بررسی سریال Rick and Morty فصل چهارم
سریال Rick and Morty توسط Justin Roiland و Dan Harmon ساخته و از سال 2013 پخشش را از شبکه ی Adult Swim آغاز کرده است. تا کنون ۳ فصل از این سریال پخش شده است و از 10 نوامبر 2019 فصل چهارم سریال در حال پخش است و همینطور از تاریخ 3 می نیم فصل دوم آن آغاز شده است. با سایت ساعت ۷ همراه باشید به بررسی سریال Rick and Morty فصل چهارم بپردازیم.
برای خواندن مطالب دیگر ما در مورد سریالهای مختلف به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید…
این انیمیشن دارای محتوای بزرگسالانه می باشد.
انتشار اولیه: 10 آذر 1398
به روز رسانی: 12 خرداد 1399 ( قسمت دهم و نمره نهایی اضافه شد)
بررسی سریال Rick and Morty (نگاه کلی)
ریک و مورتی برگشته اند با داستان ها و ماجراجویی های عجیب و غریبشان تا شما را به فکر فرو ببرند و خنده را روی لبانتان بکارند. داستان هایی که پر از خلاقیت و ایده های بکرِ علمی و تخیلی است. در عین اینکه بامزه و شیرین است. مسائل خارق العاده ای را نیز به تصویر می کشد. شوخی های کلامی به همراه شوخی های بصری و وارد شدن به دنیای بی نهایت و علم و تخیل ترکیبی جذاب و منحصر به فرد در این سریال به وجود آورده است.
از تصاویر ساده و بامزه ی درون این اثر بگیرید تا افکت های تصویری جذاب و شخصیت های دوست داشتنی چیزهایی هستند که ریک و مورتی را به یک سریال ویژه برای علاقه مندانش تبدیل کرده است. سریال به خاطر داشتن محتوای بزرگ سالانه ، حرف های رکیک و رکش کاملا مشهور است و برای افراد بزرگسال و بالغ پیشنهاد می شود. سریال تنها ۲۲ دقیقه دارد و این خودش نکته ی مثبتی است که در کمترین زمان ممکنه می توانید از ماجراجویی های ریک و مورتی لذت ببرید.
در فصل های قبلی داستانی به هم پیوسته و جذاب بدون ورود به تکرار را برایمان رقم زدند. به همراه شخصیت پردازی بسیار قوی و پر جزئیات که علاوه بر ریک و مورتی، ده ها شخصیت دیگر را نیز در ذهنمان حک کردند. اتفاقات پشت سر هم و بدون سانسور و دیالوگ های بدون پرده که در عین طنز طعنه های سیاسی و اجتماعی بسیار زیادی در دل خود داشت. “ریک سانچز” نماد یک انسان نابغه ی بد دهن و دائم الخمر است که خود را باهوش ترین موجود تمام جهان ها و کهکشان ها می داند و البته در طول داستان سریال متوجه می شوید که بلف نمی زند! و در مقابلش نوه ی نوجوانش “مورتی اسمیت” قرار دارد که حتی در درسهای ساده اش نیز مشکل دارد و درگیر مشکلات نوجوانیش است و این ترکیب یک پارادوکس دوست داشتنی را خلق کرده است. همینطور خانواده ی smith که هر کدام شخصیت های جالب و خاص خود را دارند که در طول داستان در گوشه ی ذهنتان جا میگیرند.
“جری اسمیت” یک آدم تنبل و بی کار که در آرزوی تبدیل شدن به یک مشاور تبلیغاتی به سر می برد. “بث اسمیت” دختر ریک است که یک جراح اسب است. او فوق العاده رویا پرداز است و همیشه در آرزوی تبدیل شدن به یک جراح واقعی بوده است. او از پدرش ریک در کارهایش حمایت می کند. “سامر اسمیت” دختر خانواده است او بیشتر مواقع درون گوشیش است و بر سر مسائل جزئی (مانند هر برادر و خواهری!) با مورتی جر و بحث دارد. سریال در مورد ماجراجویی های ریک به “فراتر از تصورات” است که در این راه اکثرا از مورتی استفاده می کند. ولی در فصل های قبل شاهد حضور اکثر اعضای خانواده در ماجراجویی های مختلف او بودیم.
