حقایق جالب در مورد جان مارستون از سری Red dead Redemption
جان مارستون شخصیت اصلی بازی Red Dead Redemption و یکی از شخصیتهای اصلی Red Dead Redemption 2 است. جان به دلیل وفاداری به خانواده، دوستان و صداقت خود، یکی از بهترین قهرمانان بازیهای ویدیویی محسوب میشود. اما چیزی که شاید بازیکنان نمیدانند این است که جان همیشه این ویژگیها را نداشته است. او همیشه در مورد دوران حضورش در باند صحبت میکرد و بازیکنان توانستند کمی از گذشته او را متوجه شوند.
بازیکنان هنوز هم میتوانند با صحبت کردن با اعضای کمپ و کاوش در دنیای هر دو بازی، چیزهای بیشتری در مورد جان کشف کنند. راکاستار گیمز به ساخت بازیهایی با جزئیات فراوان معروف است، بنابراین تعجبی ندارد که بازیکنان با دقت میتوانند بسیاری از جنبههای پنهان مارستون را در این دو بازی شگفتانگیز کشف کنند.
مطالب مشابه از دنیای Red dead Redemption
معرفی شخصیت های بازی Red Dead Redemption 2 (تمام ۲۳ عضو دارودستهی Van Der Linde)
۱۳ نکته جالب درباره داچ از بازی Red Dead Redemption 2 که احتمالا نمیدانستید
راهنمای کامل تمام مراحل بازی Red Dead Redemption 2 / تمام مراحل فرعی و…
معرفی ۱۰ بازی برتر شرکت راک استار (از سری GTA تا Red Dead)
و حالا حقایق جالب در مورد جان مارستون که احتمالا نمی دانستید
جان و ابیگیل نامهای مشابهی با رئیس جمهور دوم و بانوی اول او دارند
شرکت راکاستار گیمز با آمریکا و تاریخ آن رابطه پیچیدهای دارد. این شرکت برخی جنبههای تاریخ آمریکا را ستایش و برخی دیگر را به سخره میگیرد. بازیهای سری GTA نمونه بارزی از این رویکرد هستند. در این سری بازیهای فوقخشن، راکاستار مصرفگراییِ افراطی، فقدان قوانین کنترل اسلحه و سایر جنبههای فرهنگ آمریکایی را به تمسخر میگیرد. اگرچه این تمثیلها در سری Red Dead Redemption تا حدودی کمتر دیده میشود، اما برخی موارد نشاندهنده ارتباط بین این عناوین و تاریخ آمریکا به طور کلی است.
بهترین مثال این موضوع، نامهای جان و همسرش ابیگیل است. این اسامی مشابه با اسامی دومین رئیسجمهور ایالات متحده، جان آدامز، و همسرش، ابیگیل آدامز، است. میتوان این شباهت را تصادفی دانست، اما با توجه به شناختی که از راکاستار داریم، بسیار محتمل است که این شباهتها کاملاً عمدی باشد.
او اولین شخصیت اصلی راکاستار است که در چندین بازی قابل بازی است.
راکاستار تمایل زیادی به تکیه بر شخصیتهای یک سری خاص ندارد و ترجیح میدهد در هر بازی دسته جدیدی از افراد را معرفی کند که بازیکنان میتوانند با آنها تعامل داشته باشند و در این فرآیند پیوندهای عمیقی با آنها برقرار کنند. البته، درست است که Red Dead Redemption 2 این روند را با حضور شخصیتهای بازگشته از بازی اول بر هم میزند، اما این امر با توجه به ماهیت آن به عنوان یک پیشدرآمد اجتنابناپذیر بود.
این نکته بسیار قابل توجه است که تنها شخصیت اصلی که در چندین بازی راکاستار قابل بازی است، کسی نیست جز جان مارستون افسانهای. او تا پایان بازی اول شخصیت اصلی است و در مراحل پایانی Red Dead Redemption 2 به شخصیت اصلی بدل میشود و بازیکنان کنترل او را بر عهده میگیرند.
