داستان منطقه Consecrated Snowfield / داستان الدن رینگ قسمت هشتم
در کوهستانهای مرتفع غولها، کارتان شعلهور کردن کورهی آتش غولهاست، اما اگر به بخش شرقی این منطقه دقت کنید متوجه میشوید هنوز بخشهایی از آن باقی مانده است. در آنجا Malenia سرسختترین نیمهخدا، یک Shardbearer پنهان شده است. اگر او را شکست دهید Rune بزرگش را تصاحب میکنید ولی اول باید او را پیدا کنید. شما تنها فردی نیستید که به دنبال آنها میگردید، Sir Gideon نیز دربهدر به دنبال آنهاست و یکی از شوالیههای خدشهدارِ میزگرد نیز زمانی در جستجوی آنها بوده است. Sir Gideon میداند که این نیمهخدا در Haligtree در جایی در کوهستانهای مرتفع غولها پنهان است ولی نمیداند چطور باید این Haligtree را پیدا کند و چطور وارد منطقهی آنجا شود. Sir Gideon به قدری خواهان اطلاعات از این منطقه است که یک روستا را به طورکامل قتلعام کرده است. البته شما میتوانید راه خود را به Haligtree باز کنید و درباره Malenia و برادرش Miquella و پدید آمدن شکاف در نظم طلایی بیشتر بیاموزید. اما رسیدن به این نقطه از بازی واقعاً دشوار است و شاید از خود بپرسید مگر کسی مرا مجبور کرده است؟! یا سوالی عمیقتر آیا با از بین بردن Malenia و سربازانش در Haligtree به سرزمینهای میانی لطف میکنید؟
این مطلب بخشی از راهنمای سفر شما در بازی ELDEN RING است برای مطالب مشابه بیشتر به صفحه اصلی مراجعه کنید.
دنیای الدن رینگ
داستان کامل بازی ELDEN RING (فهرست)
قسمت قبلی: داستان منطقه Mountaintops of the Giants
قلعهی Sol و Godwyn بیروح
برای رسیدن به Consecrated Snowfield باید مدال خاص را بیابید که این مدال دو تکه شده است. نیمهی اول این مدال را در دهکدهی آلبینوریکها یافتیم، برای یافتن نیمهی دیگر مدال به سراغ زنی به نام لاتِنا رفتیم. در کوهستانهای مرتفع غولها میتوانیم بفهمیم که لاتنا در اینجا به دنبال چه چیزی بود و Ensha چرا بخاطر یافتن این مدال دست به قتلعام روستائیان زد. لاتنا با ما سفری طول و دراز را آغاز میکند و Spirit او را میتوانید در طول این سفر احضار کنید [یکی از ویژگیهای بسیار خاص Spirit این کاراکتر این است که اگر او را در منطقهی Consecrated Snowfield در جاهایی که امکان فراخوانی او وجود دارد احضار کنید، در صورتی که گرگهای (Enemy) خاکستری بزرگ در نزدیکی شما وجود داشته باشند، لاتنا سوار آنها شده و شروع به تیراندازی و جهشهای سریع به اطراف میکند. متاسفانه این توانایی تنها محدود به همین منطقه میشود و Spirit این دوشیزه جزوء ردههای میانی و به اصطلاح C است].
نیمهی دوم این مدال در قلعهی Sol در کوهستانهای مرتفع غولها قرار دارد. این مدال توسط Niall فرماندهی این قلعه محافظت میشود، اطلاعات کمی در مورد قلعه وجود دارد ولی ما میتوانیم از همین موارد اطلاعات مفیدی بدست آوریم. این طور که بیان شده است، فرمانده Niall از فلات آلتوس به این منطقه آمده است و انگار از خانه و کاشانهاش آواره گشته است. معلوم نیست برای Niall چه اتفاقی افتاده است، آیا او ایمانش به نظم طلایی را از دست داده و یا فقط از زندگیای که داشت خسته شده است؟ داستانهای پیرامون Niall به ما میگویند که او برای بدست آوردن این شوالیهها که برایش میجنگند، از جان مایع گذاشته است! [در عبارت انگلیسی از Veteran’s Prosthesis استفاده شده است که ترجمه لغوی آن کاملاً دور از مطلب است و من از ترجمهی مفهومی استفاده کردم] [در واقع Niall تن به سرسپردگی میدهد و در ازای آن میخواهد که جان سربازانش را نجات دهند] به همین دلیل Niall وفاداری سربازانش را بدست آورد و ارتشی “بدون ملت و کشور” تاسیس کرد. Niall در قلعه ماند تا از اربابش محافظت کند، اگرچه Niall در نهایت شکست خورد اما با توجه به گفتههای شبحی که بعد از شکست دادنش مییابیم، آن شبح به وضوح نشان میدهد که آن لرد، همان Miquella بوده است.
