بررسی فیلم Nomadland / خانه به دوش
سرزمین آوارگان / Nomadland فیلمی درام محصول کشور آمریکا به کارگردانی و نویسندگی کلوئی ژائو (Chloé Zhao) است که براساس کتابی به همین نام اثر Jessica Bruder ساخته شده است. این فیلم ابتدا در 11 سپتامبر 2020 در فستیوال ونیز منتشر شد و توانست شیرطلایی این جشنواره را بدست بیاورد. همینطور در فستیوال بین المللی تورنتو توانست جایزه مردمی را کسب کند. تنها ستاره این فیلم “فرانسیس مک دورمند” (Frances McDormand) است که تاکنون 64 جایزه در فستیوالهای مختلف بدست آورده و 5 بار نامزد اسکار شده که به خاطر بازی در فیلم های “فارگو” محصول 1997 و “سه بیلبورد” محصول سال 2018 توانسته دو بار به عنوان بهترین بازیگر نقش اصلی زن در مراسم اسکار معرفی شود. کیفیت عالی این فیلم هماکنون در دسترس میباشد و میتوانید از آن لذت ببرید. در ادامه با سایت ساعت هفت با بررسی فیلم Nomadland همراه باشید.
بهترین فیلم های اسکار 2021 / معرفی بهترین فیلم های نامزد اسکار
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد فیلم های 2020 به لیست فیلم های سال 2020 مراجعه فرمایید.
مطالب مرتبط: بهترین فیلم های سال 2020
بررسی فیلم Nomadland
فرن زنی معمولی که به همراه همسرش سالها در شهرک Empire در دل کویر میزیست. سالها خود را محدود به حیاط پشتی یک متریاش با یک منظره ثابت از بیابان و کوه کرده بود. تمام لحظات زندگیش و تمام قابهای خاطرات ذهنش با این “زمینه” پوشیده شده بود. یک بیابان بیانتها که به کوهی در مه میرسد. او خلاصه در خانهی چندمتریِ کوچکش و حیاط پشتی محدودش و در کل ذهن اسیر شدهاش بود.
اما همانطورکه همه ما میدانیم و شاید برایمان پیش آمده برخی اتفاقات باعث تغییر مسیر زندگی و طرز تفکراتمان میشود. این مسیر جدید در زندگی فرن اول با مرگ همسر و جلوتر با تعطیلی کارخانه Gypsum آغاز میشود و خیلی زود محله زندگی او نیز که کاملا به آن کارخانه وابسته بود متروک میشود. اکنون او تنها، بیکار، بیخانمان و آواره شده است. به یکباره سیر مشکلات بر سر او نازل میشود و او خود را آواره و بدون هیچ پناهی میبیند.
تمام زندگیش خلاصه در یک ون سفید و چند تکه وسیله(که هرکدام یادگار خاطرهی فردی دور در زندگی او بوده است) خلاصه میشود. او دل به جاده میزند و زندگی به سبک جدیدش را آغاز میکند. زندگی جدید با تمام پستی و بلندیهایش شروع میشود. یک مدل زندگیِ خاص که معنی متفاوتی به زندگی کاملا بسته قبلی او میدهد. به یکباره همه چیز برای او رنگ و بوی تازهای میگیرد. مثل اسیری که سالها در یک قفسِ تنگ گرفتار بود، او خود را رها از قفس میبیند. کم کم رنگ بندی زندگی او متفاوت میشود. او بعد از سالها “زمینه” زندگیاش را به شکل و شمایل و رنگ و لعاب خاص تجربه میکند. هر روز که او بیدار میشود زندگی یک تجربه کاملا منحصر به فرد برای او بوجود میآورد. همسایههای جدید، حیاط خلوتهای متفاوت با زمینههای کوهستانی، جنگلی، دریا و… زندگی در رنگها و حسهای مختلف با آدمهای جدید و یک دنیای ناشناخته که هنوز پیش رویش است و او را برای تجربهاش فرا میخواند.
