بررسی سریال Rick and Morty فصل پنجم / شروعی کم فروغ، پایانی ماندگار

بررسی سریال Rick and Morty فصل پنجم / شروعی کم فروغ اما پایانی ماندگار

فصل پنجم سریال ریک و مورتی آنچنان که انتظار داشتیم نتوانست انتظاراتمان را برآورده کند. وقتی یک سریال اپیزودیک به درازا کشیده شود چنین احساسی از طرف بینندگان کاملا منطقی است. چراکه هرچه سریال جلوتر می‌رود ایده‌های بیشتری از طرف سازندگان رو شده و ایده‌های بکر کمتری برای ارائه باقی می‌ماند. با این حال در این فصل نیز مانند فصل‌های پیشین در برخی قسمت‌ها شاهد ماجراجویی‌های غیرقابل تصوری بودیم اما ماهیت اکثرا قسمت‌های این فصل آن جذابیت لازم برای بیننده بزرگسال را به دنبال نداشت. در ادامه می‌خواهیم بیشتر در این مورد صحبت کنیم، پس با بررسی سریال Rick and Morty فصل پنجم در خدمت شما هستیم.

بررسی سریال Rick and Morty فصل پنجم / نگاه کلی

نگاهی به قسمت‌های برتر ریک و مورتی بیندازید. اکثر غریب به اتفاق آنها دارای دو داستان قدرتمند و در راستای هم هستند. در عرض ۲۰ دقیقه داستان‌های عمیق، منحصر به فرد و فراموش نشدنی تعریف کردن از نکاتی بود که همیشه در مورد سریال دوست داشتیم. اما در فصل جدید حتی برخی قسمت‌ها کشش پنج دقیقه داستان‌گویی را در خود ندارند. این امر به چندین دلیل است که در ادامه به برخی از آنها اشاره کردیم.

حتی در سریال‌های اپیزودیک شخصیت‌پردازی از بخش‌های جداناپذیر اثر محسوب می‌شود. مگر می‌شود شخصیت‌ها هر قسمت بسته به ایدئولوژی نویسنده تیپ شخصیتی متفاوتی به خود بگیرند؟ شخصیت‌ها متحول می‌شوند اما نه اینکه به افراد متفاوتی تبدیل شوند‌. اگر همیشه دارای یک سری خصوصیات خاص باشند، خوب جزو ماهیت اخلاقی آن کاراکتر می‌توان آن خصوصیات را قرار داد. ولی اگر فقط یک قسمت آن خصوصیت خاص ظاهر شود و قسمت بعدی و برای همیشه محو شود باعث تناقض شده و نه تنها باعث تکامل شخصیتی نمی‌شود بلکه باعث به هم ریختگی کاراکترها نزد مخاطب می‌شود. این موضوع بارها در فصل پنجم اتفاق افتاد و جز نکات منفی این فصل محسوب می‌شود.

یکی از نکات منفی دیگر سریال شوخی‌ها و طنز فصل پنجم سریال محسوب می‌شود. حتی اگر کل شوخی‌های کلامی و موقعیتی این فصل را روی هم بگذارید در حد چند لبخند از ته دل برایتان طنز به ارمغان نمی‌آورد. بیشتر زمان سریال صرف شوخی‌های به شدت ضعیفِ جنسی شده است. در فصل‌های پیشین این نوع شوخی‌های جنسی به جا و بانمک تعبیه شده بود و جذابیت خاص خودش را داشت اما در این فصل از همان قسمت اول به قدری در این نوع شوخی‌ها افراط شد که بعد از مدتی در قسمت‌های بعدی به موضوع اصلی داستان تبدبل شدند! (جستجو برای از بین بردن اسپرم‌های مورتی و…!)

با این حال ریک و مورتی هنوز ارجاعات هوشمندانه خاص خود را دارد. سریال حرفش را در لابه‌لای صحبت‌های بی‌ربطش به شکل زیبایی جا داده است. در مورد تناقض رفتار پلیس با انسان‌های سفید و سیاه پوست صحبت می‌کند. به سیستم سرمایه‌داری ناکارآمد و اختلاف طبقاتی ناشی از آن متلک می‌اندازد. تیکه‌های معنادار و ریزی به سیاست‌های ایالت متحده در موارد مختلف می‌اندازد مانند برچسب زدن کلمه “تروریست” به هر گروه و کشوری که مخالفش هستند. بی‌توجهی سیستم به توانایی زنان، شوخی معنادار با برج آزادی، شوخی و طعنه به بازیگران، خوانندگان، انیمیشن‌ها و فیلم‌های مطرح و… که از بهترین بخش‌های سریال در این فصل محسوب می‌شوند.