سریال Rick and Morty داستانهای جالب و طنزش را در دل ماجراجوییهای علمی و جاهطلبانه ریک جا داده است. او یک دانشمند نابغه است که با سفینهی ویژهاش به دل کهکشانها و بُعدهای زمانی مختلف سفر میکند. همینطور او یک دستگاه تلپورتر ساخته است تا به راحتی در بین سیارات و یا بُعد های مختلف منتقل شود. این ها مواردی است که می تواند به سازندگان اجازه دهد فراتر از تخیلات عادی پیش بروند و موجودات عجیب و غریب در سیارات گوناگون تصور کنند. و یا حتی به بُعد هایی سفر کنند که موجوداتش میز و صندلی هستند و انسانها نقش میز و صندلی ایفا می کنند!
ریک سیارات مختلف را برای ماجراجویی هایش جستجو می کند و یا حتی به بُعد های دیگر سفر می کند. بُعد های دیگری که در آنجا ریک های دیگری نیز هستند!! اگر می خواهید از این سریال خوشتان بیاید باید منطقتان را خاموش کنید و قدرت خیال و تصورتان را آزاد کنید تا بیشتر همراه ریک و ماجراجویی هایش شوید . تا بیشتر سریال را درک کرده و لذت ببرید. بار طنز سریال به اتفاقات و دیالوگ های بامزه و برخی حرف ها و رفتارهای رکیکی است که در جریان این ماجراجویی ها اتفاق می افتد.مثلا ریک مورتی را برای موضوعی سوژه می کند و یا رفتارها و قیافه های جالب شخصیت ها در لحظات مختلف خنده را به روی لبانتان می آورد.
از گویندگان این سریال می توان به Justin Roiland اشاره کرد که هر دو گویندگی ریک و مورتی را انجام می دهد او جزو سازندگان اصلی سریال نیز محسوب می شود. او به شکلی کاملا ویژه به هر دو شخصیت اصلی جان داده است و نقش اساسی در موفقیت سریال Rick and Morty دارد. او در مصاحبه ای گفته است که در هنگام ضبط اگر ریک و مورتی در حال صحبت کردن باشند به صورت همزمان این دیالوگ ها را می گوید که بسیار عجیب و جذاب است.
در فصل قبل دیدیم که جری و بث در حال جدا شدن از هم بودند ولی در این فصل مشکلاتشان حل شده و دوباره به پیش هم بر گشتند. به نظر من کم رنگ بودن جری در فصل قبل کمی ضربه به سریال زد و سریال کمی به یکنواختی کشیده شده بود. چرا که جری توانایی خوبی در بیشتر بامزه کردن خانواده دارد. همین مراوده های ریک و جری و عکس العمل های ریک و خانواده به این مسائل همیشه جالب توجه بوده و امیدوارم در این فصل بیشتر دیده شود.
بررسی سریال Rick and Morty فصل چهارم نیم فصل اول (شروع از 10 آذر 98)
قسمت اول: Edge of Tomorty: Rick Die Rickpeat (انتخاب ساعت هفت)
IMDB: 9 /10
Saate7: 90/100
قسمت اول سریال Rick and Morty با یک شروع کاملا ویژه و جذاب آغاز شد. باز ریک ما را به دل یک ماجراجویی عجیب و غریب دیگر می برد. پا به سیاره ای جدید می گذاریم که “کریستال مرگ ” در آن قرار دارد. این کریستال به شما قدرت پیش بینی نوع مرگ را می دهد و همین موضوعِ قسمتِ آغازین فصل چهارم را تشکیل می دهد. وقتی مورتی به یکی از این کریستال ها دست می زند روش های مختلف مرگ خود را می بیند. و راهی را نیز می بیند که با ادامه و پا گذاشتن در آن مسیر به “جسیکا” دختری که عاشقش است می رسد و خود را در پیری و در بالین و جسیکا را در حال تر و خشک کردن و عشق ورزیدن به خود می بیند! پس او یک کریستال بر می دارد تا به جسیکا برسد. اما این تازه آغاز ماجراجویی های قسمت اول سریال Rick and Morty است. در ادامه اتفاقات جذاب تری می افتد. که پر از ماجراجویی و جذابیت های جدید برایتان خواهد بود.
