راهنمای بازی twelve minutes + توضیحات کامل در مورد پایان های مختلف
بازی دوازده دقیقه یا twelve minutes یکی از بازیهای عجیب و کمی پیچیدهی سال 2021 محسوب میشود. شما در نقش مردی ظاهر میشوید که در چرخهی بیپایان زمانی گیر کرده است و شاهد قتل خود یا همسرش در این چرخه بیانتها است. شما باید کاری انجام دهید تا حقایق را متوجه شوید و چرخه زمانی که در آن گرفتار شدهاید را به پایان برسانید. در مطلب پیش رو از سری راهنماییهای انحصاری سایت ساعت هفت با راهنمای کامل بازی twelve minutes و چگونگی رسیدن به پایانهای مختلف بازی در خدمت شما هستیم.
مرتبط با بازیهای روز: مورد انتظارترین بازی های سال 2023
جدیدترین راهنماییهای ساعت هفت :
راهنمای کامل بازی Starfield (جدید)
راهنمای کامل بازی Zelda: Tears of the Kingdom (جدید)
راهنمای قدم به قدم بازی Resident Evil 4 Remake (کامل) (ویدیوی اختصاصی)
راهنمای قدم به قدم بازی Hogwarts Legacy (مراحل اصلی کامل+ برخی مراحل فرعی مهم)
راهنمای قدم به قدم بازی Resident Evil 4 کلاسیک (کامل) (ویدیوی اختصاصی)
راهنمای قدم به قدم بازی The Last of us part 1 (بازی اصلی کامل)
…لیست کامل راهنماییهای ما به همراه درصد پیشرفت… (راهنماییهای بهترین بازیها)
بررسی کوتاه بازی twelve minutes
در این بخش میخواهیم قبل از شروع راهنمایی در یک پاراگراف کمی در مورد نقاط ضعف و قوت بازی برایتان بگوییم و اینکه آیا این بازی ارزش زمان شما را دارد یا خیر. (این بازی بر روی PC و کنسولهای ماکروسافت و در کل Xbox Pass در دسترس است.)
بازی دوزاده دقیقه یک بازی معمایی و داستان محور است و شما را در نقش یک مرد ناشناس در یک چرخه بیپایانِ زمانی گرفتار میکند. اینکه به چه دلیل در این چرخه هستید و یا چطور میتوانید از این چرخه خارج شوید سوالاتی است که تا انتهای بازی با ذهنِ کنجکاو شما کلنجار میرود. در حقیقت در بازی باید با آزمون و خطای بسیار به حقایق اصلی پی ببرید. این میتواند برای گیمرهایی که به سبکهای هیجانی و اکشن علاقه دارند، آنچنان دلچسب نباشد. اما برای طرفداران بازیهای معمایی و متفاوت بازی دوازده دقیقه میتواند لحظات رمزآلود و منحصر به فردی را رقم بزند. تعداد اجسام قابل جمع آوری بازی به شدت کم است و معماها بسیار ساده طراحی شدهاند و یافتن برخی پیچشهای داستانی نیازمند وقت گذاشتن در یک چرخه بیانتها است که میتواند منجر به این شود که بازی به تکرار بیفتد و کشش اولیهاش را از دست بدهد. داستان نیز آن قدرت لازم برای اینکه شما را مجذوب یک داستان چند لایه کند را ندارد و در کل با یک داستان معمولی و کم عمق طرف هستیم. با این حال کمتر بازی با این شکل و شمایل در دنیای گیم یافت خواهید کرد و مسلما اگر به دنبال یک بازی متفاوت و کوتاه هستید، بازی دوازده دقیقه میتواند چند ساعتِ لذت بخش و البته متفاوت را برایتان محیا کند.
راهنمای بازی twelve minutes + توضیحات کامل در مورد پایان های مختلف
بازی دوازده دقیقه دارای پایانهای مختلفی است و ما طبق پایانهای بازی این راهنمایی را تنظیم کردهایم. پس شما با انجام هریک از روشهای زیر پایان مورد نظر خودتان را بدست میآورید. بودن در یک چرخه بیپایان احتمالهای مختلفی را در سر راه شما قرار داده اما تمام اینها به رفتار شما در بازی بستگی دارد. (ترتیب گرفتن پایانها به ترتیب زمان بازی در راهنمایی آورده شده است.)
