نقد و بررسی انیمه‌ Chainsaw Man / مردارّه‌ای

مردارّه‌ای درباره‌ی نوجوانی به نام Denji است که در یک آلونک به همراه سگ شیطانی‌اش پوچیتا زندگی می‌کند. او برای گروه مافیایی ژاپن موسوم به یاکوزا هر کاری انجام می‌دهد، زیرا پدرش بدهی بسیار زیادی به آنها داشت و بعد از مرگش اکنون بدهی او را دنجی باید به یاکوزا بپردازد. مانگای Chainsaw Man توسط Tatsuki Fujimoto نوشته و طراحی شده است که Part اول مانگا در تاریخ دسامبر ۲۰۱۸ تا دسامبر ۲۰۲۰ ادامه داشت. البته پارت دوم مانگا از جولای امسال در حال توزیع شدن است که می‌توانید Chainsaw Man را دنبال کنید. نسخه‌ی انیمه‌ی Chainsaw Man توسط MAPPA تولید شده است که از اکتبر تا دسامبر امسال پخش شد و طرفداران مانگا را بخاطر کیفیت بالای انیمه و طراحی و کارگردانی‌اش سرذوق آورد. تا تاریخ نوامبر ۲۰۲۲ مانگای Chainsaw Man توانسته ۲۰ میلیون کپی در ژاپن و امریکا به فروش برساند که همین مورد نشان موفقیت بالای مانگا و در ادامه انیمه‌ی Chainsaw Man دارد. البته در سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ برنده‌ی بهترین مانگای سال در ژاپن نیز شده است که نشان از دیدگاه مثبت مردم و منتقدان در مورد این اثر است. Chainsaw Man دارای کلیشه‌های عادی انیمه‌ها یعنی مثلثِ خون، شیطان و درآمدی (کمدی، درام) است، داستان جذاب و کاراکترهای متفاوت و طنز سیاهی که در لابه‌لای اثر در جریان است، Chainsaw Man را برای مخاطبان خاص کرده است. در ادامه با ساعت هفت با بررسی انیمه‌ Chainsaw Man همراه باشید.

این مطلب شامل اسپویل داستانی می‌باشد…  (این انیمه از نظر محتوا برای افراد زیر هجده سال مناسب نیست)

نقد و بررسی انیمه‌ Chainsaw Man / مردارّه‌ای

ترکیب موفقیت‌آمیز

همانطور که در نقد و بررسی انیمه Jujutsu Kaisen بیان کردم، انیمه‌ یعنی موجودات شیطانی (از هر فرهنگی)، خشونت و خونریزی در سطحی بالا و در نهایت قصه‌ی خوب، اما افراط در این امر باعث می‌شود، نویسنده‌ها و داستان‌هایشان به هم نزدیک شود یا بهتر بگویم شبیه هم شوند. خشونت هم که دیگر با این حجم از انیمه‌های گوناگون مانند Demon Slayer، Attack On Titan و بسیاری دیگر و البته به نظر من سرآمد همه‌ی اینها و در نوک قله از لحاظ خشونت، خون و تجاوز، Berserk ایستاده است، دیگر از اهمیت افتاده است. پس چه اِلمانی می‌ماند که تفاوت را رقم بزند، شخصیت‌پردازی و نحوه‌ی روایت قصه، دو عنصری هستند که می‌تواند تفاوت را در یک اثر انیمه‌ای رقم بزند.

در این بین Demon Slayer بخاطر درآمدی‌اش مشهور است و جمع شدن عده‌ای خل‌و‌چل و روانی در کنار هم به نام‌ها زنیتسو و اینوسکه و هاشیراهای روان‌پریش بر جذابیت قصه افزوده است و در جناح شیاطین تمام اشخاص کاملاً معمولی و از لحاظ عقلی دارای سلامت کامل هستند و این تضاد، اثرِ Demon Slayer را برای شما مخاطبان بدون اینکه متوجه‌اش شوید، جذاب کرده است.

