بررسی سریال Only Murders in the Building
“فقط قتلهای درون ساختمان” یک سریال کُمدی-رازآلود آمریکاییست که توسط “استیو مارتین“ و “جان هافمن“ ساخته شده است. “استیو مارتین”، “مارتین شورت”، “سلنا گومز” و “امی رایان” از جمله بازیگران این سریال میباشند. این سریال نقدهای بسیار مثبتی از منتقدین دریافت کرد. اکثر آنها اجرای بازیگران اصلی و همینطور نگاه طنزآمیز آن به داستانی جنایی را مورد تحسین قرار دادند. فصل اول سریال “Only Murders in the Building” دارای ده قسمت بوده و از تاریخ ۳۱ آگوست ۲۰۲۱ از شبکه Hulu پخش خود را آغاز نمود. این سریال به دنبال استقبال بینندگان از آن در سپتامبر ۲۰۲۱ برای فصل دوم تمدید گردید. همچنین این سریال موفق شد رکورد پربینندهترین سریال کُمدی در تاریخ شبکه Hulu را به نام خود ثبت کند. در ادامه با سایت ساعت هفت با بررسی سریال Only Murders in the Building همراه شما هستیم.
اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر میگردید به لیست سریال ها مراجعه کنید… مطالب مرتبط: معرفی بهترین سریال های سال 2021 (جدید)
خلاصه داستان سریال فقط قتلهای درون ساختمان
این سریال داستان سه غریبه در آپارتمان مرفهنشین آرکونیا در شمال نیویورک را روایت میکند که طرفدار پروپاقرص پادکستهای جناییِ واقعی هستند. پس از مرگ مشکوک یک مرد جوان که در همسایگی آنها و در ساختمان آرکونیا زندگی میکرد، این سه نفر تصمیم میگیرند که تحقیقات خودشان را دربارهی مرگ او آغاز کنند. آنها با کمک یکدیگر یک پادکست جنایی را شروع میکنند تا ثابت کنند که برعکس آنچه پلیس گفته این جوان بر اثر خودکشی نمُرده بلکه به قتل رسیده است. آنها معتقدند که قاتل از ساکنین همین ساختمان بوده و تحقیقات خودشان را برروی همسایگانی که به آنها مشکوک هستند، متمرکز میکنند. اما همهچیز با برملا شدن رازهای قدیمی و سرنخهای جدید در مسیر پیچیدهای قرار میگیرد که…
بررسی سریال Only Murders in the Building “معمای قتل همسایه”
سریال “Only Murders in the Building” در قسمتهای آغازین چنگی به دل نمیزند و در بیشتر مواقع شوخیهای کاراکترهایش قادر به خنداندن شما نیست. اما نباید عجولانه دربارهی سریال قضاوت کنید و باید به داستان و شخصیتهایش زمان بدهید تا سروشکلی مناسب به خود بگیرند. سپس خواهید دید که با داستانی جذاب و از آن مهمتر کاراکترهایی دوستداشتنی روبرو هستید.
نوع طنزی که در این سریال بکار رفته و به ویژه شوخیهای کلامی که میان چارلز (استیو مارتین) و اولیور (مارتین شورت) ردوبدل میشود، بسیار بامزه و منحصربفرد میباشد. اما ممکن است هر تیپ شخصیتی نتواند با این نوع کُمدی بخوبی ارتباط برقرار کند و در همان ابتدای کار از آن دلسرد شود. یکی از مهمترین دلایل آنهم بازیِ بسیار خشک و نچسب سلنا گومز در سه چهار قسمت نخست سریال میباشد. چهره و حرکات گومز مخصوصاً در این قسمتها بشدت بیروح و خالی از هرگونه احساس به نظر میرسد. شاید اینگونه بنظر برسد که اجرای کسالتبار او که کیلومترها تا بامزگی فاصله دارد، به خواستهی سازندگان و در راستای اهداف و ویژگیهای داستان بوده است. اما هرچه از سریال میگذرد نه تنها هیچگونه دلیل منطقی برای بدعنق بودن شخصیتی که او ایفاگر نقش آن بوده پیدا نمیکنید. بلکه متوجه خواهید شد که او میبایست نقش بسزایی در تاثیرگذاری دیگر شخصیتها اجرا میکرده که به هیچ وجه موفق به انجام آن نشده است.
