با سلام خدمت شما همراهان گرامی مجله اینترنتی ساعت هفت، با نقد و بررسی بازی Atlas Fallen در خدمت شما هستیم. بازی Atlas Fallen توسط Deck 13 Intertainment ساخته و Focus Interactive آن را توزیع کرده است. این بازی در سبک Action-Role Playing ساخته و در شهریور امسال برای پلتفرم‌های PS5 و Xbox Series X/S و ویندوز در دسترس است.

مطلب مرتبط: مورد انتظارترین بازی های سال 2023

بررسی بازی Atlas Fallen

سقوط در شن‌‌های صحرا

جدیداً واژه‌ی Fall بازخورد مناسبی ندارد و ذهن مخاطب را در جهت منفی قرار می‌دهد که تقریباً حق با مشتری است زیرا این واژه همین چند ماه پیش بود که Redfall را با سر به زمین کوبید. اما آیاAtlas Fallen هم همین سرنوشت را دارد؟ بازی که شروع شد کنترل فردی به نام Nyaal را بر عهده داشتم که ظاهر جالب توجهی نداشت ولی خب قرار بود این بخش مقدمه و آشنایی مخاطب با Gameplay بازی باشد و به خوبی عمل می‌کند و مرا به خوبی با چند و چون ماجرا آشنا کرد. در ادامه باید کاراکتر خود را بسازید، جنسیت، ظاهر و دیگر موارد ولی خبری از کلاس نبود، اینجاست که فهمیدم Deck 13 دیگر چیزی شبیه Soulslikeها قرار نیست برایمان بسازد. بازی بیشتر H&S است ولی باز تفاوتی با عناوین مشابه دارد و مکانیزم جالبی را در Gameplay خود گنجانده است.

نوار Momentum

 وجود نوار Momentum که با فعالیت‌های شما در نبرد پر می‌شود مکانیزم جالبی است. هرچه نوار Momentum بیشتر پر می‌شود، Damage شما بالاتر می‌رود ولی آسیب بیشتری هم دریافت می‌کنید. این مورد برای بالانس کردن و توازن Gameplay بازی ایجاد شده است و به خوبی کار می‌کند. چندین عمل برای پر کردن نوار Momentum در نظر گرفته شده است. ضربات Melee کوتاه، ضربات Melee دوربُرد، Dodge دادن، مبارزه در میان هوا و زمین، Parry کردن و استفاده از حرکات ویژه، همانطور که ملاحظه می‌کنید دستتان برای مبارزه کاملاً باز است و حسابی می‌توانید غوغا کنید. یک اکشن نقش‌آفرینی سنتی با ویژگی‌های مدرن و تا حدودی نوآورانه که می‌تواند به خوبی سرگرمتان کند. حال نوار Momentum ویژگی‌های دیگری هم دارد، نوار Momentum شامل سه بخش می‌شود که Tier نام دارند. در هر Tier می‌توانید سه Skill قرار دهید که Passive هستند. در کنار هر Tier یک جای خالی لوزی شکل وجود دارد که Active Skill را در آن قرار می‌دهد و Active Skill و زمان استفاده از آن در دست شما قرار دارد که می‌توانید آن را به کار ببرید ولی دارای نوار Cooldown است و بعد از یکبار استفاده باید مدت زمانی صبر کرده و دوباره استفاده کنید.

بررسی بازی Atlas Fallen

دستکش پرتوان بِرِس به داد این ناتوان

در بازی بعد از مقدمه و شخصی‌سازی کاراکترتان بعد از آنکه از کمپ خارج می‌شوید یک Gauntlet بدست می‌آورید که با آن می‌توانید شن‌های صحرا را کنترل کنید و از آن برای ایجاد سلاح استفاده کنید. این Gauntlet قابل ارتقاء است و با آن می‌توانید بر بسیاری از اشیاء پیرامون خود تاثیر بگذارید و آنها را که در دل شن فرو رفته‌اند بیرون کشیده یا پل‌ها و مسیرهای خراب شده را دوباره به حالت قبل برگردانید‌. برروی Gauntlet می‌توانید یک Idol قرار دهید و متاسفانه فقط یکی و هر Idol دارای خواص ترمیمی متمایزی است که می‌تواند در صورت تجهیز به طور قابل توجهی قابلیت‌های درمانی شما را افزایش دهد.

