بررسی و تحلیل فیلم The Green Knight / سفری از رذالت به شرافت
شوالیه سبز / The Green Knight فیلمی فانتزی تاریخی است که براساس شعر “سرگاوین و شوالیه سبز” اثر شاعری ناشناس به کارگردانی و نویسندگی “دیوید لاوری” (David Lowery) ساخته شده است. از جمله بازیگران این فیلم میتوان به “دو پتل” (Dev Patel)، “آلیسیا ویکاندر” (Alicia Vikander) و “جوئل اجرتون” (Joel Edgerton) اشاره نمود. فیلم شوالیه سبز یکی از متفاوترین آثار سال 2021 محسوب میشود و نظرات منفی و مثبتیِ متفاوتی از طرف مردم و منتقدین دریافت کرده است. در ادامه با سایت ساعت هفت با بررسی و تحلیل فیلم The Green Knight در خدمت شما هستیم.
بررسی و تحلیل فیلم The Green Knight “سفری از رذالت به شرافت”
برخی فیلمها ذاتا متفاوت هستند. برخی فیلمها قرار است گولتان بزنند و شما را از این طریق به فکر فرو ببرند. اگر قصدتان از دیدن فیلم فقط سرگرم شدن صِرف است، پس بهتر است فیلم شوالیه سبز را فراموش کنید. این فیلم بیسروتهترین فیلم دنیا برایتان خواهد بود و از آن لذت نخواهید برد و در میانه از دیدنش خسته شده و تمام عوامل آن را لعن و نفرین خواهید کرد!
اما اگر میخواهید در پشت لایههای پنهان سکانسهایش به دنبال کشف رمز و راز باشید و غرق داستانش شوید، در این مطلب قصد داریم با هم کمی پی به رازهای این فیلمِ متفاوت ببریم. اگر به داستان این فیلم به صورت سطحی و بدون دقت نگاه کنید کمی گنگ و نامفهوم و حتی بدون هدف است. اما ارزشش را دارد که کمی بیشتر در داستان آن کنکاش کنیم و بیشتر به جزئیات به کار رفته در سکانسها توجه کرده تا شاید بهتر با این فیلم ارتباط برقرار کنیم. قصد داریم هرچه فیلم به ما در طول داستان نمایش داده را بررسی و تحلیل کنیم و هیچ چیز اضافهای در این مطلب وجود ندارد.
در ادامه با تحلیل فیلم شوالیه سبز در خدمت شما هستیم ( خطر اسپویل کامل داستان)
فیلم با نشان دادن یک سری حیوان اهلی در هوای سرد کریسمس آغاز میشود. حیواناتی که هریک برای زندگی بشر مفید هستند و به نوعی خدمت خلق میکنند و آتشی که از دور در حال شعلهور شدن است. از این صحنه فیلم به یکباره به زیرزمینِ عشرت کدهای میرود و پسر جوان مست و خامی را نشان میدهد که غرق در لذتهای دنیویست و هیچ سودی برای جهانِ اطرافش ندارد. چه بسا که حیواناتی که در ابتدای داستان نشان داده شد، جایگاه والاتری نسبت به او در جهان هستی دارا باشند! پسری که در واقع اگر دنیا را آب ببرد نیز متوجه نخواهد شد! (آتش سوزی) این اولین تضاد زیبای فیلم است. فیلمها نباید حرفهایشان را به زبان بیاورند بلکه این صحنهها و تداووم تصاویر پشت سرهم هستند که به سکانسها و داستان معنا میبخشند.
اسم پسر گاوین است و او خواهرزاده شاه آرتور محسوب میشود. امروز روز کریسمس است و شوالیههای بزرگ دور میز شاه جمع شدهاند و از شجاعتهایشان تعریف میکنند. پس او نیز کمی نونوار میکند و خود را به ضیافت میرساند. پسر که قصد تغییری در وضع بیسروسامان زندگیش را ندارد، گیج و منگ در جمع شوالیهها نشسته است. مادر پسر میخواهد در وضع پسر تغییری ایجاد کند. او که جادوگر قدرتمندی است با استفاده از قدرتش موجود عجیبی به نام “شوالیه سبز” را احظار میکند تا پسر را در چالشی غیرقابل بازگشت در مقابل شوالیههای دیگر و شاه آرتور قرار دهد. شوالیه سبز به دنبال فرد شجاعی است که جرات رو در رو شدن با او را داشته باشد. در اینجا پسر که فکر میکند با چالش سادهای طرف است و میخواهد جلوی داییاش شاه خودی نشان دهد، خود را جلو میاندازد تا نمایشی راه بیندازد. او یک ضربه به گردن شوالیه سبز وارد میکند و سرش را از تنش جدا میکند اما شوالیه سبز در کمال ناباوری نمیمیرد و از پسر میخواهد که تا کریسمس دیگر به قلعه او برود تا او نیز یک ضربه مشابه به او وارد کند! در حقیقت چون این عمل در جلوی شاه و شوالیههای دیگر صورت میگیرد، او نمیتواند از رفتن به این سفر عجیب سرباز زند.
