بررسی بازی Metaphor: ReFantazio / شرکت Atlus در اوج
با سلام خدمت شما همراهان گرامی ساعت هفت، با نقد و بررسی بازی Metaphor: ReFantazio در کنار شما هستیم. بازی Metaphor: ReFantazio در تاریخ ۱۱ اکتبر امسال توسط Studio Zero ساخته و Atlus آن را در ژاپن و SEGA آن را در اروپا امریکا برای تمام پلتفرمها منتشر کرد و توانست نقدهای فوقالعاده مثبتی بدست بیاورد و خیلی زود نیز فروش ۱ میلیون نسخهای را تجربه کرده است. به نظرم اکنون میتوان شرکت Atlus را در نقطهی اوج خودش دانست و نامش در تمام جهان اکنون بیش از پیش شناخته شده و به معروفیت رسیده است. با ما همراه باشید تا ببینیم Metaphor: ReFantazio چگونه فانتزی را دوباره ایجاد کرده است.
تگ مرتبط: نقد و بررسی بازی
فانتزی دوباره
همهی ما Atlus را با Shin Megami Tensei میشناسیم که فرنچایز مطرح Persona از دل آن خلق شد. هم SMT و هم Persona بازیهایی با حال و هوای امروز هستند. داستانهای آنها حول اتفاقات و حواشیهای نوجوانان و جوانان قرن بیست و یکمی میچرخد. Persona 5 (نقد بازی) با پرداختن به مسائل پیرامون نوجوانانی که توسط معلمشان مورد تعرض قرار گرفتهاند یا توسط فردی فاسد، مظلومانه از جامعه طرد شدهاند، مسائلی را مطرح کرد که مرا به شدت تحت تاثیر قرار دادند. شماره پنجم Persona اولین تجربهی من از Atlus بود و برای انجام آن واقعاً دل را به دریا زدم، زیرا JRPG، سبک و گیمپلیای بود که نمیتوانستم تا انتها دنبالش کنم. اما Atlus آن را طوری به من فهماند و نشان داد که Final Fantasyهای کلاسیک نتوانسته بودند اینطور ساده آن را بازگو کنند. در کنار JRPG در سری بازی Persona و از شمارهی سوم به بعد شاهد گیمپلی Social یا اجتماعی بودیم که در آن باید روابط خود با NPCها را گسترش میدادید و ویژگیهای جدید و قدرتهای بیشتری برای مبارزه در Dungeonها بدست میآوردید.
طرفداران جانسخت Atlus سالها بود که از آنها انتظار داشتند که یک بازی با حال و هوای فانتزیِ قرونوسطایی یا استیمپانکی (جهانی که به واسطهی موتورهای بخار با ترکیب منابع جادویی، پیشرفتهای رباتیک بالقوهای برای انسانها داشته) بسازد. حال Metaphor: ReFantazio این آرزوی طرفداران Atlus را برآورده کرده است و همان سبک و سیاق Personaها را در قالب یک فانتزی قرونوسطایی با حال و هوای استیم پانکی برای آنها به ارمغان آورده است.
مسابقات جهانی انتخاب شاه
بازی Metaphor: ReFantazio قصهی United Kingdom of Euchronia را بازگو میکند (همین ابتدا متوجه خواهید شد که تلفظ نام پادشاهی (یوکرونیا) شبیه اوکراین است که در زبان انگلیسی یوکراین خوانده میشود) که پادشاه بزرگش توسط یکی از لردهایش ترور میشود. در حالی که آن لرد قاتل سعی دارد پادشاه شود، به ناگاه Royal Magic که نوعی جادو مختص پادشاه میباشد، نمایان میشود. صخرهای بزرگ به شکل صورت پادشاه بر روی آسمان تمام پادشاهی سربرمیآورد. پادشاه متوفی با مردمانش از طریق این جادو صحبت میکند و به آنها میگوید هر کسی با هر نژادی، با هر طرز تفکری، با هر پیشینهای میتواند پادشاه شود اما باید در مسابقهای شرکت کند که در آن با کمک کردن به مردم و رفع مشکل آنها تا روز موعود، بتواند با رای اکثریت مردم پادشاهی را کسب کند. در نهایت فرد منتخب ملت، پادشاه بعدی سرزمین خواهد شد.
داستان Metaphor: ReFantazio با این توضیحات به نظر کودکانه مینمایاند. اما اینطور نیست، Atlus بسیار هوشمندانه مسائل برزگسالان و روابط اجتماعی را که یک بزرگسال تجربه میکند در قالبی نوجوانانه، بدون نشان دادن صحنههای جنسی، طوری برای شما بازگو میکند که تمام مدت از پیدا کردن تشابهات و ارجاعات مختلف با اخبار روزمرهی پیرامون خودتان، خیره به صفحهی مانیتور خواهید ماند و نویسندگان را تحسین خواهید کرد. ویژگیای که متاسفانه نویسندگان کمی در حال حاضر آن را با بازیهایشان یا فیلمهای سینماییشان ترکیب میکنند. با توجه به سابقهی نویسندگان Atlus و تجربهی خودم از Persona 5 خیلی سریع به ارجاعات مختلفی که در داستان Metaphor وجود داشت، پیبردم.
