بررسی فیلم Amsterdam / فیلم پرستارهی آمستردام
“آمستردام” (Amsterdam) فیلمی تاریخی و کُمدی-مهیج به کارگردانی و نویسندگی “دیوید او.راسل” میباشد. فیلمنامه این فیلم با الهام از داستان واقعی یک توطئه سیاسی در سال ۱۹۳۳ در آمریکا نوشته شده است. “کریستین بیل”، “مارگو رابی” و “جان دیوید واشنگتن” بازیگران اصلی این فیلم بوده و در کنار آنها چهرههای سرشناسی همچون “کریس راک”، “آنیا تیلور جوی”، “مایک مایرز”، “زویی سالدانا”، “مایکل شنون”، “تیلور سویفت”، “رامی مالک” و “رابرت دنیرو” نیز حضور دارند. این فیلم بدونشک پرستارهترین اثر سینمایی در سال ۲۰۲۲ محسوب میشود. با این حال این فیلم با استقبال خوبی از سوی منتقدین روبرو نگردید و اکثر آنها ضمن تحسین طراحی تولید و بازی بازیگران از فیلمنامه و کارگردانی او.راسل به شدت انتقاد کردند. امتیازهای کم این اثر در سایتهای معتبر نقدِ فیلم گواه از این نارضایتی منتقدین بوده و همچنین با توجه به فروش زیانبار آن در گیشههای سینما میتوان گفت که اقبال عمومی فیلم نیز تعریف چندانی نداشته است. فیلم “Amsterdam” در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۲ توسط کمپانی 20th Century Studios در ایالات متحده اکران گردید.
مطلب مرتبط: مورد انتظارترین فیلم های سال 2022
خلاصه داستان فیلم آمستردام
داستان فیلم سه دوست صمیمی را دنبال میکند که در قتل مرموز یک ژنرال بازنشسته آمریکایی و دخترش گرفتار میشوند. برت (یک پزشک با بازی کریستین بیل)، هارولد (یک وکیل با بازی جان دیوید واشنگتن) و والری (یک پرستار با بازی مارگو رابی) در اواخر جنگ جهانی اول با یکدیگر ملاقات میکنند. پس از پایان جنگ این سه دوست به شهر آمستردام نقل مکان کرده و در مدت اقامتشان در آن شهر دوستی نزدیکی میانشان شکل میگیرد. سپس برت و هارولد به نیویورک بازگشته و بعنوان پزشک و وکیل برای کمک به همرزمهایشان با یکدیگر همکاری میکنند و سالیان سال از والری بیخبر میمانند. اما دست سرنوشت این سه دوست را پس از ۱۵ سال به یکدیگر میرساند تا با کمک یکدیگر برای فرار از توطئهای که در آن گرفتار شدهاند، تلاش نمایند و در این راه …
در حقیقت در لابهلای تلاشهای بازیگران سرشناس فیلم برای نشان دادن قابلیتهایشان و همینطور پیچیدگیهای غیرضروری داستان، چیزی به نام جذابیت در فیلم از بین رفته است…
بررسی فیلم Amsterdam / فیلم پرستارهی آمستردام
“آمستردام” فیلم جدید “دیوید او.راسل” دارای فیلمنامهای درهم بوده که سعی دارد داستان را تا جایی که ممکن است برای مخاطب غیرقابل پیشبینی سازد. داستان فیلم در ابتدا یک توطئه سازمانیافته را به ما نشان میدهد که قهرمانان داستان را با چالشی بزرگ روبرو میسازد. در ادامه با یک فلشبک به آغاز شکلگیری روابط میان شخصیتهای اصلی داستان میرویم، تا برای شکلگیری داستان اصلی آماده شویم. اما با اتمام فلشبک و شروع ماجراهای اصلی داستان مشخص میشود که روابط میان سه شخصیت اصلی، تاثیر چندانی در پایانبندی داستان نخواهد داشت. این همان چیزیست که وقایع فیلمنامه را برایتان ناامیدکننده میسازد. زیرا فیلم نه به خوبی برروی روابط کاراکترهایش مانور میدهد و نه میتواند وسعت توطئهای که در آن گرفتار شدهاند را به مخاطب نشان دهد. در حقیقت در لابهلای تلاشهای بازیگران سرشناس فیلم برای نشان دادن قابلیتهایشان و همینطور پیچیدگیهای غیرضروری داستان، چیزی به نام جذابیت در فیلم از بین رفته است…
درواقع این فیلم تمامی فاکتورهای یک اثر فوقالعاده، از جمله بازیگران توانا، طراحی صحنه و لباس عالی، فیلمبرداری خوب و موسیقی دلنشین را در خود جای داده، اما تماشای آن به هیچ عنوان لذتبخش نمیباشد. شاید وقت آن رسیده که او.راسل بیخیال کُمدی در آثارش شود و تمرکز بیشتری برروی درام و روابط شخصیتهای داستانش داشته باشد. زیرا به غیر از فیلم زیبای American Hustle (2013) کُمدی در دیگر فیلمهای او نجاتبخش و یا نقطهی قوت نمیباشد. او.راسل در میان شلوغیه بیجهت داستان از شخصیتپردازی مناسب و بجا برای کاراکترهای اصلی و فرعی دور شده و تنها به قدرت جذب اسامی بازیگرانش تکیه نموده است. اما همواره ثابت شده که حتی خفنترین ترکیبهای سینمایی (از لحاظ حضور بازیگران مشهور و پرافتخار) نیز بدون داستانی قدرتمند و منسجم به موفقیت نخواهد رسید.
