نقد و بررسی انیمه سریالی Fire Force/ نیروی آتش
با سلام خدمت شما همراهان گرامی مجله اینترنتی ساعت هفت، با نقد و بررسی انیمه سریالی Fire Force همراه شما هستیم. انیمه Fire Force در دو فصل ۲۴ قسمتی در سالهای 2019 و 2020 (پخش فصل دوم تا می 2021 ادامه داشت) توسط David Production تحت لیسانس Funimation منتشر شده است. در ادامه میخواهیم بیشتر شما را با این انیمه آشنا کنیم پس با ما با نقد و بررسی انیمه Fire Force همراه باشید.
اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر میگردید به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید… معرفی بهترین سریال های سال 2020 معرفی بهترین سریال های سال 2021 مورد انتظارترین سریال های سال 2021
شیطان، هیولا و باز هم هیولا
تمام انیمههایِ پرسروصدایِ این روزها شامل هیولاهایی عجیب و غریب میشوند. در مقالهیِ بررسی انیمه Jujutsu Kaisen مفصل به این امر پرداختم و قصد ندارم در این نقد وارد مقوله Oniها (هیولا به زبان ژاپنی) و کارکرد آنها در فرهنگ ژاپن بشوم. اگر عاشق فیلمها و سریالهایِ هیولایی هستید انیمههای ژاپنی بهشت موعود شما هستند. زیرا در این انیمهها انواع هیولاها و شیاطین و جهنمیها را مشاهده خواهید کرد. انیمههای Demon Slayer که پارسال گیشهها را فتح کرد و BoxOffice امریکا را زیر پا لگدمال کرد، به ما نشان داد که داستان و شخصیتپردازی از ظاهر و شکل و شمایل هیولاها مهمترند. همین امر در Jujutsu Kaisen نیز به چشم میآمد و Fire Force تفاوتی با Jujutsu Kaisen ندارد و هر دو یک فلسفه و حرف را در قالبی تقریبا متفاوت بیان میکنند.
اگر عاشق یکی از اینها باشید امکان ندارد دیگری را نبینید و یا تحقیر کنید. حال انیمه Fire Force میخواهد در میان این سریالهای محبوب برای خود جایگاهی متصور شود و طرفداران خود را بیابد. Fire Force نیاز به داستانی پیچیده و غیره خطی، شخصیتهایی بیادماندنی و از همه مهمتر کیفیت و طراحی درخور است. در دو بخش اول، داستان و شخصیتپردازی Atsushi Okubo نویسنده و طراح مانگا از نویسندگان دیگر الهاماتی گرفته و این از شخصیتپردازی و نحوه داستانگوییاش مشخص است و شخصیتهای خیلی خوبی خلق کرده است. اما در کیفیت انیمه دیگر کاری از دست Okubo برنمیآید و در این قسمت استودیویِ David Production نسبت به دیگران کمی ضعیفتر عمل کرده است.
خلاصه داستان (بدون اسپویل)
فاجعهای بزرگ در ۲۵۰ سال پیش از شروع داستان رخ داده است. تمام قارهها و خشکیهای زمین دچار آتشسوزی بزرگ میشوند که بشریت را تقریبا منقرض میکند و تنها معدود سرزمینهایی باقی ماندهاند. انسانهای باقیمانده به Tokyu Empire مهاجرت میکنند، تنها جایی که هنوز بشریت امید زنده بودن دارد. در این امپراتوری Raffles اول معبد خورشید مقدس را بنا کرده و مردم را به پرستیدن آن دعوت کرده است و کمپانی Haijima نیروگاه دائمی انرژی گرمایی برای توسعه کشور ساخته است. در سال ۱۹۸ از طریق معبد خورشید، انسانها دچار حریق خودبهخودی شده و تبدیل به موجوداتی به نام “جهنمی” میشوند که در اینجا سروکلهی بریگاد آتش پیدا میشود که وظیفهاش از بین بردن این جهنمیهاست. حال بعضی انسانها دچار این حریق خودبهخودی میشوند ولی به جهنمی تبدیل نمیشوند، بلکه قدرتی به نام Pyrokinesis را به دست میآورند. بریگاد آتش و هشت سازمان زیرمجموعهی آن از همین افراد استفاده میکند.
