بررسی سریال جدید Resident Evil
رزیدنت ایول سریالی اکشن وحشت است که توسط “اندرو دب” خلق شده و در تاریخ ۱۴ جولای ۲۰۲۱ در هشت قسمت از شبکه نت فلیکس منتشر شد. این سریال اقتباسی از بازی محبوب Resident Evil محصول سال ۱۹۹۶ است. اما این سریال با تمام شباهتهایش، جهانسازی و داستان خاص خودش را روایت میکند و به جز چند نام آشنا چیزی از Resident Evil را در خود دارا نیست! در ادامه میخواهیم بیشتر در این مورد صحبت کنیم پس با بررسی سریال جدید Resident Evil همراه ما باشید.
تگ مرتبط: بررسی سریال
مطلب مرتبط: بهترین سریال های سال 2022 تاکنون (جدید)
تاریخچه سری بازی Resident Evil / سری وحشت و بقا
بررسی سریال Resident Evil / فاجعهی رزیدنت ایول
لازم نیست تا به حال «رزیدنت ایول» را بازی کرده باشید تا متوجه خطر جهانیِ ناشی از شرکت ابرشرورِ آن یعنی آمبرلا شوید. آمبرلا در حقیقت یک شرکت داروسازی است که تخصصش در تحقیق و بوجود آوردن اسلحههای فوق سری است که عمدتاً به شکل جهشهای بیولوژیکی عمل میکنند. عاملی که به همه چیز در دنیا پایان میدهد ویروس تی (T Virus) است، یک پاتوژنِ بسیار مسری که بیشتر انسانها را به زامبیهای مهاجم تبدیل میکند. وقتی این شرکت در بحران به سر میبرد یک داروی ضد افسردگی و ضد اضطراب به نام Joy را تولید میکند. این قرص باعث ایجاد یک سرخوشی مصنوعی در مصرف کنندهاش میشود و فرد به راحتی تحت کنترل فکری شرکت آمبرلا در میآید. بدین شکل میلیاردها دلار پول به شرکت سرازیر میشود و میلیونها نفر مصرف کننده مطیع شرکت آمبرلا خواهند شد! اما عوارض این قرص چیزی فراتر از تصور بود و با اینکه سریال به شکل کاملی در این مورد توضیح نمیدهد اما به نظر میرسد که همه چیز با تولید و مصرف این قرص از کنترل خارج شده و میلیاردها نفر در سراسر دنیا به سرعت تبدیل به زامبی شده و در انتها دنیا به آخر میرسد! و بازماندگان در گروههای کوچک در سراسر دنیا با وفق دادن خود، در دنیای جدیدی که آمبرلا ایجاد کرده زندگی میکنند!
یک چیز ساده در مورد Resident Evil وجود دارد و آن این است که این عنوان در مورد آخر و الزمان نیست! یعنی هیچ کجای داستان بازی رزیدنت ایول نمیبینیم که دنیا به خاطر آمبرلا و کارهای شرورانهاش یا یک مشت زامبیِ وحشیِ کُودَن نابود شده است! رزیدنت ایول در مورد نابودی دنیا نیست! بلکه در مورد انسانهاییست که در شرایط عجیب و مکانهای خاص و مخوف در میان خطرات ناشناخته و زامبیها گیر افتادهاند. داستان در مورد دنیایی که به آخر رسیده نیست! بلکه در مورد موقعیتهای خاص و میخکوب کننده است… وقتی ما به رزیدنت ایول فکر میکنیم یاد کریس میافتیم که با همرزماش داخل یک عمارت عجیب گیر کرده یا یاد لئون در اولین روز کارش در اداره پلیس راکون سیتی میافتیم و دردسرهایی که حمله زامبیها برایش بوجود میاورد. همه اینها به همراه اتمسفر مخوف و ترسناک و زامبیهای آرام ولی غیرقابل پیشبینی و موجودات مخوفِ ناشناخته میتواند نام رزیدنت ایول رو یدک بکشد!
اما در Resident Evilی که نت فلیکس خلق کرده است هیچ کدام از اینها را نمیبینیم. انتظار نداشتیم شخصیتهای قدرتمندی چون کریس، آلبرت، لئون یا کلیر و جیل را ببینیم! ولی حداقل انتظار داشتیم که زامبیها در معنای واقعی کلمهاش در اینجا نه اینکه ما را از ترس زهر ترک بکنند! اما حداقل کاری کنند که یک حس خاص در وجودمان بیدار شود! عجیب است که سریال Resident Evil هیچ حسی برایتان به وجود نمیآورد! یعنی واقعا کار سختیست که یک سریال در سبک وحشت هیچ حسی در وجودتان ایجاد نکند! نه وقتی که در مورد آخرالزمان در سریال صحبت میشود شما حس میکنید که مثلا دنیا تمام شده و وای چرا میلیاردها نفر تبدیل به زامبی شدهاند! و نه وقتی زامبیهایش وارد صحنه میشوند شما حس میکنید که خطری قرار است کسی را تهدید کند! تازه اگر تهدید کند چه فرقی میکند؟ مگر مهم است که کسی در این سریال کشته یا تهدید شود! انقدر بد شخصیتها به شما معرفی و پرداخت میشوند که از اول تا آخر نقش مترسکهای بیارزشی را برایتان خواهند داشت!
