در این ویدیو قصد داریم با معنی Break down (افعال دو بخشی) آشنا شویم. از لحاظ تحت اللفظی به معنی “شکستن پایین” است، درحالیکه در معنای کاربردی و محاوره ای به معنای “خراب شدن وسایل نقلیه، ناراحت و غمگین شدن، تقسیم کردن، به نتیجه نرسیدن چیزی “ می باشد.
مثال های مرتبط
My car broke down on the motorway.
ماشینم توی بزرگراه خراب شد.
She broke down and cried when she got the bad news.
او ناراحت و غمگین شد و گریه کرد موقعی که خبرای بد را دریافت کرد.
I need to break these shoes in before we run next week.
من باید تا هفته بعد این کفش هارو چندین بار پا بزنم تا جا باز کنند قبل از اینکه بخواهیم بدویم
My teacher broke the final project down into three separate parts.
معلمم پروژه نهایی را به سه بخش مجزا تقسیم کرد.
Negotiations broke down.
مذاکرات به نتیجه نرسید.
…برای خواندن مطالب و مثالهای مشابه به بخش افعال دو بخشی زبان انگلیسی مراجعه کنید…