ما تا الان میکوئلا را در بازی مشاهده نکردهایم، اما چیزهای زیادی درباره او وجود دارد که به مرور به موشکافی آنها خواهیم پرداخت. میکوئلا با اینکه حضور فیزیکی ندارد (البته تاکنون) اما تاثیر زیادی در منطقهی Haligtree و سرزمینهای میانی دارد. طلسمها و آیتمهای مربوط به او نشان میدهند که او در جوانی به حکم طلایی وفادار بوده و برای پدرش راداگون جادوهایی به عنوان هدیه ساخته است. اما به مرور میکوئلا درگیر مشکلات خواهرش و حتی برادرِ ناتنیاش شد. او ایمان خود را به نظم طلایی از دست داد، زیرا این مذهب راه درمانی برای خواهرش Malenia که به Scarlet Rot آلوده بود، نداشت. اما بیشترین تاثیر را مرگ گادوین طلایی بر قلب میکوئلا گذاشت و میکوئلا سعی کرد برادر ناتنیاش را نجات دهد. برای درک بیشتر این موضوع به “شب قَدّارههای سیاه” میپردازیم.
“شب قَدّارههای سیاه”
در این شب گادوین توسط گروهی از قاتلان به نام، Black Knivesها با استفاده از دشنههایی که با Destined Death ساخته شده بود، کُشته شد، همان Rune مرگ که ماریکا از Elden Ring جدا کرده بود. با جدا شدن این Rune از میان حلقهی کهن، چرخهی مرگ و زندگی در Lands Between متفاوت عمل میکند. روح مردگان به درخت Erdtree برگردانده میشود و بدین ترتیب نیمهخدایان جاودانه میشوند. اگر مرگ سیر طبیعی داشت با مرگ مردمان آنها دیگر از گور برنمیخواستند و با استراحت در Grace آنها دوباره در جای قبلی خود حضور نداشتند. اما زمانی سرزمینهای میانی دقیقاً همینگونه عمل میکرد، مانند گورهای دسته جمعی و اسکلتهای پوسیده مردمان قدیم در Siofra River که آنها را در زیرزمینهای Lands Between و شهرهای ابدی مییابید. اما ماریکا با جداکردن Runeئه مرگ از حلقهی کهن، ارواح درگذشتگان را وادار کرد که به Erdtree برگردند و به همین سبب نظم طلایی بوجود آمد.
مرگ گادوین عجیبتر از حد معمول بود، با Destined Death هم جسم و هم روح را میشود کُشت و این روش طبیعیِ کارکرد این Rune بوده است. اما وقتی گادوین ترور شد بدنش زنده ماند، اما روحش به قتل رسید. (در ماموریتهای Ranni در مییابیم که دسیسهی قتل گادوین یک ترور با هدف کشتن روح گادوین بوده نه جسمش، همین نکته باعث میشود که این ترور و قضایای پشت آن پیچیده شود) گادوین تبدیل به شاهزادهی مرگ شد، قدیسِ کسانی که در مرگ زندگی میکنند. اما او اساساً یک جسم جاویدان است که تابع هیچ شخص و خدایی نیست. این قضیه نشان میدهد که اسرار و رموز عجیب و غریبی در Lands Between وجود دارد، شما حتی میتوانید جسد گادوین را هم بیابید! فعلاً این نکته را در نظر داشته باشید که گادوین این دنیا را ترک کرده و میکوئلا برای نجات برادرش هر کاری کرد.
از روحِ روی پشتبام قلعهی Sol در میابیم که میکوئلا به هر روشی متوسل شد تا درباره کسوف چیزهایی را کشف کند، این کسوف ظاهراً روح پرودگاری است که Niall و سربازانش او را میپرستیدند. با کندوکاو در قلعهی Sol میتوانیم بفهمیم آنها در Sol چه کاری انجام میدهند. “نشانهایِ کسوف آنها، آیینه شمایلنگاری است که برای گروهی دیگر کلیدی است؛ اشباحِ شوالیههای بیسر که دسته دسته در کنار مقابر متحرک که ناقوسی بزرگ زیرشان قرار دارد، حرکت میکنند.”