همین نکته‌ی ریز در Chainsaw Man نیز به صورت گفتاری و هم در عمل استفاده شده است، از آنجا که Kishibe استاد Power و Denji همین حرف را به آنها می‌زند که ماموران امنیت عمومی باید روان‌پریش باشند زیرا شیاطین از این مدل انسان‌ها می‌ترسند و روان‌پریشی عاملی است که از مرگ آنها جلوگیری می‌کند.

در انیمه‌ی Fire Force همین وضع به مراتب بدتر ادامه دارد (بدتر نه به معنای خشونت عریان بلکه در وضعیت سلامت روانی کاراکترهای اصلی و در اصطلاح آدم‌ خوب‌های قصه). یکی از نکات ظریف قصه در Fire Force در موارد اخلاقی نهفته است و کاراکترها تمایلات عجیب و غریب و تصورات به شدت مسخره و در عین حال خنده‌داری نسبت به همدیگر دارند. نکته‌ای که Chainsaw Man نیز با شدت بیشتری دنبال کرده (کمی جدی‌تر از Fire Force از نقطه نظر کمدی) و کاراکتر اصلی Denji، از اینکه در زندگی نتوانسته با فردی وارد رابطه شود، دلسرد است.

اما بیشترین شباهت را Chainsaw Man از لحاظ نحوه‌ی روایت قصه با انیمه ماندگار Psycho-Pass دارد. تا جایی که حتی ظاهر شیطان‌کش‌‌ها و ماموران امنیت عمومی شبیه Public Safety Bureau’s Criminal Investigation Division در انیمه‌ی Psycho-Pass است و جالب است که کلمه‌ی عمومی (Public) در اسم هر دو وجود دارد. به همین دلیل است که داستان Chaisaw Man برای شما و انیمه‌ بازها بسیار جذاب درآمده است. Chainsaw Man از هر اثری چیزی را قرض گرفته و بدون اینکه آن را هدر دهد، توانسته داستان خودش را برای ما تعریف کند.

نقد و بررسی انیمه‌ Chainsaw Man / مردارّه‌ای

دندان کوسه‌ای‌ها

کاراکترهای زیادی امروزه در انیمه‌ها دارای دندان‌های کوسه‌ای هستند، شینرا کوساکابه از Fire Force و Soul در Soul Eater و همین Denji در Chainsaw Man، دلیلش هم این است که این کاراکترها در واقع Edgey هستند، که فکر می‌کنم “لغزشی” واژه‌ی مناسبی برای تعریف آنها باشد. در واقع این کاراکترها باید جزو دسته‌ی آدم بدها باشند، زیرا دندان کوسه‌ای برای نشان دادن وجه منفی کاراکتر به صورت عَمدی به کار می‌رود. اما این کاراکترهایی که در بالا بیان کردم همگی کاراکتر اصلی (Main Character) هستند و طرف خیر ماجرا قرار دارند. قضیه از این قرار است که این مدل کاراکترها با دندان کوسه‌ای در واقع می‌خواهند به دام شَر نیافتند زیرا عنصری در بین آدم خوب‌ها وجود دارد که آنها را مجذوب خود کرده است و این عنصر را شَر از آنها می‌گیرد. مثلاً دنجی عاشق ماکیماست و دوست دارد مابقی زندگی‌اش را با او بگذراند ولی اول باید شیطان تفنگی (Gun Devil) را برای ماکیما پیدا کند و این شیطان را بکشد، زیرا در این صورت است که ماکیما او را می‌پذیرد. در واقع دنجی طعم زندگی با آدم بدها را چشیده است، در نگاه دیگر دنجی در اولین قسمت تمام و کمال در اختیار یاکوزا بود و انواع جرم و جنایت را برای آنها انجام می‌داد. در کودکی غذایش را از سطل زباله پیدا می‌کرد و تمام عمرش را بروی کف آلونک سرد و نم‌ناک می‌خوابید. او به خوبی می‌داند که طرف شَر داستان هیچ چیز جذابی برای او ندارد که بخواهد به آن سمت کشیده شود. در قسمت اول وقتی می‌بیند افراد گروه یاکوزایی که برای آنها کار می‌کرد همگی توسط قراردادی با شیطان تبدیل به زامبی شده‌اند، از خود می‌پرسد مگر نه اینکه آنها زندگی خوبی داشتند، پول داشتند و ثروت‌مند بودند و از همه مهم‌تر داری قدرت در جامعه بودند، پس چرا باز هم با شیطان قرارداد بستند که قدرت بیشتر بدست آورند؟!