با این وجود مارتین و شورت با اجرای شیرین و دلنشینشان رفتهرفته نبض داستان را به دست میگیرند و اَکت کمقدرت گومز را خنثی میکنند. اگرچه گومز از اواسط سریال اجرای قابل قبولتری از خود بجا گذاشته است. اما تجربه ثابت کرده که بهتر است هنرمندان در زمینهای که در آن تخصص دارند فعالیت کنند. مطمئناً سلنا گومز در زمینه موسیقی و خوانندگی شانس موفقیت بیشتری خواهد داشت. بطوریکه حتی بتازگی نخستین نامزدیاش در جوایز گرمی را نیز بدست آورده است. ضعف در بازیِ گومز زمانی بیشتر مشخص میشود که “امی رایان” با ورودش به سریال و بعنوان نقش مکمل یک کلاس بازیگری تمامعیار برای گومز به اجرا میگذارد.
البته نمیتوان نقصهای فیلمنامه در پرداختن مناسب به کاراکترهای داستان را نادیده گرفت. زیرا رفتار و عکسالعمل شخصیتها در برخی صحنهها بسیار مصنوعی و غیرطبیعی است. همچنین استفاده از طنز در داستانی جنایی اگرچه تفکری خلاقانه و متفاوت بوده اما ریسک بزرگی محسوب میشود. زیرا اینکار عملاً هیجان سورپرایزهای داستان را نابود کرده و باعث میشود که همهچیز لوس شده و مخاطب نتواند داستان را جدی بگیرد. اما بطورکلی فیلمنامهی سریال برای جلوگیری از یکنواخت شدن داستان از ترفندهای جالبی استفاده کرده است. درواقع فیلمنامه در گمراه کردن مخاطب و ایجاد گرههای داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و پیشبینی اتفاقات داستان بسیار دشوار میباشد، که این از بهترین نکات سریال محسوب میشود.
(این قسمت حاوی اسپویل میباشد)
حال بگذارید کمی بیشتر با سه شخصیت کلیدی داستان آشنا شویم. “چارلز-هیدن سویج” (با بازیِ استیو مارتین) یک بازیگر بازنشسته بوده که ستاره یک سریال کارآگاهی به نام برازوس در دههی ۹۰ میلادی بوده است. چارلز فردی آرام و تنهاست که زندگی رباتی و یکنواختی را پشت سرمیگذارد. درواقع از وقتی که آخرین دوست دخترش نیز او را بشکلی ناگهانی ترک نمود. چارلز نسبت به روابط عاطفی کمی سختگیر شده و ترجیح میدهد با کارهایی که به آنها علاقه دارد(از جمله دنبال کردن پادکستهای جنایی) وقت بگذراند. “اولیور پاتنام” (با بازیِ مارتین شورت) یک کارگردان سابق تئاتر که از لحاظ مالی دچار مشکل شده است. او کسی است که ایده ساخت پادکست را مطرح کرده و کارگردانی آن را برعهده میگیرد. الیور بسیار خونگرم و شوخطبع بوده و به نوعی بمب انرژی و بامزهترین فرد گروه محسوب میشود. “میبل مورا” (با بازیِ سلنا گومز) دختر جوانیست که در حال بازسازی آپاراتمان عمهاش در آرکونیا میباشد. او سالها پیش با “تیم کونو” (مقتول) دوست بوده است. میبل دختری منزوی و مهربان و همینطور یک طراح و نقاش حرفهای میباشد. او نیز همانند چارلز و اولیور علاقهای وسواسگونه به پادکستهای جناییِ واقعی دارد. داستان سریال که با کنار هم قرار گرفتن این سه کاراکتر شکل گرفته نیز در مجموع مخاطب پسند و جذاب میباشد.
