بررسی سریال Heels تا فصل دوم
سریال “هیلز” یا “شرورها” (Heels) یک درام-ورزشی آمریکایی بوده که توسط “مایکل والدرون“ ساخته شده است. در این سریال بازیگرانی همچون “استیفن آمل”، “الکساندر لودویگ”، “آلیسون لاف”، “مری مککورمک”، “کلی برگلند” و “کریس بائر” به ایفای نقش پرداختهاند. سریال هیلز با واکنش بسیار مثبتی از سوی منتقدین روبرو گردید و توانست در وب سایت Rotten Tomatoes با میانگین ۸/۱۰، ۹۶ درصد محبوبیت را در بین منتقدین بدست آورد. بسیاری از منتقدین اجرای بازیگران اصلی (استیفن آمل و الکساندر لودویگ) و همینطور درام تاثیرگذار و جدید سریال را مورد ستایش قرار دادهاند. سریال “Heels” در تاریخ ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ پخش خود را از شبکه Starz آغاز نمود و فصل نخست آن در هشت قسمت ۵۷ الی ۶۲ دقیقهای برروی آنتن رفت. شبکه Starz در نوامبر ۲۰۲۱ رسماً این سریال را برای فصل دوم تمدید کرد و در جولای 2023 فصل دوم این سریال منتشر شده است.
تگ مرتبط: بررسی سریال
خلاصه داستان سریال Heels
داستان اصلی این سریال درباره دو برادر به نامهای جک (با بازیِ استیفن آمل) و آیس (با بازیِ الکساندر لودویگ) بوده که در لیگ کشتیکج دافی (DWL) که پدرشان تام یا همان کینگ اسپید راهاندازی کرده فعالیت میکنند. تام حدود یکسال قبل خودکشی کرده و اکنون جک که فرزند ارشد اوست DWL را اداره میکند و سعی دارد این لیگ را از آنچه در گذشته بوده به محبوبیت و پیشرفت چشمگیرتری برساند. البته پیشرفت در این کسب و کار خانوادگی به این آسونیها نبوده و آنها چالشهای فراوانی را در این مسیر تجربه مینمایند که …
بررسی سریال Heels فصل اول
سریال “Heels” یک درام قدرتمند بوده که بزرگترین ایرادش پیشروی کُند و گاهاً کسلکننده داستان میباشد. فیلمنامهی سریال در ساخت شخصیتهایی باورپذیر که حوادث و اتفاقات زندگیشان به شدت قابل لمس بوده، بسیار درخشان عمل کرده است. شخصیتهای اصلی این سریال نه قهرمانند و نه ضدقهرمان بلکه انسانهایی هستند کاملاً معمولی که همه روزه در اطرافمان مشاهده میکنیم. افرادی عادی که در بیشتر موارد نمیتوانند حدس بزنند که انتخابها و تصمیماتشان چه تاثیری در زندگی خودشان و اطرافیانشان میگذارد. پس ممکن است گاهی اشتباه کنند و با عواقبش روبرو شوند و بعضاً انتخابی درست دارند که مسیری جدید را در مقابلشان قرار میدهد. اما همواره شنیده و میدانیم که در هر دو حالت باید رو به جلو حرکت کنیم و هرگز نباید تسلیم شویم. این احتمالاً واقعیترین حقیقت در زندگی شخصی و اجتماعی انسان محسوب میشود و اصلیترین پیام این سریال نیز میباشد.
در سریال هیلز داستان دو برادر را دنبال میکنیم که بدنبال جایگاه فردی و اجتماعیشان هستند و در این راه باید سعی کنند که تصمیماتی درست برای آینده اتخاذ کنند. اما مشکل اصلی این شخصیتها درهم تنیده شدن زندگی خانوادگی و روابط کاریشان میباشد. یک کسب و کار خانوادگی که باعث شده آنها نتوانند تعادل مناسبی در روابطشان داشته باشند و این موضوع هر تصمیم و انتخابی را فارغ از درست یا نادرست بودنش به چالش میکشد. فیلمنامه سریال با تمرکز زیاد برروی این دو شخصیت مخاطبان را به عمق داستانشان میکشد و همذاتپنداری با آنها را برایتان آسان میکند. تا جایی که هر عملشان برایتان قابل هضم بوده و به خود میگویید که اگر من نیز بجای او بودم، همین تصمیم را میگرفتم. اما متاسفانه سازندگان سریال این قدرت و هوشمندی را در ساخت و پرداختن به شخصیتها و داستانهای فرعی به کار نگرفتهاند. اکثر شخصیتهای فرعی سریال جذابیت لازم یا داستانی متفاوت و جدید را برای جذب مخاطب ندارند. در این میان میتوان به داستان استیسی (همسر جک) و کریستال اشاره نمود که هردو داستان تکراری درخشش زنان در دنیایی مردانه را به تصویر میکشند که حرکاتشان را بسیار قابل پیشبینی ساخته است. هرچند ناگفته نماند که بازیگران سریال همگی در نقشهایشان عملکرد قابل قبولی را به اجرا گذاشتهاند. جالب است بدانید “استیفن آمل” بازیگر نقش اول سریال از دوران کودکی به کشتی حرفهای علاقهمند بوده و خودش نیز در این رشته فعالیت میکرده است. او در سال ۲۰۱۵ در یک مسابقه در WWE نیز حضور داشت. آمل به دلیل اجرای یک صحنه بدلکاری برای قسمت اول این سریال کمرش شکست!