اینکه قدرت تخیل انسان تا کجا پیش می رود به خوبی در این سریال به کار گرفته شده است. سریالی که حد و مرزی برای ماجراجویی ها و تخیل سازی هایش ندارد. سفرِ ریک به چند بُعد مختلف که در آن بُعد ها فاشیست ها جهان را تسخیر کرده اند از بخش های جالب توجه قسمت اول سریال محسوب می شود.
قسمت دوم: The Old Man and the Seat
IMDB: 8.4/10
Saate7: 80/100
قسمت دوم به “دو موضوع” اختصاص دارد اولی در مورد توالت اختصاصی ریک است که در یک سیاره ی دیگر آن را درست کرده و دومی در مورد داستان جری در ساخت یک app است که دردسر های بسیار زیادی را درست می کند. او با کمک یک آدم فضایی که برای کار آموزی پیش ریک آمده این app را درست می کند و دردسر های زیادی را می سازد. این قسمت به خاطر تعریف کردن داستان در دو مسیر کاملا متفاوت بسیار جذاب است. عکس العمل های مورتی به رفتارهای بدون فکر پدرش واقعا بامزه درست شده است. جری با رفتارهایش لحظات پر خطر و خنده داری را بوجود می آورد. این قسمت طعنه های اساسیی به تکنولوژی های جدید و اپ ها می زند.
قسمت سوم: One Crew Over the Crewcoo’s Morty
IMDB: 8.5/10
Saate7: 85/100
قسمت سوم سریال در مورد ماجراجویی ریک و مورتی در دل یک معبد برای بدست آوردن یک الماس ویژه است اما در آخر متوجه می شوند که یک دزد قبل از آنها آن را برداشته است. ریک و مورتی باید وارد سیاره ی دیگری شوند و کشف کنند چه کسی پشت این ماجرا است اما در این راه هوش بیش از حد ریک در ساخت یک ربات کار دستش می دهد و ماجراجویی های بامزه ای را شکل می دهد. این قسمت ریتم سریع و جذابی دارد و شوخی با شخصیت های مانند تام رایدر را نیز در این قسمت دیده می شود. در این قسمت با شخصیت poopybutthole :)) بار دیگر رو به رو می شوید. با اینکه در فصل های قبلی فقط در دو قسمت آن هم به صورت کوتاه حضور داشت اما شخصیت جالب و پرطرفداری در سریال Rick and Morty محسوب می شود. سریال به شکل های کاملا جذاب تیکه هایی را به شخصیت های مختلفی می اندازد از دیوید لینچ بگیرید تا نت فلیکس همه از حرف های ریک و طعنه های سریال در امان نیستند.
قسمت چهارم : Claw and Hoarder: Special Ricktim’s Morty
IMDB: 7.5/10
Saate7: 45/100
قسمت چهارم سریال یکی از ضعیف ترین قسمت های کل این فصل و البته کل سریال محسوب می شود. این قسمت به دو بخش تقسیم می شود اولی درخواست مورتی از ریک در مورد یک اژدها که واقعا کمی گیج کننده است! هیچ دلیل و منطق جالبی پشت این درخواست وجود ندارد! و پیدا شدن سر و کله ی یک گربه ی سخن گو بر روی تخت جری که از او درخواست می کند تا به فلوریدار برای تفریح بروند و به یکباره جری نیز قبول می کند! هیچ کدام از خط های داستانی جذابیت و کشش لازم برای این سریال را ندارند. وارد کردن بحث جادو و اژدها به چنین داستانی که بیشتر نگاه علمی تخیلی در ماجراهایش وجود دارد جذابیتی برای مخاطبان و طرفداران سری ریک و مورتی ندارد. حتی ماجراهای جری نیز نمی تواند این قسمت را نجات دهد. و دیالوگ ها نیز آن شیرینی و خلاقیت قسمت های قبل را در خود ندارند و این قسمت به یکی از ضعیف ترین قسمت های کل مجموعه تبدیل می شود. به قول خود ریک آخر این قسمت که میگه: ” بدترین ماجراجویی تاریخ بود!”
