قدرتمندترین شخصیت های دنیای DC (قسمت دوم)
در ادامه معرفی قدرتمندترین شخصیت های دنیای DC با شخصیتهای قدرتمند بیشتری از این دنیا آشنا خواهید شد…
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد شخصیت های DC به معرفی شخصیتهای DC مراجعه کنید.
قسمت اول: معرفی قدرتمندترین شخصیت های دنیای DC (قسمت اول)
10. Eclipso
نام دیگر: Galid / Kalaa of Nilaa معرفی اولیه: در شماره 61ام House of Secrets به تاریخ 1963 خالقین: Bob Haney و Lee Elias نوع کاراکتر: شرور
کامیکهایی با محوریت شخصیت Eclipso مجموعهای از داستانهای ترسناک هستند که در اوایل دهه 60 منتشر شدند. Eclipso در ابتدای داستانهایش دانشمندی جوان به نام “بروس گوردون” معرفی میشود که تصمیم میگیرد به جزیرهی Diabolo سفر کند تا خورشید گرفتگی را مشاهده کند. مدت کوتاهی بعد از ورودش به جزیره دیابولو، گوردون درگیر نزاعی با یک Shaman بومی آنجا میشود و درگیری آنها به زد و خورد میکشد و Shaman کشته میشود ولی بر روی گونهی گوردون زخمی را توسط الماسی سیاه ایجاد میکند. در طول خورشید گرفتگی، گوردون به موجودی قدرتمند به نام Eclipso تبدیل میشود که تجسم تمام جنبههای بد شخصیتی اوست. همانند کاراکتر دکتر جکیل در رمان رابرت لوئیس استیونسون، گوردون دو جنبهی Eclipso که شرارت میکند و خودش را که متضاد Eclipso است، را داراست. برای اینکه Eclipso دوباره گوردون شود، باید نور درخشان، برعکس نور خورشید گرفتگی، مانند چراغ قوه را به او بتابانید. دوست گوردون سایمون بنت و دخترش مونا در این کار به او کمک میکنند. در دههی 90 متوجه میشویم که Eclipso یک خدای شیطانی است، خدای انتقام، که در نیمهی تاریک ماه زندگی میکند و هیزم جهنمش را افراد تشنه به انتقام فراهم میکنند و او با تضعیف این افراد و تبدیل آنها به تصویری از خود، زندگی میکند.
9. Reverse-Flash
نام دیگر: Eobard Thawne معرفی اولیه: شمارهی 139ام The Flash به تاریخ سپتامبر 1963 خالقین: John Broome و Carmine Infantino نوع کاراکتر: شرور
نام Reverse-Flash مانند نام Flash توسط چندین نفر استفاده میشود. در مجموع و در حال حاضر 5 نفر این نام را داشتهاند. ادوارد کلاریس، Eobard Thawne، هانتر زولومون، Thaddeus Thawne و دانیل وِست. از آنجایی که شناخته شدهترین آنها Eobard Thawne میباشد تمرکزم بر روی او خواهد بود. Eobard همواره داستانی در حال تغییر داشت، یعنی پیشینههای متفاوتی برای او مینوشتند.
سرانجام در The Flash: Rebirth در سال 2009 نوشتهی Geoff Johns داستانی یکپارچه برای او ساخته شد. به هر حال اولین بار در شماره 139 The Flash بود که او معرفی شد. در آن کامیک Thawne یک کپسول سفر در زمان را پیدا کرد که در داخل آن لباس Flash بود. او انرژی لباس را تقویت کرد و خود را تبدیل به یک Speedster کرد، اما رنگ لباس را تغییر داد و آن را زرد کرد و خود را Zoom the Reverse-Flash نامید. Flash این موضوع را کشف کرد و با او مقابله کرد و او را شکست داد و لباسش را از بین برد. Thawne بَری را برای این کار سرزنش کرد و تصمیم گرفت که از بَری انتقام بگیرد. او در زمان به عقب سفر کرد، او آیریس وِست را کشت و سعی کرد فیونا وِب را بکشد، اما Barry Allen گردنش را گرفت و او را خفه کرد، تا جلوی مرگ عزیزانش را بگیرد.
