بررسی فیلم ۱۹۱۷ /ماموریتی در قلب دشمن

بررسی فیلم ۱۹۱۷

فیلم ۱۹۱۷ در ژانر درام-جنگی محصول کشور آمریکا به کارگردانی سَم مِندز ، و نویسندگی او و کریستی ویلسون-کِنز می باشد. سم مندز یک بار برای فیلم American Beauty در سال ۲۰۰۰ برنده ی جایزه ی بهترین کارگردانی اسکار شده است. فیلم ۱۹۱۷ در تاریخ ۲۵ دسامبر ۲۰۱۹ به اکران اولیه در آمد و در تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۲۰ اکران عمومی فیلم آغاز شد. از جمله بازیگران مطرح فیلم می توان به George MacKay و Dean-Charles Chapman که نقش های اصلی فیلم به عنوان دو سرجوخه در جنگ جهانی اول را بر عهده دارند، اشاره کرد. این فیلم با استقبال بسیار خوب مردم و منتقدین در سراسر دنیا رو به رو شده است و همینطور این فیلم 10 بار نامزدی اسکار 2020 و برنده بهترین فیلم درام گلدن گلوب 2020 را کسب کرده است. امروز در سایت ساعت هفت به بررسی فیلم ۱۹۱۷ می پردازیم، تا بیشتر با حال و هوای این فیلم آشنا شوید.

اگر به دنبال دیدن نقدهای بیشتری از فیلم های سال 2019 میگردید به لیست فیلم های سال 2019 مراجعه فرمایید. (فیلم های 2020 نیز در لیست فیلم های سال 2020 موجود است.)

نگاهی به داستان

در طی جنگ جهانی اول در اوریل ۱۹۱۷ ، ارتش آلمان از بخشی از جبهه ی غربی در شمال فرانسه عقب نشینی کرد. اما این عقب نشینی در اصل یک تاکتیک نظامی بوده و انها به خط جدیدِ هندنبورگ منتقل شدند. این عقب نشینی در اصل برای تحریک ارتش بریتانیا به حمله به مواضع آلمان صورت گرفت تا به موقع با یک ضد حمله آنها را غافلگیر کرده و از بین ببرد‌. اما بریتانیایی ها با شناسایی هوایی از این تهدید آگاه می شوند. اما به خاطر قطع تلگراف نمی توانند دستور توقف حمله در خط جلوتر را صادر کنند. پس بدین منظور باید دو سرجوخه ی شجاع به ماموریتی خطرناک پا بگذارند و از میان خطوط دشمن عبور کنند و این خبر را به یگان موجود در خطوط جلوتر برسانند تا جلوی کشته شدن ۱۶۰۰ سرباز را بگیرند…

(این متن شامل اسپویل داستانی نیست اما برای درک بهتر فیلم برخی صحنه های آن توصیف شده است … بهتر است قبل از دیدن فیلم متن را نخوانید و به نتیجه گیری بسنده کنید)

فیلم برداری و صحنه پردازی عالی…

اولین نکته ای که در موقع دیدن ۱۹۱۷ به آن توجه خواهید کرد فیلم برداری کم نظیر آن است و بعد از آن صحنه پردازی و قاب بندی های فیلم جلوی چشمانتان رژه می رود و در ذهنتان هک می شوند. این ها نکاتی است که تا آخر فیلم شما را درگیر می کند و بیشتر از اینکه داستان فیلم برایتان مهم باشد دیدن صحنه های فیلم آن را برایتان بسیار خاص و ماندگار می کند. فیلم برداری ۱۹۱۷ بسیار با ظرافت و عالیست. در طول فیلم بارها صحنه هایی طولانی و بدون کات می بینیم که نشان از برنامه ریزی دقیق و لحظه به لحظه در فیلم دارد که واقعا بیننده را تحت تاثیر قرار می دهد. حال اینطور نیست که تمام این صحنه ها پشت سر هم فیلم برداری شده باشند اما به قدری در کات ها و برداشت ها و تدوین عالی کار شده است که شما در طول فیلم فکر می کنید کل فیلم در یک برداشت ضبط شده است! دوربین به زیباییِ هر چه تمام تر و کاملا حرفه ای قاب بندی های صحنه را تغییر می دهد و فیلم را پر هیجان می کند. یکی از بهترین نکات کل فیلم ۱۹۱۷ همین فیلم برداری آن است که کاملا به چشم می آید. فیلم بردار این فیلم Roger Deakins است که یک بار به خاطر فیلم Blade Runner محصول ۲۰۱۷ برنده ی جایزه ی اسکار بهترین فیلم بردار شده است.