او شباهتهای زیادی با شخصیت دیگری از راکاستار، Johnny Klebitz، دارد.
Grand Theft Auto 4 نمونه بارز چگونگی ارتقای کیفیت یک بازی به سطحی کاملاً جدید توسط DLC است. هر دو دی ال سی The Lost and the Damned و The Ballad of Gay Tony عناوین عالی هستند که نیازی به معرفی ندارند. اولین DLC منتشر شده برای GTA 4 بسیار خاص است زیرا شخصیت اصلی این فصل در GTA 5 ظاهر میشود… فقط برای اینکه توسط ترور دیوانه به طرز وحشیانهای به قتل برسد. جانی یک شخصیت نسبتاً پیچیده بود که شباهتهای زیادی با جان مارستون دارد. هر دو شخصیت صورتهای بدشکلی دارند، در آثار هنری تبلیغاتی خود از یک شاتگان کوتاه استفاده میکنند، توسط افرادی که با آنها رابطه کاری متزلزلی داشتند کشته میشوند، بخشی از باند جنایتکار با رهبرانی بودند که دیوانه شدند و توسط دوستانشان جانی بوی صدا زده میشوند… و بسیاری از شباهتهای دیگر…
نسخهی سنجابی جان در بازی دوم وجود دارد!
در Red Dead Redemption 2، بازیکنان میتوانند در یک ماموریت فرعی شرکت کنند (راهنمای کامل این مرحله) که در آن باید حیوانات خاصی را شکار کرده و پوست آنها را پست کنند. پاداش این کار یک سنجاب تاکسیدرمی است که بسیار شبیه جان است. این سنجاب به خانه آورده میشود، اما ابیگیل بسیار مخالف آن است. ابیگیل مجسمه را شش بار پنهان میکند و هر بار پیدا کردن آن سختتر میشود. ششمین بار سنجاب در کوه شنان پیدا میشود. پیدا کردن آن در اینجا سنجاب را برای همیشه روی شومینه قرار میدهد، حداقل تا قبل از وقایع Red Dead Redemption …
او قبلا یک دختر داشت.
جان و ابیگیل مارستون علاوه بر پسرشان جک که در هر دو بازی حضور دارد، دختری نیز داشتند که درگذشته است. به این موضوع زیاد اشاره نشده، اما جان به بانی مکفارلین میگوید که دختری در بهشت دارد. این دختر پس از دوران حضور جان در باند متولد شد، زیرا در Red Dead Redemption 2 دیده یا به او اشاره نشده است. در بازی اول، یک گهواره در اتاق زیر شیروانی خانه مارستون یافت میشود. این نشان میدهد که دختر در حالی که آنها در Beecher’s Hope زندگی میکردند متولد شده است…
او میتواند به عنوان والدین در GTA Online انتخاب شود!
در Grand Theft Auto Online، جان مارستون را میتوان به عنوان والدین بازیکن انتخاب کرد. در حقیقت این مورد اصلا منطقی نیست زیرا بازی در سال 2013 اتفاق میافتد و جان در سال 1911 درگذشته است. با این حال این یک اشاره خوب و خاطره انگیز به کابوی دوستداشتنی است. بازیکنان میتوانند در صورتی که نام کاربری PSN یا Xbox Live خود را به Social Club متصل کرده باشند، جان را به عنوان والدین انتخاب کنند. اگرچه دیدن جان به عنوان پدر جالب است، اما منطقیتر بود که او را به عنوان پدربزرگ معرفی میکردند!
او وقتی 12 سالش بود به باند خلافکار پیوست.
