورت چانگ بار دیگر و بیشتر از هر وقت دیگری از جور دیگر دیدن میگوید. در سکانس آغازین فیلم، دوربین از میان زیباییهای طبیعت عبور میکند، سپس شادی چند پسر بچه که در حال بازی هستند را به تصویر میکشد و در نهایت به جنازه وارونه یک زن در آب میرسد. تضاد عجیبی که در این سکانس وجود دارد همان تضادی است که پیرزن باید با آن دست و پنجه نرم کند. او در حالی قصد شعر گفتن دارد که باید با فاجعهای که نوه غیرقابل مهارش به بار آورده کنار آید. او باید میان زیباییها و زشتیها تعادل ایجاد کند، در عین نگاه به زشتیها و تلخیهای زندگی باید شاعر درونش را زنده نگه دارد و تمام اینها در حالیست که با بیماری آلزایمر هم دست و پنجه نرم میکند.
The Handmaiden (2016)
بررسی فیلم The Handmaiden /اسیرِ شیطان
کارگردان: پارک چان ووک
نویسنده: پارک چان ووک، چونگ سو کیونگ
Rotten: 96% IMDB: 8.1
پارک چان ووک پس از ساخت اولدبوی که تاریخ سینمای کره را به قبل و بعد از خود تقسیم کرد، همچنان به ساخت فیلمهای باکیفیت و هنرمندانهای که امضای خاص خودش را به پای آنها میکوبید ادامه داد. از ساخت سومین فیلم از سه گانه انتقامش یعنی «بانوی انتقام» گرفته تا اثر عجیب و غیر معمولش یعنی «من سایبورگ هستم ولی مشکلی نیست». ولی طرفداران از پارک یک اولدبوی دیگر میخواستند. فیلمی که به همان اندازه شوکه کننده و نفسگیر باشد. خب همین شد که پارک دست به ساخت خدمتکار زد. فیلمی که اگرچه تفاوتهای زیادی با اولدبوی دارد ولی همان چیزی است که طرفداران از پارک میخواستند یعنی یک شاهکار بیچون و چرای دیگر.
داستان فیلم در دهه ۱۹۳۰ جریان دارد، در دوره اشغال ژاپن، مردی شیاد برای اغوای زن ثروتمند ژاپنی و راضی کردن او به ازدواجش با خود، دختری را بعنوان خدمتکار برای آن زن استخدام میکند. وظیفه این خدمتکار قلابی، راضی کردن زن به ازدواج با آن مرد است. خدمتکار فیلمی است پر از پیچ و خمهای جذاب و کاراکترهای شیاد و لوکیشنهای ویکتوریایی خفن. اینجا نبرد با قمه و ساطور جای خودش را به دسیسهچینیها و نیرنگبازیهای کاراکترهای آبزیرکاهش داده است. داستان در سه پرده، و هر پرده از دید یک شخص روایت میشود و اینگونه مخاطب مدام دیدگاهش به داستان تغییر میکند. در نهایت خدمتکار، فیلمی عجیب و خیره کننده است که میشود از آن به عنوان یکی از بهترین آثار سال 2016 یاد کرد.
Burning (2018)
کارگردان: لی چانگ دونگ
نویسنده: لی چانگ دونگ، او جونگ می
Rotten: 95% IMDB: 7.5
یک سال قبل از اینکه بونگ جون هو با فیلم انگل در جشنواره کن بدرخشد و جایزه نخل طلا را دریافت کند، این لی چانگ دونگ بود که با فیلم سوختن، در جشنواره کن سر و صدا کرد و همه را به تحسین وا داشت. سوختن توانست بالاترین امتیازات را از منتقدان دریافت کند و در جدول امتیازدهی در صدر قرار بگیرد ولی حتی این هم باعث نشد داوران جشنواره، جایزه نخل طلا را تقدیمش کنند.
داستان فیلم سوختن که بر اساس داستان کوتاه «انبار سوان» نوشته هاروکی موراکامی ساخته شده، در مورد پسر جوانی است که یک روز اتفاقی با همسایه دوران کودکیاش برخورد میکند. دختر قصد دارد به آفریقا سفر کند و از پسر میخواهد که از گربهاش مراقبت کند. فضای رازآلود و معلق بین خیال و واقعیتِ داستانِ موراکامی کاملا مطابق با بستر فکری چانگ است. بالاتر گفتم که سینمای چانگ سینمای آدمهای غریب و دور افتاده است که به شکل عمیقتری به پدیدههای اطرافشان نگاه میکنند. این ویژگیها در فیلم سوختن هم وجود دارند. پسر جوان در همان ابتدای فیلم زمانی که برعکس مسیر دیگر عابرین حرکت میکند این حس غریبگی و متفاوت بودن را بخوبی منتقل میکند. سوختن فیلمی است پر از رمز و راز، پر از سوالات بی جواب، پر از دویدنها و کنجکاویها و به قاطعیت نرسیدنها. دقیقا مثل دنیای خودمان.
امیدواریم از مطلب «9 فیلم کره ای که شایستگی درخشش در اسکار را داشتند» لذت برده باشید…
سلام ، خسته نباشید لذت بردم دست مریزاد …به سینمای کشور های دیگه هم بپردازید.هالیوود فقط تکراره و تکرار جدیدا