ترکیبِ لجن ، خون و بوی تعفن یک انسان مرده که از نزدیکی ها می آید. جسد اسبی در خون و گِل که حشرات از سر و کولش بالا می روند، در دل میدانِ جنگی که هیچ نشانی از انسانیت نیست و جنازه های نیمه سوخته که روی سیم توری ها گرفتار شده و هر گوشه و کنار دیده می شوند…در درون خندقی جنازه ای که موش ها شکمش را غارت می کنند و اسکلت سری که از دل خاک ریز بیرون زده و به سربازان خیره شده است… و دستی که در لا به لای خاک ها تقلای نجات دارد! اینها تنها صحنه های کوچکی از فیلم ۱۹۱۷ هستند… صحنه های تاثیرگذار و ماندگار …

صحنه پردازی فیلم 1917 واقعا عالی است . خندق ها و سنگرهایی مستحکم که به تمام جزئیات به زیبایی هر چه تمام تر فکر شده است. خانه های های ویرانه و شهرها و روستاهای تخریب شده در میان آتش و نور پردازی بی نظیری که در برخی صحنه های فیلم شما را به دل محیط و ماجراهای فیلم می برد. حتی بازیگران فرعی و سیاه لشکرها نیز به زیبایی هر چه تمام تر از پس روح بخشی به محیط بر امده اند. اتفاقات غیرقابل پیش بینی، صحنه پردازی های کم نظیر ، فیلم برداری فوق العاده ، نورپردازی عالی و آهنگ های پس زمینه ی شنیدنی که حرارت صحنه ها را بیشتر می کند. سم مندز در ترکیب همه ی این موارد در کنار هم بسیار هنرمندانه عمل کرده و ساخته ی او ترکیبی از هوش مندی او در انتخاب فیلم بردارِ کاردان و تیم قوی و برنامه ریزیِ دقیقی است که او برای این فیلم انجام داده است.

داستان و شخصیت پردازی…

سربازانی که برای قدرت طلبی سیاست مداران زندگی و جان خود را می گذارند و حتی گذرِ زمان را از دست داده اند. و جنازه هایشان تلنبار شده مانند تپه ای خاک روی هم در لا به لای گل و لای دفن شده است. فیلم ۱۹۱۷ در ساخت یک میدان جنگ کم نظیر عمل کرده است و بیننده را با خود به دوره ی تاریخیی بسیار تلخ و تاریک می برد که مرگ بر دنیا سایه انداخته بود. دورانی که امید به یک رویا و آرزوی دست نیافتی تبدیل شده بود….

داستان فیلم ۱۹۱۷ بر اساس ماجرایی است که پدربزرگ سم مندز در بچگی برای او از جنگ جهانی اول تعریف کرده است. اما بیشترِ جزئیات داستانی آن توسط خود نویسنده ها خلق شده است و نمی توان آن را یک فیلم از روی واقعیت دانست شاید کلیت داستانی همان باشد ولی جزئیات و اتفاقات افتاده برای پیش برد بار دراماتیک فیلم اضافه شده اند.

