بررسی مینی سریال watchmen
مینی سریال “نگهبانان” (Watchmen) یک درام-ابرقهرمانی محصول کشور آمریکا است. این سریال براساس کمیکی مشهور با همین نام به نویسندگی “آلن مور” و “دیو گیبونز” ساخته شده است.کار ساخت این سریال را “دیمون لیندولف” یکی از خالقان اصلی سریال “Lost” و همچنین سازنده سریال موفق “The Leftovers” بر عهده دارد. اتفاقات این سریال ۳۴ سال پس از داستان مجموعه کمیک را روایت میکند. لیندولف سعی دارد تا داستانِ جدیدی را با کمک گرفتن از داستان مجوعه کمیکی “نگهبانان” برایمان تعریف کند. او در این سریال علاوه بر شخصیتهای کتابها دست به خلق چندین شخصیت جدید زده است.”رجینا کینگ” که پیشتر در سریال “The Leftovers” با لیندولف همکاری کرده بود نقش اصلی این سریال را بعهده دارد. علاوه بر او بازیگرانی همچون جرمی آیرونز،جین اسمارت،تیم بلیک نلسون،یحیی عبدالمتین و دان جانسون نیز در این سریال نقشآفرینی کردهاند. سریال “نگهبانان”(Watchmen) اولین بار در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۹ پخش خود را از شبکه HBO آغاز نمود.این سریال در ۹ قسمت از این شبکه پخش شد و توانست نظرات مثبت منتقدین و مردم را بدست آورد. با سایت ساعت هفت با “بررسی مینی سریال watchmen” همراه باشید. (ادامه ساخت سریال کنسل شده است)
اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر می گردید به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید…
خلاصه داستان…
همانطور که قبلاً اشاره کردیم اتفاقات این سریال ۳۴ سال پس از داستان کمیک اتفاق میافتد.جایی که نیروهای پلیس در سال ۲۰۱۹ پس از اتفاقی که سه سال قبل از آن افتاده چهرههایشان را با نقاب مخفی میکنند. در آن سال گروهی نژادپرست که خودشان را “سواره نظام هفتم” مینامیدند(با استفاده از نقاب رورشاک) در یک شب که به “شب سفید” معروف است،به خانهی پلیسهای شهر تالسا حمله کرده و آنها را به قتل رساندند. شخصیت اصلی سریال کارگاه پلیسی به نام “آنجلا ایبار”(با بازیِ رجینا کینگ) است که پس از ماجراهای شب سفید و تیر خوردنش به صورت مخفیانه و با شمایل “سیستر نایت” به همکاری با پلیس مشغول است.پس از قتل یک پلیس شواهدی از حضور مجدد سواره نظام در تالسا بدست میآید و در ادامه….
(با خیال راحت بخوانید هیچ اسپویلی در کار نیست…)
نقد و بررسی سریال…
این سریال با کشتار واقعی سیاهپوستان ایالت اکلاهوما منطقهی “گرینوود” که در سال ۱۹۲۱ اتفاق افتاده آغاز میشود که به نوعی یکی از خطهای اصلی داستان این فصل سریال نیز است. در واقع لیندولف با انتخاب این واقعه برای پیشبرد داستان و با توجه به انتخاب یک بازیگر سیاهپوست زن به عنوان شخصیت اصلی داستانش خواسته تا تمامی فاکتورهای دیده شدن یک اثر در این برهه زمانی را رعایت کرده باشد. داستانی در نکوهش نژادپرستی و درونمایه فمنیستی که توجه همگان را به خود جلب میکند.شاید بتوان برای تکرار این کلیشهها بر سریالخُرده گرفت. اما باید در نظر داشت وقتی موجی بزرگ در حال حرکت است یک موج سوار قهار یا میتواند بخوبی از آن برای رسیدن به ساحل استفاده کند یا با انجام یک حرکت ناشیانه خود را سرنگون کند. البته این سریال چیزی بیشتر از این شعارها برای عرضه کردن دارد و اگر سریال را تا آخر ببینید متوجه میشوید که لیندولف یک راوی باهوش و زیرک است. او بخوبی توانسته با در هم آمیختن یک حادثهی تلخ واقعی و شخصیتهای مجموعه کمیکی “نگهبانان” یک داستان زیبا و خلاقانه را روایت کند.
اگرچه این موضوع باعث گردیده تا پس از پخش قسمت نخست برخی از طرفداران این مجموعه کمیکی به جهت تحریف داستان اصلی کمیکها از او انتقاد کنند. البته این موضوع کاملاً قابل پیشبینی بوده و چیزی نیست که سازندگان سریال به آن فکر نکرده باشند و به قول خودشان” وقتی میخواهی اُملت درست کنی،بایدچندتا تخممرغ بشکونی” مسلماً آنها میدانستند وقتی شخصیتهای یک داستان دیگر را درون یک داستان جدید با شخصیتهای جدید قرار دهند این موضوع میتواند تا چه حد گیجکننده باشد. حتی برای کسانی که تمامی کتابهای این مجموعه را خوانده باشند بازهم این ترکیب میتواند سردرگمکننده باشد. البته این موضوع نشان میدهد که اگرچه سازندگان سریال یک داستان جدید و مستقل را برایمان به تصویر کشیدهاند اما سعی دارند تا ارتباطشان را با داستان و شخصیتهای مجموعه کمیکی حفظ کنند. پس خالی از لطف نمیباشد اگر قبل از تماشای سریال کمی درباره داستان و شخصیتهای مجموعه کمیک “نگهبانان” اطلاع داشته باشید.