در داستانهای بعد از بحران (Post-Crisis) در نسخهی The Return of Barry Allen به Thawne منشاء جدیدی داده شد. او خود را تحت عمل جراحی پلاستیک قرار داد تا خود را شبیه Barry کند. او به کمک Cosmic Treadmil توانست قدرتهای Speedsterای را بدست بیاورد و به گذشته بازگشت و در این روند با والی وِست مبارزه کرد، اما در نهایت به قرن خودش برگشت.
در سال 2009 در The Flash: Rebirth دوباره به عنوان شخصیت شرور اصلی DC بازگشت. جایی که بازگشت او نشان از رویداد بزرگ Final Crisis بود. او نقش اصلی در داستان Blackest Night را ایفا کرد، جایی که جسد قبل از بحران او توسط Nekron زنده شد تا به Black Lantern و سپس Black Flash تبدیل شود. در داستانی دیگر او به گذشته سفر کرد تا گذشتهی خود را تغییر دهد. در طول داستانهای مربوط به Flashpoint او دوباره به گذشته رفت تا مادر Barry را به قتل برساند، اما Barry خبردار شد و به گذشته رفت تا جلوی Thawne را بگیرد که منجر به رویداد Flashpoint Universe شد. در این جهان در نهایت توماس وین Thawne را کشت و Barry هم این Universe را اصلاح کرد. اما بعداً Barry متوجه شد که Thawne نمرده و جاودانه است و دلیل این امر ارتباط Thawne با Negative Speed Force است. منشاء او در طول داستانهای New 52 و Rebirth کمی تغییر کرد، اما ماهیت او حفظ شد. او نقش کلیدی در رویدادها و وقایع مربوط به Doomsday Clock داشت، جایی که توسط دکتر منهتن کشته شد. اما درست حدس زدید Thawne از این مورد هم جان سالم بدر برد و نشان داد که قادر مطلقی مانند دکتر منهتن نیز نمیتواند او را بکشد.
تاریخ این کاراکتر در داستانهای مصور واقعاً شوم و ترسناک است. کنترل او بر Speed Force واقعاً شگفتانگیز است و با اینکه Barry قادر به شکست اوست اما نمیتواند او را از عالم هستی محو کند. او مدام برمیگردد و نشان میدهد که چقدر قدرتمند است و ارتباطش با Speed Force چقدر قوی است. در یک نقطه Thawne با Speed Force یکی شد و تبدیل به موجودی با انرژی خالص شد، شکست ناپذیر و نابودنشدنی، زیرا انرژی را نمیتوان از بین برد تنها میتوان شکلش را تغییر داد.
8. Lucifer Morningstar
نام دیگر: Lucifer Samael Morningstar معرفی اولیه: در شمارهی چهارم The Sandman به تاریخ 1989 خالقین: Neil Gaiman، Sam Kieth و Mike Dringenberg نوع کاراکتر: شرور
“لوسیفر مورنینگ استار” شخصیتی است که در نشریات Vertigo، بخشی از DC Comics ظاهر میشود. این کاراکتر به طور مستقیم از شیطان در مذاهب ابراهیمی برداشت شده است و سیمای انسانیاش از “دیوید بووی” خواننده فقید الهام گرفته شده است، دقیقاً همان چیزی که نیل گیمن از طراحان خواسته بود. اولین حضور او در کتاب مصور Superman’s Pal Jimmy Olsen شماره 65ام بود، جایی که جیمی اولسن در خواب با مردی آشنا میشود که خود را آقای L مینامد که فکر میکند جَد Lex Luthor است و با او معامله میکند. اما عواقب این معامله وحشتناک بود زیرا آن مرد در واقع خود شیطان بود. او در کامیکهای زیادی حضور داشته است ولی به طور عمده در داستانهای نیل گیمن حضور دارد و بیشترین نقشآفرینی را در کتاب مصور Sandman دارد.
لوسیفر که از وجود خود به عنوان ارباب جهنم خسته میشود، تمام شیاطین و ارواح محکوم به فنا را از جهنم بیرون میکند، تا درهای جهنم را ببندد و کلید آن را به Dream of the Endless بدهد. البته برای Dream پیشبینی میکند که داشتن این کلید او را در وضعیت بدی قرار میدهد.
