بررسی مینی سریال Your Honor / معصومیت از دست رفته
مینیسریال “عالیجناب” (Your Honor) یک درام-جنایی آمریکاییست که اقتباسی از یک سریال اسرائیلی به نام “Kvodo” میباشد. “پیتر موفت” (Peter Moffat) نویسندهی انگلیسی سازنده و سرپرست نویسندگان این سریال بوده است. “برایان کرانستون”(Bryan Cranston) ستاره فراموشنشدنیِ سریال “Breaking Bad” (بررسی سریال بریکینگ بد) به عنوان نقش اول در این مینیسریال حضور دارد. علاوه بر کرانستون: “هانتر دوهان”(Hunter Doohan)، “مایکل استولبرگ”(Michael Stuhlbarg) و “کارمن ایجوگو”(Carmen Ejogo) از دیگر بازیگران اصلی سریال میباشند. مینیسریال ده قسمتیِ Your Honor در تاریخ ۶ دسامبر ۲۰۲۰ از شبکه Showtime شروع به پخش گردید. اکثر منتقدین به تکراری بودن داستان انتقاد کردهاند و داستان مرد خوبی که مجبور به انجام اقداماتی وحشتناک و خطرناک میشود را بسیار کلیشهای دانستهاند. “عالیجناب” در سایت معتبر Rotten Tomatoes از مجموع ۳۶ نقد امتیاز ۴۲٪ را دریافت نموده که نشان میدهد، منتقدین زیاد این اثر را نپسندیدهاند. در ادامه با سایت ساعت هفت با بررسی مینی سریال Your Honor همراه باشید.
اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر میگردید به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید…
مطلب مرتبط: معرفی بهترین سریال های سال 2020
“گاهی اوقات حقایقی وجود دارن
که ارزش دروغ گفتن رو دارن”
خلاصه داستان مینی سریال عالیجناب
وقتی که آدام (با بازیِ هانتر دوهان) پسر نوجوانِ یک قاضیِ برجسته به نام مایکل دزیاتو (با بازیِ برایان کرانستون) طی یک سانحه رانندگی منجر به مرگ نوجوانی دیگر شده و از محل تصادف فرار میکند. مایکل از پسرش میخواهد که به همراه او به اداره پلیس رفته و اعتراف کند. آنها برای اعتراف به اداره پلیس مراجعه میکنند، اما مایکل متوجه میشود که قربانی پسر رئیس بزرگترین دارودستهی مافیایی شهر بوده است. بنابراین او برای اینکه آدام را از خشم و انتقام آنها حفظ کند، مانع اعتراف کردن او میشود. سپس شروع میکند به نابود کردن مدارک و شواهدی که باعث گیر افتادن آدام میشوند، غافل از اینکه این لاپوشانیها یک فاجعه دیگر را رقم میزند که …
“متن زیر حاوی اسپویل میباشد”
بررسی مینی سریال Your Honor “معصومیت از دست رفته”
مینیسریال عالیجناب شروع بسیار خوبی دارد و در همان ابتدا شما را درگیر داستانش میکند. در قسمتهای نخست درست همان چیزی نصیبتان میشود که از سریالی درام-جنایی توقع میرود. یک شخصیت اصلی مقتدر و باهوش که چالشهای روبرویش را بطرز شوکهکنندهای پشت سر میگذارد. همینطور اتفاقاتی سریع و برنامهریزی شده که بسیار متنوع و با هیجانِ خوبی روایت میشوند. اما متاسفانه هرچه به قسمتهای پایانی نزدیکتر میشویم نه تنها از آن شروعِ طوفانی فاصله میگیریم، بلکه قرار است به شدت ناامید شویم. حال بگذارید کمی به داستان و محتوای آن بپردازیم تا این مطلب بیشتر برایتان روشن گردد. شخصیت اصلیِ داستان یک قاضیِ درستکار و صادق است که تمام سعیاش را میکند تا قضاوتی عادلانه داشته باشد. ولی او بزودی قرار است که بزرگترین درس زندگیاش را بیاموزد. اینکه قضاوت کردن تنها زمانی آسان است که بیرون گود نشسته باشیم. اما وقتی پای چیزها یا کسانی که برایمان ارزشمند هستند وسط باشد، تبدیل به سختترین کار دنیا میشود. جایی که احساساتِ شدید مانع تصمیمات منطقی و درست میشوند. این همان وضعیتی است که شخصیت اصلی این سریال با آن مواجه شده است.
“ادوارد: بچهها هدیه خدا هستن
مایکل: آره، اما این سطح از عشق میتونه
آدم رو تیکه پاره کنه!
ازت کسی بسازه که هیچوقت فکر نمیکردی بشی”
شاید بتوان “مایکل دزیاتو” را از برخی جهات با “والتر وایت” نیز مقایسه کرد. فداکاری برای عزیزان، تصمیمات قاطع و زیرکانه در اوج فشار و دروغگویی ماهر بودن، اینها برخی از ویژگیهایی بود که والتر وایت یک معلم شیمی ساده را (البته طی چندین فصل و با ریزهکاریهای فراوان) به هایزنبرگ یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شیشه تبدیل کرد. اما ظهور این صفات در مایکل دزیاتو که یک قاضی خوشنام و مجری قانون است را نمیتوان به همین راحتی و سرعت قبول کرد. درواقع شاید در ابتدا بتوان تصمیمات اشتباه و دروغهای پشت سرهم او را بنوعی غریزی تلقی کرد، ولی با پیشروی داستان و تکرار این موضوعات از منطق خارج میشود. “برایان کرانستون” در نقش مایکل دزیاتو به طور حتم درخشانترین ویژگی این مینیسریال میباشد. اگرچه کرانستون تکههایی از کاراکترش در سریال “Breaking Bad” را با خود به این داستان منتقل کرده است. بااینحال بازهم تماشای آن بسیار لذتبخشتر از کاراکترهای به اصطلاح بکری است که هیچگونه عمق و ظرافتی ندارند. کرانستون در قسمتهای آغازین سریال بخوبی مخاطبان را با داستان همراه میکند اما در ادامه همهچیز از کنترل خارج شده و کاراکتر او به همراه داستان در مسیری نادرست قرار میگیرد. ناگفته نماند که “هانتر دوهان” نیز در نقش آدام دزیاتو بازیِ خوب و قابل تحسینی از خود به اجرا گذاشته است.