سریال ریک و مورتی وابستگی شدیدی به شخصیت ریک دارد. اصلا بدون این شخصیتِ بی‌خیال، دردکشیده و همیشه مست مگر این سریال تا این حد محبوب می‌شد؟ مگر بدون هوش جنون آمیز و اختراعات عجیب و غریبش این همه ماجراجویی رقم می‌خورد؟ مگر می‌شود Rick and Morty را بدون ریک تصور کرد؟ اما نقش کم رنگ او در برخی قسمت‌های این فصل باعث به هم ریختگی عجیبی در سریال شد. با اینکه از همان فصل اول در هر قسمت سریال به دنبال داستانی خاص می‌رفتیم اما همیشه ریک بود که با حرف‌های خاص خودش کمی به هر قسمت حال و هوای متفاوت و بکر می‌بخشید و در این فصل کمتر شخصیت منحصر به فرد او (به جز چند قسمت پایانی) روی سریال تاثیر گذاشت.

در ادامه نگاهی گذرا به قسمت‌های مهم و مختلف فصل پنجم سریال Rick and Morty انداختیم تا شما بیشتر با حال و هوای فصل پنجم آشنا شوید.

این مطلب در ادامه شامل اسپویل می‌باشد.

بررسی سریال Rick and Morty فصل پنجم / اپیزودی

در قسمت اول با سقوط سفینه به درون اقیانوس و پیدا شدن سر و کله آقای نیمبوس، نه این شخصیت جذاب است و نه طنز بامزه‌ای در درگیری‌های لفظی او و ریک دیده می‌شود. ولی وقتی مورتی برای آوردن نوشیدنی برای نیمبوس به درون دستگاه تلپورت می‌رود داستان شکل جذاب و غیر منتظره‌ای به خود می‌گیرد. آوردن یک نوشیدنی از دوره زمانیِ غیرمهم برای مردم آن بُعد مشکلات زیادی بوجود می‌آورد. با هر بار ورود مورتی زمان دهه‌ها به جلو می‌رود، چراکه زمان آنجا بسیار سریعتر از زمان بُعد ۱۳۷ در جریان است. هر رفت و آمد او عواقب سنگینی برای مردم آن بُعد به دنبال دارد.‌ اینجاست که سریال گوشزد می‌کند پشت هر حرکت به ظاهر بی‌اهمیت ما عواقب زیادی نهفته است. در این قسمت قهرمان داستان مورتی است و با شخصیت جدید یعنی نیمبوس بیشتر آشنا می‌شویم. شوخی‌های جنسی این قسمت به هیچ عنوان چنگی به دل نمی‌زند و جذابیت لازم را دارا نیستند. در کل این قسمت طنز ضعیفی دارد اما ایده جذابی در آن در جریان است.

قسمت دوم به شدت جذابتر از قسمت اول است. چراکه این ایده را دنبال می‌کند که ریک برای روز مبادا یک “خانواده‌ی طعمه” کلون کرده است. اما داستان وقتی عجیب‌تر می‌شود که متوجه می‌شوید کلون‌های دیگر نیز برای خود طعمه ساخته‌اند. در این قسمت معلوم نمی‌شود عاقبت خانواده بُعد ۱۳۷ چه می‌شود، چراکه هر لحظه شاهد قتل عام خانواده‌ای هستیم که خودشان حتی نمی‌دانند واقعی هستند یا کلون‌! و این قسمت شما را یاد فصل‌ها و قسمت‌های عجیب و جذاب پیشین می‌اندازد. حتی آخرین لحظات این قسمت که جریِ چوبیِ ترسو و خیانتکار به جزای اعمالش می‌رسد پرمعنی و زیبا ساخته شده است و نشان می‌دهد که انسان در حال عقب‌گرد به سمت رفتارهای منسوخ گذشته‌اش است.

