بررسی فیلم Never Rarely Sometimes Always / فراتر از کلمات
فیلم Never Rarely Sometimes Always به کارگردانی و نویسندگی Eliza Hittman در تاریخ 24 ژانویه 2020 در فستیوال Sundance اکران شد و در تاریخ 13 مارس 2020 به انتشار عمومی در آمد. از جمله بازیگران فیلم می توان به Sidney Flanigan (در نقش Autumn) و Talia Ryder (در نقش دختر عمویش Skylar) اشاره کرد. با سایت ساعت هفت با ” بررسی فیلم Never Rarely Sometimes Always ” همراه باشید.
(شامل اسپویل داستانی می باشد.)
خلاصه داستان…
داستان فیلم در مورد نوجوانی به نام Autumn (با بازی سیدنی فلانیگِن) است که در هفده سالگی ناخواسته تست حاملگیش مثبت می شود و در اینجا مسیر زندگی او تحت تاثیر همین موضوع به شدت دچار تغییر و دگرگونی می شود. تردید در بین نگهداشتن بچه ، سقط و یا حتی اهدای بچه به والدینی که بچه دار نمی شوند… او در بحرانی ترین دوره ی زندگی خود دچار یکی از سخت ترین انتخاب های زندگیش می شود. انتخابی که می تواند برای تمام عمر حسرت را برای او بوجود بیاورد. اما Autumn تصمیم می گیرد بچه را سقط کند و در این راه دختر عمویش Skylar به او کمک می کند.
” مشکل از سرشه! باید سرش رو معاینه کنن! “
بررسی فیلم Never Rarely Sometimes Always
نوجوانی دنیای شکافها و راههای پیچ در پیچ است و دنیاییست که هیچ وقت ثبات ندارد و همه چیز از بدن انسان تا عواطف و اشتیاقها و علایق در حال دگرگونی و تغییر است. برخی از بزرگترین اشتباهات و کج رویها معمولا در این برههی زمانی اتفاق میافتد و باعث میشود که تاثیرش بر تمام زندگی انسان ادامه دار باشد. مخصوصا سن نوجوانی برای دختران یکی از بحرانیترین سنین ممکن است و آنها را به شدت از همه لحاظ درگیر میکند. همینطور جامعه نیز با نگاه متفاوتش و سوء استفادههایی که از نوجوانان دختر میکند آنها را در مواقعی تحقیر کرده و اثراتش را برای همیشه بر روی زندگی آنها جاودان میکند. نوجوان در این برههی بسیار حساس همه چیز را بزرگ و مهم میبینند و کوچکترین حرفها حتی اگر از طرف والدین باشد اثرگذار خواهد بود ، پس والدین باید بسیار مراقب نوع رفتار با نوجوانان باشند تا آنها را در مسیر درست زندگی راهنمایی کنند. آنها را به حال و احوال خود نگذراند و در طول مسیر دوست و همراهشان باشند.
شخصیت Autumn یک دختر درون گرا و سرسخت است که به خوبی روی پای خود ایستادهاست. در مدرسه به دنبال استعداد خوانندگیش است و در بیرون مدرسه نیز در یک فروشگاه زنجیرهای مشغول کار است که در آنجا دختر عمویش Skylar نیز حضور دارد. در ایالت پنسیلوانیا سقط جنین در سنین زیر هجده سال بدون اجازهی والدین امکان پذیر نیست و وقتی او پیش مشاور میرود مسائلی به او نشان داده میشود و گوشزد میشود که برای سن و سال او غیر قابل درک است. نشان دادن فیلمی که نشان میدهد یک بچه در شکم مادر از هفته دهم به بعد تبدیل به چه موجودی میشود و یا پخش صدای بچه برای او در این سن غیر قابل درک است. نگاه او به زندگی اکنون فقط برآورده کردن نیازها و رفتن به سمت هدف و آرزوهاست نه بزرگ کردن یک بچه در هفده سالگی!