در این راهنمایی اول چرخههای مختلف زمانی بازی دوازده دقیقه را برایتان توضیح دادیم و بعد به سراغ پایانهای بازی و چگونگی بدست آوردن آنها رفتیم. چرخههای زمانی یا Loop منظور چرخههایی است که به مرگ شخصیت و یا اتفاقات گوناگون منجر میشود، اتفاقاتی که چرخه زمانی را به ابتدای خود باز میگرداند.
این مطلب شامل اسپویل تمام جزئیات پنهان و آشکار بازی twelve minutes است. قبل از خواندن راهنمایی حتما خودتان سعی کنید بازی را با روش خودتان انجام دهید و بعد در صورت اینکه میخواهید رازهای بیشتری از بازی را بدانید، به سراغ راهنمایی بیایید… برخی از مراحل مانند مراحل اصلیِ پایانی اسپویل زیادی نشدهاند تا خودتان برای فهمیدن زوایای پنهان بازی آنها را تجربه کنید. موفق باشید.
راهنمای بازی twelve minutes /چرخههای مختلف زمانیِ بازی دوازده دقیقه:
- مرگ بر اثر خفگی: به نوعی در ابتدا همه این Loop را تجربه کردهاید. با همسرتان زمان بگذرانید تا تقریبا نزدیک 5 دقیقه از بازی که گذشت مردی که خود را پلیس خطاب میکند جلوی در خانه ظاهر میشود. او ابتدا دستان همسر شما را میبندد و بعد به شما نیز دستبند میزند. کار خاصی نمیتوانید انجام دهید. او همسرتان را قاتل پدرش در هشت سال پیش معرفی میکند و از او میخواهد که ساعت را تحویل دهد. شما که از هیچ چیزی اطلاعی ندارید همه چیز را انکار میکنید اما زمانی که مرد به سراغتان میآید و در حال فشردن گلویتان است زنتان در آخرین لحظات میخواهد محل دقیق ساعت را لو بدهد که به نوعی با مرگ مرد بر اثر خفگی شما در ابتدای چرخه زمانی ظاهر میشوید. پس با مرگ به ابتدای چرخه خواهید آمد.
- داشتن یک دسر عاشقانه: در یک چرخه زمانی بیپایان گیر افتادید، داشتن لحظات عاشقانه هر چند کوتاه باز میتواند لذت بخش باشد. دسرها را از یخچال بردارید. لیوانها را بردارید و پر از آب کنید. دسرها و لیوانها را روی میز بگذارید و بعد با همسرتان صحبت کنید و در قسمت Other Topics گزینه Tell Her it’s Good time for Desert را انتخاب کنید. شب خاطره انگیز آغاز میشود و همسرتان با دادن یک هدیه به شما میگوید که حامله است و بچهای در راه است. غرق در این شب خاطره انگیز هستید و با هم میتوانید برقصید که دوباره پلیس قاتل جلوی در ظاهر میشود و عاقبت خفگی اینبار نیز نتیجه اینکار است!
- فرار: یکی از راههایی که اکثرا به ذهن همه ما در مواقع مشکلات خطور میکند فرار از محل خطر است! خوب در را باز کنید و قبل از اینکه آن به ظاهر پلیسِ قاتل سر برسد فرار کنید! این هم نوعی راه حل برای حل مشکلات است! اما در کمال تعجب در ابتدای چرخه زمانی ظاهر خواهید شد. به نظر میرسد راه فراری وجود ندارد!
- کمک خواستن از پلیس: خوب یک قاتل چند دقیقه دیگر جلوی در خانه شما ظاهر میشود پس چه کسی بهتر از پلیس میتواند در این راه کمکتان کند! در جلوی در وارد کمد سمت چپ شوید در آنجا از درون کیف تلفن همراه را بردارید. در بخش تلفن با شماره 911 تماس بگیرید. در مورد قاتل با پلیس صحبت کنید. پلیس به شما اطمینان میدهد تا 15 دقیقه دیگر آنجاست! در حالی که چند دقیقه دیگر شما توسط قاتلی کشته میشوید! پس کمک خواستن از پلیس نیز همان پایان ابتدایی یعنی خفگی را به دنبال خواهد داشت!
