بررسی فیلم Free Guy
Free Guy (گایِ آزاد یا مردِ آزاد) فیلمی اکشن کمدی به کارگردانی “شاون لی“ و نویسندگی “مت لیبرمن” و “زاک پن” است. این فیلم داستان گای یک شخصیت NPC در یک بازی ویدئویی را دنبال میکند که طی اتفاقاتی تحولی عجیب در وجود او شکل میگیرد و کنترل دنیایش را در دست میگیرد. از جمله مهمترین بازیگران فیلم میتوان به “رایان رینولدز”، “جودی کامر”، “جو کِیری” و “تایکا وایتیتی” اشاره کرد. این فیلم در تاریخ 13 آگوست 2021 به انتشار عمومی در آمد و فروش بالای 300 میلیون دلاری را تجربه کرد که در دوران همهگیری کووید-19 موفقیت بزرگی برای فیلم محسوب میشود. در ادامه با بررسی فیلم Free Guy همراه ما باشید.
بررسی فیلم Free Guy “گایِ آزادِ اسیر!”
صنعت سینما سالهاست تاثیرات مثبتش را در زمینههای مختلف مخصوصا داستانگویی روی دنیای گیم گذاشته است، همینطور دنیای گیم نیز با تغییر ذائقه بسیاری از مخاطبان تاثیرات متفاوتی روی صنعت سینما گذاشته و باعث تغییر ریتم فیلمها در سالهای اخیر شده است. فیلم Free Guy قصد دارد این پیوند را هرچه بیشتر به نمایش بگذارد و برای کسانی که دنیای گیم را به خوبی میشناسند و مخصوصا بازیهای جهان باز آنلاین مانند GTA را تجربه کرده باشند یک فیلم با ارجاعات خاطرهانگیز و نکات بامزه محسوب میشود.
فیلم با سقوط آزاد یک عینک پوش (بازیکن) به سبک بازی Fortnite (یا Just Cause!) در شهر Free City (بازی ویدئویی) آغاز میشود. راوی شیرینِ داستان یعنی گای (با بازی زیبای رایان رینولدز) یک NPC محسوب میشود. توضیحات اولیه گای(Guy) در مورد عینک پوشها جالب توجه است! اینکه واقعا یک NPC چهطور در مورد یک بازیکن فکر میکند، میتواند برای گیمرها جذاب باشد و اینکه داستان از زبان او روایت میشود یکی از دیگر نکات جالب توجه فیلم محسوب میشود. Free City شهری مملو از جنایتکارانِ (بازیکنان واقعی) آزاد است که هر بلایی که دوست داشته باشند میتوانند سر شهر و مردم آن (NPCها) بیاورند و در صورتی که بیشتر به دزدی، غارت و قتل بپردازند، در نتیجه پیشرفت بیشتری در بازی میکنند. (چیزی مانند جیتیای آنلاین) به نوعی همه خدمتگذار این افراد هستند و هرآنچه در سر راه عینک پوشان است برای ارتقای لول(Level) آنها تعبیه شده است.
اولین نکته جالب اسم فیلم و اسم شهر است! در هر دو واژه Free یعنی آزاد دیده میشود! در حالی که گای به هیچ عنوان آزاد نیست و به عنوان یک NPC اسیرترین شخصیت دنیایش است! شهر نیز برای مردم واقعیاش که NPCها هستند هیچ آزادی در نظر نگرفته است و حتی وقتی گای میخواهد به جای قهوه همیشگیاش کاپوچینو بگیرد با تعجب و اعتراض همه رو به رو میشود. اسیرانی که از همه چیز راضی و خوشنود هستند و هرآنچه به آنها تحمیل میشود میپذیرند و لبخند میزنند! یک تضاد معنادار البته زیبا که از همان ابتدا در اسامی و محتوای فیلم دیده میشود.
NPCها به شخصیتهای غیرقابل کنترل در دنیای گیم اطلاق میشوند و ماهیت وجودی آنها خلاصه در چند خط کدنویسی و رفتارهای تکراری در چهارچوب چرخهای مشخص میشود. شخصیتهایی که برای بازیکنان دنیای گیم به نوعی بیاهمیت هستند. اما چه میشود اگر روزی همین کاراکترها از مرزهای مشخص شده خود عبور کرده و کنترل جهانشان را خودشان در دست بگیرند. داستان فیلم Free Guy در مورد کاراکتر غیرقابل کنترلی به نام Guy در بازی تخیلی به نام شهر آزاد (Free City) است.