جلوتر که برویم کاراکتر پاور (Power) نیز دارای دندان کوسه‌ای است اما فرق‌اش با دنجی در این است که او شیطانی است که انسانی را تسخیر کرده است. اتفاقاً معنای دندان کوسه‌ای و مفهوم این خصیصه را در کاراکتر پاور بخوبی متوجه می‌شوید. پاور حتی دنجی را برای بدست آوردن گربه‌ای که در واقع باید غذایش می‌بود ولی تبدیل به دوستی برای او شده بود، فدا کرد، به همین دلیل است به نظر واژه‌ی “لغزشی” برای کاراکترهای دندان کوسه‌ای مناسب است زیرا آنها در بسیاری مواقع بین شرارت و نیکی در حال لغزشند.

 را شرح دهید. اگر تصویر کاملا تزئینی است، این را خالی رها نمایید.

سگ و ارّه

در قسمت اول با دنجی و سگ شیطانی‌اش پوچیتا که قیافه باحالی دارد و از پیشانی‌اش ارّه بیرون زده آشنا می‌شویم. زندگی دنجی به طرز منزجرکننده‌ای حقارت‌آمیز و به قول خودمان سگی است. حتی نحوه‌ی برخورد یاکوزاها با او این موارد را تقویت می‌کند و او را Inu به معنای سگ خطاب می‌کنند. دنجی مطلقاً هیچ نکته‌ی مثبتی را در زندگی‌‌اش تجربه نکرده است. مادرش بخاطر بیماری نادر قلبی درگذشته و پدر نیز مرده است و اکنون او باید تمام بدهی پدرش به یاکوزا را بپردازد. حدس زدن پایان‌بندی قسمت اول کاملاً ساده است، زیرا نام انیمه Chainsaw Man است و تنها جانور ارّه‌ای داستان پوچیتاست، پس باید منتظر باشیم تا به نحوی پوچیتا با دنجی ترکیب شود، چرا؟ چون کاراکتر اول داستان باید متحول شود تا از این شرایط خلاصی یابد. امری که کاملاً در داستان‌نویسی عادی است، تحولی که با مرگ دنجی در قسمت اول و عهد پوچیتا، سگش با او که می‌خواهد محقق شدن آرزوهای دنجی را ببیند، به حقیقت بدل می‌شود و شاهد ظهور Chainsaw Man هستیم‌. در انتها ماکیما (Makima) از گروه شکارچیان شیطان، دنجی را با خود به مرکز خودشان می‌برد.

رسیدن به توکیو

در مرکز گروه Public Safety Devil Hunter Headquarters ماکیما به دنجی، آکی (Aki) را معرفی می‌کند و آکی را سرپرست او قرار داده و به گشت‌زنی می‌فرستد. کاراکتر آکی به طور ناخواسته و بنا بر طرز فکر دنجی، رقیب اوست زیرا او نیز به ماکیما تمایلاتی دارد که نمی‌تواند مستقیم به خودش بگوید، او در گشت‌زنی به دنجی می‌گوید که بهتر است بی‌خیال امنیت عمومی شده و از این گروه خارج شود زیرا فرد مناسبی برای این کار نیست و یک بی‌تجربه است. در حالی که دنجی این حرف‌ها را به حساب این می‌گذارد که آکی رقیب عشقی او برای بدست آوردن ماکیماست، با هم وارد نزاع می‌شوند.