- تماس با Hubby: یک دوست خوب میتواند راه گشای یک موقعیت خطرناک باشد! وقتی تلفن را برداشتید در بخش پیامها میتوانید شماره Hubby را بیابید روی شماره کلیک کنید تا با او تماس بگیرید. اما مانند اکثرا دوستان خوب در موقعیتهایی که لازمشان داریم آنها در دسترس نیستند! این نیز همان پایان اول را رقم میزند.
- کشتن پلیس: فرار، کمک خواستن از پلیس یا دوست راه حل داستان نیست، پس چه کار باید کرد؟ یک فرد مزاحم جلوی خانه شما ظاهر شده و شما را به قتل میرساند! پس بهتر است قبل از اینکه این کار را بکند شما کارش را بسازید و از خود دفاع کنید. چاقویی که در کنار اجاق گاز است را بردارید. بگذارید زمان به جلو برود و مرد وارد شود. در اینجا چاقو را روی مرد امتحان کنید. چند حالت در موقعیتهای مختلف پیش میآید. اگر در زمان نامناسبی اینکار را بکنید مرد جلوی ضربه را میگیرد و شما را بیهوش میکند. برخی مواقع چاقو به مرد برخورد میکند و مرد با یک مشت شما را بیهوش میکند و یا چاقو به مرد برخورد میکند اما مرد در آخرین لحظات با تفنگ شلیکی به سینه شما انجام میدهد. در کل خشونت نیز راه حل این داستان نیست.
- خوابیدن: در جعبه کمکهای اولیه دستشویی یک قرص خواب پیدا میکنید. یکی از لیوانهای اتاق را بردارید و درونش قرص بریزید و بعد داخلش آب بریزید. آن را بنوشید و بعد روی تخت بخوابید. چرخه تکرار خواهد شد. خودتان را به خواب زدن نیز نمیتواند مشکلاتتان را خود به خود حل کند!
- پنهان شدن: بعضی وقتها پنهان شدن میتواند خود به خود مشکلات را حل کند! (شاید!) پس ما هم درون کمد مخفی میشویم و هرچقدر همسر بخت برگشتهمان کمک خواست همانجا میمانیم! در ابتدای چرخه زمانی قبل از اینکه همسرتان از دستشویی خارج شود و متوجه حضور شما در خانه شود، وارد کمد شوید و درش را ببندید و منتظر مرد شرور بمانید. اگر جلوی زنتان اینکار را بکنید او شما را لو میدهد و همان خفگی منتظرتان است! اما اگر اول چرخه اینکار را بکنید اولا محل ساعت را متوجه میشوید و دوم اینکه متوجه میشوید واقعا زنتان رازی را پنهان کرده است. اما با پنهان شدن فقط مرگ همسرتان را به چشم خواهید دید و این نمیتواند راه حل داستان باشد!
- اعتراف: یک راز در زندگی گذشته همسرتان وجود دارد. بعد از اینکه در کمد پنهان شدید و محل ساعت را که زیر جعبه کمکهای اولیه است را متوجه شدید حال در ابتدای چرخه چاقو را از کنار اجاق بردارید. بعد از خوش آمدگویی همسرتان، وارد دستشویی شوید. در را ببندید. جعبه کمکهای اولیه را بررسی کنید. با چاقو محل زیرش را بررسی کنید تا درش باز شود. ساعت را از زیر آن محل بردارید. به پیش همسرتان بروید و صحبت را با او شروع کنید. ابتدا Prove the Day is restarting را انتخاب کنید و بعد ساعت را به او نشان دهید. زنتان تمام ماجرای قتل پدرش را برایتان تعریف میکند اما در میانه ماجراست که مرد سر میرسد و باز هم به قتل میرسید.