قدرت بازیگری بیل در سطحیست که فرقی نمیکند در چه فیلمی و تحت هدایت چه کارگردانی برروی صحنه میرود، او همیشه چندین گام از فیلمهایش جلوتر میباشد
در فیلم “Amsterdam” اجراهای جذاب زیادی چه از سوی بازیگران اصلی و چه از سوی دیگر بازیگران نامداری که در آن حضور دارند، دیده میشود. هرچند مثل همیشه باید اعتراف کنیم که بهترین و کاملترین اجرا متعلق به “کریستین بیل” دوستداشتنی و تمامنشدنی میباشد. قدرت بازیگری بیل در سطحیست که فرقی نمیکند در چه فیلمی و تحت هدایت چه کارگردانی برروی صحنه میرود، او همیشه چندین گام از فیلمهایش جلوتر میباشد. “مارگو رابی” نیز به نظر میرسد که در حال نزدیک شدن به برقراری توازن میان زیبایی و تسلط بر اجرا میباشد. چیزی که توانسته او را به بازیگری قابل اطمینان برای حضور در آثار کارگردانان بزرگ سینما یکی پس از دیگری سازد. گویا پیشتر قرار بوده که نقش هارولد در فیلم را “جیمی فاکس” برعهده بگیرد که توافق لازمه صورت نگرفته که بنظرم میتوانست انتخاب درستتری باشد. زیرا “جان دیوید واشنگتن” برای ایفای این نقش زیادی درام و بیش از حد جدی بنظر میرسد. مسئلهای که متاسفانه در مورد اجرای “رابرت دنیرو” در این فیلم نیز صدق میکند. در این فیلم خبری از آن شوخطبعی ذاتی و مجذوبکنندهای که از دنیروی بزرگ سراغ داریم، نمیباشد. با این وجود آنیا تیلور جوی، رامی مالک و مایکل شنون از جمله بازیگران غیراصلی فیلم هستند که اجراهایی متفاوت و قابل قبول را از خود بجای گذاشتهاند. بطورکلی داستان فیلم “آمستردام” تمام عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک اثر تماشایی و به یادماندنی را دارد، اما در نهایت تبدیل به فیلمنامهای سردرگم و ضعیف شده است. چیزی که بیشترین انتقاد آن به نویسنده، کارگردان و تهیهکننده فیلم یعنی “دیوید او.راسل” وارد میباشد.
نتیجه گیری
امتیاز فیلم Amsterdam
در آخر میتوان گفت فیلم “Amsterdan” یک کُمدی-رازآلود پرستاره و کمفروغ بوده که در اجرای ایدههای جاهطلبانهاش ناکام مانده است. شاید اگر “دیوید او.راسل” نویسنده و کارگردان فیلم بجای ساخت فیلمی دو ساعته داستانش را در قالب یک مینیسریال تعریف مینمود با اثری به مراتب قویتر و بهتر روبرو میبودیم. زیرا قابل هضم نمیباشد که توطئهای در این حد بزرگ و سازمان یافته که افرادی قدرتمند را در پشت پردهاش دارد، تنها با یک سخنرانی ساده و چند حرکت پیشپاافتاده خنثی شود! پس بهتر بود که جزئیات بیشتری برای مخاطب به نمایش گذاشته شود که او نیز بتواند ارتباط بهتری با داستان و شخصیتهایش برقرار کند. بطورکلی فیلم “آمستردام” یک جولانگاه کمنظیر از حضور ستارگان پرشمار سینمای جهان بوده که اجراهای خوبشان در باتلاق داستانی بینظم غرق شده است…
امیدواریم از مطلب “بررسی فیلم Amsterdam ” لذت برده باشید… برای خواندن مطالب مشابه به بخش نقد و بررسی مراجعه کنید…