Idiom (35) : Go off the deep end
در ویدیو بالا با سی و پنجمین اصطلاح Go off the deep end آشنا میشویم. همانطور که مشاهده میفرمایید این اصطلاح به صورت تحت اللفظی ” رفتن از آخر عمیق “ ترجمه میشود، اما اگر بخواهیم معنای دقیقتری از آن استخراج کنیم، میتوانیم به صورت “زمانی که کسی در زمینه احساسی زیاده روی میکنه مثلا بیش از حد خوشحال یا خشمگین یا هیجان زده است/ تصمیم لحظه ای یا غیر منطقی گرفتن/ به سر زدن ( از شدت عصبانی ) “ ترجمهاش کنیم.
مثالهای مرتبط
I’m not sure she believes me. She probably just thinks I’ve gone off the deep end.
مطمئن نیستم که باورم کنه. او احتمالا فکر میکنه که زده به سرم.
Don’t let Sally go off the deep end. She doesn’t know how to swim.
به سالی اجازه نده که جو گیر شه.بلد نیست چطور شنا کنه.
Whoa, man, stop yelling! I only put a tiny scratch on your car, so there’s no need to go off the deep end.
وایسا،حاجی، داد و هوار نکن. فقط یه خراش ریزی انداختم باباااااا، دیگه این کولی بازی ها برای چیههههه؟؟؟
Does she really go off the deep end and want to resign?
آیا او زده به سرش میخواد استعفا بده؟
You have gone completely off the deep end.
کاملا زده به سرت.
Everybody is going off the deep end.
همه دارن از شدت هیجان از خود بی خود میشن.( همه زدن سیم آخر)
برای خواندن مطالب و مثالهای مشابه به بخش
اصطلاحات در زبان انگلیسی و “اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی” مراجعه کنید.