بررسی سریال Andor فصل اول (تا قسمت آخر)
سریال Star Wars Andor توسط تونی گیلروی (Tony Gilroy) ساخته شده است و از طریق سرویس استریم دیزنی پلاس منتشر شده است. این مجموعه چهارمین سریال از فرنچایز بزرگ جنگ ستارگان (Star Wars) است و پیشدرآمدی برای Star Wars: Rogue One محسوب میشود. سریال اندور در مورد کاراکتری به نام کاسیان اندور (Cassian Andor) است که از یک دزد تبدیل به جاسوس شورشیها میشود. این سریال دورهای پنجساله قبل از فیلم Star Wars: Rogue One را پوشش میدهد. در ادامه با بررسی سریال Star Wars Andor با ما همراه باشید.
مطلب مرتبط: مورد انتظارترین سریال های سال 2022
بررسی سریال Andor فصل اول قسمتهای یک تا سه
در اولین برخورد با Andor ممکن است حس نوستالژی به شما دست دهد زیرا دیدن دوبارهی دیهگو لونا (Diego Luna) در نقش کاسیان اندو میتواند یادآور فیلم Star Wars: Rogue One باشد. سریال اندور نیز لحنی متفاوت از دیگر آثار جنگ ستارگان دارد و قیاس Andor با Rogue One نیز اصلاً بجا نیست، زیرا اندور به مانند رمانی است که در قالب یک سریال به نمایش گذاشته است. سه قسمت ابتدایی سریال بسیار سریع همهچیز را در کنار هم قرار میدهد و سعی میکند داستان کاراکتر اصلی را شکل دهد. تِم سریال به مانند فیلمهای همین سری در دههی ۹۰ میماند و این موضوع میتواند برای مخاطبان قدیمی و آشنایان به ششگانهی اول خوشآیند باشد و نه چیزِ دیگری، اکشنها و زدوخوردها و همه چیز سریال یادآور فیلمهای قدیمی سری استار وار است و CGI نیز بخوبی همان حس را در شما ایجاد میکند.
داستان سریال در دو سیاره به نامهای Ferrix و Morlana One دنبال میشود و سفر بین این دو سیاره در سریال و جابهجایی بین آنها خیلی سریع اتفاق میافتد که خوشآیند نیست. Andor کار خود را با سیارهی Morlana One شروع میکند و سریال این سیاره را (در کمال تعجب) فاحشهخانه خطاب میکند (یعنی یک سیارهی کامل، گرفتید چی میگم) که توسط نیروی امنیتی خصوصی کنترل میشود. او در این سیاره به دنبال خواهرش است و بعداً توسط فلشبکهایی متوجه میشویم، خواهر Andor در سیارهی Kanari از برادر جدا شده است. از آنجایی که Andor هنوز جاسوس نیست، پس Stormtroperها را به دنبال خود ندارد که یاریاش کنند. در عوض با دو کارمند Pre-Mor سطح پایین درگیر میشود که کارش به زدوخورد در کوچه پس کوچهها کشیده میشود. یکی از این کارمندان تصادفاً کشته میشود و کاسیان مجبور میشود دیگری را نیز بکشد تا ردش را گم کنند.
یک مخاطب بدبین میگوید سه اپیزود طول کشید تا کاسیان به شورشیها بپیوندد (منظور همان سریع بود روند داستان سریال است) اما این داستان دربارهی شورش مردمان یک کهکشان برعلیه دیکتاتوری بزرگ حاکم بر آنها نیست، بلکه داستان یک شورشی به نام اندور است. در واقع اینکه او به شورشیها میپیوندد بخاطر اشتباهات خودش است و راه فراری جز پیوستن به شورشیها ندارد. تفاوت این سریال با دیگر آثار جنگ ستارگان در کاراکتر Andor نهفته است که شخصیتی متفکر، متکبر، دوگانه، قهرمان و در عین حال نااُمید را نشانمان میدهد (کاملاً متفاوت از Han Solo) که برای جنگ ستارگان این مدل کاراکتر یک پیشرفت بزرگ محسوب میشود. دنیای آندور با ماندالورین و دیگر Star Warsها متفاوت است، زیرا در ماندالورین که خیلی سعی داشت خود را تافتهای جدا بافته از Star Wars نشان دهد، معرفی اِلمانهای جنگ ستارگانی به خوبی قابل رویت بودند. مثلاً Baby Yoda که بسیار محبوب شد، اما Andor جز اینکه در دنیای Star Wars اتفاق میافتد هیچ عتصر دیگری برای همساپنداری ندارد.