- ادامه اعتراف: مانند مرحله قبل عمل کنید و ساعت را پیدا کنید و بعد ابتدا Prove the Day is restarting را انتخاب کنید و گزینهها را بزنید تا ادامه داستان پشت پرده را متوجه شوید. میتوانید او را ببخشید و یا او را بازخواست کنید. میتوانید به زن بگویید که در را روی پلیس باز نکند به هر حال عاقبت این چرخه زمانی نیز فرقی با قبلیها ندارد! اگر زن در آخر به خاطر صحبتهای شما خانه را ترک کرد و در میان راه قاتل او را پیدا کند دوباره او را به خانه بازمیگرداند و چرخه باز تکرار میشود. اگر زودتر از رسیدن پلیس زن خانه را به تنهایی ترک کرد شما با پلیس تنها میشوید و عاقبت خوبی در انتظارتان نیست!
- دادن ساعت به قاتل: شاید خیال کنید اگر ساعت را تحویل بدهید میتوانید یک پایان خوش را تجربه کنید! خیر اینطور نیست و باز هم شاهد خفگی مرد خواهید بود!
- برق گرفتکی(!): وارد اتاق خواب شوید یک بار برق را روشن کنید و بعد خاموش کنید. اگر بار دیگر اینکار را بکنید با برق گرفتگی کشته (یا بیهوش) میشوید و به ابتدای چرخه بیپایان برخواهید گشت! (این برق گرفتگی میتواند روی همسرتان نیز اتفاق بیفتد فقط کافی است برق را ابتدا قطع و وصل کنید و بعد در بالا حالت دوم را اجرا کنید! در موقعی که زن میخواهد هدیه را از کشوی دراور بردارد، وارد اتاق خواب شده و کلید برق را میزند و بر اثر برق گرفتگی میمیرد!)
- متوقف کردن قاتل و بدست آوردن اطلاعات جدید: بلاخره بعد از شکستهای پشت سرهم فکر کنم نوبت پیروزی بر این پلیس قاتل باشد! در همان ابتدای بازی لیوانهای اتاق را بردارید. هم لیوان کنار مبل و هم لیوان کنار سینک را بردارید. بعد از خوش آمدگویی با همسرتان وارد دستشویی شوید. از جعبه کمکهای اولیه قرص خواب را بردارید. قرص را درون لیوان بریزید و آن را پر از آب کنید. به سراغ همسرتان بروید و لیوان که درونش قرص است را به او بدهید. بعد از چند ثانیه او به اتاق خواب میرود و روی تخت خوابش میبرد. بعد از این یکبار چراغ اتاق خواب را روشن و بعد خاموش کنید. به سمت کمد کنار در بروید و درونش مخفی شوید با اینکار زمان بعد از چند ثانیه به جلو میرود. مرد سر میرسد و بعد از دیدن زن وارد اتاق خواب میشود و برق را روشن میکند. در اثر برق گرفتگی مرد بیهوش روی زمین میافتد. روی او کلیک کنید و وسایلش را بردارید و دستانش را بوسیله دستبندهایی که دارد ببندید و با او شروع به صحبت کنید. او چیزی را بروز نمیدهد و در انتها مجبور میشوید یا با او همکاری کنید یا از در خارج شوید و فرار کنید که باز به ابتدای چرخه بازخواهید گشت.
- متوقف کردن قاتل و بدست آوردن اطلاعات جدید 2 : قبل از همه این موارد عکس را از روی یخچال بردارید و مشاهده کنید تا متوجه شوید در روزی که قاتل ادعا میکند همسرتان پدرش را کشته او اصلا در آنجا نبود. اینبار مانند روش بالا مرد را متوقف کنید و بعد از اینکه دست او را بستید با تفنگ او یک تیر به دستش شلیک کنید. (اگر به کمرش شلیک کنید درجا میمیرد) (اگر زیاد معطل کنید او بلند میشود و با سر شما را بیهوش میکند.) در اینجا میتوانید با مرد صحبت کنید و تمام اطلاعات لازم از او را بدست بیاورید. میتوانید در آخر موبایل مرد را نیز باز کنید تا اطلاعات بیشتری از او بدست بیاورید و متوجه شوید دخترش سرطان دارد و برای بدست آوردن پول میخواهد ساعت با ارزش را بردارد. همینطور متوجه میشوید که مرد با پدر زنتان رابطه بسیار نزدیکی داشته است و برای همین در صدد پیدا کردن قاتل اصلی و کشتن آن است.
