نقد و بررسی بازی Redfall / سقوط
بسیاری از گیمرها با شنیدن اسم Arkane Studios پشت عنوان Redfall بسیار هیجانزده شدند، زیرا Arkane سازندهی عناوین بسیار خوبی مانند Dishonored، Prey و یا Deathloop است. اما آیا چون استودیوی خوشنامی پشت نام یک بازی قرار دارد، بازی Redfall میتواند انتظارات را برآورده کند؟
مطلب مرتبط: مورد انتظارترین بازی های سال 2023
سقوط
بازی Redfall انحصاری Xbox Series X/S و Microsoft Windows است و بر روی Gamepass نیز قابل دریافت است. وقتی متوجه شدیم که عنوان Redfall از 60fps پشتیبانی نمیکند، نگرانی دربارهی بازی روز به روز بیشتر و بیشتر شد، این درحالی است که کنسولهای نسل فعلی 60fps را به عنوان یک استاندارد معرفی کردند و بسیاری از بازیها از همین توانمندی کنسولها نهایت استفاده را کردند. آرکین استودیو تاریخچهی غنیای دارد و به خوبی با ساخت بازیهای ترسناک و اول شخص آشناست و داستانگویی حول هیولاها (در اینجا Vampireها) را به قول معروف بلد است. اما چرا عنوان Redfall با سر به زمین سقوط کرده است؟
شرکت آرکین ید طولانی در داستانگویی، طراحی مراحل و گیمپلی وغیره در بازیهای تک نفره دارد و خلاقیت بسیار خوبی هم در این زمینه از خود بروز داده است (مانند عناوین Dishonored و Prey) ولی با Redfall تمام این خصیصهها را فراموش کردهاند و انگار این اولینبار است که بازی طراحی میکنند!
این بازی از شما میخواهد که یک شهر را از محاصرهی خونآشامها نجات دهید، شما کنترل یکی از چهار کاراکتر اصلی را برعهده دارید و به شهر و جنگلهای اطراف فرستاده میشوید تا علاوهبر پاکسازی محیط، راز این موجودات بیروح و بیکیفیت را کشف کنید. از لحاظ تئوری و یا به اصطلاح روی کاغذ میبینید که داستان پتانسیل خوبی دارد تا بتواند ترسناک و غافلگیرکننده باشد. اما آرکین استودیو تمام تلاشش را میکند که حیاط و زندگی را از داستان خود بگیرد. سیستم و قالب طراحی ماموریتها بسیار ضعیف کار شده، مثلاً در یک بازی نقش آفرینی امروزی وقتی وارد محیط جدید میشوید و پیگیر داستان (Main Quest) هستید، چندین کاراکتر جدید شما را صدا میزنند و از شما چیزی یا نجات جان فردی یا کشتن فلان آدم بد و غیره را خواستار میشوند، این در حالی است که همچین چیزی در Redfall وجود ندارد. ماموریتها را از طریق یک Hub مرکزی انتخاب میکنید که از سیستم Open World بازی جداست و این ماموریتها بعضاً در طول بازی بارها و بارها نیز تکرار میشوند و حول پیدا کردن یک آیتم بخصوص یا کشتن یک خونآشام بخت برگشته میچرخند. آنچه در ۳۰ دقیقهی ابتدایی بازی Redfall در جریان است تقریباً همانی است که تا انتها از نقطه نظر طراحی ماموریت خواهید دید (اینها ماموریتهای اصلی بودند، دقت کنید).
وضعیت ماموریتهای فرعی از این هم بدتر است. دنیای Open World بازی پر است از هیچ! آری، ماموریتهای فرعی، تقریباً مانند همان ماموریتهای اصلی هستند. وقتی در نقشهی بازی میچرخید، باید گفت که بسیاری از ساختمانها در دسترس نیستند و آنهایی هم که میتوانید واردشان شوید، چیزی جذابی در خود ندارند. اگر ماموریتی شما را به داخل ساختمان نمیکشاند آن ساختمان مطلقاً ارزش وقت گذاشتن ندارد. مگر اینکه بخواهید دربارهی Lore بازی بدانید یا جمعآوری خرت و پرتهای بازی (انبردست، نوار، سیم و غیره) را سرگرمکننده بیابید. قبل از اینکه بخواهید بگویید که این خرت و پرتها را صرف ارتقاء فلان و بهمان کن، باید بگویم که چنین خصیصهای در بازی Redfall نداریم و خرت و پرتها میشود، پول رایج بازی که میتوانید از تعداد انگشتشماری از فروشندگان بازی، تعداد محدودی آیتم بخرید.
یکی دیگر از عناصر بازی یافتن Safehouseهاست، که باید آنها را فعال کنید و سپس میتوانید به آنجا سفر سریع کنید و اندکی از دست خونآشامها در امان باشید. برای فعال کردن Safehouse هم باید آن را پیدا کنید و واردش شوید، سپس سیم زرد رنگ را دنبال کنید تا به ژنراتور برسید و آن را فعال کنید، همین. اینکار را باید در تمام Safehouseهای دیگر هم انجام دهید. بعد از آن میتوانید ماموریت جانبی که حول کاهش تعداد خونآشامهای محل میشود را انجام دهید. این مورد کمی متفاوت است ولی مورد دوم همیشه به کشتن یک خونآشام قدرتمندتر از شما ختم میشود. پاکسازی لانههای خونآشامها یکی از کارهای فرعی است که میتوانید انجام دهید ولی این مورد هیچ فرقی با پاکسازی محیط اطراف Safehouseها ندارد. اگر با Ubisoft و Viewpointهایش مشکل داشتید، این یکی حسابی شما را خسته میکند.