ترکیبی هوشمندانه از تخیل و واقعیت
این سریال ترکیب هوشمندانهای از واقعیت و تخیّل را به ما نشان میدهد به گونهای که هیچکدام دلتان را نمیزند. نه آنقدر واقعی که از فرم کمیکی خارج شده و به یک فیلم رئالیسم تبدیل شود و نه آنقدر تخیلی(مانند برخی فیلمهای ابرقهرمانی مارول)که شما را متحیر کند. البته داستان سریال دارای نواقص و ایراداتی نیز میباشد(برای مثال نحوه آشنایی انجلا و دکتر منهتن که بسیار گنگ و گیجکننده است) اما این مشکلات خیلی اساسی نمیباشد. باید به این موضوع نیز اشاره کرد که سریال سعی داشته تا همانند مجموعه کمیک بیشتر شخصیتها را خاکستری نشان دهد. از این روی ما شاهد حضور یک ابرشرور سیاه و تاریک در سریال نیستیم و در واقع وقت زیادی هم برای پرداختن به همین چند شخصیت نسبتاً شرور اختصاص ندادهاند. البته اینکه از واژه ابرشرور استفاده کردم بدین معنا نیست که جای یک شخصیت منفی با قدرتهای مافوق طبیعی در سریال خالی باشد بلکه منظور شخصیتی است که بخوبی به آن پرداخته شده باشد و محرک و اهدافش مشخص باشد. زیرا در مجموعه “نگهبانان” تنها یک ابرقهرمان با نیروهای مافوق بشری وجود دارد(دکتر منهتن) که آن هم این نیروها را به طور اتفاقی کسب کرده است. البته این تازه آغاز راه این سریال است و باید منتظر ماند تا ببینیم در فصلهای بعدی سازندگان چه سوپرایزهایی برایمان در نظر دارند.
تیم بازیگری قوی
بازیگران این سریال بخوبی و درست انتخاب شدهاند و میتوان گفت یکی از نقاط قوت سریال تیم بازیگریِ قوی آن است. “رجینا کینگ” در نقش “آنجلا ایبار” بسیار باورپذیر و مصمم ظاهر شده است تا باری دیگر ثابت کند که قابلیت بازی در شخصیتهای مختلف و متنوع را دارد. اما شخصی که شما را با هنرنماییاش مجذوب میکند “جرمی آیرونز” در نقش “آزیمندیس” است. آیرونز در این سریال فوقالعاده دوستداشتنی و به یادماندنی نقشآفرینی کرده است که امیدوارم در فصل جوایز نادیده گرفته نشود. موسیقی متن سریال نیز بسیار عالی کار شده است و بخوبی با فضاسازی و موقعیت های گوناگون موجود همخوانی دارد. جلوههای ویژه نیز بخوبی در سریال استفاده شده و تصویربرداری و تدوین سریال بسیار حرفهای میباشد. کتابهای کمیک “نگهبانان” از پرطرفدارترین آثار کمیکی تاریخ محسوب میشود که بیشتر شهرتشان بخاطر داستان باورپذیر آنها است در این مجموعه اکثر ابرقهرمانان انسانهای معمولی میباشند که باعث میشود راحتتر با آنها ارتباط برقرار کرد.”دیمون لیندولف” و تیم سازنده سریال Watchmen ریسک بسیار زیادی را با انتخاب این مجموعه برای ساخت پذیرفتهاند. همین موضوع ارزش کار آنها را دوچندان میکند زیرا نشان میدهد که آنها از قابلیتهای خودشان مطمئن میباشند.
سخن آخر
در آخر میتوان گفت که مینی سریال “نگهبانان” توانسته عملکرد خوبی از خود بجا بگذارد. اگرچه این سریال داستان مستقلی را برایمان تعریف میکند اما اتفاقات سریال در همان فضا و هارمونی کتابهای کمیک در حال رخ دادن است. پس میتوان امیدوار بود که با توجه به پَرِشهای متعدد زمانی که در سریال شاهد بودیم در فصلهای بعدی شاهد حضور شخصیتهای بیشتری از کمیکها در سریال باشیم. این موضوع میتواند علاوه بر راضی کردن طرفداران پرشمار این مجموعه برای کسانی که با دنیای آن آشنایی ندارند نیز جالب باشد. به طور کلی در سالی که سریالهای تلویزیونی حضوری پرفروغ نداشتهاند. سریال “Watchmen” یک اثر جسورانه و بزرگ به حساب میآید که با داستانی پربار و سوپرایزهای بجا شما را برای دنبال کردن ترغیب میکند.
امتیاز مینی سریال Watchmen
مینیسریال نگهبانان پر از سورپرایزهای به جا و صحنههای دوست داشتنی است و یکی از متفاوترین سریالهای سال 2019 محسوب میشود که میتوانید لحظات پرهیجانی در آن تجربه کنید. اگر هنوز موفق به تماشای این سریال جذاب و دیدنی نشدهاید. وقت را تلف نکنید زیرا مطمئناً از دیدن آن پشیمان نخواهید شد.
امیدوارم از مطلب “بررسی مینی سریال watchmen” لذت برده باشید تا بعد…
[…] بررسی کامل سریال نگهبانان (Watchmen) فصل اول […]