شینرا کوساکابه یکی از Pyrokinesisهای نسل سومی است که لقب Devil’s Footprints را کسب کرده است. زیرا از پاهایش آتش خارج میشود و ردی خاکستری برجا میگذارد (تمام قدرتش در پاهایش است) و ۱۲ سال پیش برادرِ نوزادش Sho و مادرش را به گفته دیگران بر اثر احتراق خودبهخودی کشته است. او به بریگاد آتش Rank هشتم میپیوندد که برای از بین بردن احتراقهای خودبهخودی برای در امان نگهداشتن بشریت تلاش میکنند. شاخه هشتم علاوه براین در کار شاخههای ۱ تا ۷ نیز سرک میکشد تا بفهمد آنها چه چیزهایی از احتراق خودبهخودی انسانها میدانند و چه اطلاعاتی را مخفی کردهاند. در طول فصل اول شینرا متوجه علت حادثه ۱۲سال پیش که منجر به مرگ مادر و برادر نوزادش شد، میشود و پی میبرد که گروهی موسوم به White Cladها پشت قضیهی احتراقهای خودبهخودی هستند. این گروه حتی در حکومت و بریگاد آتش نیز نفوذ کرده است و افرادی درون این سازمانها برای آنها اطلاعات میفرستند و جاسوسی میکنند. گروه هشتم درصدد است دیگر گروهها را با خود همراه کند تا بر علیه White Clad اقدام کنند. White Cladها در صدد هستند تا احتراقی که ۲۵۰ سال پیش رخداد را مجدد تکرار کنند.
چهار نسل از نیروی آتش
انیمه Fire Force در مورد هیولاهایی است که از احتراق خودبهخودی انسانها پدید میآیند و جز مرگ و نابودی دستاوردی ندارند. در این بین نیروی آتشنشانی دو شاخه شده است. آنها که به طور معمول آتش را خاموش میکنند و آنها که قدرتهای Pyrokinesis دارند و میتوانند با جهنمیها مقابله کنند. البته در بین بریگاد آتش، افرادی هستند که هیچ قدرتی ندارند مانند سروان Obi رئیس گروه هشتم که هیچ قدرتی ندارد ولی ارادهای از پولاد دارد و قلبی مهربان که به او در مبارزات کمک میکنند. اما در انیمه چهار نسل از نیروی آتش وجود دارد.
نسل اول: شامل انسانهایی میشود که آتش آنها را به طور کامل میبلعد و آنها را تبدیل به Infernals یا جهنمیها میکند. این انسانها احساسات و ادراک خود را از دست میدهند و به همه چیز و همه کس یورش میبرند. اینکه یک جهنمی بعد از این احتراق بتواند همچنان هوش و حواسش را نگهدارد بسیار کمیاب است. البته امر احتراق خودبهخودی میتواند توسط انسانها و عمدا نیز ایجاد شود. تفاوت احتراق مصنوعی انسان با احتراق خودبهخودی انسان در این است که در احتراق مصنوعی تنها سر انسان دچار حریق میشود. اینکه هسته جهنمیها از چه چیزی تغذیه میکند و یا چه مادهای را مصرف میکند، تاکنون نامشخص بوده است.
دلایل احتراق انسانها: به طور عادی در انسانهایی رخ میدهد که بر احساساتشان کنترل ندارند.
احتراق مصنوعی که توسط حشرهای ایجاد میشود که درونش Adolla دارد.
سومین طریقِ ایجاد احتراق، توسط شیاطین جهنمی، بوسیلهی توانایی به نام Necro Pyro ایجاد میشود که مردگان را به صورت جهنمی از قبر برمیخیزاند.
نسل دوم: انسانهایی هستند که با پدیده احتراق بدن توانستهاند اندکی سازگار شوند. نسل دومیها قادر به تولید آتش نیستند بلکه میتوانند آتش را از منبعی خارجی کنترل کنند. نسل دومیها قادر به کنترل آتش نسل سومیها و اولی هستند. نسل دومیها از این قدرتشان میتوانند برای دفاع کردن و حمله کردن بهره ببرند، مانند Karim Flam که قادر است از انرژی گرمایی بوسیلهی زنگولهای، یخ تولید میکند.