مثلا در بخشی از داستان یک خوانندهی مشهور را ملاقات میکنیم که تمام مردم پادشاهی برایش سر و دست میشکنند. این خواننده در این مسابقهی انتخاب پادشاه، خود به عنوان نامزد شرکت نمیکند ولی طرف یکی از نامزدهای بالقوهی پادشاهی یعنی همان لردی را میگیرد که پادشاه را به قتل رسانده و از مردم میخواهد که آن قاتل را حمایت کنند. جالب نیست؟ برایتان آشنا نیست؟ چنین رویکردی به قصه حتی برای منی که در خاورمیانه زندگی میکنم نیز باعث میشود، آشنا پنداری کرده و بگویم من قبلاً مشابه این اتفاق را در کشور خودم دیدهام. این مسائل چیزی نیست که یک نوجوان متوجهش شود و اگر شدهاید باید بگویم از هوش اجتماعی، سیاسی بالایی برخوردار هستید. دقیقاً این موردی است که نویسنده میخواهد یک نوجوان از آن برخوردار شود. بیشمار مثال دیگر درون دِل قصهی به ظاهر کودکانهی Metaphor: ReFantazio وجود دارد که شما را به فکر فرو میبرد.
یک مثال دیگر میزنم، یادتان هست چند سال پیش در کانادا، گور دسته جمعی از ۲۴۰۰ کودک بومی یافت شد که توسط دولت و کلیسای کاتولیک از خانوادهاشان جدایشان کرده بودند و آنها هرگز به خانه بازنگشته بودند؟ به طوری که پاپ واتیکان مجبور به توضیح در آن باره شد و حملات بسیاری به سوی کلیسا کاتولیک و دولت کانادا صورت گرفت؟ در بازی Metaphor یک فرد مذهبی را داریم که چنین عملی را انجام داده است و من نمیخواهم داستان را اسپویل کنم چون بدون اسپویل نمیشود به آن پرداخت. اما میگویم Metaphor: ReFantazio داستانی و ظاهری نوجوانانه دارد ولی بسیار عمیقتر از آن چیزی است که فکر میکنید. در بازی آن فرد مذهبی به سزای اعمالش در انظار عمومی میرسد ولی خوب میدانیم که در دنیای واقعی کمتر پیش میآید که افرادی با جایگاه رفیع را بتوان مجازات کرد. نویسندهی Metaphor: ReFantazio نیز این موضوع رو خوب میداند ولی آن را بازگو میکند زیرا نوجوانی که آن را میبیند متوجه میشود که نباید هر فردی را از ظاهر و مرتبهی اجتماعیاش به جایگاه خدایی برساند و از آن بت بسازد. نباید کورکورانه طرف کسی را بگیرد که شناخت کمی از او دارد.
داستان Metaphor: ReFantazio با ورود شما به شهر یا پایتخت پادشاهی یوکرونیا شروع میشود. شما فردی نوجوان از قبیلهای متفاوت هستید و Eldaئی خطاب میشوید که مردمان پادشاهی از شما متنفرند و نسبت به شما رویکردی نژادپرستانه دارند. هدف شما ساخت یوتوپیایی است که همهی مردم از هر نژادی با هر قبیلهای که در آن به دنیا آمدهاند به دور از نژادپرستی به دور هم در صلح و دوستی زندگی کنند (البته نویسندگان شرح حال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نیز از این یوتوپیا میدهند که به نظرم چون شبیه همان دموکراسی است، نیازی نبود که یوتوپیای خود را واکاوی کنند. چون مجبور نیستند و کسی از آنها نخواسته بود که این یوتوپیا را کندوکاو کنند). این مسئله باعث میشود شما همراهان دیگری از دیگر نژادها را به دور هم جمع کنید و به دنبال برقراری عدالت و ساخت جامعهای بهتر از آن چیزی که درش زندگی میکنید، باشید. در همینجا توقف کنید و یک لحظه دوباره جمله بالا را بخوانید، DEIئی که این روزها در تمام ارکان سرگرمی وجود دارد، به قدری جالب و هوشمندانه در بازی Metaphor: ReFantazio از آن سخن به میان میآید که نه زننده است، نه مستهجن به مانند مزخرفات هالیوودی است و نه به زور به خوردتان داده میشود. Elfئی را داریم که واقعاً Elf است و کرهای یا رنگین پوست با گوشهای دراز نیست. فردی را داریم شبیه انسان که شاخ دارد و در نهایت یک خفاش را داریم که نینجاست! در بازی زنی را داریم که دلال و سیاهپوست است و ماموریتهای بسیار سختی به شما میدهد، اما با ظاهری انیمهای که جالب است و کاراکتر بسیار جذابی هم دارد و قصهپردازی خوبی هم دارد. همه چیز قصهی بازی Metaphor: ReFantazio به شکلی عالی مانند قطعات لگو با هم جور شدهاند تا مخاطب با واژه واژهی قصه خو بگیرد.