قسمت پنجم: Rattlestar Ricklactica
IMDB: 9/10
Saate7: 85/100
قسمت پنجم ، شیرین بودنش را از همان دقایق ابتدایی نشان می دهد. وقتی جری دقایق ابتدای از سیری (دستیار صوتی گوشی های اپل) می خواهد که گوشیش را برای ساعتی خاص کوک کند و سیری آهنگ پخش می کند. (کنایه به اشتباهات مکرر سیری و انجام ندادن دستورات صوتی به درستی) بعد از یک قسمت خسته کننده قسمت پنجم جذاب و دوست داشتنی شروع می شود. پر از ایده های جالب و جدید و پر از دیالوگ ها و اتفاقات جذاب است. کنایه های جالب سریال در مورد نژادپرستی در این قسمت کاملا مشهود است و ذهن مخاطب را درگیر می کند. ایده ی یک سیاره ی پر از مار که درگیر دیکتاتوری و نژاد پرستی هستند خیلی جالب و بامزه در این قسمت پیاده شده است. بخش های جذاب زیادی در این قسمت از سریال وجود دارد. از جمله روایت بخش های تاریخی بشر ، آن هم به شکل تاریخی از زندگی مارها!این نکته که تفاوتی در گونه ندارد اگر حتی مارها هم در سیاره ای قدرت فکر داشته باشند ممکن است به دیکتاتورهای خونخوار تبدیل شوند! و این قدرت فکر میتواند انسان را قدرت طلب کند. در کل این قسمت دو بخش کلی داشت بخشی که در مورد دردسرهای جری بود، که با کمک ریک تبدیل به یک آدم بدون وزن شده بود را نشان می داد که اتفاقات بامزه ای را به تصویر کشید. و بخشی دردسرهایی که مورتی برای سیاره ی مارها بوجود آورده بود را به تصویر کشید. که این ماجراجویی ها یک 22 دقیقه جذاب و دوست داشتنی را برای مخاطب خلق کرد.
سریال ریک و مورتی تا اینجای کار که نیمی از آن را مشاهده کردیم پر از پتانسیل و ایده های بکر نشان داده است. به جز بخش هایی از قسمت دوم و قسمت چهارم ، قسمت های دیگر جذاب و دوست داشتنی درست شده بودند و مطمئنا مخاطبان و طرفداران سری تا اینجای کار کاملا از این سریال راضی هستند. قسمت بعدی سریال در تاریخ 3 می ادامه پیدا خواهد کرد.
بررسی سریال Rick and Morty فصل چهارم نیم فصل دوم (شروع از 15 اردیبهشت 99)
قسمت ششم: Never Ricking Morty
IMDB: 8.2/10
Saate7: 80/100
شامل اسپویل می باشد…
ریک و مورتی با یک قسمت خنده دار و منحصر به فرد برگشته اند. یک ایده ی کاملا و ناب و جدید برای گیج کردن و نمایشِ داستان های مختلف در یک قسمت که شما را تحت تاثیر قرار می دهد. ریک و مورتی در یک قطار گیر افتاده اند که دارای داستان هایی به وسعت ذهن و تخیل شماست. در حقیقت معمای این قسمت با دیدن چند ثانیه ی پایانی آن حل می شود جایی که ریک و مورتی در حال بازی کردن با یک قطار اسباب بازی دیده می شوند. آنها به قدری در بازی خود غرق شده اند که داخل آن رفته و بیننده این قسمت را در دنیای ذهنیِ ریک و مورتی و در درون قطار تخیلشان دنبال می کند و تخیلات ذهنی این دو است که سوخت این قطار را تامین می کند و شما را به سرعت در طول مسیرِ داستانی این قسمت به پیش می برد. (همانطور که وقتی ریک و مورتی دست از تخیل سازی کشیدند قطار متوقف شده و آنها آزاد شدند.)