آیتم‌های Fusion برای Upgrade کردن و باز کردن Slotهای Skillها و ساخت آیتم‌های متفاوت کاربرد دارند که تعداد آنها زیاد نیست.

ماموریت‌ها

در بازی سه نوع ماموریت وجود دارد، ماموریت‌های اصلی که داستان بازی را برایتان بازگو می‌کنند و با پیشرفت در داستان روند صعودی دارند. ماموریت‌های فرعی که از NPCها می‌گیرید که درباره‌ی یافتن فلان آیتم و فلان شخص و یا کشتن فلان جانور می‌شود. ماموریت‌های Errand که درباره یافتن مکان‌های Point of Intrest می‌شوند.

صحرای دنیای Atlas Fallen

حال که با Gameplay بازی Atlas Fallen آشنا شدید به سراغ نقد برویم، اولین حسی که بعد از ورود به صحرا داشتم این بود که چقدر مکانیزم بازی تکراری است و سریع پیش خود گفتم من قبلاً این بازی را طور دیگری تجربه کرده‌ام. داستان بازی به گره خوردن سرونشت X و Y می‌پردازد که Nyaal آن شخصیت آبی رنگ مقدمه که در تمام طول بازی در داخل سرتان وراجی می‌کند، یک طرف قضیه است و طرف دیگر کاراکتر شماست که درباره‌ی کیستی و چیستی Nyaal می‌پرسد و او هم خونسردانه می‌گوید، “یادم نمیاد”. هر دو در طول سفر به هم کمک می‌کنید و صدای درون دستکش حکم McGuffin (عنصری که قصه‌ی روایت حول محور آن شکل می‌گیرد ولی سرنخی از ماهیت آن به شما داده نمی‌شود، نمونه‌ی عالی چنین سناریویی توسط آلفرد هیچکاک در فیلم شمال از شمال‌غربی وجود دارد) را دارد و بهتر است به او عادت کنید وعلا روی اعصابتان می‌رود‌.

دنیای بازی را عمدتاً شن‌های صحرا تشکیل می‌دهند ولی Biomeهای مختلفی در بازی وجود دارد که سعی شده و به دنیای بازی تنوع ببخشد ولی یک سوال چرا کسی چرخ را در بازی اختراع نکرده؟

بازی Atlas Fallen ترکیبی از Forspoken و Monster Hunter است و کمترین توجه را به عناصری دارد که سعی می‌کند با الهام از دو بازی یاد شده، شبیه‌سازی کند‌. اما دنیای اطرافتان بسیار چشم‌نواز است، تلی از شن‌های صحرا و ویرانه‌هایی که در گوشه‌ گوشه‌ی آن پراکنده شده‌اند. هیولایی که در گوشه‌ای پرسه می‌زند و در نهایت آن شئ مرموز در آسمان که انگار تمام حرکات ما را تماشا می‌کند.

بررسی بازی Atlas Fallen

داستان بازی

در Atlas Fallen شما نقش یک برده را دارید که در دنیای یک ملکه و خدایی به نام Thelos زندگی می‌کند و برای آنها بیگاری می‌کشد. Thelos موجودی ظالم و همه‌جا حاضر است که پیروز جنگ قدیم بوده و بر دنیا مسلط گشته است. در ادامه متوجه می‌شوید Nyaal خدایی آزاد است که در گذشته با Thelos مخالفت کرد ولی شکست خورد. همین موضوع شما را به سفرهای مختلف در دنیا می‌کشاند تا در یک جنگ صلیبی بر علیه Thelos و ملکه، بشریت بتواند بار دیگر آزادی را بچشد. داستان از عمق خوبی برخوردار نیست و کانلاً سطحی و خطی بیان می‌شود.