جهنم به دو فرشته به نامهای Duma (فرشتهی سکوت) و Remiel میرسد. لوسیفر به زمین میآید و تبدیل به یک پیانیست میشود. یک مجموعه سه قسمتی از این کاراکتر ساخته میشود که بهشت فرشتهای به نام Amenadiel را میفرستد تا با لوسیفر معامله کند. او نیاز دارد که از شر خدایان قدیمیِ بینام خلاص شود، اما نمیخواست مستقیماً در این امر دخالت کند و نام بهشت برده شود. لوسیفر اما طلب نامهایی از خدا، به عنوان پرداخت و دستمزد کرد.
لوسیفر در روی زمین Bar خود را به نام Lux محیا میکند و به عنوان شخصیتی نهیلیست به تصویر کشیده میشود. در این مجموعه لوسیفر وارد بحثهای فلسفی در مورد ارادهی آزاد میشود و تلاش میکند کنترل اعمال شده بر موجودات توسط خدا را رها کند. بسیاری لوسیفر را بعد از Presence و برادرش Miguel Demiurgos جزو قدرتمندترین کاراکترهای DC میدانند. او میتواند واقعیت را به میل خود دستکاری کند، با وجود این لوسیفر به ندرت از قدرت خود استفاده میکند و ترجیح میدهد همیشه از روشهای مختلف بهره ببرد. با اینکه بیشتر با سریال تلویزیونی محبوبش شناخته میشود ولی در کتابهای مصور داستانهای واضحتر و جالبتری دارد. اما در کل به سبب قدرتهایش و پیشینهی فرشتهای چیز زیادی برای ارائه در کمیکها ندارد و اغلب به عنوان ابرشرور شناخته میشود.
قدرتمندترین شخصیت های دنیای DC
7. Anti-Monitor
نام دیگر: Mobius معرفی اولیه: Crisis on Infinit Earth شمارهی دوم به تاریخ 1985 خالقین: Marv Wolfman، George Perez، Jerry Ordway نوع کاراکتر: شرور
آنتی مانیتور که اخیراً مشخص شد نامش Mobius است، یکی از ابرشرورها و آنتاگونیستهای Crisis On Infinit Earth بود که بین سالهای 1985 و 1986 توسط DC منتشر شد. اولین حضور او در بحران در زمینهای نامحدود شمارهی دوم بود، البته در این شماره او در سایه حضور داشت ولی شکل و شمایلش را در شمارههای 5 و 6 دیدیم و در شمارهی دوازدهم هم نابود شد. پس از یک غیبت طولانی در Green Lantern: Sinestro Corps Special شمارهی اول در سال 2007 به عنوان بخشی از رویداد Crossover جنگ سپاه سینسترو و سیاهترین شب، بازگشت.
آنتی مانیتور یکی از سرسختترین دشمنانی است که قهرمانان DC با آن روبرو شدهاند، حتی در Multiverseها نیز او بخاطر ماهیتش حضور دارد و در واقع همهجا هست. او مستقیماً مسئول نابودی هزاران Universe است. او به اندازهای قدرتمند است که Supergirl را کشت و همزمان با قهرمانان چند Universe مبارزه کرده است. البته بعد از راهاندازی مجدد دنیای DC تمام قتلها و نابودیهای او انگار که اصلاً اتفاق نیافتادهاند. در طول داستان Blackest Night او تبدیل به Black Lantern شد و Superboy Prime او را کشت، اما Nekron نتوانست او را کنترل کند، که نشان از قدرتمندی او دارد و حتی مرگ نتوانست او را دربرگیرد.
6. Nekron
نام دیگر: ندارد معرفی اولیه: Tales of the Green Lantern Corps شمارهی دوم به تاریخ 1981 خالقین: Mike W. Barr، Len Wein و Joe Staton نوع کاراکتر: شرور
کاراکتر Nekron دشمن همیشگی Green Lanternهاست و آنتاگونیست معروف داستان Blackest Night است. Nekron تجسم مرگ است، ارباب منطقهای از جهنم که به نظر میرسد مرزی بین Limbo و Purgatory در دنیای DC است. این مکان که ارواح مردگان در انتظار عبور به مقصد نهایی خود هستند، این مقصد یا Silver City است یا جهنم. منشاء قدرتهای او روح و روان افراد مرده است، در جریان رویداد Blackest Night مشخص شد که Nekron مسئول جلقههای سیاه قدرت است که مردگان را زنده میکند و با Scar و Black Hand همکار است. هنگامی که سطح قدرتهای حلقههای Black Lantern به 100 درصد رسید، Nekron روی زمین، ظاهر شد. همینطور در بازنویسی جزئی داستانهای Teen Titans مشخص شده که Nekron مغز متفکر پشت رستاخیز معجزهآسای بسیاری از قهرمانان در گذشته بوده است.