مشاورهی غلط در ابتدای فیلم را کنار بگذاریم، میرسیم به کانون خانواده که فاصله و شکافی عظیم با رفتار غیر مناسب با Autumn به وجود آوردند. مشکل اصلی نگاهها و صحبتهایی است که شاید از نظر فرد بزرگسال بیاهمیت باشد ولی برای یک دختر که در اوج بحرانهای روحی و جسمانی خود به سر می برد پراهمیت است. در بخشهایی از فیلم میبینید که پدر محبت بیشتری نسبت به سگش دارد تا نسبت به دختر خودش! یک سری حرفها و نگاهها باعث میشود که فاصله ایجاد شود و نوجوان دست به پنهان کاری بزند. پس Autumn در این بحران بزرگ زندگیش از خانوادهاش کمک نمی گیرد. اول سعی میکند خود بچه را بیندازد ولی بعد با کمک Skylar به نیویورک میرود تا در آنجا بدون اجازه والدین مراحل سقط جنین را انجام دهد. شخصیت Skylar بر خلاف پدر و مادرش که حرف او را متوجه نمیشوند فقط با ارتباط چشمی با او حرفانش را درک میکند و یک دوست فوق العاده است.
در فیلم اشارات ریز زیادی به عوامل حقارتهایی که در جامعه نسبت به دختران نوجوان انجام میشود ، دیده می شود. از مدرسه شروع میکنیم که Autumn مورد تحقیر روحی و جنسی قرار گرفته است. در خانه ، پدرش با نیش و کنایههایش او را میآزارد. در محل کار در هنگامی که پول صندوق را به مدیر آنجا تحویل می دهند مدیر مریض آنجا دست او و دختر عمویش را بوسه می زند! (آزار جنسی) واقعا در چنین جامعه به چه کسی می توان اعتماد کرد ؟ وقتی به پیش مشاور در شهرشان می روند اطلاعات اشتباه میگیرد! وقتی در اتوبوس به سمت نیویورک میروند باز در آنجا پسر دیگری که نه برای کمک بلکه در صدد ارضای امیال خود است با آنها صحبت میکند و به Skylar در اتوبوس شماره میدهد! در نیویورک دو نوجوان آواره میشوند و هیچ محلی برای اسکان آنها حین درمان برای Autumn در نظر گرفته نمیشود! و مشکلات بسیار زیاد دیگر که واقعیتهای بی پردهی یک نوجوان در کشوری مثل ایالت متحده را برایتان آشکار میکند.
این هم دو روز از زندگی Autumn است که در صندوقچه ی اسرار او دفن میشود و هیچ وقت از آن صحبت به عمل نمیآید. فیلم نمیخواهد به ما موعظه کند از بدیهای سقط جنین یا خوبیهای حاملگی در نوجوانی بگوید! فیلم فقط از دید خود شخصیت Autumn دنیا را میبینید و دنبال میکند و نمیخواهد با وارد کردن توهمِ چیزی در این بین درسی غیرواقعی به شما بدهد. داستان ، عواطف یک شخصیت را دنبال میکند و کاملا واقع بینانه و بیرحمانه داستانش را بیان میکند.
شاید بتوان تحت تاثیر گذارترین سکانس فیلم را بخشی دانست که دکترِ مشاور از او در رابطه با زندگی شخصیش سوال میکند و از او میخواهد با جواب های “هرگز، به ندرت، بعضی وقتها و همیشه” پاسخ سوالاتش را بدهد. بازی درونی بسیار خوب سیدنی فلانیگِن در این سکانس شما را تحت تاثیر قرار میدهد. او باید یک به یک سوالات را با این جوابهای چهارگانه پاسخ دهد اما بعد از دیدن این سکانس به این نتیجه خواهید رسید که همهی جوابهای این دنیا به سادگی در چهار کلمه خلاصه نمیشوند و دنیا و زندگی پیچیدهتر از کلمات ساده است! و یک سری اتفاقات و درد ها را نمیتوان در هیچ چیز خلاصه کرد چه برسد به یک کلمه … و آنها فراتر از کلمات هستند…
یکی از مشکلات فیلم، کندی بیش از حد ریتم داستان است و حتی خود بازی سیدنی فلانیگِن در نقش Autumn نمیتواند شما را مشتاق به داستان کند. بیشترین چیزی که در طول مسیر فیلم برایتان جالب است مشکلات و نوع نگاه تحقیر آمیز دیگران نسبت به نوجوانان است. موضوع فیلم مخصوصا برای ما ایرانیها و فرهنگ ما کشش لازم را ندارد و خیلی خوب نمی توانیم با آن ارتباط برقرار کرده تا شخصیتها و روند داستانی در طول فیلم را درک کنیم. پس اگر فیلم خسته کننده بود حق دارید چرا که وقتی یک شخصیت را به خوبی درک نکنیم ، نمی توانیم داستانش را دنبال کنیم و همین موضوع باعث میشود به سادگی خسته شوید. بیشتر فیلم بر پایه ی بازیهای درونی بازیگران بنا شده است و کمتر شاهد دیالوگ هستیم که برای خیلی از شما ممکن است نکتهی مثبتی باشد اما برخی از بینندهها را گیج خواهد کرد و باعث میشود کمتر شخصیتها را شناخته و آنها را گنگ ببینند.
