بررسی فیلم pieces of a woman / خالق درمانده
تکههای یک زن (pieces of a woman) فیلمی درام با بستری تراژیک است. این فیلم به کارگردانی کورنل موندرتسو(Kornél Mundruczó) ، کارگردان مجارستانی و نویسندگی کاتا وبر(Kata Wéber) تولید شده است که در تولید آن مارتین اسکورسیزی (بهترین فیلمهای مارتین اسکورسیزی) نیز نقش داشته است. موندرتسو با فیلم “ خدای سفید ” (White God) توانست خود را در جشنواره کن اثبات کند و با ساخت فیلم ” تکه های یک زن ” اولین تجربه خود را برای فیلمی انگلیسی زبان کسب کرد. در این فیلم بازیگرانی چون ونسا کربی(Vanessa Kirby) ( که اخیرا در سریال معروف بازی تاج وتخت نقش داشته است) ، شایا لباف ( بازیگری که بسیار در آثار اسپیلبرگ (بیوگرافی اسپیلبرگ و آشنایی با بهترین فیلمهایش) هنرنمایی داشته است) مال پارکر ، سارا اسنوک ، الن برستین ( برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول فیلمهای جن گیر و الیس دیگر اینجا زندگی نمیکند) حضور داشتهاند. این فیلم برای اولین بار در تاریخ 4 سپتامبر 2020 در فستیوال فیلم ونیز اکران شد و در تاریخ 30 دسامبر 2020 از طریق شبکه Netflix منتشر شد. در ادامه با سایت ساعت هفت با بررسی فیلم pieces of a woman در خدمت شما هستیم.
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد فیلم های 2020 به لیست فیلم های سال 2020 مراجعه فرمایید.
مطالب مرتبط: بهترین فیلم های سال 2020
خلاصه فیلم ( تکه های یک زن)
روزهایِ انتظارِ مارتا(Martha) و شان(Sean) به پایان رسیده است و آنها به زودی صاحب فرزندی میشوند اما شوق آنها زمان زیادی را سپری نمیکند و مرگ فرزندشان تبدیل به عذابی ویرانگر میشود که زندگیشان را متلاشی میکند. در این حین پرستار زایمان نیز از این آسیب به دور نمیماند و این داغ دامن او را هم در برمیگیرد و…
بررسی فیلم pieces of a woman / خالق درمانده ( همراه با اسپویل)
مرگ فرزند در هر سن و سالی سختترین تجربه برای هر پدر و مادری است و به این زودیها نمیتوان تاثیرش را بر زندگی والدین بیاثر دانست. مصیبتی که رنج و دردهایش غیرقابل تحمل هست و جریان زندگی را مختل میکند. مقابله با این شوکِ عظیم روح هر والدینی را نابود میکند. تکههای یک زن به شکل عمیقی تجربهای دردناک را با مخاطب به اشتراک میگذارد که بر محور ناامیدی سوار است. محوری که از شروعِ فیلم کم کم سایه خود را بر زندگی معمول و آرامِ شان و مارتا میاندازد. در شروع فیلم شان که فردی مسئولیت پذیر و عاطفی معرفی میشود، از انگیزه و هدف فیلم با دیالوگی که به یکی از همکارانش میگوید پرده برمیدارد. او میگوید به دخترش که هنوز به دنیا نیامده است قول داده تا اولین نفری باشد که از روی پلی که در حال ساخت آن هستند بگذرد! و یک علامت برای مخاطب به اشتراک میگذارد. او اشتیاق و امید به زندگی را با آمدن دخترش به این دنیا در گوش جهان فریاد میزند. اما بعد از، از دست دادن فرزندش بارها تقویم و گذشت زمان بر روی پل ساخته نشده به نمایش در میآید، گویی رابطه بین مارتا و شان با از دست دادن فرزندشان نیمه کاره رها میشود و کم کم قطع ارتباط این دو کارکتر را با پیشرفت فیلم مشاهده میکنیم.
در ابتدا در جشن خوش آمدگوییِ نوزادِ متولد نشده، زمانِ برشِ کیک، چاقویی تندیس کودک را از آن جدا کرده و به ظرف دیگری منتقل میکند و نما آن تندیس را دنبال میکند و در ۱۰ دقیقه اول فیلم هشداری به بیننده انتقال میدهد، نشان دادن مارتا در میان چارچوب در و نگاه او به قابی سیاه و سفید از سونوگرافی، فرزند مارتا را نقطه کانونی فیلم میداند و نگاه او به این قاب و آرامشی که در محیط حکمفرما شده علاقهی وصف ناشدنی او به دختر متولد نشدهاش را نشان میدهد.