اصلا مشکل سریال آلبرت وسکر با چهره و رنگ پوست متفاوت نیست! اتفاقا تنها نکته مثبت این سریال آلبرت وسکر و بازی لنس ردیک در این نقش است! ولی بقیه شخصیتها و اصلا خود داستان اصلی، نوعی که روایت میشود اصلا جذابیت لازم را دارا نیست! علت این امر این است که، این سریال قبل از اینکه شخصیت درست کند، اتفاق ایجاد میکند! این فاجعه آمیزترین نوع شخصیت پردازیست! قبل از اینکه شما را وابسته به شخصیتها بکند برای آنها مشکلات ایجاد میکند! واقعا چرا شخصیتهای اصلی این سریال باید یک مشت تینیجر باشند و سوال اساسی اینکه این بچهها چه ربطی به دنیای رزیدنت ایول دارند! با وجود آنها قرار است چه چیزی به رزیدنت ایول اضافه شود؟ چه خاطرهای برایمان زنده شود و اصلا سریال قرار است چه اثری از خودش برایمان بگذارد!
اگر بگویید این سریال هیجان دارد! باز هم خودتان را گول زدید! چون هیجانی بدون داستان، بدون شخصیت، بدون پیچشهای داستانی، بدون گرههای داستانی، بدون خلق موقعیتهای تاثیرگذار، هیچ ارزشی ندارد! آلبرت وسکر و لنس ردیک نتوانستند به تنهایی این سریال را نجات بدهند. مشکل دقیقا اینجاست که چرا این آلبرت وسکر خوب باید در این سریال و این دنیای به شدت ضعیف و سطحی گیر بکند! مثل طلایی که در زیر خاکهای ته رودخانه گیر کرده است!
Resident Evil نتفلیکس به جای اینکه زامبیها را تبدیل به نماد خودش بکند، آنها را تبدیل به نقاطی در بک گراند صحنهاش کرده است! آنها ارزش و ترسی ندارند! آنها انسانهایی برایتان نیستند که اکنون مرده متحرک یا به قول خود داستان ویروسی شدهاند. بلکه نقاطی هستند که در پس زمینه در حال حرکتند! نقاط بیهویتی که ارزشی برای نه بیننده دارند و نه برای شخصیتهای داستان! نه دلهرهای قرار است به شما بدهند! و نه قرار است اثری داشته باشند! فقط هستند چون در رزیدنت ایول قرار است زامبی باشد! فقط همین! بیشتر دقایق سریال را درگیریهای خواهرانه یا مسائل والدین با فرزندانشان، دسیسههای شرورانه شرکتی و دیگر داستانهای کسلکننده پایان جهان تشکیل داده است! و در این بین زامبیها هیچ جایگاهی ندارند!
در طول سریال شخصیتهای مختلف که چند ثانیهای بیشتر آنها را نمیشناسیم مانند پیاز له میشوند یا به رگبار بسته میشوند و در مقابل شخصیتهای اصلی در برابر تمام بلایا مصون هستند پس هر اتفاقی هم که میافتد، چه از بالای بلندی به پایین بپرند، چه بوسیله لیکرها محاصره بشوند، چه صدها زامبی آنها را دوره کند بلایی سرشان نمیآید و خراشی نمیبینند. یک چرخه تکراری و مشخص که در کل سریال آن را میبینید، همین باعث شده اتفاقات سریال کاملا تکراری و قابل پیش بینی بشوند.
داستان سریال در دو دوره زمانی حال و گذشته روایت میشود ولی بیشتر دقایق سریال در گذشته و در حال روایت داستان دو خواهر نوجوان یعنی جید 14 ساله(تامارا اسمارت) و خواهرش بیلی (سینا آگودونگ) است. (خواهرانی که دختران آلبرت وسکر محسوب میشوند و در حقیقت جریان اصلی داستان سریال را شکل میدهند.) این دو تکه شدنِ روایت داستان باعث شده سریال به شدت قابل پیش بینی شود و هیچ تعلیق و غافلگیری در آن دیده نشود! چراکه جلو جلو شما اتفاقات آینده را ببینید و همین باعث شده اتفاقات سطحی و بیاثر شوند. نت فلیکس که خیلی از موفقیت سریال چیزهای عجیب به خود میبالد! انگار میخواهد همان فرمول نوجوانانه را در هر سبک و سریالی وارد کند! اما رزیدنت ایول جای این بازیها نیست! سریال داستان آمبرلا و بمباران هستهای راکون سیتی و همه این جریانات تلخ و مخوف را به داستان این دو نوجوان و اتفاقات کلیشهای و خودخواهانه آنها پیوند زده، همین موضوع باعث شده که تمام این اتفاقات مخوف، هیچ حسی برایتان نداشته باشند.
رزیدنت ایول در حقیقت یکی از بدترین سریالهای سبک اکشن وحشت در چند سال اخیر است! به راحتی شخصیتها و اتفاقاتش در طی چند روز یا حتی چند ساعت برای همیشه از ذهنتان پاک خواهند شد! یک سریال سطحی که هیچ ارزشی برای اثری که از روی آن اقتباس شده قائل نیست و در سردرگمی مطلق، داستانِ درهم و قابل پیش بینیاش را با صحنههای عجیب و اکشنهای سریعِ بیارزش پر کرده است…
سریال جدید Resident Evil
نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)
(ضعیف)
فاجعهی رزیدنت ایول
رزیدنت ایول در حقیقت یکی از بدترین سریالهای سبک اکشن وحشت در چند سال اخیر است! به راحتی شخصیتها و اتفاقاتش در طی چند روز یا حتی چند ساعت برای همیشه از ذهنتان پاک خواهند شد! یک سریال سطحی که هیچ ارزشی برای اثری که از روی آن اقتباس شده قائل نیست و در سردرگمی مطلق، داستانِ درهم و قابل پیش بینیاش را با صحنههای عجیب و اکشنهای سریعِ بیارزش پر کرده است…
امیدواریم از بررسی ” بررسی سریال Resident Evil ” لذت برده باشید، برای خواندن نقد و بررسی های بیشتر به این بخش مراجعه کنید…