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت چهارم
در اپیزود چهارم شاهد حضور رهبر شورشیها هستیم، Mon Mothma از ۱۹۸۳ تا به امروز یا نامش، یا چهرهاش را در آثار مختلف جنگ ستارگان یا شنیدهاید یا دیدهاید. اما هیچوقت این حضور پررنگ نبوده است یا در حد اشاره یا چند ثانبه بوده و آنهم نه واضح، اما در Andor بالاخره چشمان به جمال ایشان روشن شد. در واقع این کاراکتر و نام را در تمام آثار مربوط به این فرنچایز مشاهده میکنید، در کامیکها، رمانها و حتی فیلمها ولی هیچوقت به این اندازه به او بها داده نشده بود و انصافاً حضور خیلی خوبی در سریال Andor داشت. بله کاراکتر Mothma باید از سال ۱۹۸۳ تا به الان منتظر میماند تا بالاخره نویسندگان او را وارد قصهشان کنند. این قسمت بیشتر از آنکه اکشن باشد یک درام سیاسی است و با پشت پرده اتفاقات سیاسی دنیای Star Wars آشنایتان میکند. سناتورهایی که به سختی در کنار هم پشت یک میز مینشینند و یکدیگر را تحمل میکنند و حتی Mothma از شوهرش هم متنفر است و تا کجا و تا کی میتواند خود را کنترل کند و نقش شهروندی تابع امپراتوری را ادامه دهد، مشخص نیست. Mothma مانند بمبی ساعتی است که دیر یا زود منفجر میشود و میخواهد امپراتوری را غرق کند.
تنها نکتهی منفی قسمت ۴ این است که دسیسههای Courscantها که باعث میشود اندور به شورشیها بپیوندد، لوس و پیشپا افتاده مینمایاند. از آنجایی که مخاطب بر روی این مورد سرمایهگذاری کرده و وقت میگذارد که بداند چطور Andor به شورشیها پیوست ولی چیزی که نصیبش میشود، کمپ کردنهای بسیار Andor در جنگل است و این مورد به نظر من اصلاً جالب توجه نبود.
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت پنجم
در قسمت پنجم همچنان شاهد دیالوگهای قوی در سریال و بازیگری بسیار عالی از سوی عوامل هستیم. با منتقدانی که میگویند هیچوقت جنگ ستارگان تا این حد به رفتارهای عادی مردمان و صحبتهای خودمانی آنها نزدیک نبوده، موافقم. کارهای عادی و نشان دادن احوالات مردمان و دردهای آنها در جنگ ستارگان اصلاً معمول نیست ولی اندور وارد این جزئیات میشود و کاراکترهایی را به نمایش میگذارد که تنها جهانشان با ما متفاوت است وعلا آنها نیز انسانهایی عادی هستند. اگر اپیزود پنجم Andor را برای انفجارهای بزرگ و سلاحهای لیزری و غیره به تماشا نشستهاید باید گفت که مطلقاً در این قسمت چنین خبرهایی نیست. این اپیزود تنها به گوشهای از دغدغههای مردم و احوالات کاراکترها میپردازد.
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت ششم
خیلی جالب است تمام نقشهها و عملیات شورشیها در سریال Andor طبق نقشه پیش میرود. اما در این اپیزود خواهید فهمید که هیچکس در امان نیست. سریال اندور اکنون از جمله پرطرفدارارین سریالهای دنیای جنگ ستارگان است. در این اپیزود کارگردان لانگشاتهای خوبی از ستارگان، فضا و اتمسفر سیارات به نمایش میگذارد که از دیدن آنها لذت خواهید برد. اما قابل پیشبینی بودن حرکت قهرمان در بعضی بخشهای این اپیزود کمی از تنوع و سیر روایی سریال شما را باز میدارد. اما در پایان اپیزود شاهد رویدادی هستیم (اسپویل نمیکنم) که میتواند به کاراکتر Andor عمق دهد و شخصیت او را بسازد. اما در نهایت سیر روایی وقایع اینطور به مخاطب القا میکند که نویسندگان کاملاً دلبخواهی فلان کاراکتر را میکشند و اینکه سقوط محموله باعث مرگ آنها شد، یک بهانه ساده بوده است. انگار Andor در حال ساخت سفری بزرگ برای کاراکتر اصلی خود است و چیزی که مشخص نیست آن است که این سفر چیست یا چه معنایی دارد و میتواند این مورد، کلیت داستان را در بر بگیرد.
