قبل از هر چیز بهتر است معنی کالوکیشن را در مطلب “کالوکیشن چیست” مورد بررسی قرار دهید و بعد به سراغ کالوکیشن Make a change بروید.
مثالهای مرتبط
The new manager is planning to make some changes.
مدیر جدید یکسری تغییرات می خواهد ایجاد کند.
I have no authority to make a change.
هیچ قدرتی از خودم ندارم که تغییراتی ایجاد کنم.
When you want to make a change in your life, you can only start by stepping up.
زمانی که بخواهید در زندگی خودتان تغییراتی ایجاد کنید، میتوانید تنها با یک قدم ( اقدام اولیه) شروع کنید.
Let’s make a change today. How about eating out?
بیا امروز یه تنوعی بدیم. چطوره بریم بیرون غذا بخوریم؟
I need to make a change.
من باید تغییراتی بدم.
It’s time to make a change.
دیگه وقتشه که تغییراتی بدیم.
Is there a difference in the meaning between “make a difference” and “make a change” ?
آیا تفاوتی بین “تفاوت ایجاد کردن” و “تغییر ایجاد کردن” وجود دارد؟
برای خواندن مطالب و مثالهای مشابه به بخش کالوکیشن(هم نشینی) در زبان انگلیسی مراجعه کنید…