بهترین سکانس های سریال بازی تاج و تخت (قسمت هجدهم)/آموزش زبان انگلیسی با سکانسهای برتر سریال Game of Thrones
دیالوگهای مهمی که در ویدیو مشاهده میکنید
Thank the gods you’re here, Stark.
خدارو شکر که اینجایی، استارک
About time we had some stern northern leadership.
خیلی وقته فرمانده شمالی سختگیری نداشتیم.
Glad to see you’re protecting the throne.
خوشحالم که از تاج و تخت محافظت میکنی.
Sturdy old thing.
یه چیز قدیمی و مجلل
How many kings’ arses have polished it, I wonder?
نمیدونم ماتحت چند پادشاه این صندلی رو برق انداخته؟
Um, what’s the line?
اپن جمله معروف چی بود؟
The king shits and the Hand wipes.
پادشاه گند میزند و مشاور اعظم ماله میکشه.
Very handsome armour.
خیلی زره قشنگیه
Not a scratch on it.
یه خط هم روش نیست.
People have been swinging at me for years, but they always seem to miss.
سالیان سال افراد زیادی بهم حمله ور شدند اما بنظر میرسه ناکام ماندند.
You’ve chosen your opponents wisely then.
پس حریفاتو عاقلانه انتخاب کردی.
I have a knack for it.
براش ابتکار دارم.
It must be strange for you, coming into this room.
قطعا برات عجیبه که اومدی تو این اتاق.
I was standing right here when it happened.
موقعی که اون اتفاق افتاد درست همینجا ایستاده بودم.
He was very brave, your brother. Your father, too.
برادرت خیلی شجاع بود. همچنین پدرت.
They didn’t deserve to die like that. Nobody deserves to die like that.
لیاقتشون چنین مرگی نبود. هیچکس شایستش نیست اینچنین بمیره.
But you just stood there and watched.
و تو هم ایستادی و تماشا کردی.
500 men just stood there and watched.
پانصد نفر ایستاده بودند و تماشا میکردند.
All the great knights of the Seven Kingdoms.
بهترین شوالیه های هفت اقلیم.
You think anyone said a word, lifted a finger? No, Lord Stark.
فکر میکنی هرکسی کلامی حرف زد و دستی بالا برد؟ نه لرد استارک.
500 men and this room was silent as a crypt. Except for the screams, of course, and the Mad King laughing.
پانصد نفر و این اتاق مثل قبرستان ساکت بود. البته به جز جیغ ها و خنده های پادشاه دیوانه.
And later when I watched the Mad King die, I remembered him laughing as your father burned. it felt like justice.
و بعدش زمانی که دیدم که پادشاه دیوانه میمیرد، خنده هاشو یادم آمد زمانی که پدرت میسوخت. حس عدالتی ایجاد شد.
Is that what you tell yourself at night?
این چیزیه که هر شب با خودت میگی؟
You’re a servant of justice?
که تو خدمتگزار عدالتی؟
That you were avenging my father when you shoved your sword in Aerys Targaryen’s back?
که داشتی انتقام پدرم رو میگرفتی وقتی از پشت به ایریس تارگرین خنجر زدی؟
Tell me, if I’d stabbed the Mad King in the belly instead of the back, would you admire me more?
بگو ببینم، اگر خنجر رو بجای پشت از شکم پادشاه دیوانه فرو میکردم، بیشتر من رو ستایش میکردی؟
You served him well… when serving was safe.
تو بهش خوب خدمت کردی زمانی که خدمتگزاری ایمن بود.
مطالب مرتبط با گیم آو ترون:
20 نکته جالب درباره سریال بازی تاج و تخت که احتمالا نمی دانستید
بررسی سریال game of thrones فصل آخر “قسمت اول”
بررسی سریال game of thrones (قسمت دوم)
دیگر قسمتها:
“قتل جان آرین و توطئه برای کشتن بران استارک”
“صحبتهای جذاب تیریون و جان اسنو”