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت هفتم
در اپیزود هفتم Andor با نام “Announcement” به نقطهای غیرقابل بازگشت رسیدهایم و اگر از ابتدا آن را دنبال کردهاید مشخصاً تماشای آن را رها نخواهید کرد. به نظر می رسد لحن قسمت هفت، “اعلام” این احساس را منعکس میکند، زیرا وقایع این اپیزود همگی یک موضوع را تقویت میکنند، وضعیت تک تک شخصیتها در نوسان است و همه چیز قبلاً به طور غیرقابل جبرانی تغییر کرده است. در اقدامی غیرمعمول اما تازه، کاسیان شورشیها را رها کرده و به Ferixx برمیگردد. جایی که دیگر هیچکس به او خوشآمد نمیگوید و حتی مادرخواندهاش ماروا به او میگوید که گورش را گم کند.
امپراتوری اکنون به شکل ترسناکی بر کل این سیاره سایه افکنده است و تمام مردم او را مقصر میدانند. این اولینبار است که چنین موقعیتی در Star Wars پدید میآید. زیرا در تمام سری جنگ ستارگان، حتی آنها که خود جرج لوکاس نویسندگی میکرد، شاهد عواقب جمعی یک تصمیم و یا حرکت از سوی کاراکترهای قصه نبودیم. مثلاً وقتی در سیارهی Tatooine، لوک با امپراتوری درگیر شد، هیچ یک از همسایگان اهمیتی ندادند، زیرا نویسنده برای آنها قصه تعریف نمیکرد و تمام دنیای بزرگ جنگ ستارگان حول کاراکتر لوک اسکایواکر میگشت و تصمیماتش نیز مطلقاً تاثیری بر مردم اطرافش نداشت. اما در Andor این موضوع متفاوت است و این حرکتی جدید در سری جنگ ستارگان است که قبلاً شاهدش نبودیم. حرکت شورشیها و عواقب کارهایشان اکنون به خوبی قابل رویت است و مطلقاً سیاه و سفید نیست. همه چیز در آندور دارای جزئیات است و از آنجا که نویسندگان رئالیسم را جدی گرفتهاند، ممکن است با تعلل بعضی جزئیات، حتی در مورد کاراکترها را از دست بدهید. Deedra به راحتی رئیساش در ISB (دفتر امنیت امپراتوری) را متقاعد میکند که شورشیان تلاشی هماهنگ برای سرقت فناوری امپریال را آغاز کردهاند. این موضوع باعث میشود فکر کنیم یا Deedra در کارش خیلی ماهر است یا او نیز جاسوسی در میان شورشیهاست یا خبرچینی آنجا دارد.
در کل قسمت هفتم یک Star Wars درست و حسابی را به نمایش میگذارد و Stormtroopers هم دارد و دلیل آن این است که Andor اولین قدمها به سمت داستانی بزرگتر را برمیدارد.
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت هشتم
در این قسمت Star Wars و رهایی از شائوشنگ با هم ترکیب میشوند، یک زندان فضایی با تم دیزنیلندی که باعث میشود قسمت هشتم نیز قشنگیهای خودش را داشته باشد. حال در زندان با اندی سرکیس روبرو میشوید و نام او Kino است و یک زندانی است، نه نام او و نه نقشاش برایتان اهمیتی پیدا نمیکند زیرا او اندی سرکیس است و همین موضوع حواس شما را پرت خواهد کرد. در این زندان اسنوک نیز در گوشهای لمیده و او را از The Force Awaken و The Last Jedi بخاطر داریم که به خودی خود این موضوعی عجیب است. حتی کاراکتر Duncan Pow نیز از Rogue One بازگشته است.
نکتهی جالب توجه از قسمت هشتم Andor این است که اصولاً در جنگ ستارگان کسی به کاراکترهای امپریال توجهی ندارد. یا دنباله روی Jediها هستید و یا شورشیها را دنبال میکنید و شاهد اتفاقاتی هستید که آنها را رقم میزنند. اما کاراکترهای جبههی امپریال نیز برای تمام مخاطبان آشنا هستند ولی نویسندگان آنچنان دنبال قصهگویی برای آنها نبودند. زیرا امپریالها نسخهی نازیهای فضایی هستند و خوشآیند هیچکسی نیستند. این اصل در جنگ ستارگان اما در Andor کنار گذاشته شده و حداقل یک کاراکتر از امپریالها دارای پرداخت و پیچیدگیهای درام است. همین نکتهی کوچک تفاوت Andor را با دیگر Star Warsها بیان میکند.