فیلم Nomadland پر از قاب بندیهای زیبا در دل سرزمین آوارگان است. فیلمی که سکانسهای زیادی از زیباییها و بزرگی هستی دربرابر کوچکی و حقارت انسان درمقابل این همه عظمت به تصویر کشیده است. مانند به تصویر کشیدن دایناسوری عظیم در کنار کوچکی فرن، نور ستاره وگاست که از سال 1987 تابیده و هماکنون به چشمهای فرن بازتاب میکند، دریای خروشان و خشمگین در برابر فرن آرام، کوهستان عظیم و قدرتمند دربرابر کوچکی و البته بزرگی قلب او و…؛ همه اینها نشانه از عظمت دنیاست اما فیلم گوشزد میکند این خانه به دوشی فرن است که باعث شده کمی از این عظمت را بیشتر درک کند. در غیر این صورت او نیز سر در لاک خود مشغول سپری کردن عمرش بود نه اینکه در حال تجربه تک تک لحظههای زندگیش باشد.
فیلم Nomadland از آن فیلمهایی نیست که برای سرگرمی آن را نگاه کنید. حتی اتفاق خاصی در طول داستانش نمی افتد تا شما را شکه کند یا مثلا باعث بروز احساسات خاصی در درون شما شود. هرچند هستند لحظات و دیالوگهایی که شما را بیشتر متاثر کنند یا شما را تحت تاثیر خود قرار دهند اما نه آنقدر زیاد که بتوان مانور زیادی روی آنها بدهیم. اگر به دنبال اتفاقات خاص و داستان هستید این فیلم به هیچ عنوان شما را راضی نخواهد کرد. اما این فیلم فراتر از تمام موارد ذکر شده ارزش دیدن دارد. چراکه یک فیلم سینمایی به شدت زیبا و عمیق در مورد زندگیست. در مورد زنی که در شرایط بسیار سخت و بدون تجربه قصد دارد در ونی زندگی کند و کم کم متوجه میشود که لبخند زدن و احترام گذاشتن و دوست داشتن و انرژی دادن به هرکسی که سر راهش است، مسیر حقیقی اوست نه اسیر بودن در یک ریتمِ دائمی زندگی که به کار و خانه محدود میشود.
غم در چهرهاش و خستگی روی شانههایش سنگینی میکند اما لذتِ رهایی و پرواز هر خستگی را از تن او دور میکند. مانند پرندهای هر لحظهاش را زندگی میکند و بیخیال ثانیهها و اتفاقات خوب و بدی است که قرار است در زندگی اتفاق بیفتد یا نیفتد و فقط در لحظه از هر آنچیزی که برایش مانده – یک بشقاب و چند دست لباس و ونی که با اتصال الوارهای کوچک به خانه و سرپناهش تبدیل شده – لذت میبرد و به آنها عشق میورزد و دیگر نمیتواند به سبک دیگری از زندگی به جز این زندگی آزاد و رنگارنگ فکر کند…
این فیلم چند نکته بسیار بارز دارد که مطمئنا شما در حین تماشای اثر متوجه آنها خواهید شد. اولی فیلم برداری بسیار تحسین برانگیز آقای Joshua James Richards است که با قاب بندیها و نماهای لانگ شات بسیار زیبا توانسته گسترهای زیبا از محیطهای مختلفی که فرن به آنجا سفر میکند را برای بیننده به تصویر بکشد و مکانها را برای شما زنده و مستندگونه به نمایش بگذارد. دومی بازی تاثیرگذار و عمیق “فرانسیس مک دورمند” است که به شکل عمیق غرق در بازی در نقش فرن شده و حسی به شدت واقعی در بازی او وجود دارد که برخی موارد شاید حس کنید این یک فیلم مستند است و او در حال بازی در نقش خودش است! سومی صدای پیانوی سوزناک Ludovico Einaudi آهنگساز اثر است که یکی از دلایل تاثیرگذاری نماهای مختلف فیلم آهنگهای او محسوب میشود و غم یا برخی موارد شیرینی خاص درون آهنگهای او حس میشود. و آخر کارگردانی کاملا قدرتمند کلوئی ژائو است که تمام این موارد را به شکل کاملا قدرتمند مدیریت و به حقیقت تبدیل کرده است…
