هفت فیلم برتر استنلی کوبریک / آشنایی با کوبریک و بهترین فیلم‌هایش
استنلی کوبریک را میتوان یکی از شجاع‌ترین و گزیده کارترین کارگردانان تاریخ سینما دانست. او در فیلم‌هایش وسواس و دقت بسیاری به کار می‌برد و به قدری نمایش تمامی جزئیات برایش مهم بود که سال‌ها بین ساخت فیلم‌هایش وقفه می‌افتاد. در این مطلب هفت برتر، این بار سراغ یکی دیگر از کارگردان‌های برتر دنیای سینما رفته‌ایم. با سایت ساعت هفت با معرفی “هفت فیلم برتر استنلی کوبریک” در خدمت شما هستیم.
برای خواندن مطالب بیشتر از دیگر بازیگران و کارگردان‌های مطرح به لیست محبوب‌ترین بازیگران و کارگردان های هالیوود مراجعه کنید…
تگ مرتبط: هفت برتر
زندگی نامه استنلی کوبریک…
استنلی کوبریک (Stanley Kubrick) کارگردان و تهیه‌کننده یهودی تبار آمریکایی بود که در ۲۸ ژوئیه ۱۹۲۸ در منهتن نیویورک به دنیا آمد و در ۷ مارس ۱۹۹۹ در سن ۷۰ سالگی به دلیل ایست قلبی در کشور انگلستان چشم از جهان فروبست.
استنلی کوبریک را میتوان یکی از شجاع ترین و گزیده‌کارترین کارگردانان تاریخ سینما دانست. استنلی کوبریک در فیلم‌هایش وسواس و دقت بسیاری به کار می‌بُرد و به قدری نمایش تمامی جزئیات برایش مهم بود که سال‌ها بین ساخت فیلم‌هایش وقفه می‌افتاد. به طور مثال بین فیلم درخشش و فیلم غلاف تمام فلزی ۲ تا از شاهکارهایش ۷ سال فاصله وجود دارد.
کوبریک در طول ۴۸ سال فعالیت خود به عنوان کارگردان تنها ۱۳ فیلمِ بلند ساخت. آثاری که هیچگاه از ذهن علاقمندان به سینما پاک نخواهند شد. کوبریک بدون کوچکترین واهمه‌ای به سراغ سبک‌های مختلف سینما رفت و اگر نگوییم که بهترین اثر هر ژانرِ سینمایی متعلق به اوست، یقینا هریک از فیلم‌هایش جزو بهترین‌های سبک خود به حساب می‌آیند. برای مثال: درخشش در ژانر وحشت و غلاف تمام فلزی در ژانر فیلم‌های جنگی مسلما جزو بهترین‌های این سبک محسوب می‌شوند. کوبریک خود را به یک سبک خاص معطوف نکرد و شما با دیدن یکی از فیلم‌هایش به هیچ عنوان نمی‌توانید فضای سایر فیلم‌هایش را پیش بینی کنید و او شما را در هر فیلمش شگفت زده خواهد کرد.
ریسک پذیری در انتخاب فیلمنامه و کمالگرایی از ویژگی‌های بارز او بود. کوبریک فرزند ارشد خانواده بود و اجداد او از مهاجران یهودی اتریش بودند. پدر او ژاک کوبریک پزشک بود که در سن ۱۲ سالگی به او شطرنج آموخت، علاقه‌ای که تا پایان زندگی‌اش در او ماندگار ماند. در سن ۱۳ سالگی پدرش یک دوربین گارفلکس به عنوان هدیه‌ی تولد به او داد. او در نوجوانی به موسیقی جاز علاقمند شد و حتی مدت کوتاهی به نوازندگی درام مشغول بود. در دوران دبیرستان به طور جدی به عکاسی پرداخت و بعد از فارق التحصیلی عکس‌های خود را برای مجله لوک فرستاد. در این سال‌ها علاوه بر فروش عکس‌ها به مجله لوک به بازی حرفه‌ای شطرنج نیز می پرداخت.