در کل قسمت هشتم داستان را به خوبی پیش میبرد و ما را با جنبههای بیشتری از دنیایی که Andor میخواهد نشانمان دهد، آشنا میکند.
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت نهم
قسمت نهم Andor این موضوع را تداعی میکند که هیچ حاشیه امنی برای هیچکدام از کاراکترها وجود ندارد. تهدید ددرا به Bix قبل از بازجویی نیز نشان از خطرات و مخاطراتی که در آینده ممکن است اتفاق بیافتد میگوید. در اندور هیچکس هیچ چیز را نمی داند، ددرا نمیداند Bix اطلاعاتی که به دنبالش است را دارد یا نه و او را شکنجه میدهد تا این موضوع را بفهمد. اما موضوع وقتی جنبهی طنز به خود میگیرد که Mon Mothma به وام نیاز دارد، اما واقعاً نمیداند آن را چگونه میخواهد دریافت کند و همچنین نمیداند افرادی که در Rebellion برایش فعالیت میکنند، از جمله پسر عمویش Vel، واقعاً چه میکنند! این یعنی سوخت طرح داستانی Andor طنزی دراماتیک است. جالب است که ما رشتهی ارتباطی بین این مسائل را میدانیم ولی کاراکترها نمیدانند. دلیل تماشای ما، نزدیکتر شدن این کاراکترها به هم است و اتفاقاتی که قرار است رخ دهد. اما آیا همهی این رشتهها به هم میرسند؟ چیزی که از Andor متوجه میشویم این است که باید منتظر فصلهای بعدی باشیم. البته اگر Rogue One را دیده باشید انتهای این نخها را دیدهاید. اما اتفاقاتی که این بین در حال وقوع است ما را وسوسه میکند که سریال را دنبال کنیم. اما تا اینجای کار و در قسمت ۹ اکثر کاراکترها دور از هم و در نقاط مختلفی قرار دارند و بعید است در انتها آنها به هم برسند.
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت دهم
آندور پیچشی بسیار شگفتانگیز در قسمت دهم ایجاد میکند که همهچیز به آن منتهی میشود. آندور نمایشی دربارهی جاسوسان است و این بدان معناست که هر چیزی که تا به الان دیدهاید، تغییر کرده است. قسمت دهم که “یک راه خروج” نام دارد، در ابتدا اینطور تداعی میکند که دربارهی فرار اندور از زندان فضایی است، اما غافلگیری داستان در این اپیزود، ما را با نیمهی پنهان Andor آشنا میکند. هرچه Andor به پایان فصل اول نزدیک میشود، تصویر مبهم Rebellion بیشتر وضوح پیدا میکند. اندی سرکیس در این اپیزود بسیار هیجانانگیز ظاهر میشود و شورش زندان را رهبری میکند. حال باید دید که اندور موفق میشود داستانش را نقطهای رضایتبخش به پایان برساند یا خیر. Andor توانسته داستانهای خود را جدای از جدول زمانی جنگ ستارگان به تصویر بکشد و برای خود مرزهای خوبی گسترانیده است. یعنی دارای درام مختص به خود، جدای از Star Warsهایی است که میشناسیم. با اینکه تنها دو قسمت به انتهای این فصل مانده اما در جهت درستی قرار داریم و فصل دوم میتواند برایمان جذابیتهای خودش را داشته باشد، باید دید دو قسمت بعد چگونه پیش خواهند رفت.
از جمله مواردی که باعث میشود Andor در آینده در یادها بماند نه پیچیدگی روایی مانند قسمت “One Way Out” که عمق دادن به داستان و به چالش کشیدن تصمیمات کاراکترهایش است…
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت یازدهم
در قسمت یازدهم سریال Andor که “حرکت” نام دارد، همه شخصیتها در حال حرکت هستند. بالاخره Cassian و Melshi از زندان فرار میکنند، در حالی که Luthen از یک سر کهکشان به سر دیگرش میرود. اما Andor به طور واضح تا لحظهی آخر چیزی از داستان اصلی را تغییر نمیدهد و با دانشی که اکنون از سریال Andor داریم میتوانیم از چگونگی پایانبندی مطمئن باشیم.