به نظر میرسد “مایکل والدرون” خالق سریال نمیخواهد داستانش را عجلهای و شلخته پیش ببرد. او بخوبی میداند که طرح اولیه داستانش مخاطبپسند بوده و قابلیت و المانهای لازم این را دارد که به یکی از سریالهای محبوب و پرطرفدار تلویزیون تبدیل شود. والدرون در سال ۲۰۲۱ با دو سریال Loki و Heels که هردو با اقبال عمومی روبرو شدند، یکی از موفقترین چهرههای تلویزیونی بود. حال باید دید که او با توجه به تمدید شدن هردو پروژهاش چگونه میتواند آنها را بخوبی مدیریت کند. زیرا طبق شنیدهها تهیهکنندگان سریال Heels و شبکه Starz حداقل ۳ فصل را برای این سریال پیشبینی کردهاند. از طرفی سریال Loki به دنیای مارول تعلق دارد و بخوبی میدانیم که باتوجه به استقبال تماشاگران از فصل اول و با سابقهای که از این استودیو سراغ داریم به این راحتیها بیخیال سودی که این پروژه برایشان دارد، نمیشوند. در این میان احتمالاً با کمی سهلانگاری بیشترین ضرر را سریال Heels متحمل خواهد شد. زیرا با آنچه در فصل نخست این سریال دیدیم با داستانی روبرو هستیم که برای ادامه راهش نیاز به دقت و ظرافت بیشتری دارد.
بطورکلی میتوان گفت سریال “Heels” یک درام-ورزشی با درونمایهای ارزشمند و از لحاظ سیر داستانی کمقدرت است. این سریال در نمایش داستانش هیچ عجلهای بکار نمیبرد و همین موضوع میتواند برای برخی از بینندگان خستهکننده باشد. اما طرح اصلی فیلمنامه و بازیگران سریال از نقاط قوت آن بشمار میروند که اگر به آنها فرصت دهید تا انتهای داستان شما را درگیر خواهند کرد. هرچند به شخصه امیدوارم که در فصلهای بعدی شاهد هیجان و اتفاقات غافلگیرکننده بیشتری در طول داستان باشیم. پس در نظر داشته باشید هنگام تماشای سریال “Heels” با داستانی پرمحتوا و شخصیتهایی کاملاً واقعگرایانه روبرو هستیم و بیدلیل به دنبال قهرمانان خیالی و ساختگی نباشید. در این سریال تعداد صحنههای هیجانانگیز به انگشتان یک دست هم نمیرسد. در نتیجه این سریال را به چشم یک درام اجتماعی بنگرید و توقع چیزی بیشتر از آن نداشته باشید!
امتیاز فصل اول: 70
بررسی سریال Heels فصل دوم
فصل دوم سریال “Heels” با یک فلشبک وقایع خودکشی تام (کینگ) اسپید و اینکه چگونه جک و ایس تصمیم به ادامه راه پدرشان گرفتند، را به ما نشان میدهد. شروعی با ریتم کُند که نکتهی خاص و قابل تاملی در آن دیده نمیشد و با توجه به آنچه در فصل نخست شاهدش بودیم، چیز جدیدی که قابل پیشبینی نباشد در قسمت اول ندیدیم. چیزی که ما را به این نتیجه میرساند که اگر سریال “Heels” بخواهد رویکردی تک بُعدی همچون فصل گذشتهاش را به کار گیرد قطعاً نتیجه آن یک درام-ورزشی حوصله سربر خواهد بود. زیرا از اینگونه داستانها که در شهری کوچک اتفاق میافتد و یک خانواده که قبلاً اسم و رسمی داشتهاند و اکنون کارشان کساد شده و در تلاش برای نجات کسب و کارشان هستند به وفور دیدهایم. حتی میتوان این تم داستانی را یکی از تکراریترین تمها در سریالهای آمریکایی به شمار آورد. پس به شخصه امیدوار بودم که سازندگان و نویسندگان سریال در فصل دوم اتفاقات غافلگیرکنندهی بیشتری را برایمان رقم بزنند. پس وقتی سکانس پایانی قسمت دوم را دیدم آن را یک حرکت مثبت که میتواند روند داستان را تغییر دهد، تصور کردم. اما در قسمت سوم با بازگشت ایس به خانه کاشف به عمل آمد که سازندگان سریال خیال عوض کردن مسیرشان را ندارند. اگرچه این یک سریال درام بوده و فیلمنامهاش برای سوپرایز کردن مخاطب تهیه نشده است. اما باز هم این نمیتواند دلیلی برای چشم بستن برروی داستان تکراری با محتوایی انگیزشی که بارها شاهدش بودیم، باشد.
