بررسی فیلم Malcolm and Marie
“مالکوم و ماری” (Malcolm and Marie) یک فیلم سیاه و سفید و درام-عاشقانه آمریکایی میباشد. “سام لوینسون” (Sam Levinson) فیلمسازِ جوانِ آمریکایی، نویسندگی و کارگردانی این اثر را برعهده داشته است. این فیلم نخستین پروژه هالیوود بود که به طور کامل نوشتنِ فیلمنامه، برنامهریزی، تهیه و فیلمبرداری آن در دوران شیوع ویروس کرونا انجام گردید. لوینسون و زندیا که در سریال محبوب شبکه HBO یعنی “Euphoria” با یکدیگر همکاری کرده بودند، با توجه به شرایط ایجاد شده و فراهم نبودن شرایط ساخت فصل دوم سریال، آنها این پروژه را استارت زدند. “زندیا” (Zendaya) و “جان دیوید واشنگتن” (John David Washington) ستارگان این فیلم رمانتیک هستند. Malcolm and Marie در تاریخ ۲۹ ژانویه ۲۰۲۱ به اکران محدود رسید و سپس در تاریخ ۵ فوریه ۲۰۲۱ توسط Netflix به صورت دیجیتالی عرضه گردید. در ادامه با سایت ساعت هفت با بررسی فیلم Malcolm and Marie همراه شما هستیم.
“مالکوم: باید کار کنی، باید تلاش کنی
باید سختتر و سختتر تلاش کنی
چون اگر بااستعداد نیستی، که هستی!
بازم میتونی به یه جایی برسی
به شرطی که متکبر نباشی
لازم نیست به هرکاری که میکنی افتخار کنی!
اما باید از ۹۹ درصد آدمها سختتر تلاش کنی“
بررسی فیلم Malcolm and Marie “یک تشکر ساده”
فیلم “Malcolm and Marie” داستانِ یک شب از زندگی زوجی جوان را برایمان به تصویر میکشد. نویسنده و کارگردان “مالکوم الیوت” (جان دیوید واشنگتن) پس از افتتاحیه آخرین فیلمش به همراه دوستدخترش “ماری جونز” (زندیا) به خانه بازمیگردد. مالکوم به دنبال واکنش خوب و احساسی مخاطبین نسبت به فیلمش با بیقراری به پیشبینیِ بازخورد منتقدین میپردازد. اما ماری به دلیل نادیده گرفته شدنش در سخنرانی بعد از افتتاحیه توسط مالکوم دلخور میباشد. این درحالی است که ماری ادعا میکند مالکوم فیلمش را براساس زندگی او ساخته و هیچ اشارهای به این موضوع نکرده است. امری که باعث میشود آنها در مهمترین شب زندگی مالکوم با مرور مشکلات و اختلافاتشان به چالش کشیده شوند. در این فیلم اصول و پایههای یک رابطهی سالم و یا ناسالم مورد بررسی قرار میگیرد. مفاهیمی همچون اعتماد، خیانت، اعتماد به نفس، وفاداری و مهمتر از همه قدردانی زوجها نسبت به یکدیگر که بسیار مهم است. فیلم تا انتها تنش میان دو کاراکترش را حفظ میکند تا محدودیتهای فضا و کمیت شخصیتهای داستان خستهکننده و تکراری نشود. اما اینکه فیلم تا چه حد در انجام اینکار موفق بوده خود جای سوال دارد!؟
“مالکوم: من اعتقاد دارم اگه تو فیلمی درد و رنجی رو میبینی
مخاطب باید بتونه اون دردِ کوفتی رو حس هم بکنه، راز هنر تو همینه
رازِ فیلمسازی انگیزه آدمها برای ساختن هرچیز یا گفتن هر حرفیه!“
کارگردان و نویسندهی فیلم “سام لوینسون” همه کار میکند تا تمام توجه و تمرکز بینندگان را برروی شخصیتها و داستانشان نگه دارد. فیلمی سیاه و سفید با تنها دو بازیگر و البته دیالوگهای فراوان که قرار است وجه تمایز آن باشد. اما متاسفانه مکالمات این دو شخصیت داستانی جذاب را برایمان روایت نمیکند و تنها حول محوریهایی مشخص میچرخد. اصرار لوینسون به قرار دادن پیامهایی مهم در دل داستان و دیالوگهایش فیلمنامه را دچار ضعف کرده است. حتی شاید برای برخی از افراد پس از تماشای فیلم این سوال پیش بیاید که آیا واقعاً فیلمی رمانتیک را به تماشا نشستهاند! زیرا تنش سنگین و درگیریهای لفظی زیاد میان مالکوم و مری در موارد بسیاری مانع از شکلگیری صحنههای احساسی و دراماتیک شده است. اگرچه باید گفت که لوینسون در بازی گرفتن از بازیگرانش بسیار خوب عمل کرده است. بطوریکه در نیمهی نخست فیلم شاهد درخشش واشنگتن هستیم و در ادامه این زندیاست که صحنه را بدست میگیرد. او نقاط قوت و ضعف بازیگرانش را بخوبی میداند و از آنها استفاده میکند. جدا از این، فیلم در میان روایت داستانش چیزی را نشانه گرفته است که بسیاری از مخاطبین جدی سینما به آن معترض هستند. یعنی همان اصرار بیش از حد به گنجاندن مسائل سیاسی، نژادی و جنسیتی در دل فیلمها و سریالها که در سالهای اخیر به نوعی زیادهروی تبدیل شده است.
