نقد و بررسی فیلم Ant-Man And The Wasp: Quantumania
با شروع فاز پنجم فیلمهای MCU، مارول و دیزنی ما را به دنیایِ کوآنتومیِ داستانهای Ant-Man و Wasp بردهاند. باید دید آیا آنها میتوانند فاز پنجم را به قول معروف طوفانی آغاز کنند؟
مطلب مرتبط: مورد انتظارترین فیلم های سال 2023
فیلم Ant-Man And The Wasp: Quantumania (مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی) در ادامه داستانهای اسکات لانگ (همان مرد موردچهای) و هوپ پایم (همان واسپ) در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ است. این فیلم در تاریخ ۶ام فوریه امسال (۲۰۲۳) مراسم افتتاحیهاش را آغاز کرد و در ۱۷ فوریه در سینماهای سراسر امریکا به نمایش درآمد. این فیلم با بودجهی ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شده (بدون احتساب هزینههای تبلیغاتی) و تاکنون در باکسآفیس موفق به فروش ۲۶۰ میلیون دلاری شده است. (فیلم به تازگی در سینما اکران شده و کیفیت مناسب فیلم فعلا در دسترس نیست)
جاهطلبانه
تاکنون دو فیلم از سری Ant-Man را دیدهایم اما هیچکدام به بزرگی Quantumania نیستند. برخلاف دیگر فیلمهای دیده شده در ژانر ابرقهرمانی، حتی در همین MCU (حداقل)، هیچوقت شاهد داستانگویی در دنیایی عجیب و غریب و عمدتاً ناشناخته نبودیم و نویسندهی اثر، خط داستانی را به سمت و سویی فراواقعی کشانده است. اما در خلال همین تصاویر و جهانسازی، شاهد جنبههایی از داستانهای احتمالی آیندهی MCU نیز هستیم. تصاویر و جهانسازی باشکوه، پرعظمت و به طرز باورنکردنیای پیچیده که دوستداران MCU را حتماً وادار به حدس زدن دربارهی فیلمهای آینده میکند.
متاسفانه فیلم Quantumania دارای فیلمنامهای است که تلاش میکند داستان پیچیدهی خود را به شیوهای منسجم بیان کند ولی در این امر دچار مشکل میشود. پایانبندی اثر گیجکننده و تا حدودی دستنیافتنی است و این حس را ایجاد میکند که تنها راه برای شکست دادنِ چنین ابرشرور قدرتمندی (صرفاً به طور موقت) زیرپا گذاشتن منطق درونی فیلم و توسل به یک Deus Ex Machina است.
برخی از آن مشکلاتی که Avengers: End Game را آلوده کرده بود، در این فیلم نیز مشهود است. همانقدر که Quantumania تلاش میکند متفاوت باشد ولی همهچیز به سمت و سوی سناریوهای گذشته پیش میرود. ارتشِ ابرشرور داستان در یکسو و ارتش قهرمانان در سوی دیگر، یک نبرد، سراسر CGI که اگر از طرفداران مجموعه باشید، احتمالاً شما را سرذوق خواهد آورد.
فیلم Quantumania تا آنجا که مفاهیم پیچیدهی زمان، مکانیک کوآنتوم، نسبیتهای فیزیک را میتوان درون یک فیلم وارد کرد و به مخاطب منتقل کرد، به قلمروهای متناقض و اغلب غیرقابل کشف منحرف میشود. در بسیاری از نقدها که خواندم، عدهای این قلمروها و تصویرپردازیها و CGIهایِ مربوط به دنیای این فیلم را دوست داشتند ولی عدهی کثیری هم بودند که تصاویر را غیرقابل درک، نامفهوم و اغراقآمیز و در کل خارج از ماهیتِ منطقیِ علومِ فیزیکِ کوآنتومی دانسته بودند.
همواره در میان فیلمبازان عدهای وجود دارند که عاشق صحنههای غیرمنطقی و غلو شده هستند و در طرف مقابل مخاطبانی هم وجود دارند که از فیلم توضیح میخواهند و منطقش را میسنجند و آن را با جهانسازیِ فیلم و در بستر آن پردازش میکنند تا دریابند سناریوی فیلم تا چه حد توانسته مفهوم خودش را به مخاطب حالی کند. گروه دوم فیلم Ant-Man And The Wasp: Quantumania را پیچیده و نامفهوم خواهند یافت که دنیای MCU را در جهتی نامناسب پیش برده و آن را وارد قلمروهایی میکند که جهانسازی MCU را از آن چیزی که در فازهای اول تا سوم بود، به طور کلی خارج میکند. اما سوالی بوجود میآید، آیا کارگردان “پیتون رید” و نویسنده “جف لاونس”، خود این تصاویر، جهانسازی و منطقها و علوم فیزیک را درک کردهاند؟ یا اگر جواب مثبت است، توانستهاند ایدههای خود را به مخاطب بفهمانند؟
هرچه قدر فرد بیننده در درک اصول زیربناییِ ارائه شده در داستان، با مشکل مواجه شود، تجربهاش از فیلم نااُمیدکنندهتر میشود. در نهایت Quantumania یک فیلم خالصِ کامیکبوکی با جلوههای ویژهی بصری و مبارزات مهیرالعقول است، ولاغیر.
