بررسی مینی سریال A Murder at the End of the World
مینیسریال “قتلی در پایان دنیا” یک درام-مهیج آمریکایی است که توسط “بریت مارلینگ” و “زال باتمانگلیج” برای FX ساخته شده است. مارلینگ و باتمانگلیج نویسندگی و کارگردانی تمامی ۷ قسمت این مجموعه را برعهده داشتند. در این مینیسریال “اما کورین“، “هریس دیکنسون”، “بریت مارلینگ” و “کلایو اوون” به ایفای نقش پرداختهاند. این مجموعه از تاریخ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳ لغایت ۱۹ دسامبر ۲۰۲۳ از شبکه Hulu منتشر گردید و توانست نقدهای عموماً مثبتی را از بینندگان و منتقدین دریافت کند. سریال “قتلی در پایان دنیا” توسط مجله Elle و همینطور سایتهای معروف The Ringer و Vulture بعنوان یکی از بهترین برنامههای تلویزیونی در سال ۲۰۲۳ انتخاب شده است.
تگ مرتبط: بررسی سریال
خلاصه داستان سریال A Murder at the End of the World
در این مینیسریال داستان داربی هارت (با بازیِ اما کورین) را دنبال میکنیم که یک کارآگاه آماتور بوده و به همراه هشت مهمان دیگر توسط یک میلیاردر منزوی به اقامتگاهی در قطب شمال و در کشور ایسلند دعوت میشود. جایی که خیلی زود و پس از مرگ یکی از مهمانان که اتفاقاً از آشنایان نزدیک داربی نیز بوده، همهچیز به کلی تغییر میکند. اکنون داربی باید با استفاده از مهارتهای کارآگاهیاش در ابتدا اثبات کند که این یک قتل بوده و سپس برای جلوگیری از قتلهای بیشتر اقدام نماید اما …
بررسی مینی سریال A Murder at the End of the World
بنظر میرسد هرچه بیشتر جلو میرویم ساخت فیلمها و سریالهای مهیج و جنایی سختتر و سختتر میشود. دیگر خبری از ایدههای بکر و داستانهای جدید و نوآورانه نیست و جای آنها را ایدههای تکراری با داستانهایی کلیشهای و سطحی گرفته است. سریال “قتلی در پایان دنیا” ایدهای دارد که بارها حتی در همین سالهای نزدیک مشابه آن را تماشا کردهایم. چند فرد خاص به دعوت یک سازمان بزرگ که در راس آن فرد ثروتمندی قرار دارد به جایی نامشخص دعوت میشوند که در آنجا قتلهایی اتفاق میافتد و … اما مشکل اصلی این سریال داستان اولیه آن نبوده بلکه شیمی ناقص میان شخصیتها و داستان میباشد. چیزی که باعث میشود شما نتوانید با هیچکدام از شخصیتها و بطورکلی داستان سریال ارتباط درستی برقرار کنید. باور کنید اگر آنچه بصورت فلشبک از گذشتهی داربی و بیل به ما نشان داده میشود، داستان اصلی سریال بود به شدت جذابتر و تاثیرگذارتر میبود. هرچند نمایش موازی و همزمان گذشته و حال باعث گردیده که هردو داستان بشکلی ناقص و گاهاً خستهکننده به ما نشان داده شوند. سریال خیلی دیر شروع به دادن سرنخهای گمراهکننده به مخاطب میکند که کاملا مشخص بوده که این سرنخها برای منحرف کردن ذهن بینندگان است. آنچه اهمیت دارد اینست که روند سریال به گونهای دراماتیکوار پیش میرود که حل معمای قاتل رفتهرفته برایتان بیاهمیت میشود. از یک جایی به بعد دیگر هیج اتفاقی سوپرایزتان نخواهد کرد، زیرا به آنچه در آخر خواهید دید آگاه شدهاید.
در این مینیسریال نقش اصلی داستان یا همان داربی هارت در شمایل یک کارآگاه آماتور باهوش به ما معرفی میشود. اما در طول روایت داستان شما نمیتوانید با او بخوبی همراه شوید و این از نقطه ضعفهای اساسی فیلمنامهی سریال است. زیرا اگرچه در نقشآفرینی “اما کورین” ضعف چندانی دیده نمیشود، بااینحال او نتوانسته این شخصیت را برای بینندگان جذاب و کاریزماتیک بسازد. در نتیجه بیشترین ایراد را میتوان به فیلمنامه سریال وارد نمود، زیرا این بیمزگی حاصل دستپخت نویسندگان سریال میباشد. از نکات جالب این سریال برای ما حضور شخصیتی ایرانی با بازیِ “پگاه فریدونی” بازیگر ایرانیالاصل در این مجموعه است. چیزی که در قسمت سوم با اجرای قطعه “مرغ سحر” توسط این بازیگر در سریال حس نوستالژیک زیبایی را برایمان رقم میزند. شاید بهتر میبود که مارلینگ و باتمانگلیج پس از تجربه موفقشان با سریال “The OA” که بسیار مورد ستایش قرار گرفت با داستان قویتری به تلویزیون برمیگشتند. اما مینیسریال “A Murder at the End of the World” آن چیزی که ما از یک داستان مهیج و روانشناختی انتظار داشتیم را بخوبی برآورده نکرده است. بطورکلی میتوان گفت که سریال شروع نسبتاً خوبی دارد اما پایانبندی آن بقدری ضعیف و حوصله سربر بوده که حتی نمیتوان راجب آن صحبت نمود. فقط باید خداروشکر کنیم که سازندگان سریال تصمیم گرفتند که مدت زمان اپیزودهای پایانی را کاهش دهند تا مخاطب را بیش از این آزار ندهند!
“داربی: فکر میکنم زندگی مثل یه اسکاچه!
آروم آروم پوستت رو میسابونه
پس اولش متوجه نمیشی، و بعدش یک روز، یهویی
متوجه میشی که دیگه پوستی برات باقی نمونده
و دیگه چیزی بین تو و دنیای بیرون وجود نداره”
امتیاز مینی سریال A Murder at the End of the World
در پایان میتوان گفت مینیسریال “قتلی در پایان دنیا” به ما نشان داد اینکه امروزه بحثها پیرامون هوش مصنوعی زیاد بوده، دلیل نمیشود که با یک داستان ضعیف و شخصیتپردازی افتضاح به شعور مخاطب توهین کنیم. اگر هنرمندان آثار نمایشی میخواهند با سیستم یا طرز فکری مبارزه کنند باید اینکار را از طریق هنرشان انجام دهند. نه اینکه همانند این سریال یک پرترهی ناقص از کارآگاهی را به نمایش بگذارند که از شرلوک هلمز و پوآرو بودن تنها سخنرانی در میان جمع را بلد میباشد! مینیسریال “A Murder at the End of the World” شاید بتواند نظر مخاطبین جوان را به خودش جلب کند، اما برای آندسته از بینندگانی که بدنبال تماشای یک داستان مهیج و معمایی خیرهکننده هستند، حرف زیادی برای گفتن ندارد و احتمالاً شما را ناامید خواهد کرد.