بررسی فیلم Uncut Gems / در درون جواهری نتراشیده
فیلم Uncut Gems (الماس نتراشیده) به کارگردانی “بنی و جاش صفدی” و نویسندگی هر دوی آنها و رونالد برونتاین ساخته شده و در تاریخ 13 دسامبر ۲۰۱۹ به اکران عمومی در آمده است. از جمله بازیگران مطرح این فیلم می توان به آدام سندلر ، کیت ویلیام ریچارد و تامی کومینیک اشاره کرد.فیلمِ Uncut Gems یکی از فیلم های متفاوت سال ۲۰۱۹ محسوب می شود و هم اکنون به خاطر عرضه ی فیلم روی شبکه ی Netflix می توانید از این فیلم با کیفیت عالی لذت ببرید. امروز در سایت ساعت هفت به بررسی فیلم Uncut Gems می پردازیم تا بیشتر با آن آشنا شوید.
اگر به دنبال دیدن نقدهای بیشتری از فیلم های سال 2019 میگردید به لیست فیلم های سال 2019 مراجعه فرمایید. (فیلم های 2020 نیز در لیست فیلم های سال 2020 موجود است.)
داستان فیلم Uncut Gems
فیلم Uncut Gems با صحنه ای در معدن وِلو در کشور اتیوپی شروع می شود. در حالی که فردی به شدت زخمی شده است، دوربین دو مرد را در راهروهای تنگ و تاریکِ معدن دنبال می کند تا به محل جواهر های عجیب برسند. جواهرات ارزشمندی که با بیشترین تلاشِ ممکنه از دلِ خاک بعد از هفته ها تلاش بیرون می آیند…فیلم جواهر را از نزدیک نشان می دهد و دوربین کم کم به درونِ جواهر ورود می کند…از درون جواهر تراش نخورده، فیلم به درون بدن هاوارد راتنر ( با بازی ادام سندلر) که در حال اندوسکوپی است وارد می شود. هاوارد راتنر یک جواهر فروشی در منطقه ی الماس نیورک دارد. کسب و کار او خوب است اما مشکل اصلی سبک زندگیِ عجیبی ست که در پیش گرفته است. زندگی او مانند یک جواهر تراش نخورده می ماند…پر از دست انداز و نا همواری… و هاوارد دنیایی که ساخته است را دوست دارد و نمی خواهد حتی در درونش این باور را قبول کند که مسیرش اشتباهی بیش نیست. او به شدت به شرط بندی کردن اعتیاد دارد و همین موضوع باعث شده به افراد زیادی مقروض باشد.
داستان فیلم از جایی اوج می گیرد که هاوارد که منتظر یک جواهر نتراشیده به مدت 17 ماه بوده است در روزی که یک بازیکن بسکتبالِ معروف( Kevin Garnett با بازی خودش) به مغازه اش می آید جعبه ای را دریافت می کند. جعبه ای که حاوی همان جواهری ست که قرار است کل زندگی او را دگرگون کند. هاوارد که بواسطه ی قمار به افرادِ زیادی مقروض است به نوعی جو گیر می شود و جواهر را به بسکتبالیست نشان می دهد تا او را وسوسه به خرید چیزی بکند. (دلیلش به همین گنگیه !) وقتی بسکتبالیست جواهر را در دست می گیرد به نوعی انرژیِ خاصی از آن دریافت می کند پس او این جواهر را برای بازیِ همان شب از هاوارد قرض می گیرد و انگشترش را امانت می گذارد. همین موضوع شروعی بر مشکلات و اتفاقات بعدی برای هاواردِ داستان می شود.
هاوارد…
زندگی او پر است از دروغ،ریاکاری و حتی گوشه ای از منطق در کارهای او دیده نمی شود. زندگی او پر از شرط بندی های غیر متعارف است که به خاطر همین او را در باتلاقی از مشکلات گیر انداخته است.او در عالم خودش زندگی می کند و غرق در افکار و آرزوهای خودش است. انگار درونش یک دنیای کاملا متمایز وجود دارد. وقتی غرقِ آن افکار است دیگر به هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند فکر کند یا اهمیت بدهد … و فقط زندگی در ذهن او جریان دارد. وقتی ما به عنوان بیننده زندگی او را نگاه می کنیم اثری از چیزی به نام زندگی نمی بینیم … و مطمئنا از کارهای او کلافه می شویم…
او حتی وقتی با خانواده اش به سر می برد نیز هیچ ذهنیتی نسبت به اطرافش ندارد مانند تکه مجسمه ای می ماند و ذهنش در جای دیگری سِیر می کند. او در تمام زندگیش درگیر مشکلات است. چه در درون خانواده اش و چه در بیرون و کار و … مشکلِ اساسی او عدم شناخت در مورد دنیای پیرامونش است و همین عدم شناخت برای او مشکلات فراوانی را به وجود می آورد.
هاوارد همیشه به دنبال بیشتر خواستن است. در حالی که یک کار پر درآمد با یک خانه ی بزرگ و یک آپارتمان اضافه دارد ، ماشینی زیر پای همسر و یک خانواده ی ثروتمند دارد . اما انسانِ طمعکار همیشه دنبال بیشتر است و هاوارد خَلَعی بزرگ در درونش دارد که هیچ گاه پر نمی شود. حفره ای بی انتها که هر کاری می کند بازسازی نمی شود… بلکه عمیق تر و بزرگ می شود… هر چند در آخر فیلم این حفره پُر می شود!