از جمله مواردی که باعث میشود Andor در آینده در یادها بماند نه پیچیدگی روایی مانند قسمت “One Way Out” که عمق دادن به داستان و به چالش کشیدن تصمیمات کاراکترهایش است. به عنوان مثال، در اپیزود “دختر فریکس”، کاراکتر لونی کاری که انجام میداد آنچنان نگرانکننده نبود. او با نگهداشتن خبرچینش وضعیتی که در آن قرار داشت را حفظ کرد. اما در این اپیزود نویسندگان تصمیم لوتن را به چالش میکشند و با این کار کاراکتر خود را عمیقتر میکنند و به داستان Andor زوایای بیشتری میدهند و دنیای خود را گسترش میدهند. آیا اجازه دادن به مردان Anto Kreegyr، که خود را برای شورش فدا کنند، کار درستی بود؟ حتی کاراکتر Saw Gerrera که خود در میان شورشیها به افراطی معروفی است، نیز از روشهای خونسردانهی لوتن ناراحت است. Andor در شخصیتپردازی بسیار خوب عمل میکند، او بر سر لونی بیچاره داد و فریاد میزند که ساکت باشد، از تصمیمات خود مطمئن نیست و با همهی زیردستانش هم خشن برخورد میکند. اما در برابر Saw، لوتن سرد و متعارض است، این یک تصویر متقاعد کننده از یک رهبر منزوی است، Stellan Skarsgard تمام صحنهها را به خوبی ایفا کرده است و پیچیدگیهای بیشتری نیز به کاراکترش داده است. Andor در این اپیزود نشان میدهد که حتی بین شورشیها هم آدمهای خاکستری پیدا میشود و همهچیز سیاه و سفید نیست.
کاراکتر (Kreegyr) شخصیتی محوری دارد و ما اصلاً او را ندیدهایم اما همهی شورشیها او را عضوی از خود بهشمار میبرند و برای اینکه رویارویی Saw و Luthen تاثیرگذارتر باشد، بهتر بود که با Kreegyr حداقل برای یکبار ملاقات میکردیم. همه جنگ ستارگان را با اکشن مختص این فرنچایز میشناسند ولی Andor کمتر وارد این فازها میشود. ولی در این اپیزود شاهد همان زدوخوردهای معروف Star Warsای هستیم و ما را برای یک ماجراجویی در دنیای Star Wars آماده میکنند. در آینده اما Andor را با روابط و دیالوگها و دراماش بخاطر میسپارند ولی دیدن یک نبرد کلاسیک Star Warsی هیچ وقت خالی از لطف نخواهد بود….
بررسی سریال Andor فصل اول قسمت دوازدهم (آخر)
در واقع کاراکتر کاسیان به مانند توپ تنیسی میماند که درون خودروی در حال حرکت پرت شده است و بخاطر دستاندازها و حرکات خودرو به اطراف پرت میشود.
در قسمت پایانی فصل اول Andor، شخصیتهایی که تا قبل از این در گوشه گوشهی کهکشان سرگردان بودند را به خاطر مراسم تشیع جنازهای در سیارهی فریکس به یکدیگر پیوند میزند. در نهایت نیز کاسیان و لوتن به نقطهی احساسی مشابهای که در اپیزود سوم قرار داشتند، میرسند. با این تفاوت که در آن زمان، کاسیان از دعوت به ماجراجویی در کهکشان سرباز زد. در پایان فصل اول، پیام آندور کاملاً مشخص است، کاسیان آماده است تا سرنوشت خود را در آغوش بگیرد.
پس از جدا شدن از Melshi، کاسیان برای شرکت در تشیع جنازهی Maarva به فریکس بازمیگردد و در این راه تلاش میکند تا Bix را از چنگال شرور ISB نیز نجات دهد. همهی شخصیتهای دیگر مِنهای Mon Mothma نیز به فریکس برمیگردند. زیرا همه در تلاش هستند تا کاسیان را بگیرند یا به قتل برسانند، زیرا هم امپراتوری و هم شورشیان میدانند که او به آنجا میرود. خوشبختانه Vel، Cinta، Syril، Dedra و Luthen به لطف موضع نهایی Maarva در برابر امپراتوری و نقشهی کاسیان، کم و بیش، از هدف خود دست میکشند. مراسم ترحیم Maarva خیلی سریع تبدیل به شورش میشود و صحبتهای ماروا که از طریق هلوگرام به نمایش در میآید و حکم وصیت او را دارد، در آن از همرزمانش میخواهد که تا آخرین نفس با امپراتوری بجنگند. سکانسی واقعگرایانه که زندگی تحت حاکمیت امپراتوری را به ما نشان میدهد.