“استیو مارتین” خالق این سریال مردیست که به تمام گوشه و کنارهای سینما و تلویزیون تسلط کامل دارد. از بازیگری در فیلم، سریال، تئاتر و اجرای شو و استندآپ کمدی گرفته تا نویسندگی، تهیهکنندگی و موسیقی او همهجا دستی در آتش دارد. پس وقتی نام او را به عنوان یکی از سازندگان و نویسندگان این سریال در تیتراژ میبینیم، ناخودآگاه توقعاتمان از آن بالا میرود. اما باید در نظر داشت که این اولین تجربهی استیو در شورانری بوده و نتیجهی کار نیز با وجود برخی کاستیها، شیرین و بامزه از آب درآمده است. پس اگر زیادی برروی ریزهکاریها و جزئیات دقیق نشویم، میتوانیم از تماشای این کُمدی-جنایی متفاوت و مفرح لذت ببریم.
“گاهی پیدا کردن راز دیگران
سادهتر از کنار اومدن با رازهای خودته”
نتیجه گیری…
سریال “Only Murders in the Building” دارای فیلمنامهای هوشمندانه و سرگرمکننده میباشد. نقشآفرینی استیو مارتین و مارتین شورت در این سریال ترکیبی بسیار جالب و دوستداشتنی را به وجود آورده است. سریال از ریتم بسیار خوبی برخوردار بوده و با اتفاقات غافلگیرکننده و گاهاً طنزآمیز مخاطب را در مشتش نگه میدارد. در پایان هر اپیزود با سوپرایزهای ریز و درشتی مواجه میشویم که متاسفانه پس از چندین قسمت جذابیت و هیجانش بکلی از بین میرود. زیرا همانطور که گفته شد از یک جایی به بعد کُمدی باعث میشود که اتفاقات را جدی نگیرید. اما در هر صورت سریال “فقط قتلهای درون ساختمان” با توجه به اینکه مدت زمان هر قسمتش از ۳۵ دقیقه بیشتر نمیشود، وقت زیادی را از شما نمیگیرد. پس تماشای آن میتواند گزینه مناسبی برای افراد علاقهمند به داستانهای معمایی و سرگرمکننده و یا حتی علاقهمندان به داستانهای طنز باشد.
سریال Only Murders in the Building
نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)
(خیلی خوب)
معمای قتل همسایه
سریال “Only Murders in the Building” دارای فیلمنامهای هوشمندانه و سرگرمکننده میباشد. نقشآفرینی استیو مارتین و مارتین شورت در این سریال ترکیبی بسیار جالب و دوستداشتنی را به وجود آورده است. سریال از ریتم بسیار خوبی برخوردار بوده و با اتفاقات غافلگیرکننده و گاهاً طنزآمیز مخاطب را در مشتش نگه میدارد. در پایان هر اپیزود با سوپرایزهای ریز و درشتی مواجه میشویم که متاسفانه پس از چندین قسمت جذابیت و هیجانش بکلی از بین میرود. زیرا همانطور که گفته شد از یک جایی به بعد کُمدی باعث میشود که اتفاقات را جدی نگیرید. اما در هر صورت سریال “فقط قتلهای درون ساختمان” با توجه به اینکه مدت زمان هر قسمتش از ۳۵ دقیقه بیشتر نمیشود، وقت زیادی را از شما نمیگیرد. پس تماشای آن میتواند گزینه مناسبی برای افراد علاقهمند به داستانهای معمایی و سرگرمکننده و یا حتی علاقهمندان به داستانهای طنز باشد.
امیدواریم از مطلب “بررسی سریال Only Murders in the Building” لذت برده باشید تا بعد…
من منتقد و…. نیستم. ولی خودم خیلی کیف کردم بادیدن این فیلم و تمام خوشحالی تعجب کردن و خودم هی کارآگاهی و… انجام میدادم در حین فیلم و فیلم جوری بود یه قسمت میدیدم تا اینکه قسمت بعدیشو ببینم با خودم داشتم حرف میزدم و می خندیدم و دنبال قاتل بودم. وهمینطور بازیگران عالی بودن و خودم. ( میگم من منتقد فیلم و… نیستم.) ولی از نظز من سلینا خیلی خوب بازی کردن و از نظر من داشت شخصیت میبل را نشون میداد که زندگیش بی معنیه. ولی حالا مرسی به خاطر این موضوع زیباتون.
ممنون از نظرت کاظم جان