مثل بسیاری از اعضای دیگر باند، جان در سن بسیار کمی به آن پیوست. مادر جان در هنگام زایمان درگذشت و پدر جان نیز در کودکی جان کشته شد و او را تنها گذاشت. پس از این جان به سمت جرم و جنایت روی آورد و به دلیل دزدی از یک خانه دستگیر شد. صاحبان خانه سعی کردند او را دار بزنند اما داچ مداخله کرد. پس از این، جان به باند وفادار ماند تا زمانی که داچ شروع به رفتار بیپروا کرد. جان سعی کرد زندگی گذشته خود را رها کند اما توسط ادگار راس دوباره به آن کشیده شد…
مهارت های نقاشی و نوشتن او ضعیف تر از آرتور است.
نوشتهها و نقاشیهای آرتور با جان قابل مقایسه نیست. نقاشیهای جان ساده به نظر میرسند و برخی از نوشتههای او پر از غلط املایی است. همچنین تفاوت قابل توجهی در نحوه توصیف نقاط مورد علاقه جان در مقایسه با آرتور وجود دارد. بازگشت به عقب و دیدن تفاوت بین بخش ژورنال آرتور و بخش جان جالب است. به هر حال، خوب است که جان سنت نوشتن درباره وقایع زندگی خود را مانند آرتور ادامه داده است.
حقایق جالب در مورد والدین جان مارستون
جان مارستون در سال 1873 از پدری اسکاتلندی و مادری که او را نمی شناخت متولد شد. مادرش هنگام زایمان درگذشت و تنها چیزی که او در مورد او میدانست این بود که احتمالاً برای پدرش به عنوان یک کارگر جنسی کار میکرد، اما حتی این چیزی است که جان فقط میتواند حدس بزند. پدر جان عاشق اسکاتلند بود و سعی کرد این عشق را در او القا کند. در حدود هشت سالگی، پدر جان در یک دعوای بار در جنوب شیکاگو کور شد و اندکی بعد درگذشت و به جان گفته شد که احتمالاً بر اثر جراحاتش جان باخته است. در سنین پایین، جان مارستون مجبور شد به تنهایی زندگی کند. با توجه به این آغاز طاقت فرسا، میتوان بهتر متوجه مشکلات جان مارستون در بزرگسالی شد. جستجوی یک خانواده جدید، به دست آوردن آن و ترس از ماندن و نگهداری از آن، همه را می توان به کودکی و والدینش نسبت داد.
اولین قتل
در سن 11 سالگی جان مارستون اولین قتل خود را مرتکب شد. اطلاعات زیادی در مورد مرد کشته شده در دست نیست، اما جان ادعا می کند که این تقصیر خود مرد بوده است. او پس از این حادثه از انتقام خدا وحشت داشت و تنها پس از ملاقات با داچ ون در لینده مطمئن شد که همه چیز خوب است. جان مارستون، همراه با بیشتر اعضای باند ون در لینده، معتقد بود که قتل و دزدیهایی که انجام میدهند بیشتر با ارزشهای رابین هود مطابقت دارد! بعد از این مارستون داچ را به عنوان یک پدر نداشته پذیرفت و وارد باند او شد.
ورود به خانواده جدید
جان مارستون در سنین پایین به دنبال خانواده بود. او که هرگز مادرش را نشناخته بود و پدرش در هشت سالگی جان مرده بود، به دنبال چیزی بود که میدانست به آن نیاز دارد. پس از نجات توسط داچ ون در لینده، او چیزی را پیدا کرد که به دنبالش بود. کودکی که در خیابانها زنده مانده بود، بی سر و صدا وارد خانوادهای از قانونگریزان شد. مارستون همه چیزهایی را که باید میدانست، مانند خواندن، شکار و جمعآوری، و همچنین فلسفهها و ارزشهای داچ را یاد گرفت. با این حال، تنها داچ نبود که او را بزرگ کرد. در آن زمان، ون در لینده شامل داچ، هوزا متوز، سوزان گریمشو و آرتور مورگان بود. همه با هم، هسته و خانواده جایگزینی شدند که مارستون به شدت به آن نیاز داشت.