در سال ۱۹۴۶ به عنوان خبرنگارِ تمام وقت در مجله مشغول شد و عکس‌های بسیاری از او به چاپ رسید. با “توبا متز” آشنا و ازدواج کرد و تماشای فیلم در سینماهای نیویورک او را به کارگردانی علاقه‌مند کرد و اینگونه یک افسانه شکل گرفت! سال ۱۹۵۱ «الکس سینگر» دوست کوبریک او را تشویق کرد که یک فیلم کوتاه برای شرکت March of Time بسازد. کوبریک موافقت کرد و با هزینهٔ شخصی فیلم روز نبرد را ساخت. اگرچه پخش‌کننده در همان سال کارش را تعطیل کرد، اما کوبریک توانست فیلم را به قیمت ۱۰۰ دلار به شرکت «آر.ک. او» بفروشد. کوبریک کار در مجله لوک را رها کرد و دومین فیلم کوتاهش را با نام کشیش پرنده در همان سال و با سرمایه‌گذاری RKO ساخت. سومین فیلمش «دریانوردان» اولین فیلم رنگی او به مدت ۳۰ دقیقه، تبلیغی برای «اتحادیهٔ جهانی ملوانان» بود. این فیلم‌ها همراه با چند فیلم کوتاه دیگر که اکنون باقی نمانده‌اند، تنها آثار او در گونه سینمای مستند بودند. او همچنین دستیار کارگردان یکی از قسمت‌های برنامه تلویزیونی اتوبوس همگانی دربارهٔ زندگی آبراهام لینکلن بود.
هراس و هوس در سال ۱۹۵۳ اولین فیلم داستانی کوبریک بود. او و همسرش توبا متز تنها عوامل فیلم بودند و داستان را دوستش «هوارد ساکلر» نوشته بود. فیلم با برخورد خوبی مواجه شد اما موفقیت تجاری چندانی نداشت.بعدها وقتی کوبریک به شهرت رسید این اثر را مایه خجالت خو دانست و نگذاشت که در هیچ‌جا به عنوان آثار قبلی او نمایش داده شود. بعدها به شکل غیررسمی به صورت DVD منتشر شد.
استنلی از توبا جدا شد و با «روت سوبوتکا» رقصندهٔ اتریشی در سال ۱۹۵۴ ازدواج کرد. او در فیلم بعدی کوبریک با نام بوسهٔ قاتل (۱۹۵۵) هنرنمایی می‌کرد. فیلم بعدی کوبریک نیزبه سرنوشت فیلم اول دچار شده و موفقیت چندانی نداشت. این دو فیلم با سرمایه خانوادگی خود کوبریک تهیه شدند.
آلکس سینگر، کوبریک را به تهیه‌کنندهٔ جوانی به نام «جیمز بی. هریس» معرفی کرد و آن دو شرکت مشترک هریس-کوبریک را تشکیل دادند که تهیه‌کنندهٔ سه فیلم بعدی او بود. آن دو حقوق کتاب شکست کامل نوشتهٔ «لیونل وایت» را خریدند، کوبریک و «جیم تامپسون» آن را به داستانی دربارهٔ سرقت از یک مسابقه که پایان وحشتناکی دارد تبدیل کردند. کشتن اولین فیلم کوبریک با بازیگران و دست‌اندرکاران حرفه‌ای بود. فیلم به‌خوبی از روش داستان‌گویی غیرخطی استفاده کرده بود که در دههٔ ۵۰ نامتداول بود و اگرچه باز هم توفیق تجاری نیافت ولی با تحسین منتقدان مواجه شد. (منبع بیوگرافی: ویکی پدیا)
شاید پذیرفتن این نکته سخت باشد اما کوبریک موفق به دریافت جایزه اسکار کارگردانی علارغم چندین نامزدی نشد. اما این مورد به هیچ عنوان از ارزش‌های کوبریک کم نمی‌کند و فیلم‌های روانشناسِ سینما فراتر از اسکار و در نوع خود بی‌نظیرند.
در ادامه می‌خواهیم به معرفی هفت فیلم برتر او از نگاه سایت ساعت هفت بپردازیم، با ما همراه باشید… (این نکته را در نظر بگیرید که تمام سیزده فیلم کوبریک ارزش دیدن دارند و فیلم‌های دیگر نیز می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند…)
هفت فیلم برتر استنلی کوبریک…
7. Spartacus
اسپارتاکوس فیلمی در ژانر درام-حماسی محصول ۱۹۶۰ است. استنلی کوبریک فیلم پرهزینه اسپارتاکوس را ساخت و شانس خود را در ساختن یک درامِ تاریخی حماسی سنجید و کاملا در این راه موفق ظاهر شد. در این فیلم کرک داگلاس تهیه‌کننده و بازیگر معروف آن دوران نقش اصلی فیلم یعنی اسپارتاکوس را ایفا کرد. فیلمی که براساس زندگیِ فردی به همین نام ساخته شده‌است. فیلم اسپارتاکوس برنده چهار جایزه اسکار شد و جزو بهترین و ماندگارترین آثارِ حماسیِ تاریخ سینما میتوان از آن نام برد.