- خودکشی: مرد خسته شده است و میخواهد این زندگی بیپایان و نکبتبار را تمام کند! چاقو را بردارید و روی مرد امتحان کنید. مسلما برای دفعات اول بسیار سخت است ولی با خودکشی نیز نمیتوانید از این چرخه بیپایان خارج شوید! (چاقوی پلیس را بردارید و امتحان کنید بهتر جواب میدهد!)
نکته1: یک گل پژمرده در اتاق خواب روی دراور قرار دارد به آن آب بدهید تا یک اچیومنت بدست بیاورید.
نکته2: در طول بازی وقتی با زن صحبت میکنید روی کتاب meditation کلیک کنید تا در مورد آن با زن صحبت کنید. این برای پیدا کردن یکی از پایانهای بازی (Continue) ضروری است.
حالا که کمی با Loopهای بازی آشنا شدید وارد بحث اصلی و پایانهای بازی میشویم.
راهنمای بازی twelve minutes / پایانهای اصلی بازی دوازده دقیقه:
پایان اول Listen (گوش دادن) : (حتما در ابتدای بازی و قبل از تجربهی Loopهایی که در بالا توضیح داده شد، این پایان را تجربه کنید. بعد از اینکه برخی واقعیتها را متوجه شدید این پایان کار نمیکند.) گوش دادن به صحبتهای دیگران مسلما میتواند یکی از راههای رسیدن به موفقیت باشد! در این پایان کار خاصی نباید انجام دهید و باید به حرفهای همسرتان در بازی گوش فرا دهید و به هیچ عنوان کار اضافهای نکنید! با شروع چرخه و بعد از خوش آمدگویی اولیه توسط همسرتان همان جا بایستید و هیچ کاری نکنید. شما صحبت را شروع نکنید و بگذارید او خودش صحبت کند. بعد از صحبت زن، مرد به صورت اتوماتیک روی کاناپه مینشیند. در حین صحبتهای او به هیچ عنوان روی او و هیچ کجای دیگر کلیک نکنید و بگذارید این چرخه با صحبتهای او ادامه پیدا کند. به هیچ عنوان روی چیزی کلیک نکنید و فقط صبور باشید و گوش فرا دهید.
او ابتدا در مورد چگونگی روزتان با شما صحبت میکند، سپس از شما میپرسد که در مورد داشتن چیزی بیشتر در زندگی چه احساسی دارید. او به طور خاص چیزی نمیگوید، اما شما را به فکر فرو میبرد و به جای ادامه دادن صحبت کتابش را باز میکند. در ادامه او از شما میپرسد که به او اعتماد دارید و مرد نیز میگوید که اعتماد دارد، بعد به درون حمام میرود تا چیز خاصی را بردارد و در آخر به همراه شما از خانه خارج میشود. به نوعی این پایان به ما میآموزد که اعتماد و گوش دادن به همسر، خود به خود تمام مشکلات را حل میکند. بدون اینکه احتیاج باشد کار خاصی انجام دهید یک پایان خوش را تجربه کردهاید! (هرچند بعد از متوجه شدن اسرار اصلی داستان، شاید این پایان چنان خوش هم نباشد!) بعد از این پایان وارد منو اصلی بازی میشوید. (اچیومنت Listen را بدست میآورید.)
