بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی
سوال رایجی که در میان زبان آموزان مطرح می شود این است که بهترین سن برای یادگیری زبان انگلیسی چه سنی است؟ در پاسخ باید گفت که این موضوع بستگی به مولفههایی از جمله: شخص، موقعیت مکانی، شرایط یادگیری، شرایط آموزش و از همه مهمتر به نوع هدف دارد. در این مقاله قصد داریم در خصوص اینکه “بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی چیست؟” گفتگو کنیم… با سایت ساعت هفت همراه باشید.
فراگیری یک زبان در رده سنی (تقریبا یک تا سه سالگی)
فراگیری یک زبان در رده سنی (تقریبا یک تا سه سالگی) بسیار راحتتر می باشد البته اگر شرایط یادگیری به صورت مستمر و در چهارچوب قواعد آموزش زبان انگلیسی باشد. در غیر این صورت سرعت یادگیری زبان بسیار کاهش پیدا میکند. بسیاری از زبان شناسان بر این باور هستند که یکی از فواید اصلی یادگیری زبان انگلیسی در سنین کم این است که دو فاکتور “تلفظ و لهجه“ به طرز چشمگیری میتوانند توسعه یابد. به همین علت، زبان آموزان میتوانند زمان بیشتری را صرف “تقلید از نیتیو زبانها” کنند و سعی کنند خودشان را با آنها تطبیق بدهند. مسئله اساسی این است که شروع یادگیری زبان انگلیسی در سن پایین نیاز به زمان بیشتری دارد. اما زمان بیشتر به معنای ناامیدی بیشتر در زبان آموزان و از طرفی برای موسسات یا مدرسین به معنای پرداخت شهریه بیشتر از سوی زبان آموزان است.
فراگیری یک زبان در رده سنی (تقریبا شش تا دوازده سالگی)
دیگر بازه سنی برای یادگیری زبان، رده سنی تقریبا شش تا دوازده سالگی میباشد. البته اگر شرایط یادگیری به صورت منظم و برنامه ریزی شده باشد. مثلا سه جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت و نیم و بویژه فراهم سازی یک محیط زبانی برای زبان آموزان از دیگر شرایط میباشد. این امر باعث میشود که در همان ابتدا بر روی مهارتهای خواندن و نوشتن زبان آموزان کار شود. از همه مهمتر بلوغ شناختی آنها باعث میشود که در فراگیری هر چه بهتر و سریعتر زبان پیشرو باشند.
فراگیری یک زبان در رده سنی ( تقریبا هجده تا سی و پنج سالگی)
فراگیری زبان انگلیسی میتواند بین سن (18 تا 35) باشد به شرطی که شرایط یادگیری طوری باشد که زمان و سرمایه بیشتری بر روی بلوغ شناختی برتر زبان آموزان قرار داده شود. همچنین میتوان از استراتژیهای آنها که در طی سالیان گذشته به عنوان زبان آموز فراگرفتهاند، استفاده نمود. این گروه سنی میتواند در اجرای مجموعهای از دستورالعملها، فراگیری سطوح تخصصی در مقایسه با زبان آموزانان جوانتر در زمان کمتری، عملکرد بسیار چشمگیری داشته باشند. از دیگر تفاوتها میتوان به شناخت بیشتر آنها در زمینه “چهارچوب یادگیری” و “خود گردانی یا خود نظارتی” و همچنین تحقیق و بررسی آنها برای دستیابی به موقعیتها و فرصتهای بهتر خارج از محیط کلاسی و کوشش برای صعود به مراحل بالاتر نسبت به زبان آموزان جوانتر اشاره کرد. مسئله اصلی چنین گروه سنی مبحث “تلفظ و لهجه” میباشد که منشا این چالش بزرگ را میتوان “سنگری قدرتمند بنام زبان مادری” درنظر گرفت.
فراگیری یک زبان در رده سنی ( تقریبا پنجاه و پنج سالگی به بالا)
فراگیری یک زبان در رده سنی (تقریبا پنجاه و پنج سالگی به بالا) میتواند صورت گیرد اما اگر آنها زمان و تمایل کافی برای فراگیری زبان دیگری و همچنین انجام فعالیتهای انفرادی و بویژه یافتن فرصتهایی برای تمرین کردن را داشته باشند. از دیدگاه زبان آموزان در سنین بالا ، فراگیری یک زبان از لحاظ ایجاد وقفه در کاهش سطح هوشیاری و شناختی میتواند بسیار مفید واقع شود و همچنین میتواند یک تجربه لذت بخش در زندگی آنها باشد.
بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی از دیدگاه روانشناسان
به طور خلاصه بایستی خاطر نشان کرد که یادگیری زبان انگلیسی مسئلهای است بسیار مهم و جدی که بر پایهی یکسری مولفهها نهادینه شده است. از این رو میتوان چنین نتیجهگیری کرد که به چه دلیل باید زبان انگلیسی را آموخت و اینکه آیا شرایط فراگیری که در مطالب فوق اشاره شد امکان پذیر هستند یا خیر؟
یادگیری زبان انگلیسی در سنین پایین بویژه هشت سالگی به بعد از نظر روانشناسی به مراتب نتیجه مطلوبتری دارد. اما نکته بسیار حائز اهمیت این است که اگر مردمانِ کشوری که در آن زندگی میکنیم به یک زبانِ غالب صحبت میکنند، پس بهتر است “بچه” تنها متمرکز بر روی آن زبان شود. برای مثال، در کشور خودمان “ایران” بایستی در ابتدا بچه به مرزی برسد که بتواند خواسته ها و نظرات خود را تا حدودی به زبان مادری خود بیان کند و از لحاظ شناختی و دیگر مولفه های تربیتی به سطح قابل قبولی برسد و سپس زبان دیگری را آغاز کند. به طور شفافتر، ساختار زبان را میتوان به فوندانسیون یک سازه تشبیه کرد که باید براساس تعداد ستونها بنا شود. اگر قرار باشد در همان ابتدا شالودههای اضافی به این سازه اضافه کنیم قطعا در ادامه فرآیند کار به مشکل بر میخوریم. بله توان سازه شاید افزایش یابد ولی قطعا در ادامه مبانی طراحی سازهای و معماری را زیر سوال میبرد.
در همین راستا در بحث فراگیری زبان هم میتوان چنین گفت که یادگیری زبان در سنین پایین شاید توانایی هوشی و دیگر مولفهها را افزایش دهد، اما ممکن است که مبانی عقلی و استدلالی بچه را تا حد امکان مختل کند. به عبارت دیگر، شاید بچه در فراگیری زبان انگلیسی استعداد داشته باشد، اما باید در دیگر حوزه ها از جمله ارتباطات اجتماعی، زمینههای ورزشی یا هنری و … نیز پرورش یابد. همین امر باعث میشود که به اصطلاح بچه را از خطر ناقص الخلقه بودن ذهنی مصون بداریم. در نهایت تعادل و توازن برای بچهها در زمینههای گوناگون میتواند بسیار کارآمد وسازنده باشد زیرا اساس رشد و تکامل انسانی بر پایه تعادل می باشد. بدین معنا که بچه را تنها در یک زمینه به صورت افراطی پرورش ندهیم درحالیکه در دیگر زمینه ها خام و تهی باقی بمانند.
امیدواریم این مقاله برایتان مفید واقع شده باشد.