نتیجه گیری…
امتیاز فیلم Never Rarely Sometimes Always
فیلم Never Rarely Sometimes Always از آن فیلم ها نیست که با دیدنش سرگرم شوید یا لذت خاصی ببرید! بیشتر شبیه یک قطعه تلخ از زندگی است که میتوان با تکیه بر آن یک تجربه خاص برای بهتر رفتار کردن با نوجوان بدست آورد. کمی تلخ است و به شدت واقعی! دیدن این فیلم خالی از لطف نیست اما به شرطی که به دنبال تجربه یک قهوه بسیار تلخ باشید!
امیدوارم از مطلب ” بررسی فیلم Never Rarely Sometimes Always ” لذت برده باشید تا بعد…
ا.ن قرصی که آخر فیلم میخوره مسکن ه یا خودکشی میکنه؟
نه خودکشی نیست قرصیه که بعد از سقط جنین دکتر بهش داده تا مصرف کنه همین
هدف فیلم این نیست که بگه سقط جنین چیز بدیه یا خوبیه
فقط میخواد افکار یه نوجوون رو در اون موقعیت برامون ترسیم کنه
خیلی هم جالب بود و نقصی نداشت
نگاه شما به این فیلم مذهبی و تعصبی است در جامعه ما همنمونش زیاد هست کم نداریم از این موارد
ممنون از نظرتون
بله حتما فیلم خوبی هستش
هرکس با دیدگاه خودش به فیلم و سریال نگاه میکنه و نظرات مختلفه و امتیازات به خاطر همین متفاوته و هیچ نظری مطلق نیست
یه نکته رو توجه کنید من نظر شخصیمو فقط نمیتونم بنویسم ممکنه نظر شخصی من کاملا متفاوت باشه
اگر فقط من نظر شخصیمو تو متن بیارم اون متن کاملا بیارزش میشه
اگر شما هم یه متن بدون تعصب بنویسید حتما قول میدم با نام خودتون زیر این متن منتشرش کنم
موفق باشید
متاسفانه این روزا فرهنگی برای ایران باقی نمونده و در مسائل این شکلی اتفاقا از خیلی از کشور ها جلوتریم (ولی خوب به دلیل ترس از ابرو و این حرفا این مسائل دیده نمیشه).
اما منظورم از درک شخصیت اصلی مسائل تبعیض جنسیتی و این حرفا بود.
ممنون .نقد خوبی بود اما جا داشت که بهتر از این باشه
در کل فیلم سینمایی می تونه نظرات مختلفی در موردش زده بشه و به خاطر همین هست که دیدن هر فیلمی یه طعمی داره اونم برای هر کسی و با هر طرز فکری … از نظر من شاید یه فیلم بهترین باشه از نظر کس دیگه نه و نظر هر کسم در جایگاه خودش محترمه. باز ممنون از نظرت
خواهش می کنم موفق باشید
چرا یه فرد ایرانی نتونه شخصیت اصلی رو درک کنه؟
من به عنوان یه دختر نوجوان واقعا میتونستم خودم رو جای شخصیت اصلی قرار بدم و احساساتش رو درک کنم
واقعا فیلم خیلی خوبی بود
منظور اینه که فرهنگ ما کمی فرق می کنه اگر به شکل کلی نگاه کنیم و اون موارد نادر رو کنار بزاریم ، دختر نوجون 16 – 18 ساله ایرانی مثل اروپا و آمریکا تو معرض بارداری غیر خواسته قرار نمی گیره و کلا فرهنگا فرق می کنه ولی قبول دارم میشه احساساتی که شخصیت داره رو حس کرد… بله فیلم خوبیه موافقم … ممنون از نظرت