این نشان می دهد بازی های سنتی همان بازی های پیچیده و بی نهایتی بودند که هر لحظه می توانستند شما را با خود به دنیا و داستان دیگر پرت کنند و یک ماجراجویی کاملا منحصر به فرد “با توجه به وسعت تخیلاتتان” برایتان رقم بزنند. در این قسمت سازندگان شما را به فراتر از تخیلات پرت می کنند و بیننده را با رگباری از داستان های پراکنده از آثار ادبی مختلف گرفته تا بازگرداندن شخصیت های مختلف طول سریال گیج می کنند تا این واقعیت را گوشزد کنند که وسعت تخیل انسان حد و مرزی ندارد چه برسد به وقتی که سوار بر قطارِ تخیلی شوید که کنترلش را شخصی مثل ریک در اختیار داشته باشد! این قسمت فراتر از کل سریال حرف های نابه جا از همه ی شخصیت ها می شنویم چرا که دیالوگ ها (و البته داستان ها) تماما در ذهن ریک و مورتی در حال ساخته و بازگو شدن است و همین موضوع تمام شخصیت ها را هم فکر کرده است مثلا در قطار می بینیم که همه در حال صحبت در مورد ریک هستند! چرا که خود ریک در حال ساخت آن دیالوگ هاست. علاوه بر این ها این قسمت طعنه هایی به سیستم سرمایه داری می اندازد و قطار می تواند نماد مصرف گرایی دائمی و بدون توقف ما باشد. همینطور این قسمت به شکلی خاص از فیلم Snowpiercer به کارگردانی بونگ جون هو الهام گرفته شده است. در کل این قسمت یک ایده کاملا بکر و دوست داشتنی دارد که تا به حال در این سریال ندیده بودیم و یک ۲۲ دقیقه ی خاص را برایتان رقم می زند. (در کل هر طور که دوست داشته باشید می توانید این قسمت را برای خود تحلیل کنید و این فقط به تخیل شما بر می گردد و هدف این قسمت هم دقیقا همین بوده است.)
قسمت هفتم : Promortyus
IMDB: 8.2/10
Saate7: 70/100
ریک و مورتی در سیاره ای که توسط موجودی انگل مانند که به صورت میزبانش می چسبد بیدار می شوند و خود را در بهبه ی یک ماجراجویی کاملا جدید می بینند. در این ماجراجویی جدید دوباره ریک و مورتی را در یک موقعیت نو می بینیم و عکس العمل آنها نسبت به این موقعیت است که لحظات جذاب و البته خنده داری را برایتان بوجود می آورد. هر چند به نظر می رسد اگر سریال روی یک خط سیر داستانی خاص به شکل کلی قدم بگذارد بتواند در مسیر منسجم تری پا بگذارد. سریال در کنار اتفاقات متنوع در هر قسمت به یک داستان کلی و دنباله دار در هر فصل احتیاج دارد که تا به حال در این فصل فقط به شکل داستان های اپیزودیک سریال را پیش برده است که این می تواند به سریال لطمه بزند. چرا که کم کم می بینیم کاراکتر ها در موقعیت های مختلف عکس العمل مشابهی به مرور از خود نشان می دهند که این می تواند در دراز مدت به تکراری شدن سریال و خسته شدن بیننده از داستان های سریال بینجامد. در این قسمت نیز مانند تمام قسمت های قبل شاهد کنایه هایی سیاسی و تلخ نیز می باشیم. ریتم این قسمت مناسب است و جذابیت های خاص خود را دارد اما امیدواریم در ادامه سریال بتواند مسیر کلی بهتری را برای خود بوجود بیاورد.
قسمت هشتم: The Vat of Acid Episode (انتخاب ساعت هفت)
IMDB: 9.6/10
Saate7: 100/100
شامل اسپویل می باشد…
واقعا اگر زندگی دکمه ی ذخیره سازی و سیو کردن داشت تا چه حد می توانستیم پیش برویم و چقدر با اعتماد به نفس بیشتری سعی می کردیم کارهایی که واقعا در طول زندگی مان دوست داشتیم انجام بدهیم ولی به هر علتی انجام ندادیم را به واقعیت مبدل کنیم. ریک و مورتی در این قسمت با چنین داستان خاصی به پیش مخاطبانش می آید هر چند نه به همین سادگی ! همیشه این سریال در جایی که فکرش را نمی کنید شما را غافلگیر می کند!
