بررسی فصل پایانی سریال Vikings / پیش به سوی والهالا / بررسی فصل ششم (پارت دوم) سریال وایکینگها
بالاخره بخش دوم و پایانی فصل شش (فصل نهایی) سریال Vikings نیز منتشر گردید. البته اینبار بجای شبکه History شاهد پخش تمامی قسمتهای آن بطور همزمان از Amazon Prime Video در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۰ بودیم. که نشان میدهد Amazon نیز خواسته سهمی در پخش این سریال تاریخی و بسیار پرطرفدار داشته باشد و در قبال آن اعتباری کسب نماید. در ادامه با سایت ساعت هفت با ” بررسی فصل پایانی سریال Vikings ” همراه باشید.
اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر میگردید به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید…
مطلب مرتبط: معرفی بهترین سریال های سال 2020
مقدمه و خلاصه داستان:
این سریال دربارهی حماسههای یکی از معروفترین قهرمانان وایکینگها یعنی “راگنار لودبروک” و خاندانش میباشد. سریال از دوران جوانی راگنار شروع شده و به چگونگی رسیدنش به قدرت و ماجراجوییها،نبردها و فتوحاتش میپردازد. داستان این سریال با چگونگی تبدیل شدن راگنار لودبروک از یک کشاورز ساده به جنگجویی بزرگ و مشهور که با یورش به انگلستان و فرانسه اروپا را غرق در وحشت میکند،ادامه مییابد. همچنین در این سریال داستان دیگر قهرمانان وایکینگها و همینطور زندگی و نبردهای پسران راگنار را نیز دنبال میکنیم که….(ادامه)
بررسی سریال Vikings / آغاز و پایان یک رویا (بررسی کلی سریال) (امتیاز و نتیجه گیری کلی سریال به روز شد)
معرفی شخصیتها و بازیگران: معرفی شخصیت ها و بازیگران اصلی سریال Vikings
(مطلب پیش رو حاوی اسپویل داستانی است قبل از دیدن کامل سریال آن را مطالعه نکنید…)
بررسی فصل پایانی سریال Vikings / پیش به سوی والهالا
در بخش پایانی سریال وایکینگها اتفاقات باسرعت و هیجان بیشتری دنبال میشوند و همانطور که مشخص بود، قرار نیست شخصیت جدید قابل توجهی به داستان اضافه شود. پس در نتیجه تمرکز اصلی سریال برروی کاراکترهای باقیمانده داستان از فصلهای پیشین میباشد. هرچند کلیت اینکار درست و منطقی میباشد اما نمیتوان منکر برخی تاثیرات مخرب آن در بخش پایانی سریال شد. زیرا وقتی بخواهیم در زمانی اندک تعداد زیادی کاراکتر را به پایانی دراماتیک و متفاوت برسانیم با ایرادات زیادی روبرو میشویم.
در این نیم فصل بیشتر از کل سریال از والهالا و خدایان باستانی وایکینگها میشنویم که البته تعجبی هم ندارد. اینها به نوعی تبلیغ برای اسپینآف در دست تولید این مجموعه یعنی Vikings: Valhalla میباشد. اما اصرار بیش از حد برروی این موضوع در روایت داستان و سرگذشت شخصیتها تاثیرگذار بوده که چندان قابل قبول نمیباشد. برای مثال بحثهایی که بر سر به والهالا رفتن یا نرفتن گانهیلد (پس از آنکه در مراسم ازدواجش با کینگ هارالد خودکشی کرد) در فضای مجازی و میان طرفداران سریال شکل گرفته است (گویی آنها چندین سال دربارهی والهالا و قوانین ورود به آن مطالعه کردهاند!) اما چیزی که مهم میباشد این است که پایانی که برای شخصیت گانهیلد در سریال در نظر گرفتند مناسب شخصیت یک زن جنگجو نمیباشد. حال به این مورد شکست غیرمنطقی روسها از ارتش بیورن آیرونساید، سفر قابل پیشبینی و خستهکنندهی اوبه، سرگذشت عجیب و مسخره کینگ اولگ و غیره را اضافه کنید.
البته در کنار اینها سریال در نشان دادنِ به بلوغ و پختگی رسیدنِ میراثِ اصلی راگنار (یعنی پسرانش) تاحدودی موفق بوده است. سرانجام در این فصل میبینیم که آنها چیزی بیشتر از چند خروس جنگی عصبانی هستند. اما این تغییرات تنها در رفتار آنها مشهود است و سرگذشتی که برایشان رقم میخورد چندان چنگی به دل نمیزند. بگذارید موضوع را با یک مثال برایتان بهتر تفهیم کنیم. در نبرد پایانی میان وایکینگها و ساکسونها در ابتدا آیوار با استفاده از ذکاوتش و تاکتیکهای جنگی به پیروزیِ نصفه و نیمهای میرسد و تقریباً ساکسونها را زمینگیر میکند. اما در ادامه سربازان آلفرد (پادشاه وسکس) بدون هیچ استراتژی خاص و مشخصی پیروز نهایی جنگ میشوند! بهتر نبود سازندگان همانگونه که شخصیتها و داستانهای وایکینگها را با قوه تخیلشان پیش بردند در اینجا نیز کمی به آلفرد کمک کرده و او را از شکل مترسکی که در میدان نبرد حیران شده خارج میکردند. نشان دادن مسیح در میدان نبرد و برگرداندن کفه ترازو بشکلی جادویی به سود انگلیسیها عملی بسیار ناشیانه بود که سریال را کاملا مبتدیانه کرده است.
