بررسی سریال Stranger Things 3

بررسی فصل سوم سریال Stranger Things

سریال Stranger Things 3 محصول شبکه Netflix که در تاریخ 15 جولای از این شبکه منتشر شد سعی می کند مخاطبانش را همچون گذشته با داستانی سرگرم کننده و جذاب راضی نگه دارد. در این مقاله قصد داریم نگاهی به فصل سوم Stranger Things 3 بیاندازیم، پس با ما در ساعت 7 همراه بشید.

اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر می گردید به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید…

به مناسبت معرفی Stranger Things 4 نگاهی میکنیم به سریال Stranger Things 3، با ما همراه باشید.

چیزهایی که دیگر غریبه نیستند

تابستانی داغ

باز هم شهر هاوکینز اما اینبار در دل گرمای تابستان با جوش و خروش مردمش، دوباره همان بچه ها که اینبار بزرگ تر شده و سعی دارند با دوران نوجوانی و جوانی و هیجانات آن خاطرات شیرینی برای خود بسازند.

چیزهایی که تکراری نمی شوند

فصل سوم Stranger Things معجونی دلنشین و جذاب از فانتزی تا درامدی (کمدی/درام) را برای طیف وسیع مخاطبانش فراهم می‌کند. در این راه سریال شما را علاوه بر صحنه‌های احساسی و غافل گیر کننده،  با صحنه‌های تلخ نیز روبرو خواهد کرد. هاوکینز در فصل تابستان قرار دارد و جوش و خُروش، با آغاز تعطیلات چهارم ژوئیه هر کسی تعطیلاتش را به نحوی می گذراند. Eleven و مایک تمام مدت در خانه رئیس پلیس هاپر هستند که هاپر به شدت از حضور مایک در خانه اش عصبانی است و سعی می کند به نحوی از شَرِ پسرک خلاص شود. بگو مگو های لوکاس و مکس و رابطه آنها که از صحنه های جذاب سریال است و بازی بازیگران نوجوان بسیار عالی است که به باور پذیری هرچه بیشتر کاراکترها انجامیده است.

در ادامه مایک و لوکاس که سعی می کنند از رفتار زنان (به گفته خودشان) سر در بیاورند تا رابطه ی Eleven و مکس و قهر و آشتی آنان با مایک و لوکاس بسیار دلنشین است. از آنطرف جویس و پسرش ویل با مرگ باب کنار آمده اند. ویل اما برعکس دیگر دوستانش که وارد رابطه شده اند (حتی داستین نیز برای خودش معشوقی دست و پا کرده به زیرکی و باهوشی خودش) هنوز از عالم بازی و قوانین D&D خارج نشده که همین امر در شکل گیری شخصیت او کمک می کند هر چند که مانند فصل دوم حضورش پرنگ نیست اما نویسندگان به نحوی او را در وقایع داستان فصل سوم نقش داده اند. استیو هرینگتون که اکنون در فروشگاه بزرگ شهر مشغول به فروختن بستنی است با همکارش رابین سر قاپیدن دل دختران شرط می بندد و می بازد. بازی فوق العاده جو کِری در نقش استیو واقعاً عالی است و با این که داستان او و رابین در وَجه فرعی روایت قرار دارد اما نویسندگان بهترین بهره را از این داستان فرعی برده اند.

استیو و رابین، رابطه ی آنها و دیالوگ های آنها باعث شده است که در داستان شخصیت استیو که فکر می کردیم با او آشنا هستیم و اخلاقیاتش را می دانیم در برخورد با رابین تغییر کند و این نشان دهنده آن است که او حالا به اقتضای سنش تجربه جدید کسب می کند و آدم دیگری می شود. بیلی برادر مکس به عنوان نجات غریق در استخر تفریحی شهر کار می کند و به خاطر جذابیت ظاهری اش محبوب خانم هاست. نانسی و جاناتان به رابطه اشان شکلی جدی تر داده اند، نانسی در دفتر روزنامه شهر کار گیر آورده و سعی دارد تا خود را به رئیس روزنامه و دیگران اثبات کند. اما همانطور که میدانید این آرامش و خوشی ها هیچ وقت دوام چندانی ندارند.

تسخیر اذهان

The Mind Flayer آماده است تا مردم شهر و تمام شهر هاوکینز را تسخیر کند. او میخواهد با در اختیار گرفتن اذهان عموم بر مردم مسلط شود و آنها را به ویرانی سوق دهد. داستان Stranger Things 3 از دو فصل پیش گسترده تر شده است، به طوری که شاهد داستان هایی جداگانه هستیم که هرچه سریال جلوتر می رود با هم درآمیخته و در نهایت به یک اختتامیه با شکوه می رسند. اما تأکید نویسندگان بیشتر بر نشان دادن روابط و رفتن کاراکترها به دل سیاهی و خطر می گذرد که در آخر هر یک به نحوی از مهلکه می گریزند تا شما خیالتان از بابت زنده ماندشان راحت باشد. اما در این بین هستند کاراکترهایی که یا خود را فدا می کنند یا توسط The Mind Flayer از بین می روند. نویسندگان در این امر و مرگ کاراکترها به خوبی توانسته اند صحنه ای دراماتیک خلق کنند که احساسات شما را برانگیزند.

پس دنیای وارونه چه شد؟!!

البته نویسندگان در Stranger Things 3 دیگر به دنیای The Upside Down نپرداخته اند و بیشتر تمرکز خود را معطوف بر شهر هاوکینز و نشان دادن روابط کرده اند. شاید برای کسانی که دنبال کننده سریال بودند این نکته کمی آزار دهنده باشد اما برادران دافر به خوبی توانسته اند با خلق یک داستان هیجانی به مانند دو فصل پیش اما در جهتی متفاوت از آنها شما را با گوشه ای دیگر از دنیای Stranger Things آشنا کنند. از جهتی نویسندگان هرگز به این نکته که چگونه ماموران شوروی سر از ایالات متحده درآورده اند هم نمی پردازند که باعث می شود مخاطبین نکته سنج برایشان علامت سوالی تا آخر فصل باقی بماند. کارگردانی Stranger Things 3 نسبت به فصول قبل پخته تر است و صحنه آرایی و قاب بندی برای نشان دادن لوکیشن های قدیمی تا لوکیشن های جدید بسیار هوشمندانه است. رنگ بندی و ترکیب رنگ های گرم و سرد که حتی در لباس بازیگران نیز بکه کار رفته بر گیرایی و چشم نوازی اثر درخور توجه است. موسیقی فیلم هم به مانند فصول پیش برای ایجاد ترس و دلهره در زمان حضور The Mind Flayer و یا غم و اندوه به خوبی در اثر گجانده شده است.

تابستان داغِ داغ!!

در پایان باید گفت فصل سوم Stranger Things با این که در امتداد فصول قبل حرکت کرده اما می توان آن را نسبت به دیگر فصل ها دارای استقلال دانست. زیرا که داستان آن بیشتر از آنکه فانتزی باشد، از بار درام بیشتری برخوردار است و تاکید سازندگان اثر یعنی برادران دافر بر این نکته باعث شده است که Stranger Things 3 در عین دنباله رو بودن مستقل هم عمل کند.