داستان این قسمتِ سریال ریک و مورتی شما را به دنیای تخیل هل می دهد و یک قسمت ویژه و پر معنی است. مورتی از ریک دستگاهی را می خواهد که بتواند لحظات را ذخیره کند و در صورت اشتباه به همان لحظه بخصوص برگردد و ریک نابغه نیز پس از اصرار این دستگاه را برای او درست می کند. حال مورتی به دنبال هر آنچه که تا به حال انجام نداده می رود. با کم محلی به دختر مورد علاقه ی درون مدرسه اش “جسیکا” نظر او را به سمت خود جلب می کند و تازه متوجه می شود که هیچ علاقه ای به او ندارد! و تمام این احساس به خاطر حس دست نیافتنی بودن آن دختر به او دست داده بود! حال مورتی شروع می کند به بلند پروازی و هر آنچه که جرات انجامش را نداشت انجام می دهد. او ریسک می کند بدون اینکه عواقبی برایش داشته باشد و پیش می رود و پیش می رود! هر چند حتی اگر دکمه ی “سیو” هم وجود داشته باشد سدِ ترس نمی گذارد آزادانه هر کاری را انجام دهیم و سریال به زیبایی به این نکات اشاره می کند. این قسمت یکی از دوست داشتنی ترین و بهترین قسمت های کل این فصل (حتی کل سریال) محسوب می شود . اتفاقاتی که برای مورتی در این قسمت می افتد معنا دار و زیبا درست شده اند. تلنگری به این که حتی اگر زندگی ذخیره هم داشته باشد نمی تواند به وقف مراد پیش برود و به این سادگی ها هم نیست و انسان بلاخره خسته می شود و به بن بست می رسد… به قول مورتی:
” زندگی کردن بدون عواقب عالیه … ولی بعدش با خودم گفتم … پس برای چی دارم زندگی می کنم ؟ چی رو دارم می سازم ؟ اگر همیشه به عقب نگاه کنم پس هیچ وقت به جلو و آینده نمی تونم نگاه کنم. پس به این رسیدم که ما به خاطر داشتن عواقب کارمونه که زنده ایم . بدون عواقب نمیشه زندگی کرد….”
اما این ظاهر قضیه است! در ابتدای سریال می بینیم که مورتی مخزن تقلبی ریک را زیر سوال می برد و تمام این ها نقشه ی ریک برای تنبیه مورتی محسوب می شود. مورتی در این قسمت درس سختی می گیرد تا هیچ وقت ریک را زیر سوال نبرد! این قسمت همینطور پر از شوخی های بامزه است و از آن حالت فقط شوخی های بزرگسالانه اش کمی فاصله گرفته است و شوخی ها و اتفاقات سریال معنادارتر و بسیار خنده دار شده است. به هیچ عنوان این قسمت عالی را از دست ندهید. می توان گفت این قسمت بهترین قسمت این فصل سریال تا کنون محسوب می شود.
قسمت نهم: Childrick of Mort
IMDB: 8/10
Saate7: 75/100
شامل اسپویل می باشد…
ماجراجویی این قسمت ریک و مورتی یک ماجرای خانوادگی است. این می تواند کمی از درگیری های فقط ریک و مورتی گونه ی سریال کم کند و کمی بیشتر بث ، جری و سامر را در جریان داستان ببینیم. سریال به قسمت های مختلف با داستان های گوناگون احتیاج دارد و استفاده از شخصیت های مختلف می تواند به این تنوع کمک شایانی کند. این می تواند یک ماجراجویی جمعی خانوادگی خوب باشد تا هم کمی بیشتر جری وارد داستان شود و هم بث را در یک قسمت مهم به جز پشت میز صبحانه ببینیم. در فصل های قبل وقتی که سریال یک رگه داستان کلی در دل خود داشت بیشتر به سراغ خانواده می رفت و ماجراجویی ها ی تمام اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار می داد و این باعث بوجود آمدن عکس العمل های مختلف و در نتیجه جذاب تر شدن سریال می شد. خوشبختانه این قسمت کمی بیشتر با کل خانواده همراه می شویم.
داستان این قسمت با به کمپ رفتن خانواده شروع می شود و با تلنگرهایی از طرز فکر نوجوانان امروزی که فقط به فکر خوش گذرانی و تفریح هستند ادامه پیدا می کند. اما باز ریک آنها را وارد ماجراجویی اصلی می کند. آنها وارد سیاره ای می شوند که ادعا می کند از طرف ریک بارور شده است! حال ریک با سیل عظیمی از کودکانش رو به رو می شود و بعد به اسرار بث ، ریک شروع به ساخت یک جامعه ی کامل برای فرزندانش می کند! این قسمت های سریال جذاب درست شده است و نوع طبقه بندی و شکل گیری یک جامعه را به تصویر می کشد. اما این یک سمت ماجراست، در طرف دیگر اختلافات جری با فرزندانش را می بینیم. اینکه او می خواهد به آنها کمپ زدن و روش زندگی را یاد بدهد ولی آنها او را مسخره می کنند و راه و روش خود را در پیش می گیرند، هر چند در ادامه پشیمان می شوند! جری وارد بخشی از سیاره می شود که کودکان به گفته ی ریک “بدرد نخور” در آنجا به زباله ریخته می شوند! پس جری رهبری بدرد نخورها را برعهده می گیرد! از طرف دیگر نیز مورتی و سامر را داریم که در یک دردسر بزرگ گرفتار شده اند. این قسمت از ریک و مورتی ، دنیای علمی تخیلی و عجیب و غریبش را با طنز تلخ و نیهیلیسم ترکیب کرده است که می تواند برای علاقه مندان به سریال جذاب باشد. بعد از یک قسمت فوق العاده که واقعا ارزش چندین بار دیدن را داشت این قسمت نمی تواند به قدرتمندی قسمت قبلی باشد اما قسمت خوبی است و می تواند لحظات متفاوت و خنده داری را برایتان بوجود بیاورد.