نسل سوم: آنهایی هستند که قادرند آتش تولید کنند. این افراد از اکسیژن بدنشان احتراق ایجاد میکنند. نسل سومیها قادرند احتراقی که ایجاد میکنند را به اشیائی همچون شمشیر و یا آدامسبادکنکی هم تعمیم بدهند. نسل سومیها معمولا خود را برتر از نسل دومیها میدانند و البته منبع مناسبی برای کنترل احتراق نسل دومیها هستند.
نسل چهارم: افرادی هستند که به آنها ستون یا Pillar گفته میشود. این افراد قادرند انفجاری در سطح بزرگ ایجاد کنند که این توانایی به Adolla Burst معروف است. همچنین آنها قادرند به Preacher توسط Adolla Link ارتباط برقرار کنند و قدرت خود را برای ایجاد Adolla Burst افزایش دهند. نسل چهارمیها قویترین بین بقیه هستند.
دارالمجانینی به نام نیروی آتش
با این توضیحات اندک با دنیای پیچیده و پر رمز و راز Fire Force آشنا شدید و فهمیدید که منظور از چهار نسل احتراق انسانها چیست. شینرا شخصیت اصلی این انیمه نیز از نسل سوم است که بعدا متوجه میشویم او نیز یک نسل چهارمی است زیرا قادر است پیوند Adolla ایجاد کند. فصل اول سریال Fire Force و در همان قسمت اول شما را درگیر خود میکند، چهره شینرا با دندانهای کوسهایش نیز مزید بر علت میشود که پِی این کاراکتر را بگیرید و شینرا از کشش خوبی برای دنبال کردن در فصل اول برخوردار است.
همچون تمام انیمههای اکشن ماجراجوییِ دیگر در Fire Force هم کمدی و درام (درامدی) درهم آمیخته است و نویسنده انیمه خیلی خوب شخصیتهایی متضاد ولی جالب توجه ساخته است که شما را مجذوب خود میکنند. شخصیتهای فرعی بقدری خوب هستند که میتوانید پیگیر آنها باشید و یا منتظر ورودشان به صحنه بمانید. در این انیمه هم مانند دیگر انیمههای هم سبکش تا دلتان بخواهد کاراکترهای کمعقل و یا شیرینعقل وجود دارد، بعضی چنان خصوصیتهای عجیب و غریب یا رفتارهای مسخرهای دارند که به شعور نویسنده شک خواهید کرد!
شینرا بخاطر اینکه در کودکی شاهد سوختن برادر و مادرش بوده در مواجه با موقعیتهای تنشزا و استرسآور لبخندی هیستریک بر روی صورتش مینشیند که باعث ایجاد حس ترحم در بیننده میشود و این عادیترین خصوصیت در بین دیگر کاراکترهاست.
اکثر این خصوصیتها، بامزه و کمدی هستند و شخصیت Arthur Boyle سرآمد این مدل کاراکترها در داستان است که باعث میشوند بهکل داستان و انیمه را فراموش کنید و از ته دل به احمق بودنش بخندید. آرتور نیز مانند شینرا یک نسل سومی است و آتشی که ایجاد میکند را برای سوخت شمشیر پلاسمائیش به کار میگیرد و قادر است با این شمشیر همه چیز را خُرد کند اما… او شیرینعقل است و فکر میکند که یک شوالیه است و ایستگاه نیروی آتشِ شماره هشت، قلعهی اوست و خواهر روحانی زنی است که باید از او محافظت کند! خوشبختانه این روانپریشی Arthur در جهت مثبت قرار دارد و او ذاتا کاراکتر بدی نیست.
از طرفی دختر ژنرال Oze یعنی Maki Oze دختری استخوان درشت و پر زور است که حسابی شینرا و آرتور را مجازات میکند ولی خود را خوشگل نمیداند و از بازوان درشتش گلایه میکند و اگر به او این موضوع را یادآور شوید فکر میکند او را گوریل یک چشم خطاب کردهاید! و به سمتتان حملهور میشود!