چالشی که باعث میشود برای اولین بار پسر در آزمون سختی قرار بگیرد. آیا پسرِ خام و مست اول فیلم میتواند شجاعت و شرافتش را در طول داستان بدست بیاورد و تبدیل به یک شوالیه بزرگ شود؟ موضوع کلی فیلم تکامل از خامی و عبث بودن به پختگی و شرافت داشتن است. نقشه مادر آیا به نتیجه میرسد و پسرِ بدون هدف و ترسوی ابتدای داستان در انتها به یک شوالیه بزرگ، شجاع و باشرافت تبدیل خواهد شد؟
توشه راهِ پسر کمربندی سبز رنگ حاووی طلسمهایی است که جلوی مرگ او را میگیرد. این کمربند توسط مادر به پسر داده میشود و کمی از ترسی که در وجود او تلنبار شده است را از یادش میبرد. سفر شوالیه گاوینِ شجاع(!) آغاز میشود. اولین فردی که در محیط بیرون شهر ملاقات میکند یک پسر دزد و مردهخور است. سالها بیخیالی و بیفکری اینبار نیز کار دستش میدهد و او به پسر پولش را نشان میدهد. وقتی پسر متوجه میشود که پول به همراه گاوین است او را غافلگیر کرده و دست و پایش را میبندد و تمام وسایلش از جمله کمربندش را میدزدد. او بارها در طول این قسمت فریاد میکشد که یک شوالیه نیست و ترس و ضعف و بیتجربگی از رفتار او میبارد. او واقعا هنوز یک شوالیه نشده است اما آیا در ادامه میتواند تبدیل به یک شوالیه شود؟
بعد از اینکه تمام وسایلش را از دست میدهد. او دست بسته روی زمین افتاده است. فرض اول در اینجا این است که او در همین صحنه میمیرد! در اینجا با چرخش زیبای دوربین مرگ او به نمایش در میآید و او تبدیل به اسکلت میشود و باز زمان به عقب رفته و او دوباره زنده میشود. اما اینطور میتوان برداشت کرد که پسر در همین سکانس مرده است و بقیه داستان به شکل روح به ماجراجویی برای دستیابی به شرافت از دست رفتهاش میپردازد! این میتواند منطقیترین برداشت شما از این صحنه باشد. پس سر گاوین، این شوالیه شجاع که در وصفش شعرها و افسانهها در شهر بازگو میشد در اولین برخوردِ جدی با محیطِ بیرون از شهر و واقعیتِ زندگی، جان خود را از دست میدهد! چقدر زیبا و واقعی! فرض دیگر میتواند اینطور باشد که آن مردن و اسکلت شدن تنها در ذهن او تجسم شده است و مرد با تلاش، خود را از مرگ حتمی رها میکند. هر دو فرض صحیح است و هرکدام را که دوست داشتید بپذیرید.
در هر صورت چه سر گاوین زنده باشد چه مرده، اتفاقات ادامه داستان کمی فانتزیتر از اوایل فیلم است. مرد در ادامه ماجرایش به یک کلبه عجیب برمیخورد. گرسنه و خسته وارد کلبه میشود. با ورود به کلبه و خوابیدن روی تخت طبقه بالا، سر و کلهی یک دختر پیدا میشود. دختر که در حقیقت یک روح سرگردان است از سر گاوین تقاضا دارد که سر قطع شدهاش که در انتهای برکهای است را برایش بیاورد. سرگاوین از زن میپرسد در ازای بیرون آوردن سر چه چیزی به او میرسد؟ اما آیا یک شوالیه با شرف برای کمک به درماندگان تقاضای چیزی میکند؟ در نهایت او به درون آب رفته و سر را برای زن میآورد و روی اسکلتش که روی تخت است قرار میدهد، با اینکار تاریکی از بین میرود و روشنایی به محیط میتابد. به نوعی این اولین آزمون روحانی است که گاوین در آن پیروز میشود و کمی نور شجاعت و شرافت به قلبش منعکس میکند. همینطور وقتی که او میخواهد از خانه خارج شود تبر گم شدهاش را پیدا میکند. به نوعی میتوان گفت که این پاسخ لطفی است که به زن کرده است.