قسمت دهم: Star Mort: Rickturn of the Jerri (انتخاب ساعت هفت)
IMDB: 9.6/10
Saate7: 9.5/100
شامل اسپویل داستانی می باشد….
بلاخره سریال Rick and Morty با یک قسمت مرتبط با فصل های گذشته اش برگشته است. قسمتی که داستانی فوق العاده جذاب و گیرا در دل خود دارد. مطمئنا با این پایانِ قدرتمند انتظار برای فصل پنجم سریال بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود. ریک در این قسمت عمیق تر از هر قسمتی در این فصل خود را نشان می دهد. ریتم سریال طوفانی و همان چیزی است که سال ها عدهی زیادی را در سراسر دنیا طرفدار این سریال کرده است. قسمتی غیر قابل پیش بینی، خنده دار، پر از اتفاقات جذاب را شاهد بودیم و حضور شخصیت های قدیمی، که مدت ها منتظر بودیم چه سرنوشتی در انتظارشان است این قسمت را ویژه تر کرده است. بعد از قسمت تلخ دهم فصل دو همیشه منتظر بودیم ببینیم چه اتفاقی برای Tammy افتاده و ریک بلاخره چه عکس العملی نسبت به خیانتی که او نسبت به دوستش Birdperson انجام داده بود ،نشان می دهد و بالاخره بعد از دو فصل به جواب این سوال رسیدیم.
داستان سریال در یک سیاره دور در دل کهکشان آغاز می شود جایی که بث اسمیتی عجیب و جنگجو را می بینیم که به عنوان رهبر یک گروه در حال مبارزه و ماجراجویی در دل کهکشان می باشد. وقتی که او این واقعیت را می فهمد که ریک در گردن او یک بمب کار گذاشته تا با نزدیک شدنش به ریک و بثِ روی زمین نابود شود ، به دنبال انتقام از ریک راهی زمین می شود.
به پیش ریک و خانواده اش دور میز صبحانه برمی گردیم جایی که بثِ دیگری در حال صبحانه خوردن به همراه ریک و سایر اعضای خانواده است! آنها می خواهند پیش روان پزشک بروند و همانطور که خودتان می دانید ریک از رفتن پیش روانپزشک (یا عروسی و یا خیلی کارهای اجتماعی دیگر) متنفر است. ریک یک کمربند برای غیب شدن ساخته است و مورتی و سامر بر سر تصاحب آن با هم درگیر می شوند. جری خیلی در این قسمت بامزه و عالی است، همینطور همه ی خانواده در این قسمت نقش خود را ایفا می کنند و این باعثِ ویژه تر شدن این قسمت شده است.
مورتی و سامر با کمربند خاصی که بدست آورده اند کارهای عجیب و غریبی می کنند و به دنبال ماجراهای نوجوانانه خود می روند! بثِ فضایی به پیش ریک می رود و با او درگیر می شود ولی ریک می گوید که او کلون نیست بلکه بث زمینی یک کلون(شبیه سازی) است! در همین حین یک گروه فضایی به نام Gromflomite ها که به شکل حشرات هستند (خود را The improved Galactic Federation (فدراسیون کهکشانی بهبوده یافته) می نامند) و قبلا آنها را در قسمت های قبل دیده بودیم به زمین برای دستگیری بث و همچنین نابودی زمین حمله می کنند.