داستان فیلم اسپارتاکوس در رم باستان در سده اول قبل از میلاد می‌گذرد. اسپارتاکوس، یک گلادیاتور تراکی، رهبریِ یک گروه از بردگان را در شورش علیه امپراتوری روم بر عهده می‌گیرد. شورشیان موفقیت‌های اولیه‌ای به دست می‌آورند، اما در نهایت توسط ارتش روم شکست می‌خورند. اسپارتاکوس کشته می‌شود، اما شورش او الهام بخش بردگان دیگر برای مبارزه برای آزادی خود می‌شود… . این فیلم با بازی‌های قدرتمند، کارگردانی خیره کننده و فیلمبرداری زیبا شناخته شده است. اسپارتاکوس یک فیلم حماسی و الهام بخش است که داستان آزادی و اراده انسان را روایت می‌کند.
6. Paths of Glory
راههای افتخار یک فیلم ضدجنگ آمریکایی محصول سال 1957 به کارگردانی استنلی کوبریک و نویسندگی کوبریک، کالر ویلهمینگ و جیم تامسون است. این فیلم در مورد یک گروه از سربازان فرانسوی است که در جنگ جهانی اول می‌جنگند. آنها به یک ماموریت مرگبار فرستاده می‌شوند ولی از انجام آن خودداری می‌کنند، به همین دلیل سه نفر از آنها به اتهام ترسو بودن اعدام می‌شوند. داگلاس نقش سرهنگ Dax را بازی می‌کند، که سعی دارد آنها را از اعدام نجات دهد. Paths of Glory یک فیلم ضدجنگ است که نشان می‌دهد جنگ چگونه می‌تواند بی‌رحمانه و غیرانسانی باشد. این فیلم خشونت جنگ را به تصویر می‌کشد که چگونه انسان‌ها را به وحشیگری سوق می‌دهد. فیلم Paths of Glory دارای مضامین اخلاقی زیادی است و نشان می‌دهد جنگ هیچ چیزی جز مرگ و ویرانی به همراه ندارد. از نکات جالب اینکه این فیلم در فرانسه ممنوع شد زیرا به نظر می‌رسید که ارتش فرانسه را تحقیر کرده است!
5. Dr. Strangelove
دکتر استرنجلاو یا چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم! محصول سال ۱۹۶۴ است. این بار کوبریک دستپخت خود را در سبک طنز به نمایش در آورده و آب از دهان مخاطبین راه انداخته است، دکتر استرنجلاو یک کمدی سیاه پیرامون جنگ سرد و تهدید هسته‌ای است. این فیلم در ۴ رشته نامزد جایزهٔ اسکار شامل بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد برای پیتر سلرز و بهترین فیلمنامه اقتباسی و همچنین نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردان از سوی انجمن کارگردانان آمریکا شد که موفق به دریافت هیچ‌کدام نشد اما در بفتا برندهٔ دو جایزهٔ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. پیتر سلرز در این فیلم در سه نقش بازی می‌کند و نمایشی تاریخی و خیره کننده را به نمایش در آورده است.
این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های کمدی تمام دوران شناخته می‌شود و در فهرست کتابخانه کنگره ایالات متحده به عنوان “دارای اهمیت فرهنگی، تاریخی یا زیبایی شناختی” ثبت شده است و در سال ۱۹۹۸ توسط موسسه فیلم آمریکا به عنوان سومین فیلم کمدی برتر تمام دوران انتخاب شد.