یکی از همین مقابر متحرک درست کنار قلعهی Sol وجود دارد. اطلاعاتی که درباره این شوالیههای Eclipse مربوط میشود به ما میگویند که آنها به “نیمهخدایِ بیروح” خدمت میکنند و از آن در برابر مرگ مُقَدّر محافظت میکنند. آنها سر خود را میبُرَّند تا بتوانند به خدمت در Death ادامه دهند. پس این شوالیهها به گادوین خدمت میکنند، حال آنها را برای این امر به Death فرستادهاند، یا خود این آرزو را داشتهاند. [به نظر من آنها شوالیههای ارتش گادوین هستند که بعد از مرگ رهبرشان، خود را برای او فدا کردند و در Death به انجام خدمت در رکابش ادامه میدهند.] فردی در اینترنت به نام SmoughTown ویدئویی جذاب و تکمیلی دارد که به رابطهی میکوئلا و برادرش گادوین پرداخته است او به طور خلاصه بیان کرده است که شوالیههایِ شبح امیدوار بودند که با قدرت کسوف، بتوانند روح گادوین را دوباره احیا کنند و او را به زندگی برگردانند.
روح بالای قلعهی Sol نشان میدهد که فرمانده Niall و سربازانش در قلعه برای میکوئلا کار میکردند و سعی میکردند از قدرت کسوف برای احیای روح گادوین بهره ببرند. که در صورت موفقیت میکوئلا مکانی در Haligtree را به آنها اختصاص میداد. اما شکست خوردند و آن روح بالای قلعه نشان میدهد که ارواح Niall و سربازانش در قلعه گیر کردهاند و قطعهی مدالیون محافظت میکردند اما نمیتوانستند خود را به Haligtree برسانند، دقیقا مانند شوالیههای سرگردان که به دور مقابرِ متحرک حرکت میکنند.
The Consecrated Snowfield
با بدست آوردن نیمهی دیگر مدال Haligtree میتوانید به این منطقه وارد شوید. به همین دلیل از Grandlift Rold برای رسیدن به دشتهای یخزدهی مقدس استفاده میکنید. کل این منطقه توسط آلبینوریکها و ارواح مرگبار محافظت میشود. دو کاروان در این منطقه وجود دارد که بخاطر گستردگی مِه در این منطقه راه خود را گم کردهاند و مقصدشان رسیدن به Haligtree است ولی نمیتوانند راه را بیابند. در ادامه شهر Ordina را پیدا میکنید که توسط ارواح آلبینوریکها و گرگها پر و کاملاً توسط این ارواح تسخیر شده است. اینجا بیشتر از آنکه شهر باشد به نوعی آخرین دِژ Haligtree برای در امان ماندن از تهاجم بیگانگان است که بوسیلهی جادو مهروموم شده است.
اگر به کلیسای مرتدان بروید یک زن آلبینوریک غولپیکر را در آنجا خواهید یافت و آخرین مرحله از ماموریت لاتنا را به اتمام میرسانید. لاتنا در اینجا دربارهی چگونگی خدمت فیبیا، آلبینوریک بزرگ، برای آیندهی آلبینوریکها میگوید، او از شئای به نام “قطرهی تولد” بهره میبرد. جای بحث بسیار است، اما لاتنا قصد داشت آلبینوریکهای روستا را به اینجا بیاورد ولی مورد حملهی Ensha قرار گرفت. آنها در این مکان بدون اینکه خدمتگذار کسی باشند و یا بردگی کنند، میتوانند در صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند. از آنجا که آلبینوریکها توسط انسانها خلق شدهاند، پس قطرهی تولد برای تولید مثل آنها ضروری است. مشاهده کردید که آلبینوریکهایِ نسل دوم به انسان شباهتی ندارند، در واقع شبیه قورباغه میمانند و این نتیجهی تولیدِ مثل بدون کمک قطرهی تولد است. متاسفانه اطلاعات دربارهی آلبینوریکها جدای از بردگی و مورد قتلعام گرفتن، اندک است و چیز بیشتری دربارهی آنها نمیتوانیم بگوییم.
شهر Ordina مثل یک مینی سیاهچال است و برای باز کردن مهروموم شهر باید وارد Evergoal موجود در بالای شهر شوید. در هنگام ورود متوجه سکوت مرگبار شهر میشوید و درمیابید که کل شهر در تسخیر Black Knifeهاست. به نظر میرسد Ordina شهری برای زندانی کردن آنهاست تا دروازهی ورود به Haligtree را پیدا نکنند. ارتباط Black Knifeها با Haligtree مشخص نیست، بعد از روشن کردن چهار فانوس در اینجا میتوانید Ordina را به مقصد Haligtree ترک کنید. در این بخش متوجه میشویم که Miquella کیست و Empyreanها چه کسانی هستند.
قسمت بعدی: داستان Malenia و منطقه Miquella’s Haligtree