بازی آدام سندلر که پیشتر او را در نقش های کمدی دیده بودیم این بار با یک نقش آفرینی کاملا متفاوت و عالی شما را متحیر می کند. بازی درونی و برونی او فوق العاده زیبا با هم ادغام شده است. او نقش یک آدم معتاد به قمار که از مشکلات فراوانی رنج می برد را به زیبایی ایفا می کند. کسی که بیشتر در درون ذهنش زندگی می کند تا اینکه بخواهد به محیط اطرافش اهمیت بدهد . او به زیبای از پس این نقش سخت بر آمده است و شما در بسیاری از صحنه های فیلم تحت تاثیر بازی او قرار خواهید گرفت. بازی او آرام و قرار ندارد و کاملا مشخص است سندلر با تمام وجود در این نقش غرق شده است. انرژیی که او به شما در طول فیلم می دهد وصف ناپذیر است و او فوق العاده این نقش را بازی کرده است.
عجیب…
داستان فیلم Uncut Gems کمی عجیب شروع می شود از همان ابتدا که هاوارد با یک دلیل احمقانه جواهر نتراشیده را به بازیکن بسکتبال می دهد و این شروع کمی غیر منطقی به نظر می رسد. شخصیت هایی که ناگهان وارد فیلم می شوند و در همان ابتدا بدون شناخت کافی هوارد جواهر را در اختیار آنها می گذارد. دقیقا همین موضوع بیشترِ اتفاقات بعدی داستان را شکل می دهد. شما در طول فیلم به جز هاوارد با شخصیت های دیگر فیلم کمتر آشنا می شوید… دقیقا نمی دانید رابطه ی بین شخصیت ها به چه شکلی است … این را میتوان مخصوصا در رابطه با شخصیت های منفی (هر چند شخصیت مثبتی در فیلم وجود نداره!) فیلم گفت که با اینکه نقشِ مهمی دارند ولی بسیار کم به آنها پرداخت می شود. داستان آن گیرایی لازم و پتانسیل لازم برای مخاطب را ندارد و شخصیت اصلی نیز کاملا با کارهایش برای بیننده منفور می شود. هر چند سازندگان قصد ساخت شخصیت های دوست داشتنی نداشتند و هدفشان انعکاس بخشی از داستان شخصیتی کاملا معتاد به قمار و فرو رفته در مشکلات است تا بدین واسطه این جنون را نکوهش کنند و تلنگری به بیننده بزنند.
قدرت خواستن
وقتی هاوارد به درونِ جواهر نگاه می کند انعکاسی از قدرتِ خواستنِ خود را درونش می بیند و به نوعی جواهر به او ایمانِ نداشته اش را می دهد. شاید او همیشه خود را یک یهودی تصور کند اما در عمل می بینیم او در حقیقت به هیچ چیزی اعتقاد ندارد و همیشه یک خلعِ کلی در او وجود دارد. اما جواهر به او اعتماد به نفس و ایمان می دهد. همین اعتماد به نفس او را بیشتر بی توجه نسبت به دنیای اطرافش می کند و همین بی توجهی مشکلات بیشتری پیش روی او قرار می دهد. اما جواهر اگر انرژی خاصی هم نداشته باشد یک حس باور و خواستن در وجود هاوارد و هم بازیکن بسکتبال بوجود آورده است. شاید این یک وِرد جادویی در عمل نباشد اما این خواستن تبدیل به یک باور قلبی می شود و همین باور قلبی به حقیقتی خالص تبدیل می شود. وقتی به هاوارد نگاه می کنیم یک انرژی باور مطلق در او می بینیم. او هیچ شکی ندارد که موفق می شود. حتی انگار تک تک سلول های بدن او نیز به او اعتماد دارند…
سریع
فیلم Uncut Gems روند سریع و بدون رحمی دارد از دیالوگ ها بگیرید تا ریتم تند فیلم تا ریتم سریع و خارج از عُرف آهنگ های فیلم ، همگی بیننده را گیج و منگ می کند و هاوارد نمی گذارد هیچ لحظه آرام و قرار داشته باشید. (درست مانند درونش که آرام و قرار ندارد) بیشتر آهنگ ها به هیچ عنوان با صحنه ها هم خوانی ندارد و در کل هاوارد نیز توازن همه چیز را بهم می زند. آهنگ ها در حقیقت می خواهند ریتم زندگیِ سریع و تند هاوارد را که پیچیده است عجیب و غریب تر بکنند… و یک حسِ شلختگی را به بیننده منتقل بکند و در این کار کاملا موفق عمل می کند. هر چند شاید برای برخی بینندگان آزار دهنده باشد ولی به نظر می رسد هدف سازندگان نیز همین بوده است تا بیشتر وارد فضای داستانی فیلم شویم و با ذهن آشفته ی هاوارد بیشتر آشنا شویم.
نتیجه گیری
امتیاز مینی سریال چرنوبیل
فیلم Uncut Gems به خاطر بازیِ بسیار خوب آدام سندلر و همینطور فضای داستانیِ عجیبی که در آن وجود دارد برای اکثر بینندگان لذت بخش خواهد بود. اتفاقات پشت سر هم و کاراکترهایی که در رفت و آمد هستند کمی محیط فیلم را گیج کننده کرده است اما مطمئنا روندِ فیلم و پایان بندیِ پر معنیِ آن مورد رضایت قرار میگیرد و از فیلم Uncut Gems یک فیلم مورد پسند و البته ویژه برای مخاطبانش بوجود آورده است. اگر به دنبال تجربه یک داستان و ماجراجوییِ نفس گیر و آموزنده هستید فیلم Uncut Gems را به هیچ عنوان از دست ندهید.
امیدوارم از مطلب “بررسی فیلم Uncut Gems / در درون جواهری نتراشیده” لذت برده باشید تا بعد…