اما هرچهقدر پایان فصل اول آندور هیجانانگیز بود، اما نمیتوان کتمان کرد که سریال، آرام آرام از اوج فاصله گرفت. سریال آندور با مردی شروع شد که به دنبال خواهرش میگشت، در نهایت دربارهی مردی بود که به یک شورش بزرگ پیوست با دلایلی که ارتباط آنها به یکدیگر کمتر منطقی است. البته ایرادی ندارد زیرا در زندگی واقعی نیز اتفاقاتی که جلوی پای ما قرار میگیرند نیز بعضاً بیمقدمه و بدون ارتباط قبلی و پیشزمینه هستند. اما از لحاظ داستان نویسی، کاسیان چه میخواهد؟ و آیا این انگیزهها در داستان قابل توجیح و پیشبرندهی داستان هستند؟ گاهی اوقات احساس میکنید که یکسری اتفاقات برای آندور به صورت تصادفی اتفاق میافتند و هیچ پیشزمینهای ندارند. در واقع کاراکتر کاسیان به مانند توپ تنیسی میماند که درون خودروی در حال حرکت پرت شده است و بخاطر دستاندازها و حرکات خودرو به اطراف پرت میشود. بدون اینکه این کاراکتر انگیزهای قابل درک و قابل قبول داشته باشد و منِ مخاطب تا همین الان مطمئن نیستم هدف کاسیان دقیقاً چیست.
آندور یک سریال است و نه رُمان، اما نویسندگان نیز انگار مطمئن نیستند نقش کاسیان در داستان چیست؟ آیا این کاراکتر تصمیم بخصوصی دارد؟ یا صرفاً مانند توپ به این سو و آنسوی کهکشان پرتاب میشود تا به پایان اجتنابناپذیر Rouge One برسد؟ نسخهی کاسیان که در نارکینا ۵ از زندان بیرون میآید، هیچ تفاوتی با کاسیان قبل از ورود به زندان ندارد. زندان تفاوتی در کاراکتر کاسیان ایجاد نمیکند و هدفی به او نمیدهد. در واقع سیر وقایع داستان Andor را میتوانید اینگونه نیز مجسم کنید؛ ما با کاسیان آشنا میشویم، سپس او دستگیر میشود، بعد به نارکینا ۵ میرود، سپس در زندان شورش میکند، بعد با لوتن ملاقات میکند و …. همانطور که میبینید سریال آندور صرفاً وقایعی را برای ما به نمایش میگذارد، حال بین این سِیر وقایع، زندان را نمیتوان جدا کرد و اهمیت دارد، این واقعه او را از مادرش جدا کرد و در نهایت همه کاراکترهای سریال را بعدتر در مکانی گِرد هم آورد. زمان که کاسیان در زندان بود دیگر داستانهای فرعی سریال Andor، اجازه نداشتند به جلو حرکت کنند. حال این نکته را در نظر داشته باشید که امپراتوری و تمام عواملش دربهدر به دنبال دستگیری فردی بودند که تمام این مدت در نارکینا ۵ زندانی بود و خودشان نمیدانستند! حال اپیزود پایانی سریال را با این علامت سوال به پایان میبرد که خواهر Andor کجاست؟ این نکته تناقضی در داستانگویی و سبک واقعگرایانهی سریال Andor بوجود میآورد که باعث عدم برقراری ارتباط با آن میشود. کاراکترهای آندور و لوتن این نکته را به ما یادآوری میکنند که داستانهای ماجراجویانهی فضایی همیشه در یک خط مستقیم قرار ندارند که نکتهی بسیار خوبی است اما آیا آندور برای بیان و اثبات این نکته ۱۲ قسمت نیاز داشت؟
امتیاز سریال Andor فصل اول
به هر حال مطمئنیم که فصل دوم Andor متفاوتتر خواهد بود و جدای ایراداتی که در بالا گرفتم، سریالی خوشرنگ و لعاب است و توانست با سبک داستانگویی متفاوتاش نسبت به دیگر Star Warsهای معمول، ما را پای تماشایش بنشاند. تنها میماند اینکه سریال در فصل دوم انسجام بهتری به داستانش بدهد و به ما بفهماند که Andor به دنبال چیست و چه میخواهد…
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید تا بعد…
از نظر من هیچی مندلورین نمیشه حالا هر چقدر ازش تعریف کنید 🤣
اون دختر سناتور که قسمت آخر با اون پسره ملاقات میکنه اونا کی هستن نقش مهمی دارن یا آدمای بی خودن