گای نیز همانند هر کاراکتر غیرقابل بازی در هر گیمی طبق کُد برنامهریزی شده برایش اعمال خاص خود را انجام میدهد. او فکر میکند در بهشت برین زندگی میکند! صبح که از خواب بلند میشود اول به ماهی درون تنگش صبح بخیر میگوید و بعد خود را آماده رفتن به سرکار میکند. او کارمند ساده بانک است. همان لباس آبی همیشگیاش (که تصور میکند زیباترین است!) را به تن میکند و در بین راه همان قهوه معمول (که تصور میکند خوشمزهترین است!) را میخرد و به پشت پیشخوان بانک رفته و بدون اینکه خود را درگیر چیز دیگری کند، همان ماجراهای همیشگی را تکرار و تکرار میکند. تا اینکه یک روز چشمش به یک عینک آفتابی پوشِ زن میافتد و به شکل معجزهآسایی از چرخه کدنویسی معمولش خارج شده و یک دل نه، بلکه صد دل عاشق زن میشود! و دست به هرکاری میزند تا خود را به او نزدیک کند و…
در حقیقت گای بیشتر از همه شبیه خودمان در دنیای واقعی است، نه کسی او را میبیند و نه کسی به او اهمیت میدهد. انسانهایی که در چرخه زندگی اسیر اتفاقات معمول روزگار شدهایم. تا وقتی سر در لاک خود به این چرخه تکراری تن دهیم نه اهمیتی داریم و نه باعث تغییری میشویم و فقط بیتفاوت از کنار یکدیگر گذر میکنیم. اما زمانی که گای به یکباره از مسیر معمول خود خارج شده و به نوعی طقیان میکند و سدهای وجودیش را میشکند، کسی نیست که در موردش حرف نزد. (ارجاعات جالبی در این بخش با نشان دادن یوتوبرهای معروف صورت میگیرد.) کاراکتری که به جای اعمالِ رفتارِ خشونت آمیز برای ارتقای لولش دست به هرکار خوبی میزند. این هم طعنه دیگر فیلم است. لازم نیست برای پیشرفت، جلب توجه و یا ماندگار شدن همرنگ جماعت شد. فقط کافی است بهترین خودمان باشیم.
به نوعی چشیدن طعم آزادی نه تنها شما را به رستگاری میرساند بلکه هرآنکس که در مسیر شما اسیر زندگی شده را نیز به بیداری میرساند. (مانند آزاد شدن تمام NPCها در آخر فیلم) عینک به چشم زدهها در حقیقت همان افرادی هستند که ما را نبردبان کردهاند، تا خودشان را بالا بکشند. در اینجا بالا رفتن لولشان در حقیقت به معنای پیشرفت در زندگیشان به واسطه بازیچه قرار دادن زندگی دیگران است. گای در آخر تمام تلاشش را میکند تا از روی پل اسارت بگذرد تا نه تنها خودش بلکه کل جامعه اسیر در چرخه را نجات داده و به بهشت برین و زندگی واقعی و آزادانه رهنمود کند. در آخر همان کسانی که او را بازیچه قرار داده بودند نیز برای موفقیت او دست به دعا میبرند تا او به واقع به “گای آزاد” تبدیل شود. اما آیا یک NPC بدون برنامهریزی میتواند عاشق و آزاد شود؟ یا این نیز تنها برنامهریزی از قبل تعیین شدهای است که برنامهنویسش (خدایش) برایش از قبل مقدر کرده است؟
نتیجه گیری…
یک حس سرزندگی در تمام لحظات فیلم حس خواهید کرد و نکات ریز و درشتی برای علاقهمندان به دنیای گیم در طول فیلم وجود دارد که میتواند برایشان جذاب و دوست داشتنی باشد. فیلم Free Guy در رابطه با عشق، آزادی و کمال است و جزو فیلمهای موفقی است که با نگاه متفاوتش دنیای گیم را به دنیای واقعی پیوند زده و توانسته علاوه بر اینکه لحظات بامزه، جذاب و هیجانانگیزی را به وجود بیاورد، یک خاطره متفاوت و بامعنی را برایتان به یادگذار بگذارد.
فیلم Free Guy
نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)
(خوب)
گایِ آزادِ اسیر!
یک حس سرزندگی در تمام لحظات فیلم حس خواهید کرد و نکات ریز و درشتی برای علاقهمندان به دنیای گیم در طول فیلم وجود دارد که میتواند برایشان جذاب و دوست داشتنی باشد. فیلم Free Guy در رابطه با عشق، آزادی و کمال است و جزو فیلمهای موفقی است که با نگاه متفاوتش دنیای گیم را به دنیای واقعی پیوند زده و توانسته علاوه بر اینکه لحظات بامزه، جذاب و هیجانانگیزی را به وجود بیاورد، یک خاطره متفاوت و بامعنی را برایتان به یادگذار بگذارد.