اما Tamaki Kotatsu تاقتهای جدابافته است، تمام دبدبه و کبکبهی او به موی نازکی بند است! یعنی چه؟ یعنی وقتی میخواهد خودی نشان دهد شصت پایش در چشمش فرو میرود و زمین میخورد، اما او به زمین خوردن بسنده نمیکند بلکه عنانش را نیز از کف میدهد و لباسهایش از تنش به شکلی عجیب در میآیند! حتی الان که این متن را مینویسم وقتی یاد صحنههای مربوط به Tamaki میافتم ناخودآگاه خندهام میگیرد. کاراکتر Tamaki Kotatsu کسی است که اگر به فلسفه وجودیاش فکر کنید به شعور نویسنده داستان، Atsushi Okubo شک خواهید کرد!
بقیه ایستگاها نیز اوضاع بهتری ندارند و دیوانه و خُلوچل در آنها زیاد است. اما نقطه اشتراک همه این کاراکترها و به طور کل بریگاد آتش در این است که همه میخواهند حقیقت Adolla Burst و آماتراسو را بدانند و پرده از راز حریق خودبهخودی انسانها بردارند. در این بین بعضی ایستگاهها بیشتر و بعضی مانند ایستگاه شماره هشت هیچ چیز نمیدانند. بنابراین ایستگاه شماره هشت در اولین اقدام، به ایستگاه شماره ۵ نفوذ میکند و سعی میکند بفهمد آنها درباره احتراق خودبهخودی انسان چه میدانند. در اینجا شما با مُشتی دیگر از روانپریشهای بریگاد آتش آشنا میشوید که Princess Hibana سرآمد آنهاست و سروان ایستگاه شماره ۵ است!
هیبانا مردان ایستگاه را همچون برده به گماشتگی خود نشانده است و آنها هم که مجذوب زیبایی او هستند همچون گوسفندانی پشت سرش بعبع کنان میروند! او که زمانی خواهری روحانی بوده و آموزشهای خورشید مقدس را فراگرفته، اکنون در جستجوی حقیقت اما به روش خودش است. با افراد ایستگاه ۸ به بیرحمی برخورد میکند ولی شینرا او را سر عقل میآورد که باعث میشود Hibana فریفته و دلباخته او شود و میان مردان بردهاش و شینرا تفاوت بگذارد!
یکی از بیادماندنیترین خصوصیات فصل اول Fire Force موسیقی تیتراژ آغازین آن بود که در اینستاگرام به وفور میان صفحات اوتاکویی شنیده میشد و باعث شد انیمه بیش از پیش مطرح شود. فصل اول انیمه با غافلگیری انتهایی آن ما را بیش از پیش منتظر خود گذاشت تا بدانیم در فصل بعد چه بر سر ایستگاه شماره هشت خواهد آمد. در طول فصل اول شخصیتهایی مانند جوکر و ویکتور لیخت و همینطور گروه White Cladها از جمله مواردی بودند که باعث شدند بفهمیم نویسنده میخواهد پیچیدگیهای بیشتری به داستان بیافزاید و Fire Force انیمهای تک بعدی و قهرمان محور نیست.
در فصل اول درگیریهای شینرا با نیروهای White Clad و بخصوص درگیری Benimura با یک Demon جزو صحنههای بیادماندنی تاریخ انیمهها هستند که امکان ندارد از دیدن آنها بهوجد نیایید. چیزی که فیلمهای هالیوودی در برابرش کم میآورند تخیل بیحد و مرز و مبارزات نفسگیری است که انیمهها بخوبی از پس آن برمیآیند و شما را مجذوب و غافلگیر میکنند. انیمه Fire Force نه تنها ما را با صحنههای درگیریاش بهوجد آورد بلکه انتظارمان را برای فصل بعدی بالا برد.
ایستگاه آتش خُلوچِلها فصل دوم
رفقای اُسکُولمان (البته نه همشون) در فصل دوم به جستجو درباره رازهای احتراق انسانی و آماتراسو (نیروگاه بزرگ گرمایی توکیو) راز معبد خورشید مقدس، چیستی و یا حقیقت روحانی (Villain و یا شرور انیمه) هدف White Cladها، ادامه میدهند و تقریبا به همه اینها پاسخ میدهند اما نویسنده در انتها سوالات بیشتری بوجود میآورد که باید منتظر فصول بعدی باشیم. از طرفی تقریبا کاراکترهایی مانند Joker و ویکتور لیخت که با هم سَروسِری دارند، نیّتاشان مشخص نیست. همینطور معلوم نیست بریگاد آتش و صنایع Haijima که در فصل دوم با گروه هشت همکاری میکنند، چه رازها و اهدافی را پس پرده دارند و یا انجام خواهند داد. همینطور کاراکتر روحانی یا Preacher هدف واقعیاش چیست؟ صرفا میخواهد تمام دنیا را بسوزاند یا منظوری دیگر دارد؟
چیزی که انیمه Fire Force در این دو فصل باعث میشود مجذوبش شوید بزرگی دنیایی است که Atsushi Okubo برای شما خلق کرده است. از طرفی Villain یاشرور قصه، روحانی، نیز علاوه براینکه شما را مجذوب خود میکند، کاملا پشتپرده و مرموز است و باعث میشود که شما نیّت و اهدافش را ندانید و حس کنجکاوی شما را پیگیر قصه کند.