از سوی دیگر شان و مارتا لحظاتی شادی بخش را با یکدیگر سپری میکنند اما بعد از مرگِ نوزاد اختلاف طبقاتی بین مارتا و شان بسیار بر فاصله عاطفی این دو میافزاید و میبینیم شکافهای قدیمی عمیق شده و راهی برای جدایی این دو پیدا میکنند. در این بین مارتا با مادر خود نیز دچار اختلاف هست و این را از اولین دیالوگی که بین آنها رد و بدل میشود متوجه میشویم. مادر مارتا از این مسئله به نفع خود سوءاستفاده میکند تا مارتا را از شان دور کند اما مارتا برخلاف مادرش دنیا را میبیند. بعد از مرگ نوزاد میتوانیم این احساس را در مارتا درک کنیم او به جای توجه بر انتقام، به عواطف درونی خود که از حس مادری سرچشمه میگیرد توجه دارد و در دنیای خود به دنبال نشانهای از دخترش میگردد. تلاش برای جوانه زدن بذرها، میل به پرورش دادن و زندگی بخشیدن به موجودی دیگر را در اعماق روح مارتا نشان میدهد. این اتفاق محوریت کلی را در فیلم در بر میگیرد حتی زمانی که اعضای خانواده مارتا سعی دارند ساعتی را به دور از این مصیبت در آرامش بگذرانند باز هم اثرات فاجعه دهن باز میکند و آنها را میبلعد و این نشان از این دارد که بعضی دردها به راحتی التیام پیدا نمیکنند و ویرانگر هستند.
بازی ” کربی” بسیار بر درک و همذات پنداری مخاطب با کاراکترش تاثیرگذار است. او به خوبی درد و رنج نهانش را با چهرهاش به مخاطب نشان میدهد. در دادگاهی که برپا میشود ، مارتا برخلاف زبان بدن که در طول فیلم شاهد آن هستیم شروع به صحبت میکند و آن چه که نیاز داشتیم را در این سکانس میشنویم. دادگاهی که برای مخاطب برپا میشود تا بداند درون مارتا چه اتفاقی افتاده است، اما دادگاه از طرفی مسیر زندگی را برای مارتا روشن میکند تا او با خودِ درونیش روبرو شود و قبول کند که خواست و تقدیر الهی او را به این سو برده است.
در این جا دو زن در دو نقش یکی خالق و دیگری ضدخالق ظاهر میشوند و در راس آنها مادر مارتا زنی که از روی حس مادری آن دو را در برابر هم قرار داده دیده میشود. از این سو میتوان تکههای یک زن را فیلمی زن محور دانست که بر جایگاه زن در آفرینش تاکید میکند. بازی ” لباف” در سکانس پلان زایمانِ مارتا قابل ستودنی است او در زمان بسیار کم فضا و تصویر را از آن خود میکند و فیلم را به تنهایی به سمت نیمهی تاریک میبرد و بر صحنه مسلط میشود.
نتیجه گیری
فیلم ” تکههای یک زن” از زبان سینما نوشته شده است و در بیان احساسات در غالبِ تصاویر میکوشد تا صحنههای تامل برانگیزی را ایجاد کند و در این راه تا حدودی موفق بوده است. کلوز آپهای بسیار در دادگاه و فوکوس بر شخصیت آرام اما متلاشی شدهی مارتا از لحظات تاثیرگذار فیلم است که لحظات ویژهای را برایتان خلق میکند.
فیلم pieces of a woman
نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)
(خوب)
خالق درمانده…
فیلم ” تکههای یک زن” از زبان سینما نوشته شده است و در بیان احساسات در غالبِ تصاویر میکوشد تا صحنههای تامل برانگیزی را ایجاد کند و در این راه تا حدودی موفق بوده است. کلوز آپهای بسیار در دادگاه و فوکوس بر شخصیت آرام اما متلاشی شدهی مارتا از لحظات تاثیرگذار فیلم است که لحظات ویژهای را برایتان خلق میکند.
امیدواریم از مطلب ” بررسی فیلم pieces of a woman ” لذت برده باشید تا بعد…
عالی بودش مرسی از سایتتون