نوای دوبارهی فانتزی
در بحث گیمپلی Atlus چندین تغییر جزئی در بازی Metaphor: ReFantazio نسبت به Personaها و SMTها ایجاد کرده است. اکنون بخش ورود به صفحهی JRPG تنها زمانی الزامی است که فکر میکنید یک نفری از پس دشمن برنمیآیید. یعنی چه؟ یعنی اینکه Protagonist میتواند با Dodge دادن، ضربات دشمنان را جاخالی دهد. بعضی دشمنان را میتوانید با همین روش شکست دهید. یعنی هر بار مجبور نیستید حتماً وارد بخش JRPG شوید. نمونهای همچین چیزی در Persona هم بود اما در Metaphor: ReFantazio بهبود یافته و کم و بیش حس و حال هکانداسلش میدهد.
وقتی یک دشمن قوی بعد از دریافت ضربات مکرر شما Stun میشود و با فشردن کلید مخصوص وارد JRPG آشنای Atlus میشوید. اکنون در همان محیط آشنای مبارزات Persona یا SMTها قرار دارید. البته گزینهی Archetype را دارید که همان قدرت ویژهی شما برای استفاده از Spellها یا Abilityهای مختلف است. دیگر گزبنهها همچون پاس دادن نوبت به همرزمی دیگر، استفاده از آیتم، Melee و آنالیز دشمن و تغییر تاکتیک وجود دارد. مورد دیگری که جدید ظاهر شده به خط دفاعی مربوط میشود. میتوانید همرزمی را در صف اول مواجهه (Forward) با دشمن قرار دهید و همرزمی دیگر را در خط Back، این مورد بستگی به Archetypeهای شما دارد که مهارتها یا Spellهایی را در اختیارتان قرار میدهند. مثلاً کاراکتر “هالکنبرگ” در ابتدا Archetypeئی دارد که بیشتر Buff کننده است و در Levelهای بالا مهارت تهاجمی کسب میکند، پس آن را در خط دفاعی یا Back باید به کار بگیرید تا همرزمان دیگر را Buff کند. یا مثلاً Strohl که Archetypeاش تهاجمی است باید در خط حمله یا Forward به کار گرفته شود. البته Archetype Gunner مهارتی دارد که از فاصلهی دور باید انجام شود، این مورد باعث میشود که صاحب Gunner را در خط دفاع به کار بگیرید و اجباری است. این خطوط حمله و دفاع را حتی در حین مبارزات نیز میتوانید تنها با یک دکمه انجام دهید و زیاد امری پیچیده نیستند.
در ادامه بر عکس Personaها و SMTها که فقط Protagonist میتوانست از چندین قدرت ویژه استفاده کند، در Metaphor: ReFantazio دیگر همرزمان شما هم میتوانند با خرج کرد نوعی واحد پولی در بازی Archetypeها مختلف را حمل کنند و بنا بر استراتژی یا مواجهه با دشمنی خاص آن را تغییر دهند. البته تغییر Archetype باید قبل از مبارزه با دشمن و ورود به صحنهی JRPG انجام شود. اگر در Persona بخشی بود به نام Velvet Room در اینجا Akademia را داریم که میتوانید Archetypeها را آزاد کنید و از More صاحب آکادمی ماموریتهای ویژهی Archetypeها را دریافت کنید. بخشیدن Archetype به NPC متفاوت میتواند برای آنکه Archetypeهای بیشتری را آزاد کنید مفید باشد و این کار را باید برای تمام NPCها انجام دهید تا همهی اعصای Party شما Archetype مورد نظر شما را بدست آورند.