او با اجازه دادن به تولد دوبارهی قهرمانان متوفی، تیم کوچکی از ماموران مخفی را ایجاد کرد. Nekron با ارتش مردگانش به راه افتاد و ادعا کرد که گرسنگیای که او را فرا گرفته است هرگز سیر نمیشود. محدودیتهای قدرت Nekron ناشناخته است، او توانایی زنده کردن مردگان، کشتن با لمس، ارائه انفجارهای انرژی سیاه و رشد نامتناسب را نشان داد. Nekron مرگ را کنترل میکند و به او قدرت هم میبخشد، علاوه بر اینها او میتوانست نسخههای زامبی شخصیتهای فوقالعاده قدرتمند، مانند Anti-Monitor را کنترل کند.
5. Spectre
نام دیگر: Jim Corrigan، Crispus Allen و Hal Jordan معرفی اولیه: More Fun Comics شمارهی 52ام به تاریخ 1940 خالقین: Jerry Siegle و Brendan Baily نوع کاراکتر: ضدقهرمان
این ضدقهرمان در دوران طلایی کامیکهای DC توسط جری سیگل و برندن بیلی خلق شد و کار خود را از More Fun Comics شروع کرد و بعداً در All-Star و JSA نیز خودنمایی کرد.
شبح (Spectre) موجودی الهی است که دارای قدرتهای نامحدود است. مشابه Presence ولی نه در حد او، ویژگی بالقوهی او این است که میتواند قدرتهای افراد را برای همیشه از آنها جدا کند و به برگزیدگان بسیار خوششانس بدهد و یا آنها را از بین ببرد و به فراموشی بسپارد. اولین کسی که شِنِل شبح را پوشید، جیم موریگان بود. کارآگاهی که در عمل مرده بود، موریگان زنده میشود و شانس دومی به عنوان نماینده خشم الهی روی زمین پیدا میکند. او نوعی قاضی روی زمین است که تصمیم میگیرد که روح یک فانی که تازه درگذشته آیا سزاوار آتش دوزخ است یا به باقیات صالحات تعلق دارد. بنابراین او جزو دستهی قهرمانان قرار نمیگیرد، بلکه یک انتقامجوی بیوجدان است که در کشتن افراد شرور هیچ درنگی نمیکند.
او در طول این سالها به قادری مطلق تبدیل شده که میتواند جنبههای واقعیت را دستکاری کند. این کاراکتر در دههی 50 بخاطر بحرانی که وارد بازار کتابهای مصور شد به تدریج به دست فراموشی سپرده شد. او در قالب جیم کوریگان دوباره در دوران نقرهای برمیگردد. اینبار لابهلای صفحات Adventure Comics که قدرت بیش از اندازهاش مانعی بر سر راه این کاراکتر قرار نمیدهد. وجه او به عنوان نماینده خدا بر روی زمین و یک موجود نیمه الهی در میان فانیها پررنگتر شد. علاوه براین سهم او در داستانهای Crisis On Infinite Earth نیز بیشتر شد.
داستانهای او در دههی هفتاد اما بر سر زبانها افتاد زیرا توصیفات خشن و در عین حال بیرحمانهای از مجازاتهای Spectre را در خود جای داده بودند. اما طرفداران DC از این همه خشونت شکایت کردند و در شماره 435 نویسنده Michael Fleisher کاراکتری به نام Earl Crawford را وارد داستان کرد که ایدههای طرفداران شاکی را به اشتراک میگذاشت. اما این سری داستانها به هر علت لغو شدند. اما طراح آنها Jim Aparo در سال 1988 قسمتهای متشر نشدهای از این کاراکتر را تحت عنوان The Wrath of The Spectre منتشر کرد. این کاراکتر با Living Tribunal از Marvel قابل مقایسه است.