افت سریال با قسمت سوم آغاز می‌شود. شوخی‌های جنسی وقتی جذابند که محدود به چند صحنه باشند اما وقتی یک داستان علمی تخیلی جولانگاه حرف‌های جنسی و شوخی‌های بی‌امان بی‌مزه شود آن حس جذابیتش را از دست می‌دهد. مورتی شیفته‌ی یک ابرقهرمان عاشق محیط زیست می‌شود. ریک و سامر نیز برای ماجراجویی به سیارات در حال نابودی می‌روند. ایده‌های جذاب با طراحی‌های ضعیف که به دل نمی‌شنید و ذهنتان را درگیر نمی‌کند. و بعد در قسمت چهارم “دیالوگ‌های جنسیت زدگی” وارد داستان می‌شود! شخصیت‌هایی که به یکباره در یک قسمت خصوصیات تازه‌ای می‌گیرند و ترکیبی از دیالوگ‌های مردسالارانه و فمینیستی را به خوردتان می‌دهند! بدون اینکه نویسندگان به داستان و خصوصیات شخصیت‌ها اهمیت بدهند به فکر تزریق تفکرات خود به داخل ذهن کاراکترها هستند. این قسمت نه از نظر خط داستانی و نه از نظر دیالوگی بینندگان را راضی نخواهد کرد. قسمت‌های چهارم تا قسمت هفتم از نظر ایده به هیچ عنوان چنگی به دل نمی‌زند. ایده‌ها کشش تبدیل شدن به قسمت‌های جذاب را ندارند و شما اثری از آن ریک و مورتی خاص را حس نمی‌کنید و البته شوخی جذابی نیز درون این قسمت‌ها دیده نمی‌شود که هم شما را بخنداند و هم معنادار باشد و برای مخاطب بزرگسال جذابیت داشته باشد.

اما در حقیقت Rick and Morty از قسمت هشتم تازه شروع می‌شود! در قسمت‌های هشت تا ده با سه قسمت به شدت جذاب طرف هستیم که کمی حس بدی که نسبت به سریال پیدا کردیم را ترمیم می‌کند. در قسمت هشتم با سفر به ذهن مرد پرنده‌ای به گذشته ریک پل می‌زنیم و با جوانی او همراه می‌شویم. سریال کمی هویت خود را پیدا کرده و شخصیت‌های مهم فصل‌های قبلی را وارد داستان سریال می‌کند و به اتفاقات گذشته خود اهمیت می‌دهد. این قسمت پیوند مرد پرنده‌ای و ریک دوباره شکل می‌گیرد و اطمینان حاصل می‌کنیم که او را در آینده در سریال خواهیم دید که خبر بسیار خوبی برای دوستداران سریال محسوب می‌شود.

مورتی در قسمت نهم به دنبال ماجراجویی‌های خود می‌رود تا کمی از دردسرهایی که ریک در طول سفرهای گذشته‌اش انجام داده را به نوعی جبران کند اما با ریختن مایع پورتال روی دستش این قسمت شکل متفاوتی به خود می‌گیرد و او به دردسر افتاده و پا به ماجراجوی عجیبی می‌گذارد. از آن طرف ریک نیز ثابت می‌کند که برای جایگزین کردن مورتی حتی حاضر است به کلاغ‌ها تعلیم بدهد! در حقیقت ریک به مورتی برای ماجراجویی‌هایش احتیاج ندارد و اگر او را با خود به این سفرها می‌برده فقط به خاطر این بود که دوست داشت در کنار نوه‌اش بیشتر وقت صرف کند. (این را می‌توان از احساسات ریک نسبت به مورتی در فصل‌های پیشین دریافت کرد.) در انتها او با کلاغ‌ها به دنبال ماجراجویی‌های خودش می‌رود و قسمت نهم با رفتن او از خانه خانواده اسمیت به پایان می‌رسد. 

اما در قسمت دهم به یک ماجراجویی خاص و ماندگار پا می‌گذاریم. در این قسمت “خاص‌ترین ریک” و “خاص‌ترین مورتی” رو در روی هم قرار می‌گیرند! ماجرای ریک و دو کلاغ در ابتدا شما را گول می‌زند تا با پیدا شدن سر و کله مورتی شیطانی یا رئیس جمهور در این قسمت شما در شک اتفاقات بعدی سریال فرو بروید. در ابتدا به گذشته ریک و اتفاقاتی که پس از مرگ همسر او روی می‌دهد پا می‌گذاریم. خاص‌ترین ریک یعنی Rick C-137 برای انتقام همسرش در اصل بسیاری از ریک‌های بعدهای مختلف را قتل عام می‌کند تا مصوب اصلی قتل همسرش را بیابید و با پیدا نکردن آن ناامید به خانه بازمی‌گردد و با ملاقات دخترش و همراهی با نوه‌هایش کمی با غم از دست دادن همسرش کنار می‌آید و The Citadel را برای جبران قتل‌عامش برای ریک و مورتی‌های تمام بُعد‌ها درست می‌کند.