پایان دوم Coward (بُزدل) : دوست ندارید واقعیت اصلی را بفهمید و فکر میکنید با همکاری کردن با پلیس به نتیجه خوبی میرسید؟ خوب این پایان را تجربه کنید. ابتدا هر دو لیوان اتاق و چاقو را بردارید. به دستشویی بروید. از جعبه قرصها را بردارید. و با چاقو از زیر جعبه ساعت را بردارید. یکی از لیوانها را آب کنید و قرصها را درون آن بریزید و لیوان پر از آب و قرص را به زن بدهید. بعد از اینکه زن به خواب رفت. کلید برق اتاق خواب را یکبار روشن و بعد خاموش کنید. درون کمد مخفی شوید و موبایل را از کیف بردارید. وقتی که مرد وارد اتاق خواب شد بر اثر برق گرفتگی به روی زمین میافتد. به سمت اتاق خواب و مرد بیهوش بروید، فقط از بدن بیهوش او یک دستبند بردارید و دستش را ببندید. وقتی به هوش آمد با او صحبت کنید و گزینه you’re innocent و بعد Ok I do as you say را انتخاب کنید. بگذارید مرد بلند شود و دستانش را باز کند. بعد از بازکردن دستانش مرد در مورد ساعت از شما میپرسد. به او بگویید که ساعت را به او میدهید.(گزینه اول) اگر در ابتدا ساعت را برنداشتید چاقو را بردارید و محفظه زیر جعبه کمکهای اولیه در دستشویی را با چاقو باز کنید و ساعت را پیدا کرده و به مرد تحویل دهید. وقتی به شما گفت چند دقیقهای روی مبل بنشینید و زرنگ بازی در نیارید. روی مبل بنشینید تا کار مرد تمام شود! صدای تیر از اتاق به گوش میرسد و مرد مانند بُزدلها فقط روی مبل لم داده است! بعد از اینکه کار مرد قاتل تمام شد به پیش شما میآيد و از شما تلفن طلب میکند. به او تلفنتان را بدهید. (گزینه اول) در حین تلفن زدن به پلیس بگویید که زنتان خودکشی کرده است. (گزینه اول) اگر به اتاق بروید با جنازه خونین زن روی تخت مواجه میشوید! حتی این کار احمقانه نیز جواب نمیدهد! چرخه ریاستارت میشود و اچیومنت Coward را بدست میآورید!
پایان سوم Groundhog : ابتدا مانند پایان بالا عمل کنید اما وقتی مرد بر اثر برق گرفتگی زمین گیر شد بالای سرش بروید. تمام وسایل جیبهایش را خالی کنید و با دستبند دستش را ببندید. با اسلحه به بازویش (ARM) شلیک کنید. بر اثر خونریزی و ترس هر سوالی که از مرد بپرسید جواب میدهد. در مورد ساعت از مرد بپرسید تا همه رازهای زن و این مرد برملا شود. مرد با پدرِ زنتان آشنا بود و فرد بسیار نزدیکی به او بود و بعد از مرگ پدر او به دنبال قاتل که فکر میکرد دختر اوست تا اینجا آمده است. وقتی که دختر به پدرش در آن روز شلیک میکند پدر نمرده است و چند وقت بعد در روز کریسمس پدر بر اثر گلوله کشته شده است. در اصل او در روزی به قتل میرسد که زن مایلها دورتر از او به سر میبرد این را میتوانید از روی عکسی که روی یخچال است ثابت کنید. عکس یخچال را بردارید و رویش کلیک کنید و بعد آن را به پلیس نشان دهید. از موبایل مرد تمام پیامها را بخوانید و بعد در مورد دختر مریضش با او صحبت کنید. حتما از طریق تلفن مرد با bumblebee که دخترش است تماس بگیرید تا شماره تلفن او را بخاطر بسپارید. بعد از اینکه اطلاعات کامل را بدست آوردید یا میتوانید از در خارج شوید و یا صبر کنید تا ساعت روی 2 برود و چرخه زمانی تکرار شود.
بعد از شروع چرخه جدید زمانی، ابتدا عکس را از روی یخچال و از کمد کنار در موبایل را بردارید. بعد از خوش آمدگویی با زن به داخل دستشویی بروید. در را ببندید و با bumblebee تماس بگیرید. (اگر با bumblebee جلوی زن صحبت کنید او خانه را ترک میکند!) گزینه Say your wife is innocent را انتخاب کنید تا دختر به مرد زنگ بزند که به حرف شما گوش میدهد. از دستشویی خارج شوید و با همسرتان صحبت کنید و در مورد گذشتهاش از او سوال کنید و در مورد چگونگی مرگ پدرش حرف بزنید. بعد از صحبتها عکس را به زن نشان دهید تا متوجه شود که بیگناه است. بعد از کمی مرد جلوی در ظاهر میشود. وقتی پلیس سر میرسد بگذارید زن بیگناهیش را به مرد ثابت کند. (شما حرف نزنید چراکه مرد مشتی نثارتان میکند!) بعد از صحبتها پلیس متقاعد میشود که زن بیگناه است و این برادر زن بوده که قتل را انجام داده و خانه را فقط با گرفتن ساعت و بدون کشتن کسی ترک میکند. وقتی زن و مرد در آغوش هم میروند شما فکر میکنید که همه چیز تمام شده و بازی تمام میشود اما با پایان زمان دوباره به ابتدای چرخه زمانی برمیگردید!