بدونشک “زندیا” بازیگر، خواننده و تهیهکنندهی جوان و مشهور آمریکایی، نقش بسزایی در ساخت این فیلم داشته است. او نخستین فردی بود که لوینسون ایدهی داستان و فیلمنامهاش را با او مطرح کرد. زندیا نه تنها لوینسون را به ساخت این فیلم تشویق کرد، بلکه خودش نیز در تهیهکنندگی آن سرمایهگذاری نموده و به عنوان بازیگر نقش اصلی در فیلم ظاهر شد. او با نقشآفرینی زیبا و خیرهکنندهاش در سریال “Euphoria” توانست استعداد بازیگریاش را به بهترین شکل ممکن نشان دهد. نقشی که برایش جایزه امی بهترین بازیگر نقش اصلی در سریالهای درام را به همراه داشت. بازیِ زندیا در فیلم “Malcolm and Marie” در دو حالت کاملاً متفاوت قرار دارد. در نیمهی نخست او شخصیتی افسرده و کرخت را به تصویر کشیده، اما هرچه جلوتر میرویم او با ظرافتی خاص، روح و احساساتی هیجانانگیز را به کاراکترش اضافه میکند. او مونولوگ نمایشیِ “Thank You” در انتهای فیلم را بسیار زیبا و احساسی اجرا کرده است که یکی از بهترین سکانسهای فیلم نیز محسوب میشود. از سوی دیگر “جان دیوید واشنگتن” نیز بعنوان دیگر بازیگر فیلم عملکردی قابل قبول داشته است. واشنگتن در نیم ساعت نخست فیلم بسیار طوفانی و پرشور ظاهر میشود، اما در ادامه دیالوگها و صحنههای متعلق به او کم قدرت میگردد. البته ناگفته نماند که نوع حرکت دوربین و فیلمبرداری نیز در دیده نشدن اَکتهای این بازیگر بیتاثیر نبوده است. در هر صورت اگرچه اجرای زندیا کمی قویتر از واشنگتن بوده است، اما بطورکلی هنرنمایی آنها از نقاط قوت اصلی این فیلم محسوب میشود.
نتیجه گیری…
فیلم “Malcolm and Marie” نوعی زنگ خطر را برای سینمای هالیوود به صدا درآورده است. لوینسون در این فیلم انتقادی بجا از سیاستهای جدید هالیوود دربارهی تبعیض نژادی و جنسیتی داشته است. چیزی که شاید اصلیترین علت نادیده گرفته شدن آن در جشنوارههای سینمایی هالیوود باشد. پیامی که به وضوح بیانگر از بین رفتن داستانهای قوی و هیجانانگیز در میان انبوه مسائل سیاسی و اجتماعی میباشد. فیلم “مالکوم و ماری” یک روایت داستانی مشخص را دنبال نمیکند و شما را درمیان شلیک بی امان طعنهها و تهمتهای دو شخصیت داستان به یکدیگر رها میکند. چیزی که باعث میشود پس از تماشای فیلم درک درستی از داستان و شخصیتها نداشته باشید. درواقع این فیلم همان چیزی است که در متن داستانش با انتقاد مالکوم روبرو میشود. بطورکلی فیلم Malcolm and Marie برای سینما دوستان نوید یک اتفاق خوب میباشد. اینکه نسل جدید فیلمسازان در تلاش برای تغییر نگرشهایی هستند که سینمای جهان را در سرازیری قرار داده است. در هر صورت این فیلم به دلیل بازیهای خوب بازیگرانش و برخی دیالوگهای جذابش ارزش دیده شدن را دارد.
فیلم Malcolm and Marie
نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)
(خوب)
یک تشکر ساده
بطورکلی فیلم Malcolm and Marie برای سینما دوستان نوید یک اتفاق خوب میباشد. اینکه نسل جدید فیلمسازان در تلاش برای تغییر نگرشهایی هستند که سینمای جهان را در سرازیری قرار داده است. در هر صورت این فیلم به دلیل بازیهای خوبِ بازیگرانش و برخی دیالوگهای جذابش ارزش دیده شدن را دارد.
امیدواریم از مطلب “بررسی فیلم Malcolm and Marie” لذت برده باشید تا بعد…