اگر قرار باشد یک اثر را تنها برای بار معنایی و محتوای انگیزشیاش به تماشا بنشینم، مطمئناً به سراغ فیلمهای سینمایی خواهم رفت نه سریال! زیرا ۸ قسمت تقریباً یک ساعته برای پند و اندرز دادن به مخاطب کمی زیادی طولانی و خستهکننده خواهد شد. در سریال “Heels” هرگاه احساس میکنیم داستان یک قدم رو به جلو حرکت کرده، سازندگان با یک اقدام عجیب بیننده را رو به عقب میکشانند. تجربه ثابت کرده سریالی که نتواند برای مخاطب فصلهای متفاوتی را رقم بزند (حتی تفاوتهایی جزئی و مخصوص سریالهای درام) محکوم به شکست خواهد بود. پس به این نتیجه میرسیم که بازگشت ایس با چنین سرعتی یک اشتباه بزرگ و ناکارآمد بود. در قسمت پنجم وقتی سریال کمی شل کرده و داستانش را بیش از حد جدی نمیگیرد، لحظات جذابتری را برای مخاطب رقم میزند. زیرا همانطور که میدانیم دنیای کشتیکج تماماً براساس سناریوهایی از پیش تعیین شده میباشد. پس افرادی که در آن حضور دارند میدانند این یک صنعت سرگرمی بوده و برد و باخت اهمیت چندانی در آن ندارد. در این قسمت جنبهای از داستان را دیدیم که تاکنون کمتر شاهدش بودیم و این به نوعی یک زنگ تفریح لازم و به موقع برای سریال بود.
اگر بخواهیم درباره شخصیتها و بازیگران این سریال صحبت کنیم باید بگوییم که کاملترین کاراکتر سریال بودن شک بیل وحشی با بازیِ “کریس بائر” میباشد. بیل شخصیتیست که حتی کاریزمای این را دارد که یک سریال مجزا از او ساخته شود. نمیشود بطور دقیق گفت بخاطر دیالوگهای خوب این کاراکتر است یا بخاطر اجرای زیبای بائر با صدای خاص و اکتهای جالبش، در هرصورت او در این مجموعه از سایر شخصیتها به شدت دوستداشتنیتر میباشد. هرچند در این میان نمیتوان از اجرای متوسط “استیفن آمل” بعنوان نقش اصلی سریال براحتی گذشت. بازیگری که با سریال ابرقهرمانی “Arrow” به شهرت فراوانی رسید و اکنون گویا تلاش زیادی برای باورپذیر کردن نقشش در یک سریال درام میکند. در نتیجه حالات چهره و حرکات او در بیشتر سکانسها کمی زیادی دراماتیک بوده و این موضوع نمیگذارد مخاطب با کاراکتر او ارتباط خوبی برقرار کند. در سوی دیگر “الکساندر لودویگ” بعنوان دیگر بازیگر نقش اصلی در سریال اجرای قابل قبولتری از خودش به نمایش گذاشته و به ویژه در فصل دوم شاهد نقشآفرینی بهتری از او بودیم.
امتیاز فصل دوم: ۶۰
امتیاز کلی سریال Heels تا فصل دوم
به نظر میرسد که فیلمنامهی سریال “Heels” آمادگی روبرو شدن با چالشهای جدید و متفاوت را ندارد و به همین دلیل مدام رو به تکرار میآورد. این مسئله باعث میشود که همهی حوادث داستان جلوجلو در مقابل چشمانتان رژه بروند. تمامی داستان این سریال در لیگ کشتی DWL خلاصه میشود و گویا قصد ندارد به داستانش پروبال بیشتری بدهد. در نتیجه تنها با پیچیدگیهای قابل پیشبینی سعی در غافلگیر کردن تماشاگران دارد. اگر به فصل اول و دوم این سریال خلاصهوار نگاهی بیندازیم در خواهیم یافت که شروع، پیشروی و پایانی کاملاً مشابه داشتهاند! چیزی که حتی برای یک سریال درام نیز موضوعی ناامیدکننده به حساب میآید.