نکته جالبی که در Loop قبل متوجه میشوید این است که میتوانید جلوی آمدن مرد به خانهتان را بگیرد. اگر دخترِ مرد بفهمد که برای نجات جان او قصد دارد که ساعت این خانواده را دزدیده و آنها را به قتل برساند، جلوی پدرش را میگیرد. پس از همین نقطه ضعف استفاده کنید. موبایل را بردارید داخل دستشویی با bumblebee صحبت کنید و گزینه Tell her why her dad doing this را انتخاب کنید. با اینکار دختر عصبانی شده و به پدرش زنگ میزند و دیگر سر و کله او در این چرخه زمانی پیدا نخواهد شد. سریع به پیش همسرتان را برگردید دسرها را از یخچال بردارید و دو لیوان را بردارید و آب کنید. دسرها و دو لیوان پر از آب را روی میز بگذارید حال به پیش زن بروید و در قسمت Other Topics در مورد Tell Her it’s Good time for Desert را انتخاب کنید. با اینکار ضیافت عاشقانه شما آغاز میشود وقتی که زن هدیه به شما داد آن را باز کنید تا متوجه شوید که او حامله است. وقتی که زن درخواست رقص کرد با کمال میل قبول کنید. (فقط گزینههای اول را انتخاب کنید) بعد از رقص و کمی بوسیدن خیال میکنید همه چیز به شکل درست و عاشقانه به پایان خواهد رسید اما بعد از این که روی تخت رفتید، چرخه به پایان میرسد و دوباره جلوی در ظاهر خواهید شد! به نظر میرسد هنوز یک جای کار میلنگد! اچیومنت Groundhog را بدست میآورید!
پیچش داستانی اصلی : بقیه پایانها بعد از پیدا کردن راز اصلی داستان بدست میآیند. پس بیایید ابتدا راز اصلی و پیچش داستانی بازی را پیدا کنیم.
ابتدا مانند پایان دوم عمل کنید اما وقتی مرد بر اثر برق گرفتگی زمین گیر شد بالای سرش بروید. تمام وسایل جیبهایش را خالی کنید. با اسلحه به بازویش (ARM) شلیک کنید. بر اثر خونریزی و ترس هر سوالی که از مرد بپرسید جواب میدهد. قبل از هر چیز از کشوی دراور هدیه را بردارید و آن را باز کنید تا لباس بچه را بدست بیاورید. به گفته زن این نام مادر مرد است. از پلیس زخمی در مورد اسم پرستار بچه (Nanny) که پدر زنش را گول زده بپرسید او اسم پرستار را فراموش کرده اما با نشان دادن لباس او اسم پرستار را به خاطر میآورد. پرستار در حقیقت مادر مرد است و زن و مرد در اصل خواهر و برادر ناتنی هستند! بعد از متوجه شدن این موضوع شک عجیبی به مرد وارد میشود و زمان به عقب برمیگردد در یک اتاق با مردی تنها هستید. به نوعی اینجا انتخابها تاثیری ندارد و به یک مسیر ختم میشود و شما در حال دیدن صحنه کشتن پدر توسط مرد هستید. بعد از ریست چرخه یکبار مرد از شک ناشی از یافتن حقیقت بیهوش میشود و بعد دوباره وارد چرخه زمانی میشوید.