قدرتمندترین شخصیت های دنیای DC
4. Superman Prime (One Million)
نام دیگر: Kal-El معرفی اولیه: کامیکهای DC One Million شمارهی 4ام به تاریخ ۱۹۹۸ خالقین: Grant Morrison و Val Semeiks نوع کاراکتر: قهرمان
همان سوپرمن خودمان است منتها متعلق به قرن ۸۵۳ام است، الان ما در ۲۱ هستیم، خودتان تفاوت را محاسبه کنید. او در اواخر قرن ۲۱ام به دنبال مرگ تمام کسانی که به آنها اهمیت میداد، زمین را ترک کرد. او کلِ دنیای DC را سفر کرد و بعد از تبدیل شدن به نوعی خدا و تجسم خورشید زنده ماند. سفرهایی از قرن ۲۱ آغاز شد و در حدود قرن ۷۰۰ پایان یافت، او در طول این سفرها قدرتها و تجربیات خارقالعادهای کسب کرد. در هنگام بازگشت با فرزندانش عهد بست و تصمیم گرفت گوشهای از قدرتهایش را به آنها بدهد تا زمانی از این قدرتها در جهت عدالت استفاده میکنند. سپس به غار تنهایی جدید خود Fortress of Solitude در دِل خورشید رفت. Superman Prime قدرتمندترین کاراکتر و ابرقهرمان دنیای DC است، او هزاران سال صرف جمعآوری انرژی خورشید زرد کرد است و بدین ترتیب به اوج پتانسیل خود رسیده است. او در آینده ساکن و نه خداست و نه قادر مطلق بلکه ابرقهرمانی است که شکستناپذیر است.
3. Darkseid (True Form)
نام دیگر: Uxas معرفی اولیه: در کامیک Superman’s Pal Jimmy Olsen شمارهی 134ام به تاریخ ۱۹۷۰ خالقین: Jack Kirby نوع کاراکتر: شرور
مخاطبان معمولاً Darkseid را به عنوان خدای جدید میشناسند که به سوپرمن، Doomsday و بتمن خیلیهای دیگر باخته است. اما همهی شکستها در هالهای از ابهام قرار دارند زیرا Darkseid فُرمهای مختلفی دارد. در The Multiversity Guidebook، موجودی به نام Highfather که خدای جدید است و برادر Darkseid میباشد، اذعان میکند که هر واقعیت- گذشته، حال و آینده نسخهای از آواتار Darkseid را دارد. این بدان معناست که Darkseid موجودی فراگیر است که قطعه قطعه شده تا بتواند در هر واقعیت ممکن وجود داشته داشته باشد.
تا آنجا که میدانیم تنها Presence از DC و The One Above All به همراه Doctor Manhattan چنین توانایی دارند که باعث میشود شکل اصلی Darkseid در شمار قدرتمندترین موجودات عالم قرار بگیرد. متاسفانه جز همین اظهارات Highfather چیز دیگری از Form اصلی Darlseid در دست نیست و تنها دفعات معدودی در کامیکها مشاهده شده است. او آنقدر قدرتمند است که به نزاع قهرمانان و یا اتفاقات Universeها و Multiverseها اهمیتی نمیدهد و تنها به فرستادن آواتارهایش اکتفا میکند. در داستانهای Final Crisis مشخص میشود که او در Form اصلیش میتواند بر تمام کیهان و Universe ما سایه بیافکند که نشان از آن دارد که او از واقعیت و هستی فراتر میرود. از همین رو Barry Allen نیز هشدار داده است که سقوط او به نابودی تمام Multiverseها ختم میشود و او آنها را با خود از بین میبرد. در منطقهای پیش از بحران، Darkseid توانست کنترل بیش از ۳ میلیون Daxamites را بدون کمک برعهده بگیرد (گروهی از موجودات بیگانهی انسان نما که قدرتهایی مشابه کریپتونیاییها دارند.)