آکی برای او از هدف می‌گوید و اینکه بی‌هدف بودن در امنیت عمومی باعث مرگ او خواهد شد زیرا به او انگیزه‌ای برای مبارزه با شیاطین می‌دهد. هدفی که دنجی در این قسمت برمی‌گزیند مسخره‌ترین نکته‌ی Chainsaw Man و خنده‌دارترین آنهاست که باعث موقعیت‌ها و دیالوگ‌های طنز زیادی می‌شود. ورود کاراکتر پاور در گشت‌زنی سوم و اینکه یک بدنهاد (Fiend) است طنز داستان را قوت می‌بخشد. بدنهادها از تسخیر انسان توسط شیاطین بوجود می‌آید، با این تفاوت که سر بدنهاد دارای نشانه‌های شیطانی است. مثلاً پاور بر روی سرش دو شاخ قرمز رنگ دارد. او غیرقابل کنترل و رومخ و غرغررو است و دروغ‌های شاخداری می‌گوید که اصلاً قابل دفاع نیستند. کاراکتری Chaotic Evil که ظاهر و باطن‌اش با اعمال و رفتارش هم‌خوانی بسیار خوبی دارد و بی‌مزگی و یخ‌کردگی Aki را بی‌نهایت جبران می‌کند.

در قسمت سوم خیلی خوب می‌شود به حماقت و سادگی دنجی پی‌برد که با یک وسوسه‌ی ساده از طرف پاور و البته اعتماد کامل به او، اسیر شیطان خفاشی (Bat Devil) می‌شود. در قسمت چهارم دنجی نزاعش با Leeche Devil یک کمدیِ خونین و تماشایی است و بیشتر و بیشتر به روان‌پریشی او پی می‌برید. البته در این قسمت درباره آکی و راز و رمزهایش نیز بیشتر می‌فهمید. در قسمت پنجم با فهمیدن این نکته که شیطانی به نام Gun Devil زمانی در امریکا میلیون‌ها نفر را به کام مرگ گرفته بود، داستان و پلات روایی قصه‌ی Chainsaw Man وارد فاز جدیدی می‌شود‌. شیطانی که از آن زمان تاکنون هیچ فعالیتی نداشته و هیچ ردی نیز از او پیدا نشده است.

نقد و بررسی انیمه‌ Chainsaw Man / مردارّه‌ای

نکته‌ی جالب در مورد Devilها در انیمه‌ی Chainsaw Man این است که آنها نشات گرفته از گناهان، جنایات و جرم‌های انسان‌ها هستند. به همین دلیل Gun Devil از آنجا که در امریکا جرم با سلاح گرم بسیار اتفاق می‌افتاد بوجود آمده و در بزنگاهی میلیون‌ها نفر را در امریکا به کام مرگ برده است. نکته‌ای که البته مشابه‌اش در Jujutsu Kaisen هم وجود داشت که اهریمنان در آنجا از غم‌ها و یاس و ناامیدی مردم تغذیه می‌کردند. در این قسمت با اعضای دیگر تیم Aki از جمله Himeno، Keboni و Hirokazu Arai آشنا می‌شوید و با ورود آنها به هتلی که توسط شیطانی تسخیر شده است، چیزهای بیشتری درباره‌ی این افراد می‌آموزید. Keboni در این میان شخصیتی قابل توجه است، او با اینکه مامور امنیت عمومی است، اما یک ترسوی به تمام معناست و اصلاً نباید عضو این تیم باشد، در واقع اگر منطقی باشیم چنین کاراکتری اصلاً در چنین شغلی با این وضعیت وجود داشته باشد (اما انیمه‌ها که منطقی نیستند).