در این فصل نیز کاراکترهای خُلوچل بیشتری به قصه اضافه میشوند و غافلگیریهای بیشتری نیز ما را درگیر قصه میکنند. اما به همان اندازه که نویسنده به سوالات فصل اول پاسخ میدهد، سوالات بیشتری نیز در طول روند داستان Fire Force بوجود میآورد. در طول این فصل با اینکه شینرا در مرکز و محوریت است ولی نویسنده تمام گروه هشت را در مرکز قرار میدهد و برای آنها قصه تعریف میکند و میخواهد ما را با درونیترین و شخصیترین خصوصیات کاراکترهایش آشنا کند. معمولا نویسندهها از این کار برای بالا بردن بار درام قصهاشان استفاده میکنند و البته مانند Goerge R. R. Martin برای مرگ دراماتیک کاراکترها نیز بهره میبرند تا حسابی اشکتان را در بیاورند. اما نویسنده Fire Force تا حالا کاراکترهای اصلی خود را نکشته و مانند Demon Slayer اشکمان را در نیاورده اما بزودی باید کاراکترهایش را به نحوی کنار بگذارد زیرا تعداد کاراکترها در فصل دوم افزایش یافته که باعث میشود دنبال کردن و شناخت آنها از یکدیگر و بیادآوردنشان مشکل شود. اما تازه دو فصل از سریال گذشته و این تعداد زیاد کاراکترها طبیعی است و ایرادی نمیتوان از این بخش گرفت.
مبارزات در این فصل اندکی افت میکنند ولی همچنان درخور ستایش هستند و طراحیها و افکتها در هر دو فصل نسبت به سایر انیمههای مشابه از کیفیت کمتری برخوردارند اما ایرادی بزرگ نیستند. در طول فصل دوم سعی کردم دنبال ایراد باشم تا بتوانم نقدی درست و حسابی برای انیمه Fire Force جور کنم ولی انیمه ایرادی نداشت که هیچ، داستان مربوط Tamaki Kotatsu مرا از خنده رودهبر کرد! و به کل یادم رفت برای چه داشتم برای بار دوم انیمه را میدیدم! اما در قیاس با انیمههای مطرح روز و یا انیمه قدیمی مشابه، Fire Force هنوز وارد فاز جدی و رویارویی خِیر و شَر نشده است. اما در قیاس با Jujutsu Kaisen چیزی کم و کسر ندارد.
حرف آخر
اگر به دنبال انیمهای با مبارزاتی جنونآمیز و به قول معروف محیرالعقول هستید، Fire Force برای شما ساخته شده است. اگر به دنبال شخصیتهایی میگردید که شما را به نحوی درگیر قصه کنند و یا شخصیتپردازیهای متفاوت هستید، Fire Force مامن کاراکترهای اسکول و خلوچل است! این انیمه را به هیچ عنوان از دست ندهید!
دیدگاه کلی
امتیاز انیمه سریالی Fire Force
اگر به دنبال انیمهای با مبارزاتی جنونآمیز و به قول معروف محیرالعقول هستید، Fire Force برای شما ساخته شده است. اگر به دنبال شخصیتهایی میگردید که شما را به نحوی درگیر قصه کنند و یا شخصیتپردازیهای متفاوت هستید، Fire Force مامن کاراکترهای اسکول و خلوچل است! این انیمه را به هیچ عنوان از دست ندهید!
امیدواریم از مطلب ” نقد و بررسی انیمه سریالی Fire Force/ نیروی آتش ” لذت برده باشید…
مرسی خیلی عالی بودش