از این جای فیلم به بعد سر و کلهی روباه قرمزِ مرموز داستان پیدا میشود. در حقیقت روباه چه کسی است؟ روباهی که از درون غار با او همسفر میشود. روباه نماد بخشی از وجود سر گاوین است که نمیخواهد گذشتهاش را رها کند و میخواهد همان انسان بیهوده باقی بماند. روباه نماد حیلهگری و شهوت درونی اوست و در راه نرسیدن به شرافت، روباه مسیر اشتباهی را پیش پای سر داوین قرار میدهد. سنگ جلوی راهش میگذارد، با قارچ سمی مسمومش میکند و سرعت حرکتش را میگیرد. حتی او را دچار وهم میکند! در آخر روباه برای کامل کردن حیله خود او را به قلعهای بزرگ میرساند.
در قلعه، او مادرش را میبیند. در حقیقت این قلعه جادو و طلسم مادر است. سه فرد در این قلعه زندگی میکنند. هر سه برای کُند کردن سفر او در این قلعه حضور دارند. این آزمون روحانی دیگری از طرف مادر است تا پسر را در سخترین شرایط قرار دهد و خوشی، شهوت و آرامش را برایش محیا سازد تا از ادامه ماموریت او جلوگیری کند. مرد شکارچی که میخواهد شکمش را پر کند. زنی که قیافهای شبیه معشوقعش دارد و حس شهوت را در وجودش تقویت میکند. زن پیری که چشمانش را بسته است و نماد مادرش است. اگر در ابتدای فیلم و صحنه ورود شوالیه سبز دقت کنید مادر چشمانش را میبندد و شروع به اجرای طلسم میکند. اگر دقت کنید پیرزن در تمام بخشهایی که دختر جوان است حضور دارد و همیشه در کنارش است. میتوان حدس زد که پیرزن در حال کنترل دختر است و پیرزن فرستاده مادر (احتمال زیاد خود مادر) است و تمام این قلعه مرحلهی دیگری از آزمون مادر برای پسر است. همه این جمع سه نفره دور هم جمع شدهاند تا سر گاوین را از رفتن به سوی ماموریت خطیر باز دارد و سرعت او را کم کند و با یادآوری هوسهای دنیوی شک به دلش راه بیندازند.
اما در خانه در قاب عکسی روباه قرمز داستان را میبینید که توسط گروهی از شکارچیان تعقیب میشوند. روباهی که نماد بخش عبث سرگاوین است. در صحنه بعدی مرد قولی از سر گاوین میگیرد که بهترین شکارها را برای او محیا میکند اما در عوض چیزی که در این خانه بدست میآورد را باید با مرد تقسیم کند. این نکته را به یاد داشته باشید. نکته مهم دیگر این سکانس صحبت در مورد رنگ سبز است. رنگ سبز یکی از مهمترین نمادهای این فیلم است. رنگ سبز علاوه بر اینکه رنگ زندگی و حیات است، رنگ فساد نیز میباشد. یکی از جملههای زیبای زن در مورد رنگ سبز و قرمز است، او میگوید: “سرخ رنگه شهوته، اما سبز چیزیه که از شهوت به جا میمونه…” فیلم یکباره دیگر قاب عکسی را نشان میدهد که عدهای شکارچی در حال تعقیب مردی ترسو هستند. مرد ترسو نماد سرگاوین است که به دنبال رسیدن به شجاعت در تلاش است و عدهای در حال تعقیب او هستند و جلوی پایش سنگ میاندازند.
صحنه تاثیرگذار دیگر در سکانس بعدی است که دختر به بالین پسر میآید. کمربند سبز رنگ دور کمر دختر است و لباس قرمز رنگی به تن دارد. شهوت مهمان خانه گاوین است تا سرعت حرکت او را کاهش دهد. کمربند سبز نماد نداشتن شرافت است. نماد عمل نکردن به عهد است. چراکه وقتی که شوالیه سبز سرش را جلوی سرگاوین خم کرد از طلسمی برای نجات جانش استفاده نکرد و حالا گاوین میخواهد عهد شکنی کند و شوالیه را گول بزند. ترکیب منی با کمربند سبز در این سکانس نشان از عبث بودن کمر بند است و صحبتهای دختر را در مورد شهوت ثابت میکند. (سبز چیزیه که از شهوت به جا میمونه) ناگهان در این صحنه پیرزن نشان داده میشود. فرضیهای که در بالا در مورد پیرزن گفته شد به شدت در اینجا پررنگ میشود. چراکه در حقیقت فقط پیرزن در اتاق است و خبری از دختر زیبارو در اتاق نیست! سر گاوین از قلعه فرار میکند و در بیرون قلعه با مرد رو به رو میشود. قولی که مرد از سرگاوین گرفت را بیاد بیاورید. (چیزی که در این خانه بدست میآورد را باید با مرد تقسیم کند) بوسه در حقیقت تقسیم غنائمی بود از شهوتی که قلعه به او ارزانی داده بود!