در اینجا ما بار دیگر با شخصیت Tammy رو به رو می شویم و ریک به نوعی انتقام Birdperson و همچنین شرکت کردن در مراسم عروسی را از او می گیرد اما در ادامه می بینیم که Tammy فرد پرنده ای را به phoenix person تبدیل کرده و یک نبرد جانانه بین ریک و او شکل می گیرد که جالب و جذاب طراحی شده و شما را در برخی صحنه ها به یاد مرتال کمبت می اندازد! در ادامه دو بث با هم دوست می شوند و قصد کشتن ریک را دارند ولی phoenix person آنها را نیز شکست می دهد و در آخر جری است که به شکل کاملا بامزه ای همه از جمله ریک را از مرگ حتمی نجات می دهد واقعا به نظرم نقش جری باید در طول فصل بیشتر باشد او بسیار شخصیت بامزه ای است و می تواند لحظات طنز بیشتری در طول سریال خلق کند. از آن طرف مورتی و سامر با اتحاد هم جلوی Gromflomite ها را می گیرند و زمین را از نابودی نجات می دهند! در آخر با یک واقعیت عجیب دیگر رو به رو می شویم اینکه ریک دقیقا نمی داند کدام بث واقعی و کدامیک کلون است و انگار باید در فصل بعد با دو مدل بث در داستان رو به رو شویم. واقعا این قسمت در عین بامزگی ریتم جذاب و دوست داشتنی داشت و حس تازه ای به سریال وارد کرد.
نگاه آخر به فصل پنجم
بلاخره بعد از یک پروسه ی طولانی، امروز آخرین قسمت از سریال Rick and Morty منتشر شد و می خواهیم نگاه کلی به سریال بیندازیم. سریال Rick and Morty در این فصل به نسبت فصل های قبلی کمی افت نشان داد و به جز چند قسمت طوفانی نتوانست به طور کلی انتظارات طرفداران را برآورده کند. علت این موضوع به نظر می رسد تغییر در مسیر کلی سریال است به طوری که بیشتر سریال به سمت اپیزودیک شدن رفته است و خبری از داستان کلی در جریان سریال نیست. و همینطور نقش کل خانواده در داستان کمتر شده است. با این حال قسمت پایانی جزو طوفانی ترین قسمت های سریال بود و این پایان می تواند نوید بخش فصل های بهتری در آینده باشد.
نتیجه گیری…
امتیاز سریال Rick and Morty فصل چهارم
سریال Rick and Morty نشان داد قدرت تخیل انسان هیچ حد و مرزی ندارد و میتوان در یک سریالِ کوتاهِ انیمیشنی نیز چیزهایی را به تصور کشید که در عین عجیب و غریب و بامزه بودن شما را عمیقا به فکر فرو ببرد. در کل اگر از علاقه مندان به سریالهای متفاوت و خاص هستید سریال Rick and Morty همان انتخاب ویژه است که در عین دارا بودن طنز، یک دنیای علمی تخیلیِ خاص خودش را نیز برایتان به تصویر کشیده است.
امیدواریم از مطلب ” بررسی سریال Rick and Morty فصل چهارم ” لذت برده باشید تا بعد…
[…] ریک و مورتی برگشته اند با داستانها و ماجراجوییهای عجیب و غریبشان تا شما را به فکر فرو ببرند و خنده را روی لبانتان بکارند. داستانهایی که پر از خلاقیت و ایدههای بکرِ علمی و تخیلی است. در عین اینکه بامزه و شیرین است. مسائل خارق العادهای را نیز به تصویر می کشد. شوخیهای کلامی به همراه شوخیهای بصری و وارد شدن به دنیای بی نهایت از علم و تخیل ترکیبی جذاب و منحصر به فرد در این سریال به وجود آورده است و… (ادامه) […]
سریال خیلی خفن و متفاوتیه این فصلش نسبت به فضل های قبل افت کرده امیدوارم بهتر بشه از نیم فصل دوم
ممنون از نظرتون
سریال خیلی خوبیه خیلی منتظر قسمت جدیدش بودم فکر کنم سال دیگه بیاد مطلب رو حتما ادامه بدید خیلی دوست دارم این سریال رو ممنون
خواهش می کنم
جای پیشرفتی خیلی زیادی در نقد نوشتن دارید. تلاش تان را بیشتر کنید و موفق باشید.
سلام ممنون از نظرتون … دقیق تر می تونید بگید در چه قسمتی ایراد هست که بهترش کنیم.ممنون