این ترسوی تمام عیار اما در کار با چاقو‌ها بسیار چابک و سریع است و قرارداد او با شیطانش یک راز است. در هتل مرموز اعضای تیم Aki متوجه می‌شوند که در طبقه‌ی هشتم گیر افتاده‌اند و هیچ راه خروجی از طبقه‌ی هشتم وجود ندارد. با ورود شیطان و بیان این نکته که با تحویل دادن مرده و یا زنده‌ی Denji بقیه می‌توانند بگریزند، قضیه رنگ‌وبوی جالبی پیدا می‌کند. Keboni از همان ابتدا با گریه التماس می‌کند که دنجی را تحویل دهند و کم کم Arai نیز با او همصدا می‌شود. در این بین پاور مرگ دنجی فرقی به حالش ندارد. صحنه‌های دراماتیک زیادی در این بین رخ می‌دهد و با کاراکترها بیشتر خو می‌گیرید و حتی ممکن است برای بعضی نیز غصه بخورید.

قضیه‌ی شیطان ابدی تا قسمت بعد ادامه‌ می‌یابد و در این بین Himeno با دیدن وضعیت Denji و شور و حرارتش در نبرد با شیطان ابدی و در عین حال روان‌گسیختگی‌اش او را یاد استاد و همکار سابقش Kishibe می‌اندازد که می‌گفت: روان‌پریش‌ترین‌ها در مبارزه با شیاطین برنده هستند. از این نظر Himeno فکر می‌کند تنها Denji است که توانایی مبارزه با Gun Devil را دارد. در انتها قسمت هفتم باز هم شاهد درآمدی و کمدی‌های دلنشین Chainsaw Man هستیم و قضیه با بالا آوردن Himeno روی Denji از کمدی به حال بهم‌زنی تغییر می‌کند.

انیمه‌ی Chainsaw Man تا اینجای کار انیمه‌ی جالب بود و نه بیشتر، کاراکترهایی که هر یک پیشینه‌ی جالبی دارند و باعث می‌شود برای بعضی حتی غصه نیز بخورید و یا شاید همدردی کنید (نمی‌دانم) اما در کل تا قسمت هفتم Chainsaw Man برای من عادی بود و بارها و بارها چنین روایت و قصه‌ای را در دیگر انیمه‌ها و مانگاهایی که خوانده بودم، تجربه کرده‌ بودم. اما قسمت هشتم داستان Chainsaw Man را وارد فاز جدیدی کرد و با بهره‌گیری از غافل‌گیری‌هایی به سبک انیمه‌ی Tokyo Ghoul داستانش را رنگ و بویی جدی بخشید.

نقد و بررسی انیمه‌ Chainsaw Man / مردارّه‌ای

۴ قسمت پرتنش که درگیرهای جذابی را هم به همراه دارد و نهایت لذت را خواهید برد. حضور کاراکتر Kishibe که استاد بسیاری از ماموران امنیت عمومی بوده، قابل توجه است. ماکیما از او خواسته تا به Power و Denji شکارچی بودن و غریضه‌ی شکارچی را بیاموزد و او به بهترین نحو و تماشایی‌ترین شکل ممکن این دو شیطان را آموزش می‌دهد. Kishibe تا حالا شاگردی که شیطان یا بدنهاد باشد و یا مثل دنجی خاص، نداشته است. بنابراین از همان ابتدا با آنها جدی برخورد کرده و به مانند کسی که می‌خواهد شنا یاد بگیرد، به جای استخر به اقیانوس آرام می‌رود، آن دو را مجبور می‌کند با او بجنگند و در خلال این درگیری‌های جدی به آنها همه چیز را می‌آموزد، در نهایت این دو احمق (Denji و Power) می‌توانند خراشی سطحی روی صورت Kishibe بیاندازند که باعث می‌شود مورد تحسین او قرار بگیرند. حال آموزش‌های آنها وارد سطحی جدی‌تر می‌شوند.