2. The Presence
نام دیگر: خدا معرفی اولیه: شمارهی ۵۲ام کامیکهای More Fun Comics به تاریخ ۱۹۴۰ خالقین: Jerry Siegel و Bernard Baily نوع کاراکتر: طبیعی
او اولینبار با عنوان The Voice (of The Presence) که تنها یکی از اشکال متعدد این کاراکتر بود، خودنمایی کرد. او مسئول قدرت بخشیدن به جیم کوریگان یا همان Spectre است. Presence شخصیتی بسیار پیچیده و جالب در دنیای کامیکهای DC است. البته که در دنیای DC خدایان مختلفی وجود دارد و به گفتهی Greg Rucka نویسنده، خدا به معنای خدای ادیان ابراهیمی در DC هم وجود دارد و او بالاتر از تمام این خدایان قرار دارد. البته بعدها مشخص شد که Presence یکی از جنبههای همان خدای ابراهیمی است.
Presence در طول تاریخ دنیای DC شکلها و اشکال زیادی به خود گرفته است، از این طریق یکی از قدرتهای متعدد خود را نشانمان داده است. در ابتدا نام او The Voice و سپس به عنوان The Hand ظاهر شد و نقش مهمی در مجموعهی Green Lantern ایفا کرد. او همچنین تجلی خدایی به نام Wally و ظاهری انسانی به خود میگیرد. ظاهر انسانی Presence بسیار شبیه دکتر واتسون از مجموعه داستانهای شرلوک هلمز نوشتهی Doyle میباشد. Presence موجودی فراگیر است اما گاهی اوقات ظاهر میشود، او به عنوان خالق دنیای DC و یکی از قویترین موجودات آن در نظر گرفته میشود. Presence خدای اصلی DC است و با The One Above All از Marvel یکی است، اما یک تفاوت وجود دارد. در حالی که The One Above All قدرتمندترین موجود Marvel است اما The Presence در رتبهی دوم قرار دارد و موجودی از او قدرتمندتر هم هست!
البته که نمیخواهیم بگوییم The Presence ضعیف است اما چون کامیکها به ما نشان دادند که پیرمرد شبیه دکتر واتسون را میشود کشت، پس جایی برای موجودی در رتبهی اول خالی است!
قدرتمندترین شخصیت های دنیای DC
1. Doctor Manhattan
نام دیگر: Jon Osterman معرفی اولیه: شمارهی اول کامیکهای Watchmen به تاریخ 1986 خالقین: Alan Moore و Dave Gibbons نوع کاراکتر: طبیعی/ قهرمان
دکتر منهتن نام مستعار جاناتان اوسترمن، یک شخصیت خیالی در داستانهای DC است. او اولین بار در رُمان مصور Alan Moore به نام Watchman نقش بسزایی در شکل گیری دنیای DC داشته است، حتی بزرگتر از Presence.
خلقت دکتر منهتن در واقع یک حادثه ناگوار بود که برای جان اوسترمن فیزیکدان رخ داد، زیرا او برای گرفتن روپوش آزمایشگاهیش خود به آزمایشگاه برگشت، او روپورش خود را در داخل یک محفظه آزمایشگاهی جا گذاشته بود، پس داخل محفظه شد ولی درب محفظه برویش قفل شد. از آنجایی که در چنین شرایطی قانون مورفی حاکم میشود! محققان نتوانستند درب محفظه را باز کنند یا جلوی شمارش معکوس برای آزمایش بعدی را بگیرند، بدن جان هم بر اثر نیروی ژنراتور تکه تکه میشود. در ماههای بعد، اوسترمن موفق شد به تدریج خود را بازسازی کند، تا اینکه سرانجام به عنوان مردی با قد بسیار بلند، بدون مو، برهنه و پوست آبی رنگ ظاهر شد که با شعلههای فرابنفش میدرخشید. سپس به افتخار پروژه منهتن، او را دکتر منهتن نامیدند و تبدیل به مهرهی دولت ایالات متحده و رهبر Watchmanها شد.
در یک لحظه، او به ابتذال موقعیت خود پی برد و به مریخ رفت و هم نگهبانان و هم زمین را رها کرد. او در مریخ از نقش خود در زمین ناامید شد و بیشتر وقت خود را با تامل در پرسشهای پیچیده متافیزیکی و کشف رازهای زندگی و خلقت گذراند. او نقش پررنگی در توانمند ساختن توطئهی Ozymandias برای جلوگیری از جنگ جهانی سوم و حتی نابودی Rorschach داشت. بعدها نقش محوری در ایجاد خط زمانی Flashpoint و وقایع New 52 بازی کرد و مرکز رمزوراز کاوش شده توسط بتمن و Flash در طول خط داستانی The Button بود.