سازندگان Deck 13 با توجه به اینکه قبل‌تر بازی‌هایی در سبک Soulslike می‌ساخته‌اند و Loreهای مشابه آن در ساخته‌های خود قرار می‌دادند، بخوبی توانسته‌اند پیش‌زمینه‌ها و افسانه‌های خوبی برای دنیای Atlas Fallen تدارک ببینند. کندوکاو در بازی و جستجوی مکات‌های مختلف و یافتن Loreهای مربوط به گذشته‌ی مکان‌ها و مردمان پیشین، شما را با چگونگی و درگیری Nyaal و Thelos آشنا می‌کند و در نهایت خود را در حال خواندن یک رُمان فانتزی می‌بینید. اطلاعات بسیار مفیدی از مردمان بازی و اینکه چگونه و چطور به پرستش Nyaal و Thelos می‌پرداختند و اینکه چه طرز فکری درباره‌ی این دو خدا داشتند، می‌یابید‌. البته Atlas Fallen هرگز نگاه عمیقی به مفاهیم ندارد و در نهایت شما را از نقطه‌ی A به نقطه‌ی B می‌برد و در این بین باید هیولاها را بکشید. در بازی برای تنوع بیشتر در بخش RPG سازندگان مفهوم Perk را هم گنجانده‌اند که مشابه تمام RPGهای دیگر Perkها توانایی‌های Passive را به ارمغان می‌آورند که نقش مهمی در شکل‌گیری تجربه‌ی بازیکنان دارند. این Perkها لایه‌ای از شخصی‌سازی کاراکترتان را شکل می‌دهد که در مکانیزم مبارزه و استراتژی شما در نقش تقویت‌کننده ظاهر شده و می‌توانند نحوه‌ی بازی شما را تغییر دهند. اما بخاطر طیف گسترده مبارزات بسیاری از این Perkها یا نقش کمی بازی می‌کنند یا به کل بلا استفاده باقی می‌مانند و هدر می‌شوند و شاید بعدها از خود بپرسید که اصلاً چرا آنها را Unlock کردم. این مورد شامل Idolها و Stoneها و Itemهای ساخته شده نیز می‌شوند که نشان از بی‌دقتی سازندگان در این بخش‌ها دارد.

در کل الهام گرفتن از بازی‌های دیگر کار خوبی است ولی این مورد باعث نمی‌شود که Atlas Fallen در ژانر Action-RPG مستقل باشد و به قول معروف روی پای خود بایستد. بازی‌هایی مثل Torchlight (قسمت‌های اول و دوم) و Grim Dawn، هر دو از Diablo و سبک اعتیادآور آن الهام گرفتند. اما به قدری سبک دیابلویی یا Diablolike را گسترده کردند که سازندگان دیابلو از Grim Dawn و Torchlight وام گرفتند. در Grim Dawn ترکیب کلاس‌ها و ساخت یک Build اختصاصی امری بود که باعث می‌شد بارها و بارها بازی را از نوع شروع کنید. ترکیب کلاس تفنگدار با Necromancer در عمل برای دیابلوبازان اِلمانی عجیب و غریب است ولی در Grim Dawn شدنی بود و جذابیت فوق‌العاده‌ای داشت.

Atlas Fallen

دشمنانی به رنگ صحرا

سه رنگ خاکی، قرمز و خاکستری، رنگ‌هایی هستند که ظاهر دشمنان ما را تشکیل داده‌اند. اِلمانی که باعث می‌شود فقط اندازه‌ی هیولاها آنها را متمایز از دیگری کند. دشمنان بازی Wraith نامیده می‌شوند و از شن‌های صحرا جان می‌گیرند. در هنگان مبارزه با آنها در گوشه‌یِ بالا، سمتِ چپِ تصویر نقاط ضعف آنها به شما نمایش داده می‌شود که شامل دست‌ها و پاها و سر و بدن غیره می‌شود. هنگام رویاروی با چندتا از آنها فِلِشی سفید رنگ کنار کاراکترتان می‌بینید اگر فلش به رنگ قرمز دربیاید یعنی از آن جهت دشمن می‌خواهد یورش بیاورد و باید آماده‌ی Dodge دادن یا Parry کردن باشید. تعداد کم Wraithها باعث می‌شود که مبارزات بعد از گذشت مدت زمانی خسته‌کننده شوند. در این میان Bossها نیز که بازی آنها راElite Wraith می‌نامد، همان ظاهر Wraithها را دارند و از همان سه رنگ اصلی تشکیل شده‌اند. البته Thelos’s Champion کمی ظاهر متمایزتری از بقیه دارد (خدا را شکر).