تنها کوبریک می‌توانست تهدید اتمی را به یکی از خنده‌دارترین کمدی‌های تاریخ تبدیل کند. “دکتر استرنجلاو” به شوخی دوران جنگ سرد را به سخره می‌گیرد و رهبران ناکارآمدی که انگشتشان روی دکمه (دکمه بمب اتم) است را مسخره می‌کند. پیتر سلرز در سه نقش بازی می‌کند: سرهنگ ماندرکی که باید حمله‌ای را که توسط ژنرال دیوانه جک دی. رپلر (استرلینگ هایدن) راه اندازی شده است، خنثی کند؛ رئیس جمهور مافلی که سعی می‌کند از اتاق جنگ با ژنرال بوک تارگیدسون (جرج سی. اسکات) درگیری را متوقف کند؛ و دکتر استرنجلاو خودش، که یک برنامه برای زندگی پس از تبدیل شدن زمین به یک بیابان دارد!
4. Full Metal Jacket
شاید از نظر خیلی از مخاطبین و منتقدان فیلم نجات سرباز رایان بهترین فیلم جنگی باشد اما از نظر شخص بنده فیلم غلاف تمام فلزی با اختلاف بهترین فیلم جنگی تاریخ است که در بخشی جداگانه و مفصل در سایت به آن خواهیم پرداخت. این بار کوبریک به سینمای جنگ سفر می‌کند و روایت زیبا و خاص خودش را بیان می‌کند روایتی دردناک و تاثیر گذار Sir ,yes sir !!!!
Full Metal Jacket یک فیلم جنگی آمریکایی محصول سال 1987 به کارگردانی استنلی کوبریک است. این فیلم بر اساس نمایشنامه‌ای از کوبریک و جانا هارکام که بر اساس خاطرات هارکام از جنگ ویتنام است، ساخته شده است. فیلم داستان یک گروه از تفنگداران دریایی ایالات متحده را دنبال می‌کند که در طول جنگ ویتنام آموزش می‌بینند و می‌جنگند. فیلم در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول در پایگاه آموزشی تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده در پیتسبورگ، پنسیلوانیا می‌گذرد و بخش دوم در شهر Hue، ویتنام در جریان است. بخش اول توسط دنیس هوپر کارگردانی شده و بخش دوم توسط کوبریک کارگردانی شده است.
فیلم به خاطر خشونت و لحن تاریک و گزنده‌اش و همچنین به خاطر بازی‌ها، به ویژه بازی‌های مارک اندرسون، وین دیزل و مایکل بی. جردن شناخته شده است. Full Metal Jacket در سال 1987 در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم نامزد چهار جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای اندرسون شد.
فیلم غلاف تمام فلزی به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های جنگی تمام دوران شناخته می‌شود. این فیلم در فهرست کتابخانه کنگره ایالات متحده به عنوان “دارای اهمیت فرهنگی، تاریخی یا زیبایی شناختی” ثبت شده است و در سال 1999 توسط مجله امپایر به عنوان هشتاد و هفتمین فیلم برتر تمام دوران انتخاب شد.
3. A clockwork orange
پرتقال کوکی یکی از روانشناسانه‌ترین و پرمفهوم‌ترین آثار روانشناسی سینماست و کوبریک در این فیلم به سراغ ذات انسان‌ها رفته و فیلمی هنجارشکن ساخته است.
“A Clockwork Orange” محصول 1971 به طور یقین بحث برانگیزترین فیلمی است که توسط کوبریک ساخته شده است. این فیلم به علت به تصویر کشیدن “خشونت” باعث ایجاد تنش در زمان خود شد، به طوری که بریتانیا فیلم را از پرده سینما خارج کرد. با این حال، این فیلم در مورد ستایش خشونت نیست. در عوض، این اقتباس از رمان آنتونی برجس یک طنز تند و تیز در مورد جامعه‌ای است که کینه را پرورش می‌دهد. کوبریک برای این فیلم نامزدی اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی را دریافت کرد. این یک فیلم انتقادی است که به بررسی مفاهیم عمیقی مانند آزادی، کنترل و ماهیت خوب و بد می‌پردازد. مالکم مک داول در نقش الکس دیلاگ درخشان ظاهر شده است. او به خوبی توانسته است شخصیت پیچیده و چند بعدی این کاراکتر را به تصویر بکشد. الکس یک گانگستر سادیستی است که از خشونت لذت می‌برد. او همچنین یک فرد بسیار باهوش و جذاب است. مک داول موفق شده است این دو جنبه از شخصیت الکس را به خوبی به تصویر بکشد.