در کنار رودخانه روباه ماهیت اصلی خود را فاش میکند و از سرگاوین میخواهد که این سفر را ادامه ندهد و بذر ترس در دل او میکارد. آخرین ترفندهای مادر برای اینکه امتحانش را برای پسر سختر از قبل کند. اما سرگاوین به مسیرش ادامه میدهد و به سریر شوالیه سبز میرسد. او در آنجا منتظر میماند تا شوالیه از خواب بیدار شود. در روز کریسمس شوالیه بلند میشود و قصد دارد تا سر از تن گاوین جدا کند. چند بار ترس جلوی شرافت او را میگیرد. با اینکه هنوز کمربند سبز دور کمرش است باز ترس وجود را ول نمیکند! ناگهان میبینیم او پا به فرار میگذارد، پسر ترسوی اولین فیلم در انتها نیز نمیتواند شرافتش را حفظ کند! چقدر زیبا و واقعی!
اما این تنها یک روی داستان است. شوالیه سبز داستانی را پیش روی او قرار میدهد تا کمی از ترس وجود او را از بین ببرد. تا او متوجه شود، با فرار از این ملاقات چه بهایی باید بپردازد. او تا ابد باید طلسم کمربند سبز را با خود حمل کند. عشق وجودی او کمرنگ میشود. کمربند برایش تباهی و فساد به دنبال دارد. او در همه حال کمربند را به کمرش دارد. (حتی موقع هم بستری و استحمام کردن) مانند غدهای بدخیم در همه حال کمربند به او چسبیده است. با مرگ دایی و زنش او به عنوان تنها وارث برجای مانده از او (فرزندی ندارد) برتخت پادشاهی مینشیند. حکومت او شوم و نامبارک است. او زنش را به خاطر بدنیا آوردن فرزند دختر رها میکند و به دنبال زن جدیدی میرود. انسانیت و شرافت کم کم از او روی برمیگرداند. برکت از کشور بیرون میرود و مرگ و نیستی همهگیر میشود.
شمایل صورت گاوین روی بدن روباه نشان میدهد که حیله روباه جواب داده و او به یک انسان بیهوده تبدیل شده است. جنگ پشت جنگ، نیستی پشت نیستی، از دست دادن سرزمین، از دست دادن پسر، از دست دادن اعتبار در نزد مردم…. همه او را ترک میکنند و تنهاآن کمربند شوم در دور کمر او باقی میماند و در آخرین لحظات حتی مادرش نیز به او پشت میکند. مردم بر علیه او شورش میکنند و او به نیستی بدل میشود… بلاخره در آخرین لحظات او کمربند را از کمر باز میکند و اینجاست که شرافت از دست رفتهاش با قطع شدن سرش باز میگردد…
سرگواین تمام این اتفاقات را در چشم به هم زدنی تجربه کرده است و متوجه میشود، بستن کمربندِ شوم به کمرش جز نیستی و نابودی چه برای خود و دیگران چیزی به ارمغان نمیآورد. او در آخرین لحظات فیلم تبدیل به یک شوالیه شجاع و باشرافت میشود. اما آیا او زنده میماند یا شوالیه سبز ضربه نهایی را به او وارد میکند!؟ هیچ فرقی به حال داستان ندارد. او اگر زنده بماند تبدیل به آدم متفاوتی شده است و مسلما مسیری که در بالا گفته شد را طی نمیکند و اگر بمیرد نیز با شرافت و شجاعت مرده است و نامش برای همیشه جاودان میشود… (یکی از پرمعنیترین فیلمهای پایان باز) (برداشت دیگر اینکه “شوالیه سبز” شکل فاسد شده پسر است(تغییر صورت شوالیه در زیر نور کاملا مشهود بود) و تمام اینها جنگ درونی سر گاوین برای خود ساختگی بود.)