نسخهی دوم Thanos
اگرچه Quantumania در ظاهر یک فیلم از سری Ant-Man است، اما این فیلم بهترین فرصت برای مارول است تا جدیدترین شرور خود را معرفی کند، در اینجا شاهد حضور Thanos شمارهی دو هستیم. در این فیلم نیز نویسنده، شرور را نه یک صفحهی کاملاً سیاه که خاکستری نشان میدهد، نه یک هیولای به تمام معنا که میخواهد کهکشانها و قلمروهای مختلف را به نابودی بکشاند.
اما سکانسهایی که قرار است به Villain یا شرور اعتبار ببخشد و تهدید او را بزرگ و خطرناک جلوه دهد، بیشتر کمدی است تا شوم! و این آن لحنی نبود که “پیتون رید” تلاش داشت برآورده کند. البته ما “جاناتان میجرز” را در سریال لوکی دیده بودیم و خود من در نقد سریال لوکی از بازی بسیار خوب و عالی میجرز شگفتزده شدم و آن را ستایش کردم. هم پرداخت شخصیتی خوبی داشت و هم لحن بازیاش بسیار محصورکننده و دوستداشتنی بود. اگرچه میجرز را در سریال لوکی دیده بودیم، Quantomania قرار بود او را به طور رسمی وارد جریانات MCU کند (برای مخاطبینی که مجموعه را در سرویس استریم دیزنی پلاس دنبال نکرده بودند). این معرفی شاید آن چیزی نباشد که انتظارش را داشتید ولی بازی و نقشآفرینی خوب “جاناتان میجرز” و رویکرد او به این نقش آرام و غمانگیز، مستعد فورانهای آتشفشانی و در کل بسیار جالب است، او دیالوگهایش را با مکثهای دراماتیک متعدد ارائه میدهد و به جرات یک سروگردن از بقیه بازیگران فیلم بالاتر است.
دنیای کوآنتومی
ساخت جهانِ کوآنتومیِ Ant-Man And The Wasp: Quantumania به طرز نااُمیدکنندهای پراکنده و جدا از هم انجام گرفته، اما حداقل مکان جالبی است. اما جورج لوکاس با همین Material یا درون مایه در فیلم The Phantom Menace کار بسیار بهتری ارائه داد. در جای جای فیلم به جنگ ستارگان ادای احترام شده و بعضی بسیار واضح هستند. مثلاً برخی موجودات در این دنیای کوآنتونی شبیه پناهندگانی هستند که آنها را از اپیزودِ A New Hope بیاد داریم و بسیاری سکانسهای دیگر.
با اینکه نام Ant-Man و Wasp در عنوان فیلم ذکر شده ولی بیشتر در کنار دیگران قرار دارند و شبیه کاراکترهای مکمل به نظر میرسند. نقشهای پررنگتر مربوط به Cassie، Hank، Janet و Kang هستند، “بیل موری” نیز با نقشی وارد MCU میشود که به نظر میرسد برای او نوشته شده است. Corey Stoll، بازیگر نقش Yellowjacket که او را از Ant-Man بیاد داریم، به عنوان یک ارگانیسمِ ذهنیِ شرورانهی کمدی با نام مستعارِ Mental Organism Design Only for Conquest که مخففش میشود (M.O.D.O.C) دوباره برمیگردد.
روایت کلی اثر کمی بیروح است، اما آنقدر طنز و هجو و صحنههای درگیری و جهانهای عجیب و غریب ارائه میدهد که بیننده میتواند به صندلیاش تکیهزده و به تماشایِ Ant-Man And The Wasp: Quantumania بنشیند. یکی از مشکلاتی که MCU در فاز چهارم دچارش شد و تاکنون نیز ادامه دارد، این است که فیلمهایی که دارای سناریوهای چندوجهی مانند Quantumania هستند، ایجاد ارتباط با آنها به طور فزایندهای مشکل است. میدانم که این فیلمها اقتباسهایِ وفادارانهای از عناصر کامیکبوکها هستند ولی بسیار چیزهایی که در لابهلای صفحات مصور کامیکها وجود دارند، نمیتوانند بر پردههای سینما آنطور که باید خودنمایی کنند. البته “تیم استوری” کارگردان Fantastic Four: Rise of the Silver Surfer محصول ۲۰۰۷ هم زمانی که باید داستانش را برای هجوم Galactus آماده میکرد به خوبی از این موضوع آگاه بود اما راهِ حلی که ارائه داد، فاجعه بود.
البته باید گفت Quantumania از دو فیلم قبلی Ant-Man بهتر است و کاملاً آنها را پشتسر میگذارد، Quantomania در مواقع لزوم سرگرمکننده و طنزآلود است، در جایی کاملاً جدی میشود و در این بین سعی دارد شما را کماکان همراه خود نگهدارد حتی اگر سناریو در لحظاتی غیرعادی شود. اما در نهایت از سطح معمولی بالاتر نمیرود.
سخن آخر
امتیاز فیلم مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی
فیلم Ant-Man And The Wasp: Quantumania آن شروع طوفانی که انتظار داشتیم برای فاز پنجم نبود. اما خواندن این عبارت باعث نمیشود کلاً از MCU نااُمید شوید و دنیایی به این بزرگی را نادیده بگیرید، فاز پنجم با فیلمها و سریالهای مختلف تازه آغاز شده است و Quantumania پرچمدار خوبی برای رفتن به سمت گردهم آمدن قهرمانان و دیدن دوبارهی Avengers است.