این چند شاخصهی بارز و مهم فیلم Nomadland محسوب میشود اما با تمام زیباییها انگار فیلم یک چیزی کم دارد و آن حس و روحی است که در اثر کمتر دیده میشود. در طول یک ساعت و پنجاه دقیقه فیلم شما با زیباییها و شخصیتهای زیادی رو به رو هستید که به شکل مستندگونه داستانهایشان را برایتان تعریف میکنند. اما تمام اینها باعث نمیشود که فرن و سفرش برایتان پراهمیت شود. بعد از پایان فیلم هیچ شخصیت یا صحنه بارزی نیست که برایتان ماندگار شود که شاید بعدها بخواهید آن صحنه خاص را بیاد بیاورید و از این یادآوری لذت ببرید…
اما از آن بدتر به نظر میرسد فیلم Nomadland بیش از حد معمول آرمان گراست! زنی که بدون تجربه دل به جادهی ناشناخته میزند و در طول فیلم هیچ خطری او را تهدید نمیکند! انگار فیلم یک امنیت ساختگی دارد. انگار وقتی به دل جاده میزنید با تمام افراد خوب و سربه راه رو به رو خواهید شد و فقط زیبایی است که منتظر شماست! در طول جاده گرگهایی در لباس میش وجود ندارند که در حال تهدید هر روزه Nomadهای واقعی هستند. فیلم یک مستند ساختگی و غیرواقعی را به تصویر کشیده و در سفر فرن هیچ شخص منفی که بخواهد امنیت او را به مخاطره بیندازد دیده نمیشود. در حالی که مطمئنا در یک سفر جادهایِ ناشناخته که یک انسانِ بیتجربه شروع میکند، خطرات و انسانهای گرگ صفت زیادی در کمین او هستند، اما در فیلم هیچ اشارهای به چنین خطراتی که در طول مسیر وجود دارد، نمیشود. فیلم سبک جدیدی از زندگی را تبلیغ میکند بدون اینکه حتی برخی از عواقب خطرناکش را گوشزد کند…
فیلم بیشتر مشکلات شخصی چنین زندگی را نشان میدهد. پیدا کردن کارهای موقت مختلف، زندگی سخت و طاقت فرسا در یک ون کوچک، سفر دائمی به نقاطی ناشناخته، تغییرات آب و هوایی مختلف و مشکلاتی که بوجود می آورد، خرابیهای ماشین که نوعی زندگی را فلج میکند و بسیاری از اینگونه مشکلات اما خارج از این مشکلات همه چیز در صلح و صفا در جریان است و حتی یک اتفاق کوچک نیز که کمی شور و هیجان به فیلم بدهد و کمی آن را به واقعیت نزدیکتر بکند در طول داستان وجود ندارد و این یکی از بزرگترین نقاط ضعف فیلم محسوب میشود.
نتیجه گیری….
فیلم Nomadland زیباییهای خاص خودش را در طول اثر به نمایش میگذارد که قابل تحسین هستند. آهنگهای بسیار شنیدنی و بازی بسیار خوب “فرانسیس مک دورمند” و فیلم برداری و قاب بندیهای بسیار زیبا و کارگردانی کلوئی ژائو از نکات مثبت فیلم محسوب میشوند. بیش از حد آرمانی بودن و ریتم کند و کمروح فیلم از نکات منفی اثر به شمار میآید. فیلم به جز فرن و چند شخصیت خاص در ساخت سایر شخصیتها نمیتواند آنچنان عمیق عمل کند و کل معرفی و حضور آنها را در حد چند دیالوگ باقی میگذارد. در کل باید گفت فیلم Nomadland با تمام نقاط ضعفش شما را چند دقیقهای به زندگی در سبک متفاوتی میبرد و کمی از زیباییهای دنیا را برایتان به نمایش میگذارد و انسانهایی را به شما معرفی میکند که در پی ساخت زندگیی فراتر از محدودیتهایی که اکثر ما برای خود ساختهایم در سفر و ماجراجویی و تجربه تک تک لحظات زندگیشان هستند…
فیلم Nomadland
نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)
(خیلی خوب)
خانه به دوش
در کل باید گفت فیلم Nomadland با تمام نقاط ضعفش شما را چند دقیقهای به زندگی در سبک متفاوتی میبرد و کمی از زیباییهای دنیا را برایتان به نمایش میگذارد و انسانهایی را به شما معرفی میکند که در پی ساخت زندگیی فراتر از محدودیتهایی که اکثر ما برای خود ساختهایم در سفر و ماجراجویی هستند…
امیدواریم از مطلب ” بررسی فیلم Nomadland ” لذت برده باشید تا بعد…
خیلی علی بود ممنونم
فیلم دلنشینیه و پیشنهاد میکنم دیدنش رو
یه فیلم عالی که به شدت شما رو تحت تاثیر قرار میده و با صحنههای زیبا و موسیقی شنیدنی همراه شده حتما پیشنهاد میکنم همه ببینن