همانطور که میدانید Altus در کنار مبارزه در Dungeonها، بخشی دیگر دارد که مربوط به گذراندن وقت در جامعه میشود و در این بخش میتوانید آزادنه در شهر پرسه زده و با NPCها تعامل کنید و یا خرید و فروش انجام دهید. در Metaphor: ReFantazio نیز این بخش چند اِلمان جدید دارد که به آن رنگ و بوی تازه داده است. همچنان ماموریتهای فرعی منوت به بازگشت به Dungeonها میشوند و البته همیشه تکراری نیستند. اگر در حین انجام ماموریت اصلی با دربی بسته روبرو شدید و کلیدش را در سیاهچاله نیافتید، بدانید که این درب در یک ماموریت فرعی باز خواهد شد. ماموریتهای ساده مثل خرید از یک تاجر یا پیدا کردن فردی در یک کوچهی تنگ، یا باز کردن و Level دادن به یک Archetype بخصوص در بازی وجود دارند. حال Contractهایی برای کشتن هیولایی خاص در بازی وجود دارد که باید به محیطی خارج از شهر یا سیاهچالهای جدید بروید و هیولا را بیابید. طراحی سیاهچالهها واقعاً جالب است بعضی از آنها مانند هزارتو هستند و بعضی طراحی عمودی که با پرید به درون چالهای و یا بالا رفتن از نردبانی وارد بخشی از سیاهچاله میشوید که به طور عادی به آن نمیتوانید ورود کنید. میانپرده مثل دیگر بازیهای Atlus یا درون بازی روایت میشوند یا انیمهای برایتان به نمایش در میآید که بسیار با کیفیت هستند و از این نظر انیمهبازان را به وجد خواهند آورد.
همه چیز در بازی از Fast Travel تا وسیلهی جابهجایی در نقشه مرحله به مرحله برایتان باز خواهند شد. همچنان یک روز به دو بخش تقسیم میشود، اما در Metaphor: ReFantazio خبری از مدرسه مانند سری Persona نیست. بنابراین سیاهچالهها تنها در روز قابل دسترسی هستند و در شب میتوانید در شهر پرسه زده و ماموریتهای خود را انجام دهید. بعضی ماموریتها چه اصلی چه فرعی، دارای زمان اتمام هستند که بنا بر تاریخ داخل بازی مثلاً ۸ روز فرصت دارید آن را انجام دهید، وعلا Failed خواهند شد. دقت کنید که Dungeonها اصلی دارای مدت زمان بیشتری برای انجام هستند ولی نباید آنها را تا روز آخر به تعویق بیاندازید، خصوصاً اولین Dungeon بازی که در طی چند روز انجام میشود. نبود Minigame بخصوص مثل Gwent در Witcher 3 یا Queen’s Blood در بازی FFVII Rebrith، باعث شده است که بعد از گذشت مدتی پرسه زدن در شهر صرفاً به انجام ماموریت فرعی و بالابردن مهارتهای اجتماعی مثل، شجاعت، تصور کردن و غیره (کلاً پنج مورد هستند) بپردازید. همچنان داستان پررنگترین بخش گیمپلی است و بعد از اتمام بازی تنها دلیل برای انجام دوبارهی آن میتواند ۱۰۰درصد کردن برای گرفتن Trophy یا Achevementها باشد.
موسیقی
نام Shoji Meguro برای من جزو برترین آهنگسازان در زمینهی ساخت Soundtrackهای بیادماندنی بازیهای رایانهای قرار دارد. او را با شاهکار Poet’s For Everyone Soul در سری بازی Persona همواره بیاد خواهم سپرد. او در Metaphor: ReFantazio دوباره شاهکار آفریده است و در هر زمینه چه مبارزات، چه فصاسازی برای حالات روحی کاراکترها، Themeهایی بیادماندنی خلق کرده است که کاملاً با دیگر آثار او برای Shin Megami Tenseiهو و Personaها متفاوت است و متوجه میشوید که رویهای متفاوت در پیش گرفته است و ژانرهای مختلف موسیقی را که در Personaها ترکیب میکرد، اینجا انجام نداده است و سعی کرده به موسیقی کلاسیک و حماسی نزدیک شود تا بیشتر مخاطب را در Metaphor: ReFantazio غرق کند.
بهینهسازی
پشتیبانی از بازی Metaphor: ReFantazio فوقالعاده بوده است و آنها تا کنون بارها و بارها بازی را در PS5 و XBX و Steam با بروزرسانیهای مختلف بهبود دادهاند و حجم این بروزرسانیها نیز اندک بوده ولی هربار تلاش کردهاند بازی را از قبل بهینهتر کنند. در کل در نسخهی اولیه بازی با هیچ افتفریم، گلیچ و باگی روبرو نشدم که برایم جالب توجه بود.
سخن آخر
امتیاز بازی Metaphor: ReFantazio
سبک JRPG همواره توسط ما ایرانیها جزو سبکهایی است که با شنیدن نامش کلاً بازی را بیخیال میشویم. اما Atlus با داستانپردازی فوقالعاده و دادن اختیارات بیشتر در مبارزات آن را توسعه داده است و به جایی رسانده که JRPGیِ Atlus با Square Enix تفاوت بسیار فاحشی دارد. آنها اکنون به لطف Personaها توانستهاند نام و آوازهی بازیهای خود را در جهان مطرح کنند و Metaphor: ReFantazio توانست این نکته را پررنگ کند.
امتیاز ۹۵