او همچنین در Doomsday Clock نیز به ایفای نقش پرداخت، جایی که او یکبار دیگر تبدیل به ابرقهرمان واقعی شد و در نهایت وجود خودش را از هستی پاک کرد! بیچون و چرا او قویترین کاراکتری است که تا به حال وجود داشته است، دکتر منهتن همه چیز دارد. عملاً کاری وجود ندارد که او نتواند انجام دهد به جز تغییر اصول بنیادی طبیعت که کاملاً منطقی است و طبق تمامی معیارها غیر قابل تغییر است!
منبع: این مطلب برگرفته از وب سایت Fictionhorizon.com میباشد.
در قسمت بعدی با شخصیتهای قدرتمند دنیای مارول آشنا خواهید شد…
امیدواریم از مطلب قدرتمندترین شخصیت های دنیای DC لذت برده باشید تا بعد…..
چجوری به این نتیجه رسیدی منهتن از پرزنس قوی تره
لوسیفر از همه قوی تره
سلام جناب لوسیفر مورنینگ استار، خواهشمندم بنده را مورد لعن و نفرین خود قرار ندهید، این لیست بر مبنای Fictionhorizon.com است.
در پاسخ به سوال اول شما مبنی بر اینکه چرا دکتر منهتن از پرزنس قویتره، دلیل سادهای داره که در متن هم گفته شد و این نشان میدهد شما مطلب را کامل نخواندهاید، ای ارباب جهنمی! پرزنس عزیزتان توسط فرشتهی اعظم جبرئیل یا Gabriel در سال ۲۰۱۵ کشته شد و دیگر بازنگشت، در دنیای خودتان، چطور فراموش کردهاید؟
و در جواب اینکه شما، لوسیفر از همه قدرتمندتر هستید، باید گفت شکی در آن نیست ولی یک سوال دارم، چطور همین Gabriel شما را به خاک سیاه نشاند؟ پس بهتر نیست بگوییم Gabriel از همه قدرتمندتره؟
خوشحالم که برای خواندن مطلب مورد علاقهاتان وبسایت ما رو انتخاب کردید، ای ارباب بزرگ جهنم!
برادر اولا که کمیک ماله سال ۲۰۱۶ هست نه ۲۰۱۵
بعدشم اون کمیک کاملا منسوخ شده
اگر نمیدونید منسوخ یعنی چی باید بگم یعنی وقایع اون کمیک کاملا تکذیب میشن و هر اتفاق از کوچکترین تا بزرگترین اونها هیچ جایی در دنیایه دیسی ندارن
سوما
خوده پرزنس از عمد گذاشت گیبریل بکشتش بخشی از نقشش بود که دارک پرزنس متولد بشه خودشو اونقدر ضعیف و اسیب پذیر کرد که گیبریل بکشتش
اخرین چیزم اینه که
گیبریل مگه با هورن بلاور پاور یا با دستایه خودش کشتش
با یکی از قوی ترین سلاح هایه کمیک یعنی شمشیر محافظ عدن کشتش
این شمشیر به قدری قدرتمنده که خوده دارک پرزنسم تقریبا کشت
بعدم شما درمورده منهتن میدونید؟
قدرتاش چین اصلا؟
قدرت منهتن از انتی کرایسیس انرژی میاد
تو هر مولتیورس ما دوتا انرژی داریم
انتی کرایسیس و کرایسیس انرژی
و ما بینهایت مولتیورس تو دیسی داریم
یعنی هر مولتیورس این دو انرژیه مخصوص خودشونو دارن
و کسی که این بینهایت انرژیو خلق کرد خوده پرزنس و سورس بودن که این انرژیو تو سطح امنیورس دادن
بعد منهتن بیاد از پرزنس بالاتر؟ عالی کار کردید
سلام برادر منبع حرفاتون چیه دقیقا؟ یا خودتون همه کمیک های DC رو خوندید؟
این مطلب هم از چندین منبع معتبر خارجی ترجمه شده
موفق باشید