اگرچه برای عدهای از طرفداران دوآتیشه سریالهای بزرگ وداع با مجموعه مورد علاقشان کاری بسیار دشوار است. اما بیایید قبول کنیم که پس از مرگ راگنار در vikings این سریال همیشه دارای خلائی عظیم و پرنشدنی بود. سریالهای محبوب به هرشکلی که به پایان برسند باز هم عدهای یا از روی علاقهی زیاد و یا برای جلب توجه به انتقاد از آنها میپردازند. اما نمیتوان تنها بدلیل محبوب بودن یک سریال پایان نسبتاً ضعیف آن را نادیده گرفت. فکر کنم با این پایانبندی همه فهمیدیم که وایکینگها چرا از صفحه روزگار محو شدند. در آخر توهمات سازندگان به چیزی جز به قدرت رساندن دو زن در مهمترین شهر و پایتخت وایکینگها (کتگات) نرسید!
در حال حاضر برخی مخاطبین پایانبندی Vikings را با فصل نهایی سریال Game of Thrones (بررسی فصل نهایی سریال گیم آف ترون) مقایسه میکنند. اما اینکه بخواهیم این دو را با یکدیگر مقایسه کنیم کمی بدور از انصاف میباشد. در سریال Game of Thrones با دنیایی کاملاً تخیلی و ساختگی و بینهایت احتمالاتِ غیرقابلِ پیشبینی روبرو بودیم و در نهایت چیزی که نصیبمان شد بسیار پائینتر از استانداردهای کلی سریال بود. اما در سریال وایکینگها درست است که برخی حوادث و شخصیتها ساختگی میباشند، اما بصورت کلی اقوام وایکینگ واقعی بوده و برخی اتفاقات سریال نیز به اقتضای این مستندات تاریخی قابل تغییر نبودهاند. برای مثال شکست کینگ هارالد و یارانش در جنگ با ساکسونها و آلفردِ بزرگ یک واقعه تاریخی ثبت شده است که نمیتوان آن را تحریف نمود. پس از این لحاظ باید گفت که محدویتهای سازندگان سریال وایکینگها بسیار بیشتر بوده است.
سریال Vikings را میتوان یکی از قویترین مجموعههای تلویزیونی در نشان دادن سیر طبیعی رشد شخصیتهای داستان به حساب آورد. در این سریال تمام شخصیتها در مسیر زندگیشان با شکست، پیروزی و لحظات شادی و غم روبرو میشوند. در این سریال میبینیم که قهرمانان داستان به دور از القاب، افتخارات و شهرتشان همگی انسان هستند و این چیزی است که داستان سریال را برایمان جذابتر میکند. سازندگان سریال برای حفظ این روند به محبوبترین و مهمترین شخصیتشان (راگنار) نیز رحم نکردند. چیزی که جسارت و ریسک زیادی را میطلبید و در هرصورت آنها اینکار را انجام دادند. اینکار از آن جهت ریسک محسوب میشود که معمولاً جایگزین کردن شخصیتی بزرگ (البته این تنها درمورد سریالهای دنبالهدار صدق میکند) و محبوب کاری فوقالعاده دشوار میباشد. این یعنی اینکه آنها به داستانشان مسلط هستند و روند کلی داستان را بخاطر برخی اظهارنظرهای احساسی تغییر نمیدهند. اما متاسفانه درباره فصل پایانی سریال نمیتوان چنین برداشتی داشت. البته نه اینکه پایان سریال افتضاح باشد، هنوز هم اتفاقات و داستان سریال گیرا و سرگرمکننده میباشد. درواقع اگر آن را با استاندارد کلی سریال مقایسه نکنیم، آنچنان که بنظر میرسد عملکرد ضعیفی نداشته است.