“A Clockwork Orange” یک فیلم بسیار تاثیرگذار است و همچنان پس از گذشت سال‌ها مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد. این فیلم یک اثر هنری برجسته است که ارزش دیدن را دارد.
2. Shining
معرفی هفت فیلم برتر جک نیکلسون |Jack Nicholson|
کوبریک با درخشش “برترین فیلم ترسناک تاریخ” شاهکار می‌کند! اینبار ژانر وحشت و شاهکاری فراموش نشدنی از کوبریک. استنلی کوبریک و جک نیکلسون تعریف تازه‌ای از ژانر وحشت را با فیلم درخشش به نمایش می‌گذارند. درخشش یا تلألو فیلمی در ژانر ترسناک روانشناسانه محصول آمریکا و بریتانیا به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی استنلی کوبریک است که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. فیلمنامه این کار را کوبریک و دایان جانسون، رمان‌نویس زاده آمریکا نوشته‌اند. در این فیلم هنرپیشگانی همچون جک نیکلسون، شلی دووال ودنی لوید به ایفای نقش پرداخته‌اند.
مرد نویسنده‌ای به همراه همسر و فرزندش در هتلی به عنوان سرایدار اقامت می‌گزیند تا در طول فصل زمستان و در آرامش فضای هتل، داستانش را به پایان برد. در طول فصل زمستان به دلیل بارش برف بسیاری از راههای مواصلاتی به هتل بسته شده و به همین دلیل جک تورنس با خانواده خود بعنوان سرایدار در این هتل در طول زمستان استخدام می‌شود. فضای وهم‌آلود و تنهایی در این مکان موجب نوعی روان‌گسیختگی در جک می‌شود و او دچار اختلالات روانی و عصبی شده و قصد نابودی همسر و فرزندش را دارد…
1. A space odyssey 2001
2001: یک ادیسه فضایی فیلمی علمی تخیلی حماسی محصول سال 1968 به کارگردانی استنلی کوبریک است. این فیلم بر اساس داستانی کوتاه به همین نام از آرتور سی.کلارک و با بازی بازیگرانی چون کیر دلیا، گری لاک وود و دوگلاس رین ساخته شده است. فیلم داستان سفر یک سفینه فضایی به مشتری را دنبال می‌کند که توسط یک کامپیوتر هوش مصنوعی به نام HAL 9000 کنترل می‌شود. HAL به تدریج دچار جنون می‌شود و شروع به کشتن خدمه سفینه می‌کند. دو خدمه باقی مانده، دیوید بومین و فرانک پول، باید سعی کنند HAL را از بین ببرند و سفینه را به مقصد برسانند. 2001: یک ادیسه فضایی یک فیلم جاه طلبانه و تأثیرگذار است که به بررسی مفاهیم گسترده‌ای مانند هوش مصنوعی، آینده بشریت و جایگاه ما در کیهان می‌پردازد. این فیلم همچنین دارای جلوه‌های ویژه خیره کننده‌ای است که حتی امروز هم شگفت انگیز هستند. این فیلم توسط بسیاری از منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های ساخته شده تاکنون نام برده شده است و در سال 1991 توسط کتابخانه کنگره ایالات متحده برای “اهمیت فرهنگی، تاریخی یا زیبایی شناختی” به عنوان یک فیلم ملی ثبت شد.
2001: یک ادیسه فضایی یک فیلم علمی تخیلی بسیار تأثیرگذار است که با طلوع انسان و کشف یک میراث بزرگ آغاز می‌شود. این فیلم غیر داستانی و گیج کننده است و به بررسی مفاهیم فلسفی مانند مرگ، هوش مصنوعی و آینده بشریت می‌پردازد. فیلم همچنین دارای جلوه های ویژه شگفت انگیزی است که در زمان اکران آن بی نظیر بودند. کوبریک برای این فیلم برنده اسکار بهترین جلوه‌های ویژه شد و همچنین برای فیلمنامه و کارگردانی نامزد شد. A space odyssey 2001 یک فیلم درخشان است که با گذشت زمان به یکی از فیلم‌های کلاسیک علمی تخیلی تبدیل شده است.
امیدوارم از مطلب “هفت فیلم برتر استنلی کوبریک ” لذت برده باشید. تا مطالب بعدی از سایت ساعت7
واقعا کوبریک کارگردان بزرگیه و به نظر منم پرتقال کوکی خیلی فیلم خوب و عجیبی بود.