نگاهی دیگر

انیمه‌ی Chainsaw Man زیر دست مجرب‌ترین کمپانی انیمه‌سازی یعنی MAPPA قرار دارد که نیازی به سخن گفتن درباره‌ی آنها نیست. MAPPA تاکنون انیمه‌های مختلف زیادی در قالب‌های داستانی متفاوت ساخته و اینکه Chainsaw Man را آنها ساخته‌اند در واقع برگ برنده‌ی این انیمه است. کیفتی بسیار بالا و باورنکردنی در کنار کارگردانی‌ها و صحنه‌آرایی‌ها، طراحی‌های بسیار دقیق مطابق مانگا، انیمه‌ی Chainsaw Man را خاص و ویژه کرده است. تیتراژ آغازین بسیار جذاب Chainsaw Man یکی از نکاتی بود که ۷ قسمت حوصله‌ سَربر ابتدایی را تحمل کردم و قسمت هشتم که نویسنده Tatsuki Fujimoto غوغا کرد و نشان داد از ریسک کردن نمی‌هراسد و البته بسیار خوب از غافل‌گیری‌های متعدد استفاده کرد و مرا مجاب کرد به انیمه‌ی Chainsaw Man جور دیگری نگاه کنم و جدی‌اش بگیرم. تیتراژ‌های پایانی متفاوت و با طراحی‌هایی مجزا هم که دقیقا با تِم همان قسمت جور در می‌آمدند، نکته‌ی دیگری بود که مرا وادار کرد MAPPA را ستایش کنم.

دیدگاه کلی

امتیاز سایت ساعت هفت

امتیاز انیمه مردارّه‌ای (بخش اول)

عالی

انیمه‌ی Chainsaw Man با بهر‌ه‌گیری از اِلمان‌های مختلف روایت داستان، موارد اخلاقی، غیر اخلاقی، خون، خشونت و ترکیب این‌ها در جهت درست و افراط نکردن، توانسته دِرآمدی متفاوتی خلق کند که با آثار مشابه مانند، Psycho-Pass، Jujutsu Kaisen و یا Fire Force تفاوت داشته و حتی چشم‌نوازتر از آنها باشد و مخاطبان انیمه‌ را مجذوب خود کند. اما جدای از داستان این دست طراحان MAPPA است که از Chainsaw Man انیمه‌ای فوق‌العاده جذاب درآورده‌اند که حتماً و حتماً آن را باید ببینید.

مقالات ویژه به روز شده

اشتراک در
اطلاع از
guest
8 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
میسا
میسا

عالییی ☺️☺️💙💙

مجتبی
مجتبی

متن عالی بود
انیمه‌ی خیلی باحالیه
ممنون

بی شناس
بی شناس

واقعا که شیطان کش بهتر از مرد اره ای هست اگر اوتاکو باشی میفهمی نباید به سلیقه بقیه بی احترامی کنیم حل و چل؟ روانی؟ خل و چل خودتی روانی خودتی بچه سال احمق

امین علیرضائی
پاسخ به  بی شناس

اگر فکر میکنی گفتن خل و چل به یه سری شخصیت کارتونی که واقعا روانیِ دوست داشتنی هستن بی احترامیه پس معلومه بچه کیه‌:))

بی شناس
بی شناس
پاسخ به  بی شناس

چی؟
فوش میدی بعد نظرتو عوض میکنی؟

امین علیرضائی
پاسخ به  بی شناس

من متن رو ننوشتم بهنام نوشته و خیلی هم عالی نوشته دمش گرم کارش درسته
فوشی هم نداده کلا. چی میزنی؟ ( تقلبی بوده :)) )
موفق باشید

بی شناس
بی شناس

کلا نگو من بدم میاد به انیمه هیت داده شه
مینویسی خل و چل یا روانی ننویس

Some one
Some one
پاسخ به  بی شناس

کم شر بگو ،بچه سالی مثل تو پامیشه میگه دیمن خوبه دیگه