اما میرسیم به شخصیت منفی سریال “جیمی بکستر” که رئیس یک گروه مافیایی است و پسرش در تصادف با ماشین پسر مایکل کشته میشود. او در ابتدا کل خانواده پسری که فکر میکند قاتل پسرش میباشد را براحتی و با قصاوت تمام به قتل میرساند. ولی در ادامه بشکلی غیرطبیعی وارد معاملهای مبهم با یک قاضی میشود. اگر بنا به اهرم فشار و تهدید بود که او میتوانست با آنها هر قاضیِ دیگری را نیز وادار به همکاری کند پس چه نیازی به مایکل دارد!؟ درواقع در طول سریال تنها این مایکل است که از جیمی بکستر وحشت دارد و گویی او برای دیگر شخصیتهای داستان اصلاً وجود قابل تاملی ندارد! “مایکل استولبرگ” در ایفای این نقش تنها به قرض گرفتن ژستهای “مارلون براندو” (بیوگرافی مارلون براندو و معرفی بهترین فیلمهایش) در فیلم “پدر خوانده” بسنده کرده است و هیچگونه اُبهت و خلاقیتی در نقشآفرینیاش دیده نمیشود.
مینیسریال “Your Honor” از اواسط راه دچار اُفت میگردد، اما شاهکار سازندگان در پایانبندی و قسمت آخر سریال تکمیل میشود. جایی که هیئت منصفه کارلو بکستر که تمام شواهد بر گناهکار بودنش گواه است را تبرئه میکنند. آنهم تنها بخاطر یک فایل صوتی که هیچی از آن معلوم نمیباشد! البته اگر بخواهیم سختگیری کنیم تناقضهای به مراتب بیشتری در داستان وجود دارد که در اینجا از آنها چشمپوشی میکنیم. بطورکلی مینیسریال “عالیجناب” بستر مناسبی را برای تعریف داستان تکراریاش فراهم نکرده است. بنظر میرسد که سازندگان سریال هدف خاص و مشخصی را دنبال نمیکردهاند، زیرا تنها در فکر نشان دادن پیامی واضح بودند که بخاطر آن دیگر زوایای داستان را از دست دادهاند.
نتیجه گیری…
سریال “Your Honor” را میتوان تنها بدلیل حضور دوبارهی برایان کرانستون عزیز و فوقالعاده در قاب تلویزیون به تماشا نشست. اما نباید از این مینیسریال توقع داستانی جدید و بینقص را داشته باشید زیرا در اینصورت به احتمال زیاد ناامید میشوید. همانطور که گفته شد مینیسریال “عالیجناب” شروع خوبی دارد و در ادامه دچار اُفت میشود. اما پایانبندی آن به گونهای است که سوالهای بیجواب زیادی برایتان باقی میگذارد. اگر این مینیسریال را به دو نیمه تقسیم کنیم، نیمه اول بخش سریع و پرهیجان داستان بوده و نیمه دوم بخش کُند و محتوا محور داستان میباشد. هرچند بهتر میبود که تعادل بهتری میان این دو برقرار میشد تا در پایان مخاطبان با ذهنی آمادهتر داستان را جمعبندی میکردند و با یک خاطره خوش سریال را به پایان میرساندند.
امتیاز سریال Your Honor
سریال “Your Honor” را میتوان تنها بدلیل حضور دوبارهی “برایان کرانستون” عزیز و فوقالعاده در قاب تلویزیون به تماشا نشست. اما نباید از این سریال توقع داستانی جدید و بینقص را داشته باشید زیرا در اینصورت به احتمال زیاد ناامید میشوید. همانطور که گفته شد سریال “عالیجناب” شروع خوبی دارد اما در ادامه دچار اُفت میشود. پایانبندی آن به گونهای است که سوالهای بیجواب زیادی برایتان باقی میگذارد. اگر این سریال را به دو نیمه تقسیم کنیم، نیمه اول بخش سریع و پرهیجان داستان بوده و نیمه دوم بخش کُند و محتوا محور داستان میباشد. هرچند بهتر میبود که تعادل بهتری میان این دو برقرار میشد تا در پایان مخاطبان با ذهنی آمادهتر داستان را جمعبندی میکردند و با یک خاطره خوش سریال را به پایان میرساندند.
امیدواریم از مطلب ” بررسی مینی سریال Your Honor ” لذت برده باشید تا بعد…
من دید م و لذت بردم.تمام حرکات برایان منو یاد بریکینگ بد انداخت و دورغ گویی هاش و تخلیه اطلاعاتیش اصلا عین والتر وایت بود خاطرش برام زنده شد.مرسی .راضی بودم از سریال
خیلی دوست دارم این سریال رو ببینم