بخش پایانی سریال Vikings را میتوان جولانگاه کاراکتر “آیوار بیاستخوان” و بازیگر آن یعنی “الکس هواندرسون” دانست. مطمئناً یکی از بهترین سرانجامها در طول سریال برای این شخصیت رقم خورده است. سازندگان در طول دو فصل پایانی سریال با دقتی خاص به این کاراکتر پرداخته و در نهایت نیز سرانجامی منطقی و قابل تامل را برایش رقم زدند. الکس هواندرسون نیز به خوبی جواب اعتماد سازندگان سریال را داده و نمایشی بسیار خیرهکننده و بالاتر از حد انتظار داشته است. در این فصل شاهد بازگشت دوباره “گوستاو اسکاشگورد” در نقش فلوکی هستیم که خاطرات زیادی را برای دنبالکنندگان این سریال زنده خواهد کرد. هرچند که بخوبی به این بازگشت و دیدار مجدد او و اوبه در سرزمین تازه کشف شده (قاره آمریکا) پرداخته نشده است و تنها شاهد دیالوگهایی نامفهوم و گیجکننده هستیم. همچنین در این فصل بیورن آیرونساید نیز به جمع خدایان در والهالا میپیوندد!
البته مرگ این شخصیت تاحدودی در قسمت پایانی بخش اول فصل ششم نشان داده شده بود، اما در بخش دوم با جزئیات بیشتری به آن پرداخته میشود. پایانی حماسی و شایسته که اگرچه استفادهای نادرست از آن (شکست روسها با استفاده از پیکر بیجان بیورن!) شد اما نمیتوان منکر تماشایی بودن آن گردید. اما بدون شک بدترین شخصیتپردازی در طول سریال را میتوان در کینگ آلفرد مشاهده نمود. او نه تنها یکی از تاثیرگذارترین شخصیتها در تاریخ انگلستان است، بلکه فاتح بزرگترین نبرد میان وایکینگها و انگلیسها میباشد. اما در سریال هیچ نشانی از شایستگی و ابُهت در او دیده نمیشود و بخصوص در میدان جنگ نبود این خصلتها بسیار نمایان میگردد.
نتیجه گیری فصل پایانی سریال Vikings
اگرچه تلاشهای “مایکل هرست” خالق و سازنده این سریال بسیار قابل ستایش میباشد. اما گفتنی است یکبار دیگر طمع و زیادهخواهی کمپانیهای تهیهکننده مانع از پایان درخور و سزاوار یک سریال پرطرفدار شده است. امیدواریم هجوم یکبارهی کمپانیهای بزرگ به ساخت سریالهای تلویزیونی عاقبتی همچون سینمای هالیوود را برایشان بهمراه نداشته باشد که پر از داستانهای ابرقهرمانی و تکراری شده است.
امتیاز بخش دوم فصل ششم: 65/100 (خوب)
نتیجه گیری کلی سریال Vikings
در پایان میتوان گفت که سریال “Vikings” جزو محبوبترین سریالهای دنیا در دههی گذشته بوده است. سریالی که داستانی جذاب و پر افت و خیز را از مردمان سرزمین اسکاندیناوی برایمان بازگو میکند. داستانی از قهرمانان، افسانهها و حوادث واقعی و غیرواقعی که شما را غرق در خیالات و هیجانات لذتبخشش میکند. بطورکلی سریال وایکینگها جزو آثار ارزشمند و محبوب تلویزیون بوده است که خاطرات زیادی را برایمان رقم زده است. همینکه بتوان پس از به پایان رسیدن یک سریال به تماشای دوباره آن فکر کرد، یعنی پخش آن سریال موفقیتآمیز بوده است و مطمئناً سریال Vikings جزو این دسته سریالها میباشد.
سریال Vikings
نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)
(خیلی خوب)
پیش به سوی والهالا
در پایان میتوان گفت که سریال “Vikings” جزو محبوبترین سریالهای دنیا در دههی گذشته بوده است. سریالی که داستانی جذاب و پر افت و خیز را از مردمان سرزمین اسکاندیناوی برایمان بازگو میکند. داستانی از قهرمانان، افسانهها و حوادث واقعی و غیرواقعی که شما را غرق در خیالات و هیجانات لذتبخشش میکند. بطورکلی سریال وایکینگها جزو آثار ارزشمند و محبوب تلویزیون بوده است که خاطرات زیادی را برایمان رقم زده است. همینکه بتوان پس از به پایان رسیدن یک سریال به تماشای دوباره آن فکر کرد، یعنی پخش آن سریال موفقیتآمیز بوده است و مطمئناً سریال Vikings جزو این دسته سریالها میباشد.
امیدواریم از مطلب ” بررسی فصل پایانی سریال Vikings ” لذت برده باشید تا بعد…
واقعا پایانش ضعیف بود
مرسی از نقد خوبتون
ممنون لطف دارید
“گفتنی است یکبار دیگر طمع و زیادهخواهی کمپانیهای تهیهکننده مانع از پایان درخور و سزاوار یک سریال پرطرفدار شده است. امیدواریم هجوم یکبارهی کمپانیهای بزرگ به ساخت سریالهای تلویزیونی عاقبتی همچون سینمای هالیوود را برایشان بهمراه نداشته باشد که پر از داستانهای ابرقهرمانی و تکراری شده است.”
سلام ممنون از متن قوی با این قسمت از متن کاملد موافقم واقعا فصل ضعیعی بود نسبت با کل سریال
سلام رامین جان ممنون