 از آن طرف خاص‌ترین مورتی (President Morty یا Evil Morty) برای اینکه از تبعیض‌های ریک‌های بُعدهای مختلف خسته شده است بعد از هک کردن تمام دستگاه‌های تلپورت‌ ریک و مورتی‌های تمام ابعاد و نابودی Citadel (شهر مخصوص ریک و مورتی‌های تمام ابعاد) قصد رفتن به بُعدی عاری از ریک و مورتی‌ها را دارد تا بتواند فارغ از تمام این تبعیض‌ها زندگی کند. مورتی شیطانی ریک‌ها را بی‌مسئولیت می‌داند و مورتی‌ها را ابزاری در جهت انجام ماموریت‌های مختلف به هر قیمتی حتی آزار دیدن آنها قلمداد می‌کند. (در حالی که Rick C-137 بارها ثابت کرده که مورتی برای او بیشتر از یک ابزار است و رابطه آنها عمیقتر از این حرف‌هاست.)

اینکه شما حق را به کدام طرف بدهید کاملا به دید بیننده برمی‌گردد و این از زیباترین بخش‌های قسمت نهایی فصل پنجم محسوب می‌شود. قسمت دهم یکی از بهترین قسمت‌های نه تنها این فصل بلکه کل سریال تاکنون محسوب می‌شود که تا مدت‌ها درون مایه، اتفاقات و نوع روایت سریع و قدرتمند آن را  از یاد نخواهید برد.

نتیجه گیری…

سریال Rick and Morty یکی از خاص‌ترین سریال‌های انیمیشنی تاریخ است. حتی ضعیف‌ترین قسمت‌های این سریال نیز ارزش وقتی که برایش می‌گذارید را دارند، به شرطی که از فصل اول با سریال ارتباط برقرار کرده و با علاقه آن را دنبال کنید. فصل پنجم نسبت به دیگر فصل‌های سریال قسمت‌های معمولی بیشتری دارد چراکه به قولی ایده‌های بکر سازندگان کم فروغ شده‌اند. اما با این حال، سه قسمت آخر سریال مخصوصا قسمت نهایی به شدت ارزش سریال را بالا برد و یک خاطره دلنشین و ماندگار برای همه به ارمغان گذاشت. تمام قسمت‌های سریال از نظر کیفی یک دست نیستند و فاصله‌ی بسیار زیادی بین قسمت نهایی با اکثر قسمت‌های سریال دیده می‌شود و این از مهمترین نکات منفی این فصل محسوب می‌شود. همینطور این فصل به عنوان یک سریال طنز در خنداندن شما موفق عمل نمی‌کند و از شوخی‌هایی به شدت سطحی برای بامزه کردن داستانش استفاده شده است. در آخر باید گفت سریال Rick and Morty با تمام نقاط ضعفش در این فصل، در قسمت‌های نهایی اثرش را با قدرت در درونتان ماندگار می‌کند، به طوری که بعد از اتمام این فصل برای دیدن ادامه ماجراهای ریک و مورتی لحظه شماری خواهید کرد.

سریال Rick and Morty فصل پنجم

نمره سایت ساعت 7 (ارزش اثر)

(خیلی خوب)

سریال Rick and Morty یکی از خاص‌ترین سریال‌های انیمیشنی تاریخ است. حتی ضعیف‌ترین قسمت‌های این سریال نیز ارزش وقتی که برایش می‌گذارید را دارند به شرطی که از فصل اول با سریال ارتباط برقرار کرده و با علاقه آن را دنبال کنید. فصل پنجم نسبت به دیگر فصل‌های سریال قسمت‌های معمولی بیشتری دارد چراکه به قولی ایده‌های بکر سازندگان کم فروغ شده‌اند. با این حال سریال در قسمت‌های نهایی اثرش را با قدرت درونتان ماندگار می‌کند، به طوری که بعد از اتمام این فصل برای دیدن ادامه ماجراهای ریک و مورتی لحظه شماری خواهید کرد.

امیدواریم از “بررسی سریال Rick and Morty فصل پنجم” لذت برده باشید….