دنیای Atlas Fallen

به نظر من بزرگ‌ترین نقطه ضعف Atlas Fallen، جهان‌باز بودن آن است. در بازی‌های Open World توجه به جزئیات است که بازی شما را متمایز می‌کند. موردی که Forspoken در آن به شدت ضعف داشت و Atlas Fallen بسیاری از جزئیات روایی و داستانی خود را هم از آن الگوبرداری کرده است. بسیاری از منتقدان Questهای فرعی بازیFinal Fantasy XVI را بسیار سطحی و ساده و فاقد جذابیت‌ می‌دانستند (با اینکه از لحاظ Gameplay ماموریت‌های فرعی ضعف داشتند ولی از لحاظ داستانی ۹۰ درصد آنها بسیار خوب نوشته شده بودند و یادمان باشد FFXVI بازی‌ای داستان محور بود). اما Atlas Fallen همان ساده و سطحی و فاقد جذابیت را هم ندارد ولی بعضاً پاداش‌های خوبی از انجام آنها دریافت خواهید کرد یا کلاً از انجام آنها منصرف می‌شوید چون موصوع آنها از ۳ یا ۴ مورد فراتر نمی‌رود. مورد بعدی Point of Intrestهای نقشه بازی است. در هر منطقه Point Of Intrestها به ۹ مورد که شامل (Anvil و Vantage Point و Sand Echoes و غیره می‌شود) ختم می‌شوند و هیچ‌کدام وجه تمایزی نسبت به دیگری ندارند. حال شاید پیدا کردن Treasureها اندکی شما را سر ذوق بیاورد ولی بیاد داشته باشید از Treasureها Armor یا Weapon بدست نمی‌آورید. در بازی تعداد Armorها بسیار کم است (کلاً ۱۱ مورد) و Weaponها هم که سه‌تا بیشتر نیستند پس “تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل”!

آیا بازی بهینه است؟

این سوالی است که امروزه باید قبل از خرید هر بازی از خود بپرسید. هیچ دلیلی ندارد که چون کارت‌گرافیک RTX 4090 دارید پس تمام بازی‌های دیروز، امروز و فردا را انجام دهید. چنانچه بازی بهینه نباشد کاری از دست 4090 هم برنمی‌آید. Atlas Fallen دچار افت‌فریم می‌شود ولی نه اینکه بازی را زهرِمارتان کند. هیچ Bug یا Glitch یا Crashئی ندیدم که مجبور شوم بازی را مجدد راه‌اندازی کنم یا سیستم را Restart کنم. از این نظر بازی Atlas Fallen بهینه‌ است و مشکلی نخواهید داشت.

سخن پایانی

امتیاز سایت ساعت هفت

امتیاز بازی Atlas Fallen

متوسط

بازی Atlas Fallen مناسب آن دست از افرادی است که تا حالا Action-RPG انجام نداده‌اند و می‌خواهند وارد این ژانر جذاب در دنیای بازی‌ها بشوند. چنانچه برادر یا خواهر کوچک‌تری دارید این بازی دارای صحنه‌های آنچنانی نیست و خون هم از دماغ کسی بیرون نمی‌ریزد. اما برای Hardcore فن‌ها Atlas Fallen یک نیش‌خند است، یک ابرو بالا انداختن و نگاه کردن به پوسترش از پشت ویترین و رد شدن از کنارش، نه چیزی کم‌تر نه بیشتر.

مقالات ویژه به روز شده

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها