بهترین سکانس های سریال Breaking Bad (قسمت هشتاد و شش)/ آموزش زبان انگلیسی با سریال بریکینگ بد
در این سری مطالب سعی شده بهترین و ماندگارترین سکانسهای سریال برای شما استخراج شده و بعد به بررسی دقیق آنها از لحظات کلمات، تلفظ، گرامر و بسیاری از دیگر مسائل بپردازیم. ویدیو پیش رو از فصل چهارم قسمت سوم سریال Breaking Bad برداشت شده پس مراقب اسپویل باشید. (بهتر است قبلا سریال را دیده باشید تا داستان برایتان لو نرود.)
دیالوگهای مهمی که در ویدیو مشاهده میکنید
I really love your home.
من واقعا عاشق خونتون شدم.
Well, thank you, Mimi.
خب، ممنونم.
It has a… Very European feel.
یک حس اروپایی داره برام.
You think?
جدی می گید؟
Oh, I lived in London for years, so yeah, this feels familiar.
من چند سالی در لندن زندگی کردم، حس آشنایی داره برام.
Where in London?
کجای لندن؟
I was stationed at Upwood in the ’60s.
من در دهه شصت در اردوگاه آپ وود مستقر بودم.
Right downtown.
دقیقا ما مرکز شهرش بودیم.
But we were almost never there.
اما زیاد اونجا نبودیم.
My husband is an illustrator, so we traveled a lot– Paris, Italy, Denmark.
همسر من یک روزنامه نگاره، به همین دلیل زیاد سفر میکردیم ، به پاریس، ایتالیا، دانمارک.
It was before the kids were in school, so it was easy to pick up and go.
البته تا قبل از اینکه بچه ها به مدرسه برن. اون موقع خیلی در سفر بودیم.
That was before my youngest, Lucy, was diagnosed with endocarditis.
قبل از بچه کوچیکم، لوسی، که متاسفانه مبتلا به التهاب دریچه قلبی شده بود.
Oh, my Gosh, is that, uh–
ای خداااا.
It’s a bacterial infection of the heart valves.
یک عفونت باکتری دریچه قلبه.
Mmm. That’s terrible.
این خیلی بده.
Is she all right?
الان حالش خوبه؟
Your daughter.
دخترتون رو میگم.
Is she okay?
حالش خوبه؟
Yes. thank you.
بله سپاسگزارم.
Um, the doctor’s put her on a prosthetic valve, so she’s– Lucy’s fine.
دکترا دریچه مصنوعی براش گذاشتند، الان خیلی حالش خوبه.
Running and walking, riding horses.
میدوه و پیاده روی میکنه، اسب سواری میکنه.
Well, thank goodness.
خب، خدارو شکر.
Yeah. We’re…Very lucky.
خیلی خوش شانسیم.
Excuse me. Miss?
ببخشید، خانمِ؟
Very nice. Thank you!
خیلی زیبا بود. ممنونم!
I just called the police.
همین الان به پلیس زنگ زدم.
Okay, then.
پس اوکی.
I know you stole that spoon.
من میدونم که تو اون قاشق رو دزدیدی.
What spoon? What are you talking about?
کدام قاشق؟ داری چی میگی؟
You’re a thief.
تو یک دزدی.
Excuse me?
ببخشید؟
And a liar, making stories up about yourself.
و یک دروغگو، که برای خودش داستان تراشی میکنه.
What’s wrong with you?
تو چه مشکلی داری؟
No. What’s the matter with you, lady?
نه. تو واقعا چه مرگته؟
You better just back off, okay?
بهتره حرف دهنتو بفهمی.
My husband is a DEA agent.
شوهر من پلیس ستاد مبارزه با مواد مخدره.
I thought he was an astronaut or an illustrator.
فکر میکردم که او فضانورده یا روزنامه نگار.
You better get your crazy lies straight.
بهتره دروغ هاتو سازماندهی کنی.
You know what, fatty?
میدونی چیه، خیکی؟
You are so lucky that I am late for an appointment.
خیلی خوش شانسی که برای یک قرار ملاقاتی دیرم شده.
You’re not going anywhere.
تو جایی نمیری.
Hey, my purse.
هی، کیفممممم.
Let go of it! Let it go!
کیفمو ول کن. ولش کن.
Let it go!
ولششششش کن.
You are in big trouble.
توی دردسر بزرگی افتادی.
Not until the police get here.
نه تا زمانی که پلیس برسه.
Slow down. Start from the–
آروم باش. از اول بگو…
You’re where?
گفتی کجایی؟
Are you seriously doing this to me again?
واقعا داری دوباره این بلارو سرم میاری؟
Would you stop crying?
میشه گریه نکنی؟
I’ll make a phone call. Just sit tight.
الان یه تماسی میگیرم.، صبر کن
Where they got you?
کجا دستگیرت کردن؟
So good news. The officer spoke to the homeowners, and they’re not going to press charges.
خب خبرای خوبی دارم. رئیس با مالکین صحبت کرد و اونها قصد ندارند شکایتی کنند.
Good. I won’t, either.
خوبه. منم ندارم.
Okay, then, so we’re good to go.
خوبه. پس بهتره بریم.
You ready?
آماده ای؟
Marie, you want to go home?
ماری، میخوای بری خونه؟
بهترین سکانس های سریال Breaking Bad را در سایت ساعت هفت دنبال کنید.
منابع: ویدیو از قسمت اول سریال بریکینگ بد (Breaking Bad) محصول شبکه AMC برداشت شده است.