حال بیایید دربارهی تنوع دشمنان در بازی صحبت کنیم، در طول جریان بازی با پنج نوع متفاوت خونآشام برخورد داشتم. این خونآشامها برعکس ظاهر و اندکی گیمپلی متفاوتشان، همگی در طول مبارزه تقریباً یکسان عمل میکردند. انها در ابتدا در یک خط مستقیم به سمت من میدویدند، البته Anglerها را با Grapple کردن شما را به سمتخود میکشند و Shroudها نیز عمق دید شما را کاهش میدهند، اما وقتی نوبت به ضربه زدن میرسد آنها کودن میشوند و مانند عامل انتحاری عمل میکنند. البته گروههای انسانها بهتر عمل میکنند و سلاحهای مختلفی هم دارند، مثل Bloodbags ولی خونآشامها جملگی اول مبارزه را با شیرجه زدن به بغل شما شروع میکنند که این مسئله میتوامد کاملاً روی اعصابتان برود.
دربارهی کاراکترهای بازی باید گفت هر کدام با سه توانایی منحصر به فرد از هم جدا میشوند، اما هیچ کدام از تواناییها در عمل کارایی ندارند و خوب نیستند و در نهایت بیاهمیت میشوند. برای سلاح نیز میتوانید سه سلاح متفاوت را انتخاب و مسلح کنید که شامل Vampire Relic و Vampire Blood میشوند. این سلاحها با رنگهای مختلف طبقهبندی میشوند که منظور از آن، میزان کمیابی آنها در محیط است. از آنجا که دشمنان مرحله به مرحله قویتر میشوند این سیستم از آن رو تعبیه شده است ولی همچون مابقی عناصر Redfall تنوع خاصی ندارد و نمیتوانند شما را راضی کنند. حال از آنجا که نمیتوانید تجهیزات خود را آپگرید کنید، پس باید در محیط دنبال سلاحهای قویتر بگردید. از طرفی بخاطر اینکه اسلحهها نیز هرچه ضعیفتر باشند ناکارآمدترند، پس بهتر است از آنها صرف نظر کنید.
در کنار اینها سیستم لول آپ کاراکتر نیز تفاوت بزرگی در کاراکترهای مختلف ایجاد نمیکند. این را با سیستم مهارت Borderlands 2 قیاس کنید که شامل مهارتهای بسیار متنوع میشد و کاراکتری منحصر به فرد را میتوانستید ایجاد کنید. در Redfall اما ساخت کاراکتر منحصربهفرد تقریباً محال است. به همین خاطر بعد از اتمام بازی اصلاً ساخت کاراکتری جدید و انتخاب شخصیتی متفاوت توجیحپذیر نیست.
اینطور که به نظر میرسد، Arkane در ابتدا ایدههای بسیار خاصی برای Redfall داشته اما به مرور و هر چه جلوتر رفته با وارد کردن عناصر Cooperative، تمام جنبههای مختلف بازی را تحت شعاع قرار داده است. درست است که تجربهی یک بازی با دوستان میتواند لذتبخش باشد ولی نه اینکه بازی تهی از نوآوری و خلاقیت باشد. ترجیح من بر تک نفره ماندن بازی بود و توجه به جزئیات بازی در تمام مراحل ساخت، نه این چیزی که اکنون ساخته پرداخته شده است. به تمام اینها، نقشه بیکیفیت و بدون جهتدهی برای ماموریتها را هم بیافزایید. در واقع برای اینکه بتوانید به سمت ماموریت بروید باید بر روی نقشه آن در بازی یک علامت بگذارید تا در HUD آن را ببینید و در جهت درست حرکت کنید.
سقوط به سطل آشغال
در بحث Performance، بازیِ Redfall در PC عملکردی نزدیک فاجعه دارد. در محیط بسته و ساختمانها نرخ فریمریت بازی 112 است ولی در محیط باز و Open World بازی ناگهان نرخ فریمریت به زیر ۲۵ افت میکند. به این فاجعه، تاخیر بارگذاری Textureها که شاید به چند دقیقه هم برسد را اضافه کنید، هنوز تمام نشده صبر کنید، بازی دچار Crashهای ناگهانی میشود، دشمنان Glitch میکنند و NPCهایی که در حالت T-Posing باقی میمانند و در همین حالت نیز با شما بحث میکنند!
سخن آخر
امتیاز بازی Redfall
از داستان بازی چیزی نگفتم و بهتر دیدم به دیالوگهای خندهدار آن اشاره نکنم تا بیشر از این از دست Arkane عصبانی نشوم. Redfall از همه نظر به شدت نااُمیدکننده بود.
عالیییییییی