نتیحه گیری…
اگر به دنبال دیدن یک فیلم اکشن هیجان انگیز هستید قطعا این فیلم شما را راضی نمیکند و ریتم کُند و متفاوت آن شما را خسته خواهد کرد. اما فیلم شوالیه سبز در وصف تحول و خود ساختگیست. سفری پرپیچ و خم از رذالت به شرافت و شجاعت انسانیست. فیلم شوالیه سبز پر از قاب بندیهای زیباست و از لحاظ میکس و فیلمبرداری کم نقص و جسورانه ساخته شده است. چرخشهای زیبا و معنادار دوربین در نقش یک جلو برندهی زمان از نوآوریهای به کار رفته در فیلم در این زمینه محسوب میشود. همینطور پشت هر صحنه به ظاهر سادهاش معانی زیبایی نهفته است. شوالیه سبز از متفاوتترین آثار سینمایی سال ۲۰۲۱ محسوب میشود، اگر با حوصله برایش وقت بگذارید مسلما از دیدنش لذت خواهید برد و سکانسهای بیادماندنیاش تا مدتها شما را درگیر میکند. با این حال اگر حوصله دیدن این نوع ماجراجوییهای عمیق را ندارید بهتر است از خیر دیدن فیلم بگذرید…
سخن پایانی
امتیاز فیلم The Green Knight
اگر به دنبال دیدن یک فیلم هیجان انگیز هستید قطعا این فیلم شما را راضی نمیکند و ریتم کُند و متفاوت آن شما را خسته خواهد کرد. اما فیلم شوالیه سبز در وصف تحول و خود ساختگیست. سفری پرپیچ و خم از رذالت به شرافت و شجاعت انسانیست. فیلم شوالیه سبز پر از قاب بندیهای زیباست و از لحاظ میکس و فیلمبرداری کم نقص و جسورانه ساخته شده است. چرخشهای زیبا و معنادار دوربین در نقش یک جلو برندهی زمان از نوآوریهای به کار رفته در فیلم در این زمینه محسوب میشود. همینطور پشت هر صحنه به ظاهر سادهاش معانی زیبایی نهفته است. شوالیه سبز از متفاوتترین آثار سینمایی سال ۲۰۲۱ محسوب میشود، اگر با حوصله برایش وقت بگذارید مسلما از دیدنش لذت خواهید برد و سکانسهای بیادماندنیاش تا مدتها شما را درگیر میکند. با این حال اگر حوصله دیدن این نوع ماجراجوییهای عمیق را ندارید بهتر است از خیر دیدن فیلم بگذرید…
امیدواریم از مطلب “بررسی و تحلیل فیلم The Green Knight” لذت برده باشید تا بعد…
خیلی مطلب عالی بود دمتون گرم من خیلی برام فیلم روشن شد
کاش حداقل اصل شعری که این فیلم برداشتی از اون بودو خونده بودید تا اینقدر تحلیلتون سطحی نبود
دلیلی نداره شعر یا کتاب اثر رو برای فهمیدن داستان چیزی خونده باشی
اگر دقت کنید من ابتدای متن هم نوشتم. فقط در مورد چیزی نوشته شده که داخل فیلم به تصویر کشیده شده
مثل این میمونه یه روزی فیلم رستم و سهراب ساخته بشه و بگید حتما باید شعرش رو میخوندید بعد در مورد فیلمش نظر میدادید! بحث ما فیلمه نه شعر. فیلم باید توان به تصویر کشیدن مفهوم داستان رو بدون هیچ برداشت قبلی داشته باشه درغیراینصورت ناقصه. و منم فقط برداشتم از داستان فیلم رو نوشتم و گرنه خوندن شعرش و بعد ترکیب اون داستان و پیوند زدن داستانهاش باهم شدنی بود ولی دیگه اون تحلیل داستان شعر بود نه تحلیل داستان فیلم.
ممنون از نظرت
سلام
من چنتا نقد رو خوندم ولی هیچکدوم صراحت و شجاعت این نقد رو نداشت.
انقدری خوب بود این نقد که من رو وادار کرد کامنت بزارم.
ای کاش میتونستم مطالب دیگه ای که با قلم این نویسنده نوشته شده رو هم بخونم
تشکر
سلام ممنون از نظرتون لطف دارید
روی نام نویسنده اگر کلیک کنید به دیگر مطالبش دسترسی پیدا میکنید
موفق باشید و دمتون گرم
ممنون بله دیدم و بوکمارک کردم:)
قبل از خوندن این مطلب واقعا خودم رو فوش دادم که وقتم رو صرف دیدن این فیلم کردم! ولی بازم نجاتم دادید خیلی از مسائل برام روشن شد و دوست دارم بار دوم با دقت بیشتری فیلم رو ببینم. مثل همیشه عالی. دمتون گرم