اما مشکل فیلم ۱۹۱۷ داستان و شخصیت های آن است. فیلم شخصیت های ماندگار ندارد و شخصیت ها عمق لازم برای درگیر کردن مخاطب را دارا نیستند. همینطور سربازان به تصویر کشیده شده کمی به دور از واقعیت هستند. اگر فیلم می خواهد در مورد سربازانی که چند وقتی ست در جنگ و خونریزی و کشتن گرفتارند، صحبت کند… اگر فیلم در مورد جنگ با آلمانی های تا دندان مسلح است که هیچ رحمی ندارند… پس کسی که دشمن مقابلش را می شناسد می داند در دنیای جنگ رحم وجود ندارد. و کسانی که به یک ماموریت مهم مثل این فرستاده می شوند. مطمئنا علاوه بر اینکه باید نقشه خوان خوبی باشند باید شجاع باشند و هیچ تردیدی به دل خود راه ندهند. اما در صحنه های زیادی در فیلم حس تردید، رحم در شخصیت های اصلی دیده می شود که این به دور از واقعیت موجود در جنگ هاست.شاید کارگردان قصد دارد این موضوع را گوشزد کند که بلاخره حتی سربازان در دل میدان جنگ هم انسان هایی هستند که هنوز رحم در وجودشان است. این موضوع را می توانستیم موقعی قبول کنیم که حداقل در مواجهه با دشمنان منطقی رفتار شود. این گونه ضعف های شخصیتی و داستانیست که فیلم ۱۹۱۷ را از یک فیلم ممتاز دور می کند. همینطور می توان گفت خط اصلی داستان فیلم به نوعی از فیلم نجات سرباز رایان کپی شده است و چیز جدیدی برای ارائه ندارد. هر چند مقایسه این دو فیلم کاملا این بررسی را به بیراهه می برد چرا که این دو فیلم غیر قابل مقایسه هستند.

همینطور در بسیاری از صحنه ها شخصیت ها در مواجهه با تیرهای مستقیم دشمنان که از فاصله ی بسیار نزدیکی شلیک می شود حتی زخمی هم نمی شوند. این ها نکاتیست که ممکن است در طول دیدن فیلم ۱۹۱۷ به چشم بیاید و بیننده را نسبت به فیلم دلسرد کند. همچنین در طول فیلم دیالوگ های تاثیر گذار و یا چشم گیر که طعنه ای به سیاست مداران جنگ طلب بزند دیده نمی شود. بیشتر فیلم مانند یک بازی کامپیوتری هیجان انگیز و پر اتفاق می ماند تا یک فیلم سینمایی که بخواهد پشت هر صحنه اش طعنه یا حرفی نهفته باشد. بیشتر فیلم می خواهد با تصاویرش و اتفاقاتش حرفش را بزند و شما در طول کل فیلم دیالوگی ماندگار و یا شخصیتی که در ذهنتان نقش ببندد نمی بینیند. اما اتفاقات فیلم ، صحنه پردازی و فیلم برداری فیلم مطمئنا در ذهنتان ماندگار می شود.

زشت و زیبا…

فیلم در برابر نشان دادن صحنه های تلخ ، تاریک و زشتِ جنگ ؛ زیبایی های محیط و زندگی را نیز به تصویر می کشد تا در تقابلی معنی دار بیشتر بیننده را به فکر فرو ببرد و به نوعی بیننده این زیبایی و زشتی را در کنار هم بگذارد و به این تضادها به چشمِ دل بیندیشد. و این را بیشتر گوشزد کند که جنگ چه بلایی می تواند سر زیبایی ها و زندگی ها بیاورد.

یه درخت تنها وسط یه دشت بزرگ و یه مرد تنها که قوتی در پاهاش نیست ولی مثل ریشه های درخت با اینکه بر اثر بد روزگار پوسیده و بدنش چاک چاک شده… باز سرپا ایستاده… چون فقط یه فرد سرپا هستش که می تونه شکست رو به پیروزی مبدل کنه…

نتیحه گیری