پایان چهارم Confessed (اعتراف): شاید با خودتان فکر کنید اگر اعتراف کنید و حقیقت را به زن بگویید (که شما قاتل پدرش و برادر ناتنیاش میباشید!) او پیش شما میماند پس ابتدا این پایان را تجربه کنید و بعد به سراغ سه پایان اصلی زیر بروید. در ابتدای چرخه موبایل و چاقو را بردارید وارد دستشویی شوید و با bumblebee صحبت کنید و گزینه Say your wife is innocent را انتخاب کنید. از زیر جعبههای کمکهای اولیه با کمک چاقو ساعت را بردارید. حال زمان کافی دارید تا با زن صحبت کرده و حقیقت را در مورد قتل پدرش و برادر و خواهر بودن آنها به زن بگویید تا عکس العمل او را در این مورد متوجه شوید. بعد از صحبتهای اولیه گزینه Tell her what really Happen را انتخاب کنید تا واقعیت را به زن بگویید. گزینههای اول را انتخاب کنید و جلوتر حتما Say you will confess to the cop را انتخاب کنید. بعد به او بگویید برادرش هستید و ادامه ماجرا را ببینید. (بعد از اینکه زن شروع به گریه روی کاناپه کرد با او صحبت نکنید زیرا خانه را ترک میکند.) وقتی پلیس سر میرسد زن با پلیس صحبت میکند و پلیس با مرد حرف میزند. به پلیس بگویید که Tell him you killed her father و بعد Say it was your fault را انتخاب کنید. بعد ساعت را به مرد بدهید. (حتما باید ساعت پیشتان باشد) در آخر زن از شما میخواهد که خانه را ترک کنید و این پایان نیز به اتمام میرسد! اچیومنت Confessed را بدست میآورید!
پایان پنجم Alone (تنهایی): در ابتدای چرخه چاقو را بردارید و بعد از خوش آمد گویی با زن وارد دستشویی شوید و در را ببندید. بعد محلی را که در زیر جعبه کمکهای اولیه است را با چاقو باز کنید و ساعت را بردارید. به صورت خودکار به آن خیره میشوید و به گذشته سفر میکنید. (روی هیچ چیز کلیک نکنید) در ابتدا در حین صحبتها گزینه دوم را انتخاب کنید. با این انتخاب وارد دموی نهایی میشوید و بازی به اتمام میرسد. اچیومنت Alone را بدست میآورید!
پایان ششم Continue (ادامه): دقیقا بعد از پایان قبلی روی Continue بزنید و وارد بازی شوید. از راهرو بگذرید و با کلید در را باز کنید. وارد خانهی خالی میشوید. بعد وارد دستشویی شده و به سمت محلی که قبلا ساعت را برمیداشتید بروید. با کمک کلید درش را باز کنید و ساعت را بردارید و روی عددی که در عکس بالا مشخص است بگذارید. کمی صبر کنید تا باز به گذشته بروید. در اینجا فقط روی کتاب meditation که بسیار زیاد در دست زن آن را دیدید کلیک کنید (پشت مرد در قفسه کتابهاست) (البته قبل از آن باید طبق نکته بالا در هنگام خواندن کتاب در مورد آن با زن صحبت کرده باشید و اطلاعات کافی داشته باشید) و دیگر هیچ گزینهای را انتخاب نکنید تا صحبتها تمام شود و دموی پایانی آغاز شود. اچیومنت Continue را بدست میآورید!
پایان هفتم Mindfulness (ذهن آگاهی): دقیقا بعد از پایان پنجم روی Continue بزنید و وارد بازی شوید. از راهرو بگذرید و با کلید در را باز کنید. وارد خانهی خالی میشوید. بعد وارد دستشویی شده و به سمت محلی که قبلا ساعت را برمیداشتید بروید. با کمک کلید درش را باز کنید و ساعت را بردارید و روی عدد دو دقیقه قبل از 12 بگذارید. بعد از اینکه ثانیه به 12 رسید به محل دیگری میروید. در اینجا وارد اتاق دیگری میشوید یک ساعت روی دیوار جلویتان است. باید تا وقتی که عقربه بزرگ به ساعت 12 برسد معطل کنید، هیچ گزینهای را انتخاب نکنید و وقتی چند ثانیه (حدود 20 ثانیه) مانده به 12 بود روی کتاب meditation کلیک کنید تا این پایان را ببینید. اچیومنت Mindfulness را بدست میآورید! در آخر به منویی بدون Continue میرسید و بازی تمام میشود! (به نوعی این پایان اصلی بازی است.)
——-
امیدواریم از “راهنمای بازی twelve minutes” لذت برده باشید تا بعد…
مطلب جامع و حرفه ای بود. ولی انصافا آیا پایان یا پایان های بازی شما را راضی کرد؟
نه واقعا هیچ کدوم انقدر خاطره انگیز نبودن
واقعا توضیحات زیبا و کامل بود
خیلی از اسرار بازی رو تونستم با کمک این مطلب کشف کنم
دمتون گرم